همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س)
سنت های اجتماعی در قرآن از منظر امام خمینی رحمة الله
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : شاه بیگی، حامد

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1388

زبان اثر : فارسی

سنت های اجتماعی در قرآن از منظر امام خمینی رحمة الله

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

سنت‌های اجتماعی در قرآن 

 

از منظر امام خمینی(رحمةالله)

 

 

حامد شاه‌بیگی

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 284

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 285

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مقدمه

‏در روند جامعه و تحولات تاریخ یک سلسله قوانین و سننی حاکم است و تغییرات و ‏‎ ‎‏تحولات و شکست و کامیابی جامعه تصادفی نیست. این مسأله زیربنای علم ‏‎ ‎‏جامعه‌شناسی است و آنان برای پی بردن به قوانین اجتماعی تلاش می‌کنند.‏

‏امیرالمؤمنین‏‏(علیه السلام)‏‏ می‌فرماید:‏

‏«‏إنّ الدهر یجری بالباقین کجریه بالماضین‏»‏‏؛‏‎[1]‎‏ روزگار در مورد آیندگان همان ‏‎ ‎‏گونه سپری می‌شود که در مورد گذشتگان سپری شده است.‏

‏قرآن کریم نیز برای جامعه قوانینی را مطرح می‌کند، قوانینی که در همه جامعه‌ها ‏‎ ‎‏حاکم است و‏‏ ‏‏تبدیل و‏‏ ‏‏تحویل در‏‏ ‏‏آن‌ها راه ندارد‏‎[2]‎‏ و‏‏ ‏‏از آنها به سنن‏‏ ‏‏الهی تعبیر شده است.‏

‏برای شناخت بهتر جامعه و تأثیر‌گذاری در آن و پیش‌بینی روند تغییرات اجتماعی، ‏‎ ‎‏آشنایی با قوانین حاکم بر جامعه و سنت‌های اجتماعی ضروری است. بسیار مهم است ‏‎ ‎‏که از منظر امام خمینی‏‏(رحمةالله) ‏‏به عنوان یک شخصیتی که بزرگ‌ترین انقلاب قرن را ‏‎ ‎‏پی‌ریزی کرد و به ثمر نشاند و مهم‌ترین تغییرات اجتماعی را ایجاد کرد، سنت‌های ‏‎ ‎‏اجتماعی قرآن مورد مطالعه قرار گیرد. ‏

‏از آنجا که حضرت امام باعث تحقق برخی از سنت‌های الهی نظیر سنت پیروزی ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 286

‏مؤمنین شد و سنتی را که خداوند به روش وحیانی به بشر معرفی کرده بود، حضرت ‏‎ ‎‏امام آن را محقق ساخت تا به روش تجربی هم به همه جهان معرفی شود. لذا نگاه امام ‏‎ ‎‏به ابعاد مختلف سنت پیروزی مؤمنین و شرایط تحقق این سنت مهم الهی بسیار پر ‏‎ ‎‏اهمیت است. در این نوشتار ابتدا واژه سنت مورد بررسی قرار گرفته، سپس برخی از ‏‎ ‎‏سنت‌های اجتماعی که در آثار و کلمات حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ مورد توجه قرار گرفته است را ‏‎ ‎‏مطرح می‌کنیم.‏

بررسی واژه سنت

‏سنت در لغت به معنای راه، روش و طریقه است.‏‎[3]‎‏ همین معنا در کلمات مفسرین نیز ‏‎ ‎‏آمده است.‏

‏علامه طباطبائی‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌گوید:‏

‏سنن جمع سنت به معنای طریقه‌ای است که جامعه در آن سیر می‌کند.‏‎[4]‎

‏امین الاسلام طبرسی می‌فرماید:‏

‏سنت راه و مسیری است که باید از آن پیروی شود و به همین معنا است ‏‎ ‎‏سنت پیامبر... اصل سنت به معنی استمرار در جهتی است.‏‎[5]‎

‏در قرآن نیز در مواردی که این واژه مطرح شده است، کاملاً متناسب با همین معنا ‏‎ ‎‏است.‏

