دیدار نماینده مجاهدین خلق با امام برای اخذ تایید
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : دعایی، محمود

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

دیدار نماینده مجاهدین خلق با امام برای اخذ تایید

‏ سازمان از شما خواست تا با حضرت امام صحبت کنید؟‏

‏ سازمان به تراب ماموریت داد تا به خدمت امام برسد و موجودیت ‏‎ ‎‏سازمان را با ایشان در میان بگذارد. طبیعتا من هم که سمپات سازمان ‏‎ ‎‏بودم در این امر شرکت کردم. رفتم خدمت حضرت امام و عرض کردم ‏‎ ‎‏که اینها اصرار دارند که خدمت شما بیایند و ماهیت و انگیزه های تشکل ‏‎ ‎‏و برنامه های خودشان را با شما در میان بگذارند تا شما به عنوان یک ‏‎ ‎‏مرجع تقلید و محوری مهم در مبارزات با ماهیت آنها آشنا شوید. بدیهی ‏‎ ‎‏است توجه شما و آگاهی شما پشتوانه آنها خواهد بود. امام پذیرفتند و ‏‎ ‎‏سازمان یکی از کادرهای برجسته اش را که بیان خوبی داشت و البته ‏‎ ‎‏تسلط و اشراف کاملی هم نسبت به برنامه های سازمان داشت مامور کرد ‏‎ ‎‏که نزد امام بیاید.‏

‏این شخص حسین روحانی از کادرهای بالای سازمان بود. او به ‏‎ ‎

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 110

‏عراق آمد و 15 جلسه با امام صحبت کرد. یعنی هر روز امام یک ساعت ‏‎ ‎‏یا دو ساعت به او وقت می دادند. ایشان خدمت امام می رفت و با ایشان ‏‎ ‎‏سخن می گفت و مسائل را بیان می کرد. تا قبل از این که آقای روحانی ‏‎ ‎‏خدمت امام بیاید و توضیحاتی را بیان کند، امام در یک برزخ بین تایید و ‏‎ ‎‏سکوت بودند. یعنی نسبت به ایجاد سازمان و یکسری تشکلهای ‏‎ ‎‏مبارزاتی اسلامی جدید خوشحال بودند. علی الخصوص که این سازمانها‏‎ ‎‏با روحانیون مرتبط بودند و اطلاعات مذهبی داشتند. آقایان طالقانی و ‏‎ ‎‏زنجانی با آنها ارتباط، و نسبت به آنها تاثیر و نفوذ داشتند. امام خوشحال ‏‎ ‎‏بودند، بدون این که به طور علنی و رسمی از راه و خط مشی آنها‏‎ ‎‏حمایت کرده و یا از موجودیتشان دفاع و یا نسبت به بازداشت شدن ‏‎ ‎‏افرادشان اظهار تاسف علنی کنند. در یکی ـ دو مورد امام حاضر شدند ‏‎ ‎‏چیزی بنویسند ولی باز دچار تردید شده و گفتند : باشد تا ببینم چه ‏‎ ‎‏می شود. این مرحله، مرحله برزخ بین تایید و سکوت بود. وقتی امام با‏‎ ‎‏حسین روحانی از نزدیک صحبت کردند و اهداف و برنامه های سازمان ‏‎ ‎‏را شنیدند، از شک به یقین رسیدند. یعنی با فراست و درایتی که داشتند، ‏‎ ‎‏در سایه اظهارات مبالغه آمیز و حتی تند و اهانت بار نسبت به بعضی از ‏‎ ‎‏نهادهای روحانی و مذهبی سنتی ایران و حملات تندی که صورت ‏‎ ‎‏می گرفت و حتی عنوان می شد که اینان باعث رکود مبارزات اسلامی و ‏‎ ‎‏سوء استفاده دربار و رژیم شاه اند، به وجود نوعی التقاط و اشتباه در ‏‎ ‎‏عقاید آنها پی بردند.‏

کتابگوشه ای از خاطرات حجت الاسلام والمسلمین سید محمود دعاییصفحه 111