فصل سوم : کنفدراسیون دانشجویان و محصلین ایرانی
امتناع کنفدراسیون در دفاع از شهدای روحانیت
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : طباطبایی ، صادق ( نویسنده )

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

امتناع کنفدراسیون در دفاع از شهدای روحانیت

‏باز نمونه های دیگر از موضع ضد مذهبی کنفدراسیون، عدم انتشار پیام ها و اعلامیه های ‏‎ ‎‏روحانیت مبارز در مورد شهادت حجت الاسلام غفاری و سعیدی در زیر شکنجه بود؛ ‏‎ ‎‏در حالی که اعلامیه سازمان چریک های فدایی خلق در مورد اعدام خسرو گلسرخی با ‏‎ ‎‏چه آب و تابی توزیع می شد.‏

‏با کناره گیری دکتر شریعتی و دکتر چمران و دکتر یزدی و نیز بنی صدر و قطب زاده ‏‎ ‎‏و... از کنفدراسیون و جبهه ملی و در عوض تاسیس نهضت آزادی و جبهه ملی سوم، ‏‎ ‎‏عملاً نیروهای قدیمی جبهه ملی هم نظیر برادران شاکری و محمود راسخ و... در اقلیت ‏‎ ‎‏قرار گرفتند و نیروهای جوان جبهه نیز به صف مارکسیست ها پیوستند. در این مقطع ‏‎ ‎‏بود که کنفدراسیون تقریباً دربست در اختیار کمونیست ها قرار گرفت. آنها هر چند به ‏‎ ‎‏گروه های کوچکتر دیگری ـ چنانکه اشاره کردم ـ پیوسته تقسیم می شدند، ولی روح ‏‎ ‎‏غالب بر سازمان را اندیشه کمونیستی و مرام مائوتسه تونگ شکل می داد.‏

‏شرکت ما چند نفر دانشجوی مسلمان در سمینارهای کنفدراسیون بیشتر به قصد ‏‎ ‎‏آشنا شدن با دانشجویان تازه وارد ایرانی و مسلمان بود. زمانی ما در شهر آخن انجمن ‏‎ ‎‏اسلامی دانشجویان ایرانی را پایه ریزی کردیم که از وجود چند انجمن دیگر در آلمان و ‏‎ ‎‏اتریش بی اطلاع بودیم.‏

‏چنانکه گفتم، در اروپا سازمان دانشجویی دیگری بنام اتحاد الطلبه المسلمین فی ‏‎ ‎‏اروپا با نام مخفف ‏UMSO‎[1]‎‏ وجود داشت که عمده دانشجویان مسلمان از کشورهای ‏‎ ‎‏عربی و اسلامی و افریقایی و... در آن عضویت داشتند. این سازمان به دلیل پراکندگی ‏‎ ‎‏اعضای آن نمی توانست مشی سیاسی واحدی داشته باشد، لذا غالب فعالیت های آن ‏‎ ‎‏عقیدتی و برگزاری مراسم و مناسبت های مذهبی و نماز جمعه و شب های جمعه تفسیر ‏‎ ‎‏و قرائت قرآن بود. این سازمان در شهر آخن شعبه ای داشت بنام سازمان بین المللی ‏‎ ‎‏دانشجویان مسلمان با نام مخفف ‏IMSU‎[2]‎‏ که رحیم کمالیان و محمد کیارشی و محمد ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 218

‏معین و من ـ چهار نفری که سازمان دانشجویان مسلمان ایرانی شهر آخن را تاسیس ‏‎ ‎‏کردیم ـ در آن عضویت داشتیم. البته از ما چهار نفر فقط من و معین عضو سازمان ‏‎ ‎‏دانشجویی وابسته به کنفدراسیون نیز بوده و حتی دو دوره متناوباً به عنوان عضو هیات ‏‎ ‎‏به اصطلاح «کارداران» آن انجمن انتخاب شده بودیم. با پیوستن به جمع برادران ‏‎ ‎‏مسلمان در ‏IMSU‏ و عضویت انجمن ما در ‏UMSO‏ دایره تلاش ما گسترده تر شد و ‏‎ ‎‏مقیاس اروپا را به خود گرفت. زمانی که جنگ 6 روزه اعراب و اسرائیل‏‎[3]‎‏ به وقوع ‏‎ ‎‏پیوست من مسوول روابط بین الملل ‏IMSU‏ بودم. از پایان جنگ چند هفته نمی گذشت ‏‎ ‎‏که امام موسی صدر و حجت الاسلام آقای سید هادی خسروشاهی از کنگره الجزایر ‏‎ ‎‏بازگشته و به آخن آمدند. برای امام صدر یک جلسه بزرگ در مورد تشریح اوضاع ‏‎ ‎‏خاورمیانه در مسجد آخن به دعوت ‏UMSO‏ و برای آقای خسروشاهی اقامه نماز جمعه ‏‎ ‎‏و دو سخنرانی از طرف ‏IMSU‏ تشکیل دادیم که به شدت مورد استقبال دانشجویان ‏‎ ‎‏مسلمان قرار گرفت. همچنین از طرف انجمن اسلامی دانشجویان ایرانی، جلسه ‏‎ ‎‏سخنرانی و بحث و گفتگو درباره مسائل عقیدتی در مسجد آخن برای آقای صدر ‏‎ ‎‏گذاشتم. رفقای مارکسیست ایرانی به اصطلاح خودشان با لشکرکشی عظیم می خواستند جلسه را به خیال خود به یک جلسه ایدئولوژیکی «رو کم کنی» مبدل کنند که برعکس به یک جلسه بسیار محکم و علمی تبدیل شد و بسیار مورد استقبال ایرانی های جوان قرار گرفت. با اقبال جوانان ایرانی به مباحث عقیدتی و آمادگی امام صدر برای ایراد سخنرانی و پاسخ به شبهات مارکسیست ها، بر فعالیت خود افزودیم و به رشد کمی و کیفی سازمان پرداختیم.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 219

  • . UMSO United Muslim Students Organisation.
  • . IMSUInternational Muslim Students Unions.
  • . سال 1967میلادی.