مثلا اگر من نسبت به مال کسی، جان کسی بدون دستور مقام ولایت تعرض کنم مسوولیت دارد. آقایان می گفتند که ما باید فردای قیامت جواب اینها را بدهیم، جواب هم حجت می خواهد، بدون حجت نمی شود. امام غالبا می فرمودند مشورت بکنید. مرحوم آقای بهشتی هم خیلی مقید بودند به تشکیلات، از همان اول مسئله تشکیلات را پی ریزی کردند. آن وقت دیگر مشخص بود اینجا زیر نظر چه کسی است. غالبا خط فرهنگی اش با مرحوم آقای مطهری بود و جمع دانشگاهی اش با مرحوم دکتر بهشتی و آقای مفتح بود. سطح بازارش نیز با ما بود.
درباره ی برنامه های اقتصادی که شما فرمودید، صندوق دار بنده بودم، بفرمایید این بخش های اقتصادی از چه جهت تامین می شد و در چه راه هایی تامین می شد مصرف می شد؟
غالبا برادرها کمک می کردند، و وجوهات هم می رسید.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 258 منسجم و دائمی بود یا مقطعی و دستورات شرعی هم داشت؟
روحانیت مبارز جلساتی داشتند، توی آن جلساتشان پول ها را جمع می کردند، مثل این که شب های چهارشنبه بود، وجوهات هر چه بهشان می دادند، از حضرت امام اجازه می گرفتند و می آوردند می ریختند به صندوق. حتی من یک شب یادم است یک گونی پول آوردند دادند به من! آن موقع ما نمی توانستیم به نام حضرت امام حساب باز کنیم و من یک حساب باز کردم توی یکی از این صندوق ها به نام مستعار.
به نام چی بود؟
عبدالله، بنده خدا، عبدالله اسلامی.
آن وقت حق برداشت را شما داشتید؟
بله پول بر می داشتیم.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 259