نکاح بر دو قسم است: اول: دائم که از آن تعبیر می شود به عقدی. دوم: منقطع که او را در عرف ما صیغه می نامند و هر یک از این دو محتاجند به الفاظی که به وسیلۀ آن عقد ازدواج حاصل شود.
مساله 1 ـ الفاظی که در نکاح دائم بکار می برند «انکحت» و «زوّجت»
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 364 است، بنابر احتیاط واجب و در قبول آن کافی است «قبلت» و «رضیت» و امّا در صیغه پس همین الفاظ کافی است چنانچه با لفظ «متّعت» هم می توان صیغه کرد.
مساله 2 ـ احتیاط واجب است که ایجاب از طرف زوجه باشد و قبول از طرف زوج به این معنی که زن بگوید: «انکحتک نفسی علی الصداق المعلوم» و شوهر بگوید «قبلت النکاح لنفسی علی المهر المعلوم».
مساله 3 ـ معتبر است که هر یک از زن و شوهر قصد جدی داشته باشند به زناشویی و الفاظی که بکار می برند غلط نباشد و آنها هم معنای او را بدانند، وگرنه حصول ازدواج مشکل خواهد بود.
مساله 4 ـ در صورتی که عاجز باشند از به کار بردن الفاظ عربی، جایز است به غیر عربی و لازم نیست که وکیل بگیرند برای این کار، اگرچه ممکن باشد.
مساله 5 ـ لازم است که بین ایجاب و قبول فاصلۀ زیادی نشود، و امّا اگر فاصله کم باشد مانعی ندارد.
مساله 6 ـ لازم است که عقد یا صیغه مشروط نباشد، پس اگر بگوید «انکحتک نفسی اگر زید از سفر بیاید» صحیح نیست؛ بلی چنانچه آن شرطی که می کند موجود است و زوج و زوجه هم می دانند که آن موجود است، در این صورت مانعی ندارد.
مساله 8 ـ لازم است برای کسی که عقد یا صیغه را جاری می کند، چند امر: اول: اینکه بالغ باشد. دوم: دیوانه نباشد. سوم: مست نباشد به طوری که قصد جدی به زناشویی نداشته باشد.
مساله 9 ـ لازم است که زن و شوهری که می خواهند ازدواج کنند معین و معلوم باشند، پس چنانچه پدری بگوید یکی از دختران خودم را به عقد تو درآوردم صحیح نیست، یا اگر زنی بگوید خودم را برای یکی از پسرهای تو تزویج کردم صحیح نیست.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 365 مساله 10 ـ زن وشوهر می توانند خودشان صیغه را جاری نمایند ومی توانند وکیل بگیرند برای این کار، و در این صورت وکیل زن می گوید «انکحت موکلتی موکلک علی المهر المعلوم» و وکیل شوهر می گوید «قبلت النکاح لموکلی علی المهر المعلوم».
مساله 11 ـ همچنانکه می توانند عقد را دو نفر بخوانند می تواند یک نفر انجام دهد به اینکه مرد از طرف زن وکیل شود و برای خودش عقد کند و یا اینکه مردی از طرف زن و شوهر این کار را بکند.
مساله 12 ـ شرط است در صحت عقد، اختیار، پس اگر از روی اکراه و اجبار باشد صحیح نیست.
مساله 13 ـ جایز نیست شرط کردن خیار فسخ؛ نه در عقدی و نه در صیغه نه از برای زوج و نه زوجه و چنانچه شرط کنند شرط باطل است، ولی عقد صحیح است و صیغه درست است.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 366