‏تفسیر نمونه‏‏ بعد از ذکر آیاتی که این واژه در آن‌ها آمده است، می‌گوید:‏

‏از مجموع این آیات به خوبی استفاده می‌شود که منظور از سنت در این ‏‎ ‎‏گونه موارد قوانین ثابت و اساسی ـ تکوینی یا تشریعی ـ الهی است که ‏‎ ‎‏هرگز دگرگونی در آن روی نمی‌دهد.‏‎[6]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 287

‏برخی دیگر از دانشمندان اسلامی‌ چنین می‌گویند:‏

‏ما می‌توانیم اصطلاح سنن الهی را بر ضوابطی که در افعال الهی وجود دارد ‏‎ ‎‏یا روش‌هایی که خدای متعال امور عالم و آدم را بر پایه آن تدبیر و اداره ‏‎ ‎‏می‌کند، اطلاق کنیم.‏‎[7]‎

‏پس سنت الهی عبارت است از: روش خدا در تدبیر امور عالم.‏

‏سنت‌های الهی انواع مختلفی دارند برخی مربوط به امور آن جهانی است و مربوط ‏‎ ‎‏به پاداش و کیفر انسان‌ها در آخرت است‏‏؛‏‏ برخی مربوط به امور فردی و برخی مربوط ‏‎ ‎‏به امور اجتماعی است. سنت‌های مورد بحث ما همین سنت‌های اجتماعی است. ‏‎ ‎‏سنت‌های اجتماعی یعنی قوانینی که بر همه جوامع حاکم است و در هر جامعه‌ای که ‏‎ ‎‏شرایط تحقق آن باشد، آن قانون حاکم خواهد شد.‏

‏سنت‌های الهی سه ویژگی اساسی دارند: ‏

‏اول، عمومیت داشتن و عدم تغییر و تبدیل این سنت‌ها که عمومیت، به آن‌ها جنبه ‏‎ ‎‏علمی ‌می‌بخشد.‏

‏دوم، خدایی بودن این سنت‌ها است. قرآن نیز از آن‌ها تعبیر به سنت الله می‌کند.‏

‏سوم، نقش اراده و اختیار انسان در آن‌ها است.‏‎[8]‎

‏حضرت امام به سنت‌های الهی به عنوان قوانین جامعه‌شناختی توجه داشتند. ایشان ‏‎ ‎‏درباره این آیه شریفه: ‏)إِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْم حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأنْفُسِهِمْ(‏؛‏‎[9]‎‏ می‌فرمایند:‏

‏یک واقعیتی است... به این معنا که تغییراتی که در یک ملتی، یک قومی، ‏‎ ‎‏حاصل بشود، این منشأ یک تغییرات تکوینی، تغییرات جهانی، تغییرات ‏‎ ‎‏موسمی ‌می‌شود... این یک سنت الهی است که کارهایی که می‌شود روی ‏‎ ‎‏اسباب و مسبّبات، خدای تبارک و تعالی کار می‌کند.‏‎[10]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 288

‏برخی از سنت‌های اجتماعی مطلقند‏‏؛‏‏ یعنی مقید به رفتار خاص از سوی جامعه ‏‎ ‎‏نیستند، مانند: سنت هدایت توسط انبیا و برخی مشروطند‏‏؛‏‏ یعنی واکنش رفتار جامعه ‏‎ ‎‏هستند.‏

‏سنت‌های مشروط، برخی عام است و شامل مؤمنین و پیروان باطل هر دو می‌شود، ‏‎ ‎‏مثل: سنت امداد‏‏؛‏‏ و برخی از سنت‌های مشروط مخصوص پیروان حق است و برخی ‏‎ ‎‏نیز مخصوص پیروان باطل. از منظر امام از هر کدام از این اقسام یک مورد را مورد ‏‎ ‎‏مطالعه قرار دادیم که عبارت است از: ‏

‏1. سنت آزمایش که از سنت‌های مطلق است.‏

‏2. سنت همبستگی تحولات برونی با تحولات درونی جوامع که از سنت‌های ‏‎ ‎‏مشروط و عام است.‏

‏3. سنت پیروزی مؤمنین که سنتی است مشروط و مخصوص پیروان حق.‏

‏4. سنت استدراج که سنتی است مشروط و مخصوص پیروان باطل.‏

سنت آزمایش

‏سنت آزمایش هم جنبه اجتماعی دارد و هم در امور فردی جاری است برای اینکه ‏‎ ‎‏آزمایش تحقق یابد، باید زمینه ارتکاب افعال اختیاری و انتخاب راه و روش برای انسان ‏‎ ‎‏فراهم گردد و چیزهایی در دسترس آن‌ها قرار گیرد و به وسیله آن‌ها آزموده شوند.‏

