فصل اول : سابقه خانوادگی و تحصیلات
آموزش خط و نقاشی و موسیقی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : طباطبایی ، صادق ( نویسنده )

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

آموزش خط و نقاشی و موسیقی

‏در کلاس خطاطی و هنر، استاد ما، منجّم نامی، عباس مصباح زاده بود که خطاط چیره دستی بود. در خطوط نسخ و ثلث توانستم تابلوهایی را بنویسم. که بعضاً هنوز در کتابخانه خود نگاه داشته ام. همچنین به تدوین روزنامه ای دیواری به نام «انوار دانش» پرداختم که تا آخرین ماه های دبیرستان و تا امتحان نهایی همچنان هر دو ماه یکبار انتشار می دادم. از جمله برنامه هایی که در سطح دبیرستان های قم توسط همین روزنامه دیواری ترتیب دادم، چند دوره مقاله‌نویسی بود.که موضوعاتی توصیفی و تحلیلی را به مسابقه می گذاشتم و مقالات وارده توسط یک گروه داوری که از دبیران ادبیات تشکیل شده بود، بررسی شده و به نفر اول تا سوم جوایزی تعلق می گرفت.‏

‏مراسم اعطاء جوایز را با جشنی در دبیرستان و با برنامه های هنری و نمایشی و فکاهی و نیز یک یا دو سخنرانی همراه می کردم.‏

‏از کلاس چهارم دبیرستان به دلیل آن که به رشته طبیعی علاقمند بودم، از دبیرستان دین و دانش به دبیرستان حکمت منتقل شدم، ولی ارتباط خود را با شهید بهشتی هم از طریق روزنامه و هم از طریق دیدارهای نامتناوب هم چنان محفوظ نگاه داشتم.‏

‏در خرداد سال 1340 دیپلم طبیعی را گرفته و چون قصد تحصیل در آلمان را داشتم، در کنکور دانشگاه شرکت نکردم.‏

‏بالاخره در دی ماه همان سال عازم آلمان شدم. همان طور که گفتم در دوران تحصیلات در قم به برنامه های اجتماعی و هنری سوق داده شدم.‏

‏خطاطی و نقاشی و نیز آموزش ردیف آوازی موسیقی ایرانی ـ در جلد دوم آورده‌ام که این آموزش بنا به توصیه امام موسی صدر صورت گرفت ‏‏ـ‏‏ و هم چنین انتشار دو ‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 25

‏ماهه روزنامه های دیواری و برگزاری مسابقات مقاله‌نویسی و سخنرانی در سطح دبیرستان های قم، در زمره کارهایی بود که با علاقه وافر و ویژه ای بدان می پرداختم و پیوسته هم مورد تشویق قرار می گرفتم.‏

‏به دلیل جایگاه پدرم در حوزه علمیه قم و نیز رابطه عمیق و پیوسته با بیوت مراجع از جمله آیت الله بروجردی و آیت الله صدر (پدربزرگم) و نیز بهره وری از ارشادات دائی هایم، مرحوم آیت الله حاج آقا‌رضا صدر و خصوصاً امام موسی صدر، از همان دوران به مسائل سیاسی و تاریخی علاقمند شده بودم. در اغلب دیدارهای پدرم با بزرگان سیاست و اجتماع و حوزه حضور داشتم.‏

‏تابستان ها که مرحوم آیت الله بروجردی به ییلاقات اطراف قم، خصوصاً وشنوه می رفتند ما نیز غالباً ماه های تابستان را با ایشان می گذراندیم. خاطراتی از مرحوم آیت الله بروجردی در ذهن من نقش بسته است که ذکر آن ها موجب اطاله کلام ‏

C:\Users\Archive9\Pictures\Capture.JPG

‏ ‏


خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 26

‏ می گردد. در عین حال ذکر یک مورد را که جنبه سیاسی و اجتماعی داشته و تا مدت ها ذهن مرا بخود مشغول کرده بود، خالی از لطف نمی دانم.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 27