رحیم صفوی
جنگ خیر است ، با تدبیر عمل کنید
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1394

زبان اثر : فارسی

جنگ خیر است ، با تدبیر عمل کنید

‏  بعد از آزادسازی بستان، عملیات فتح المبین در منطقه بسیار وسیعی در‏‎ ‎‏غرب رودخانه کرخه انجام شد که تا آن زمان عملیاتی با این وسعت انجام‏‎ ‎‏نشده بود. تصرف تمام سایتهای رادار، آزادسازی تمام مناطق عین خوش،‏‎ ‎‏ارتفاعات تینه و بُرغازه، مناطق شمال بستان، تقریباً شمال جاده دزفول به‏‎ ‎‏دهلران و مهران از جمله اهداف این عملیات به حساب می آمد که منطقه ای‏‎ ‎‏وسیع و بسیار حساس بود. هدف عراق از تصرف این منطقه، قطع جاده مهم و‏‎ ‎‏استراتژیک تهران به خوزستان در محدوده ما بین دزفول و اهواز بود و شاید‏‎ ‎‏نیم نگاهی هم به تصرف اهواز داشت. البته نیروهای عراقی خود را تا کناره‏‎ ‎‏رودخانه کرخه و حوالی شهر شوش رسانده و از آنجا با خمپاره جاده دزفول‏‎ ‎‏به اهواز را می زدند. طرح ریزی عملیات انجام شد ظاهراً دشمن به طریقی از‏‎ ‎‏انجام عملیات ما اطلاع حاصل کرده بود. بنابر این برای به هم ریختن طرح ما‏‎ ‎

‏به چزابه حمله کرد و ما به ناچار تعداد زیادی نیرو به استعداد سی گردان را‏‎ ‎‏برای آن عملیات اختصاص دادیم. واقعاً عملیات سختی بود و برای تثبیت آن‏‎ ‎‏محل، تعداد زیادی از بچه ها شهید شدند. دشمن علاوه بر تنگۀ چزابه در‏‎ ‎‏محور شوش و در رابطه با قرارگاه فجر (به فرماندهی شهید مجید بقائی و‏‎ ‎‏مرتضی صفار) هم گرفتاریهایی ایجاد کرده بود. عملیات که قرار بود روز اول‏‎ ‎‏فروردین 1361 انجام گیرد، به نظر می رسید که دچار وقفه شود. ما هم مردد‏‎ ‎‏و دودل بودیم که قرار شد نظر حضرت امام را جویا شویم. بنا بر این شد که‏‎ ‎‏سرتیپ خلبان حق شناس ـ بعداً به فیض شهادت نایل آمدند ـ با یک‏‎ ‎‏هواپیمای اف ـ 5 به جای کمک خلبان، آقای رضایی را نشانده و از دزفول به‏‎ ‎‏تهران برده و برگرداند. این کار انجام شد و سردار رضایی به محضر حضرت‏‎ ‎‏امام شرفیاب شده بودند. ایشان نقل می کرد که حضرت امام با لحن گرم و‏‎ ‎‏صمیمی فرمودند که بروید عقلتان را سر هم کنید و با تدبیر شروع نمایید. کل‏‎ ‎‏جنگ خیر است. البته این دلگرمی حضرت امام به رزمنده ها و استخارۀ خود‏‎ ‎‏برادر رضایی که آیات سوره فتح آمد، سبب شد که بچه ها آمادگی روحی‏‎ ‎‏فوق العاده ای پیدا کنند. خلاصه، حمله در ساعات اولیه بامداد روز دوم‏‎ ‎‏فروردین ماه 1361 شروع شد و به لطف خداوند عملیاتی بسیار قوی و دور‏‎ ‎‏از انتظار موفق بود. حدود شانزده هزار نفر از نیروهای دشمن را اسیر کردیم.‏‎ ‎‏در رابطه با این عملیات حضرت امام دو اطلاعیه صادر فرمودند‏‎[1]‎‏ که بسیار‏‎ ‎‏قوی بود و واقعاً خستگی را از تن رزمندگان بیرون می کرد. یکی از این‏‎ ‎‏اعلامیه ها را که در جواب تلگراف فرماندهان جنگ صادر شده بود، من توی‏‎ ‎

‏تنگه بُرغازه از رادیو شنیدم. یادم می آید تمام ماشینها توقف کرده و همه‏‎ ‎‏رادیوها روشن بود، بسیجیها بلندگو گذاشته و اعلامیه را گوش می کردند. واقعاً‏‎ ‎‏صحنه زیبا و غرورآفرینی بود. خود من شاید بیشتر از یک هفته بود که حمام‏‎ ‎‏ندیده بودم، گرد و خاک و عرق ناشی از فعالیت در جبهه، فشار روحی ناشی‏‎ ‎‏از شهادت همرزمان، خستگی تلاش مداوم ده روزه در جبهه های نبرد و‏‎ ‎‏سپس این پیام؛ شربت گوارایی بود که قلب بسیجیها را، قلب ارتشیها را، قلب‏‎ ‎‏پاسدارها را شاد و خنک می کرد. شاید این اعلامیه بزرگترین عیدی بچه ها‏‎ ‎‏بود. بعد از اخراج دشمن از آن مناطق و توقف عملیات، نوبت مرخصی بچه ها‏‎ ‎‏بود و آمادگی برای عملیات غرورآفرین الی بیت المقدس و آزاد سازی‏‎ ‎‏خرمشهر.‏

‏   بعد از عملیات فتح المبین رزمندگان سپاه اسلام به طور دسته جمعی به‏‎ ‎‏حضور حضرت امام رسیدند که امام بچه ها را بسیار تحویل گرفته و تعریف و‏‎ ‎‏تمجید کردند. علاوه بر ملاقات عمومی، فرماندهان عملیات به طور خصوصی‏‎ ‎‏خدمت حضرت امام رسیده و مورد لطف و عنایت خاص آن بزرگوار قرار‏‎ ‎‏گرفتند. در این ملاقات که درست بعد از عملیات فتح المبین صورت گرفت،‏‎ ‎‏شهید بزرگوار تیمسار نیاکی، فرمانده لشکر 92 زرهی ارتش هم حضور‏‎ ‎‏داشت. آن بزرگوار از بکّائین بود و حال و هوای بسیار خوشی داشت و در‏‎ ‎‏موقع برگزاری دعای توسل و کمیل بسیار گریه می کرد. بعد از فتح المبین نوبت‏‎ ‎‏آزادسازی خرمشهر بود و تلاش فرماندهان متمرکز در جهت برآوردن این‏‎ ‎‏آرزوی ملی. رزمندگان هم که از پیام حضرت امام انرژی و شادابی گرفته‏‎ ‎‏بودند، با قول و قرار بازگشت پانزده روزه و شرکت در عملیات آزادسازی خرمشهر‏‎ ‎‏به مرخصی رفتند.‏

  • )) صحیفه نور، جلد 16، ص 96 ، 99.