‏این ابزارهای آزمایش می‌تواند خوشی‌ها و لذت‌ها باشد یا ناخوشی‌ها و ناآرامی‌ها. ‏‎ ‎‏انسان باید از برخی خوشی‌ها صرف نظر کند و بر پاره‌ای از ناخوشی‌ها صبر و شکیبایی ‏‎ ‎‏ورزد تا در آزمایش سربلند باشد.‏

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌فرمایند:‏

‏بشر در معرض امتحان است ‏)أحَسِبَ النّاسُ أنْ یُتْرَکُوا أنْ یَقُولُوا آمَنّا وَهُمْ لا ‎ ‎یُفْتَنُونَ(‏؛‏‎[11]‎‏ شما گمان می‌کنید. مردم گمان می‌کنند که همین که گفتند من ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 289

‏مؤمنم رهایشان می‌کنند؟ امتحانشان نمی‌کنند؟ همین که گفتید ما ‏‎ ‎‏آزادی‌خواهیم رهایتان می‌کنند؟ بر مسند می‌نشانند تا بفهمند که راست ‏‎ ‎‏می‌گویید یا نه و بفهمانند. به مجرد این‌که ادعا کردید که من برای این ملت ‏‎ ‎‏و برای این کشور خدمت‌گزارم رها می‌شوید؟ امتحان خواهید شد و در ‏‎ ‎‏امتحان هستید. از من طلبه تا تمام افراد این مملکت و تمام افراد بشر و تمام ‏‎ ‎‏انبیا و اولیا، همه در معرض امتحانند، به ادعا و گفتار رها نمی‌شوند. فرموده ‏‎ ‎‏است که: «سابقین را ما امتحان کردیم تا این‌که معلوم بشود کی مؤمن است ‏‎ ‎‏و کی منافق».‏‎[12]‎

‏همه گروه‌ها، همه مردمی‌که در این مملکت... هستند‏‏؛‏‏ همه بدانند که در ‏‎ ‎‏محضر خدا هستند و در معرض امتحان.‏‎[13]‎

‏در فرمایش حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ چند نکته قابل توجه است: ‏

‏1. سنت آزمایش هم در شئون فردی جاری است و هم در شئون اجتماعی انسان‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏ایشان، هم گروه‌های اجتماعی و هم تک‌تک افراد را مخاطب آیه می‌دانند.‏

‏2. سنت آزمایش قطعی است و جامعه و افراد همواره در معرض این سنت الهی ‏‎ ‎‏هستند. «امتحان خواهید شد و در امتحان هستید.»‏

‏3. سنت آزمایش برای این است که معلوم شود چه کسی راست می‌گوید، چه کسی ‏‎ ‎‏دروغ، چه کسی مؤمن است و چه کسی منافق.‏

سنت همبستگی تحولات برونی با تحولات درونی جوامع

‏این سنت یک سنت عام است که همه سنت‌های مشروط، به نوعی تحت این سنت قرار ‏‎ ‎‏می‌گیرند. از جمله آیاتی که با صراحت بیش‌تری این سنت را بیان می‌کنند دو آیه ذیل ‏‎ ‎‏هستند ـ که آیه دوم صراحت بیش‌تری نسبت به آیه اول دارد:‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 290

)ذلِکَ بِأنَّ اللهَ لَمْ یَکُ مُغَیِّراً نِعْمَةً أنْعَمَها عَلی قَوْم حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأنْفُسِهِمْ(‏؛‏‎[14]‎‏ ‏‎ ‎‏این به خاطر آن است که خداوند، هیچ نعمتی را که به گروهی داده، تغییر ‏‎ ‎‏نمی‌دهد، جز آن که آن‌ها خودشان را تغییر دهند.‏

)إِنَّ اللهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوْم حَتّی یُغَیِّرُوا ما بِأنْفُسِهِمْ(‏؛‏‎[15]‎‏ خداوند سرنوشت هیچ ‏‎ ‎‏قوم (و ملتی) را تغییر نمی‌دهد مگر آن‌که آنان آنچه را در خودشان هست ‏‎ ‎‏تغییر دهند.‏

