اولین باری که به طور خصوصی خدمت حضرت امام رسیدیم، اواخر سال 61 و دو سه روز قبل از عملیات والفجر مقدماتی بود که فرماندهان یگانهای عمل کننده با چند نفر مسئولین قرارگاهها از ارتش و سپاه در همان اتاق پشت حسینیه جماران که حضرت امام همیشه آنجا می نشستند، خدمتشان رسیدیم. روی نقشه کوچکی که من آماده کرده بودم، آقای شمخانی در رابطه با وضع منطقه و اوضاع و احوال نیروهای خودی و دشمن، خدمت حضرت امام توضیح مختصری دادند. یادم می آید که حضرت امام خیلی دعا کردند و باز نسبت به انجام عملیات اطمینان دادند و بر وحدت بین ارتش و سپاه تاکید کردند. از این که ارتشی ها و سپاهی ها در کنار هم خدمتشان رسیده بودند، اظهار خوشحالی کرده و دعا کردند و فرمودند، بروید و عملیات بکنید و شما پیروزید. بعد از آن ما مستقیماً به منطقه رفتیم و سه روز بعد از آن، عملیات والفجر مقدماتی انجام شد.
کتابامام و دفاع مقدسصفحه 7