کتاب نکاح
در عقد ازدواج
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1385

زبان اثر : فارسی

در عقد ازدواج

‏نکاح بر دو قسم است: ‏اول: ‏دائم که از آن تعبیر می شود به عقدی. ‏دوم:‎ ‎‏منقطع که او را در عرف ما صیغه می نامند و هر یک از این دو محتاجند به الفاظی‏‎ ‎‏که به وسیلۀ آن عقد ازدواج حاصل شود.‏

مساله 1 ـ ‏الفاظی که در نکاح دائم بکار می برند «انکحت» و «زوّجت»‏‎ ‎

‏است، بنابر احتیاط واجب و در قبول آن کافی است «قبلت» و «رضیت» و امّا در‏‎ ‎‏صیغه پس همین الفاظ کافی است چنانچه با لفظ «متّعت» هم می توان صیغه‏‎ ‎‏کرد.‏

مساله 2 ـ ‏احتیاط واجب است که ایجاب از طرف زوجه باشد و قبول از‏‎ ‎‏طرف زوج به این معنی که زن بگوید: «انکحتک نفسی علی الصداق المعلوم» و‏‎ ‎‏شوهر بگوید «قبلت النکاح لنفسی علی المهر المعلوم».‏

مساله 3 ـ ‏معتبر است که هر یک از زن و شوهر قصد جدی داشته باشند به‏‎ ‎‏زناشویی و الفاظی که بکار می برند غلط نباشد و آنها هم معنای او را بدانند،‏‎ ‎‏وگرنه حصول ازدواج مشکل خواهد بود.‏

مساله 4 ـ ‏در صورتی که عاجز باشند از به کار بردن الفاظ عربی، جایز است‏‎ ‎‏به غیر عربی و لازم نیست که وکیل بگیرند برای این کار، اگرچه ممکن باشد.‏

مساله 5 ـ ‏لازم است که بین ایجاب و قبول فاصلۀ زیادی نشود، و امّا اگر‏‎ ‎‏فاصله کم باشد مانعی ندارد.‏

مساله 6 ـ ‏لازم است که عقد یا صیغه مشروط نباشد، پس اگر بگوید‏‎ ‎‏«انکحتک نفسی اگر زید از سفر بیاید» صحیح نیست؛ بلی چنانچه آن شرطی که‏‎ ‎‏می کند موجود است و زوج و زوجه هم می دانند که آن موجود است، در این‏‎ ‎‏صورت مانعی ندارد.‏

مساله 8 ـ ‏لازم است برای کسی که عقد یا صیغه را جاری می کند، چند‏‎ ‎‏امر: ‏اول: ‏اینکه بالغ باشد. ‏دوم: ‏دیوانه نباشد. ‏سوم: ‏مست نباشد به طوری که‏‎ ‎‏قصد جدی به زناشویی نداشته باشد.‏

مساله 9 ـ ‏لازم است که زن و شوهری که می خواهند ازدواج کنند معین و‏‎ ‎‏معلوم باشند، پس چنانچه پدری بگوید یکی از دختران خودم را به عقد تو‏‎ ‎‏درآوردم صحیح نیست، یا اگر زنی بگوید خودم را برای یکی از پسرهای تو‏‎ ‎‏تزویج کردم صحیح نیست.‏


مساله 10 ـ ‏زن وشوهر می توانند خودشان صیغه را جاری نمایند ومی توانند‏‎ ‎‏وکیل بگیرند برای این کار، و در این صورت وکیل زن می گوید «انکحت موکلتی‏‎ ‎‏موکلک علی المهر المعلوم» و وکیل شوهر می گوید «قبلت النکاح لموکلی علی‏‎ ‎‏المهر المعلوم».‏

مساله 11 ـ ‏همچنانکه می توانند عقد را دو نفر بخوانند می تواند یک نفر‏‎ ‎‏انجام دهد به اینکه مرد از طرف زن وکیل شود و برای خودش عقد کند و یا‏‎ ‎‏اینکه مردی از طرف زن و شوهر این کار را بکند.‏

مساله 12 ـ ‏شرط است در صحت عقد، اختیار، پس اگر از روی اکراه و‏‎ ‎‏اجبار باشد صحیح نیست.‏

مساله 13 ـ ‏جایز نیست شرط کردن خیار فسخ؛ نه در عقدی و نه در صیغه‏‎ ‎‏نه از برای زوج و نه زوجه و چنانچه شرط کنند شرط باطل است، ولی عقد‏‎ ‎‏صحیح است و صیغه درست است.‏

‎ ‎