‏علامه طباطبائی می‌فرماید:‏

‏خداوند چنین قضا رانده که بین نعمت‌هایی که به بندگان ارزانی می‌کند و ‏‎ ‎‏حالات نفسانی و درونی خود انسان، نوعی تلازم است. پس اگر قومی‌ و ‏‎ ‎‏ملتی بر فطرتشان بمانند و ایمان به خدا آورند و عمل صالح انجام دهند ‏‎ ‎‏نعمت‌های دنیا و آخرت به سراغشان می‌آید و این نعمت‌ها همچنان در ‏‎ ‎‏میانشان هست مادامی‌که این حال معنوی را حفظ می‌کنند و اگر این حالشان ‏‎ ‎‏تغییر کند خداوند هم حال ظاهری‌شان را تغییر می‌دهد و نعمت را به نقمت ‏‎ ‎‏و بلا مبدل می‌سازد.‏‎[16]‎

‏تفسیر نمونه‏‏ این حقیقت قرآنی را از پایه‌های اساسی جهان‌بینی و جامعه‌شناسی ‏‎ ‎‏اسلام معرفی می‌کند و می‌گوید:‏

‏این قانون که یکی از پایه‌های اساسی جهان‌بینی و جامعه‌شناسی در اسلام ‏‎ ‎‏است به ما می‌گوید که مقدرات شما قبل از هر چیز و هر کس در دست ‏‎ ‎‏خود شما است و هر گونه تغییر و دگرگونی در خوشبختی و بدبختی اقوام ‏‎ ‎‏در درجه اول به خود آن‌ها باز می‌گردد... آنچه اساس و پایه است این است ‏‎ ‎‏که ملتی خود بخواهد سربلند و سرافراز و پیروز و پیش رو باشد و یا به ‏‎ ‎‏عکس، خود تن به ذلت و زبونی و شکست در دهد. حتی لطف خداوند یا ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 291

‏مجازات او بی‌مقدمه دامان هیچ ملتی را نخواهد گرفت، بلکه این اراده و ‏‎ ‎‏خواست ملت‌ها و تغییرات درونی آن‌ها است که آن‌ها را مستحق لطف یا ‏‎ ‎‏مستوجب عذاب خدا می‌سازد.‏‎[17]‎

‏این سنت یک سنت اجتماعی است نه فردی. صاحب ‏‏المنیر‏‏ می‌گوید:‏

‏معنای آیه 11 سوره رعد نزد مفسرین این است که: خدای متعال نعمتی را از ‏‎ ‎‏مردم نمی‌گیرد و منتقل نمی‌کند، مگر به خاطر گناهان و فساد و این معنا فقط ‏‎ ‎‏در مورد اجتماع قابل توجیه است‏‏؛‏‏ چون در فرد گاهی مشکلاتی ‏‎ ‎‏گریبان‌گیرش می‌شود آن هم به خاطر گناه دیگران همان‌طور که در قرآن ‏‎ ‎‏می‌فرماید: ‏)وَاتّقُوا فِتْنَةً لا تُصِیبَنَّ الّذِینَ ظَلَمُوا مِنْکُمْ خَاصَّةً(‎[18]‎‏.‏‎[19]‎

‏ممکن است فردی حالات معنوی خودش را اصلاح کند، اما در دنیا نعمت‌های ‏‎ ‎‏ظاهری به خاطر کوتاهی عمر یا شرایط دیگر نصیبش نشود‏‏؛‏‏ پس این سنت یک سنت ‏‎ ‎‏اجتماعی است و آن رهبرانی موفق و پیروزند که ملت خود را بر اساس این سنت الهی ‏‎ ‎‏رهبری کنند‏‏؛‏‏ همان کاری که حضرت امام(رحمةالله) انجام دادند. ایشان در تفسیر آیه 11 سوره ‏‎ ‎‏رعد می‌فرماید:‏

