امام بعد از این که از وجود این رادیو مطلع شدند چه کردند؟
همان طور که گفتم اول از حاج آقا مصطفی پرس و جو کردند و بعد خواستند که برنامه ها را ببینند. من هم برنامه یکی دو ماهه اول را که مرتب و منظم کرده بودم خدمت ایشان بردم. ایشان مروری کردند و بعد مرا خواستند و فرمودند که من برنامه ها را دیدم، مجموعا خوب بود، اما دو تذکر دارم. یکی اینکه سعی کنید مبالغه نکنید و دروغ هم نگویید. حقیقت را بگویید و اضافه هم نگویید. همان حقیقت تاثیر خودش را دارد. دوم اینکه در برنامه ها فحاشی نکنید. به عرض ایشان رساندم که بنای ما حتی الامکان همین است، منتهی من نمی دانم کدام مطلب خلاف بوده که نظر شما را جلب نموده است. ایشان اشاره کردند به یک مطلبی که من آن را از جزوه ای که مرحوم چمران در اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان امریکا نوشته بود نقل کرده بودم. من از این جزوه که یک جزوه تحلیلی در مورد وقایع 15 خرداد بود مطالب زیادی نقل کردم و آنها را در برنامه رادیویی به منظور دفاع از حرکت امام در جریان 15
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 85 خرداد و افشای ادعاهای دروغین شاه مبنی بر اصلاحاتی که ادعا کرده بود، خواندم. در نهایت هم بیان کردم که شاه مدعی است امام از فئودالها حمایت کرده است و مدعی است که امام خود یک فئودال است، در صورتی که امام یک وجب زمین ندارد.
امام فرمودند: نه، این طور نیست که یک وجب زمین نداشته باشیم. ما در خمین یک قطعه زمین داریم که در اختیار اخوی است. ایشان کشاورزی می کند و درآمدش را بین فامیل و فقرا تقسیم می کنند. این که من زمین ندارم خلاف واقع است، شما واقعیت را بگویید. بعد هم ما را دعا کردند. از آن به بعد با اطمینان از این که نظر امام نسبت به عملکرد مامثبت است برنامه را ادامه دادیم.
فقط شما برنامه داشتید؟
نه، ما یک گروه بودیم. گروههای دیگر هم فعالیت می کردند. گروههای دانشجویی که حسین ریاحی و دوستانش بودند، مولوی عربشاهی که از طرف علینقی منزوی به عنوان مترجم بختیار انتخاب شده بود و در تشکیلات آنها بود. گروههای دیگری هم بودند که برنامه هایی داشتند.
کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 86