انحلال نهایی کنفدراسیون در سال 1975 (1354) نتیجه تنش ها و تحولاتی بود که در طی چندین سال شکل گرفته بود. اول آنکه دو یا سه گرایشی که از طریق همکاری نزدیک در رهبری کنفدراسیون در اوایل سال های دهه 1960 (1339 تا 1349) نقش داشتند، به تدریج جای خود را به چندین فرقه متعصب و متخاصم مارکسیستی دادند. در اواسط دهه 1970 پس از چندین سال درگیری های فرقه ای، بسیاری از رهبران کنفدراسیون به این نتیجه رسیدند که حفظ اتحاد کنفدراسیون، دیگر همچون گذشته اولویت ندارد.
دوم در حالی که، بیش از یک دهه از فعالیت کنفدراسیون می گذشت ولی رهبری آن هنوز محدود به تقریباً یک گروه کوچک از دانشجویان سابق بود که اکثریت آنان حالا
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 273 دیگر دهه سوم عمر خود را به پایان می برده و از این رو تبدیل به کادرهای حرفه ای سازمان های تبعیدی سیاسی شده بودند. این افراد اکنون در سودای آن بودند تا یک جنبش اپوزیسیون جدید را که فراتر از یک سازمان صرفاً دانشجویی باشد به وجود آورند... سوم آن که برای اولین بار از اوائل دهه 1960 به بعد یک اپوزیسیون سازمان یافته فعال ـ در ایران تشکیل شده بود با مبارزات مسلحانه چریکی... و بالاخره چهارم آنکه که مائوئیسم به مثابه یک گرایش سیاسی بین المللی رادیکال در حال افول بود... سیاست خارجی چین در حمایت از رژیم شاه به سرخوردگی بسیاری از مائوئیست ها انجامید.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 274