‏یک واقعیتی است و دستوری. واقعیت به این معنا که تغییراتی که در یک ‏‎ ‎‏ملتی، یک قومی ‌حاصل بشود، این منشأ یک تغییرات تکوینی، تغییرات ‏‎ ‎‏جهانی، تغییرات موسمی‌ می‌شود و دستور است به اینکه تغییراتی که شما ‏‎ ‎‏می‌دهید تغییراتی باشد که آن تغییرات دنبالش یک تغییراتی به نفع شما باشد. ‏‎ ‎‏شما ملاحظه کردید که این پیشرفتی که ملت ایران کرد مرهون آن تغییری ‏‎ ‎‏بود، تحولی بود که در نفوس پیدا شد... این تحول روحی بود... تغییر دادید ‏‎ ‎‏«ما بأنفس» خودتان را یعنی آن حال پذیرش ظلم متبدل شد به حال عدم ‏‎ ‎‏پذیرش‏‏؛‏‏ یک حال اینکه دیگر زیر بار این ظلم نمی‌خواهیم برویم، این‌طور ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 292

‏که شد، تأیید کرد خدای تبارک و تعالی و شما ظالم را بیرون کردید. این ‏‎ ‎‏حال را حفظ کنید. الآن متوجه باشید که این حال حفظ بشود‏‏؛‏‏ یعنی این ‏‎ ‎‏تغییری که به سبب توفیق الهی حاصل شد و نفوس شما تغییر کرد به یک ‏‎ ‎‏نفوسی که شهادت را برای خودتان فوز می‌دانید. و ذلت و تبعیت را برای ‏‎ ‎‏خودتان ننگ می‌دانید، این حال حفظ بشود.‏

‏مادامی ‌که این حال حفظ شد‏‏؛‏‏ خداوند همین را حفظش می‌کند اگر خدای ‏‎ ‎‏نخواسته «ما بأنفس» ما دوباره برگردد به حال اول، باز دوباره حال اول ‏‎ ‎‏می‌شویم. این یک سنت الهی است که کارهایی که می‌شود روی اسباب و ‏‎ ‎‏مسببات خدای تبارک و تعالی کار می‌کند... این سنت الهی است، و مطلبی ‏‎ ‎‏بود که با تجربه، خود شما ثابت کردید.‏‎[20]‎

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ با بیان این مطلب که تغییرات در یک ملت، منشأ تغییرات تکوینی، ‏‎ ‎‏جهانی و موسمی‌ می‌شود، به ابعاد مختلف این سنت الهی اشاره می‌کند. وقتی یک ملتی ‏‎ ‎‏حال خودش را تغییر داد و اهل ایمان و تقوا شد یک سری تغییرات تکوینی، جهانی یا ‏‎ ‎‏موسمی ‌حاصل می‌شود، مانند: عمران و آبادانی: ‏)وَ لَوْ أنَّ أهْلَ الْقُری آمَنُوا وَ اتَّقَوْا ‎ ‎لَفَتَحْنا عَلَیْهِمْ بَرَکات مِنَ السَّماءِ وَ اْلأرْضِ وَ لکِنْ کَذّبُوا فَأخَذْناهُمْ بِما کانُوا یَکْسِبُونَ(‏.‏‎[21]‎‏ یا ‏‎ ‎‏مثل پیروزی بر دشمنان: ‏)وَکانَ حَقًّا عَلَیْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ(‏.‏‎[22]‎

‏اگر ملتی اهل ظلم و عصیان شد تغییراتی تکوینی یا جهانی یا موسمی‌ در او حاصل ‏‎ ‎‏می‌شود. مانند: از دست رفتن نور هدایت: ‏)فَلَمّا زاغُوا أزاغَ اللهُ قُلُوبَهُمْ وَ اللهُ لا یَهْدِی ‎ ‎الْقَوْمَ الْفاسِقِینَ(‏.‏‎[23]‎‏ و یا شکست از دشمنان که نتیجه همان ظلم و عصیان است: ‏)وَلَوْ ‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 293

قاتَلَکُمُ الّذِینَ کَفَرُوا لَوَلّوُا اْلأدْبارَ ثُمَّ لا یَجِدُونَ وَلِیّاً وَ لا نَصِیراً * سُنَّةَ اللهِ الّتِی قَدْ خَلَتْ مِنْ ‎ ‎قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِیلاً(‏.‏‎[24]‎

‏نکته پایانی کلام حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ نیز قابل توجه است که فرمود: این سنتی است ‏‎ ‎‏الهی و مطلبی بود که با تجربه خود شما ثابت کردید. همان‌طور که ایشان فرمودند این ‏‎ ‎‏سنت در هر اجتماعی با روش تجربی قابل اثبات است و با مطالعه در تاریخ می‌توان به ‏‎ ‎‏روش تجربی هم این سنت الهی را به اثبات رساند و بدین ترتیب سنت‌های اجتماعی ‏‎ ‎‏قرآن را به عنوان اعجاز علمی‌ در مسائل جامعه‌شناسی مطرح کرد.‏

سنت پیروزی مؤمنین 

‏آیات متعددی از قرآن کریم بیانگر این سنت الهی است که به هفت دسته تقسیم ‏‎ ‎‏می‌شوند: ‏

‏1. آیاتی که دال بر پیروزی حق بر باطل است، مانند: انفال، آیه 8، بنی‌اسرائیل آیه ‏‎ ‎‏81 و انبیاء آیه 18.‏

‏2. آیاتی که دال بر این است که خدای متعال پیامبران خود و پیروان آن‌ها را یاری ‏‎ ‎‏می‌کند و چیرگی می‌بخشد، مانند: مائده آیه 56، یونس آیه 103 و حج آیه 40.‏

‏3. آیاتی که نشان دهنده مصادیق و نمونه‌هایی از کمک و یاری خدای متعال به انبیا ‏‎ ‎‏و مؤمنان است، مانند: اعراف آیه‌های 128 و 137.‏

‏4. آیاتی که اهل حق را وعده خیر دنیا و آخرت می‌دهد، مانند: فصلت آیه‌های‏‎ ‎‏30 و 31.‏

‏5. آیاتی که اهل حق را وعده پیروزی در همین دنیا می‌دهد، مانند: آل عمران آیه ‏‎ ‎‏139 و نور آیه‌های 55 و 56.‏

‏6. آیاتی که بر تعلق اراده الهی به غلبه و جهان‌گیری دین حق‏‏؛‏‏ یعنی اسلام‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 294

‏دلالت دارد، مانند: توبه آیه‌های 32 و 33.‏

‏7. آیاتی که اهل حق را وارثان زمین می‌داند، مانند: اعراف آیه 128 و انبیاء‏‎ ‎‏آیه 105.‏‎[25]‎

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ برخی از این آیات را مورد توجه قرار داده‌اند و این سنت الهی را ‏‎ ‎‏در قالب آن‌ها بیان کرده‌اند:‏

)یا أیُّهَا الّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أقْدامَکُمْ‏؛‏‎[26]‎‏ «چنانچه یاری ‏‎ ‎‏کنید خدا را خدا هم شما را یاری می‌کند. این یک قضیه که یاری می‌کند و ‏‎ ‎‏شما این قضیه را در عین دیدید. که شما یاری کردید اسلام را... و یاری ‏‎ ‎‏کردید نهضت اسلامی ‌را، جمهوری اسلامی‌ را و خداوند یاری کرد شما را».‏‎[27]‎

)وَقُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ کانَ زَهُوقاً(‏.‏‎[28]‎‏ «ما باید کوشش ‏‎ ‎‏کنیم که مفاد این آیه شریفه را متحقق کنیم و همه ملت‌های اسلامی‌ باید ‏‎ ‎‏کوشش کنند که حق را در جامعه خودشان پیاده کنند که مصداق ‏)جاءَ ‎ ‎الْحَقُّ(‏ متحقق بشود. اگر حق آمد باطل خود به خود زاهق خواهد شد».‏‎[29]‎

)وَلا تَهِنُوا وَلا تَحْزَنُوا وَأنْتُمُ اْلأعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ(‏.‏‎[30]‎‏ «نه سستی کنید و ‏‎ ‎‏نه محزون باشید اگر مؤمن هستید علو رتبه دارید و از همه بالاترید. لکن ‏‎ ‎‏مهم ایمان است... یک جلوه‌ای از این ایمان در شما پیدا شد و به واسطه ‏‎ ‎‏همین جلوه ایمان این سد عظیمی‌که باورکردنی نبود شکست... و تا این ‏‎ ‎‏قدرت ایمان هست. شما ‏)أنْتُمُ اْلأعْلَوْنَ(‏ تا این قدرت ایمان را حفظ ‏‎ ‎‏کردید، شما بالاترین موجودات هستید».‏‎[31]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 295

‏من امیدوارم که ان شاءالله برسد روزی که آن وعده مسلم خدا تحقق پیدا ‏‎ ‎‏کند و مستضعفان مالک ارض بشوند. این مطلب وعده خداست و تخلف ‏‎ ‎‏ندارد.‏‎[32]‎

)وَنُرِیدُ أنْ نَمُنَّ عَلَی الّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی اْلأرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ ‎ ‎الْوارِثِینَ‏.‏‎[33]‎

شرایط تحقق سنت پیروزی در نگاه امام

‏این سنت از سنت‌های مشروط است و شرایطی برای تحقق پیروزی در آیات قرآن ‏‎ ‎‏مطرح شده است، اما مهم‌ترین شرایط در نگاه حضرت امام عبارت است از: ‏

1. یاری خدا

‏عمومی‌ترین شرط برای تحقق سنت پیروزی این است که مؤمنین باید خدا را یاری ‏‎ ‎‏کنند: ‏)إِنْ تَنْصُرُوا اللهَ یَنْصُرْکُمْ(‏، اما اینکه بنده چگونه می‌تواند خدا را یاری کند ‏‎ ‎‏مفسرین می‌گویند: منظور از نصرت خدا، نصرت و یاری دین خدا و پیامبر خداست.‏‎[34]‎

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ می‌فرماید: ‏

‏نصرت خدا به نصرت دین اوست، به نصرت بندگان اوست، به نصرت ‏‎ ‎‏مظلومین است.‏‎[35]‎‏ ‏

‏یا در جایی دیگر می‌فرماید: ‏

‏ما بنده ضعیف، نصرت بندگان خدا را برای او می‌کنیم و او به واسطه ‏‎ ‎‏عنایات زیادش این را نصرت خودش حساب کرده است، با اینکه غنی از ‏‎ ‎‏همه عالم است، نصرت ضعفا را، نصرت مظلومین را، نصرت خودش ‏‎ ‎‏حساب کرده... ما شک نداریم که خدا ـ غنی مطلق ـ که گفته است که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 296

‏نصرت من را بکنید و نصرتتان می‌کنیم، اگر ما ضعفا، نصرت او را کردیم، او ‏‎ ‎‏نصرت ما را می‌کند این مسأله عقلی است.‏‎[36]‎

‏نکته‌ای که ایشان به آن تصریح می‌کند و تأکید دارد این است که یاری کردن بندگان ‏‎ ‎‏خدا و مظلومین از مصادیق نصرت خدا است. مفسرین دیگر به این نکته تصریح ‏‎ ‎‏نکرده‌اند و احتمالاً این را از معانی نصرت دین خدا می‌دانند، اما حضرت امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ ‏‎ ‎‏به خاطر اهمیت این مسأله در نگاه ایشان، آن را مورد تأکید قرار می‌دهد.‏

2. ایمان

‏همان طور که گذشت، ایشان ایمان را عامل پیروزی ملت ایران می‌داند و تأکید می‌کند ‏‎ ‎‏تا این قدرت را حفظ کنید‏‏؛‏‏ این پیروزی‌ها و سربلندی‌ها برقرار است. در جای دیگر با ‏‎ ‎‏اشاره به آیه ‏)اللهُ وَلِیُّ الّذِینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظّلُماتِ إِلَی النُّورِ(‏؛‏‎[37]‎‏ ایمان را عامل ‏‎ ‎‏نجات مؤمنین از همه ظلم‌ها و ظلمت‌ها می‌دانند: ‏

‏کسانی که با خدا باشند توجه به خدا و ایمان به خدا داشته باشند، خداوند ‏‎ ‎‏آن‌ها را از تمام ظلمت‌ها، از تمام تاریکی‌ها خارج می‌کند و به حقیقت نور ‏‎ ‎‏می‌رساند. ایمان به خدا نور است‏‏؛‏‏ ایمان به خدا باعث می‌شود که تمام ‏‎ ‎‏تاریکی‌ها از پیش پای مؤمنین برداشته بشود‏‏؛‏‏ ایمان به خدا باعث می‌شود که ‏‎ ‎‏مؤمنین در نور خدا غرق شوند، ظلمت‌های استبداد، ظلمت‌های اختناق‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏ظلمت‌های وابستگی به غیر‏‏؛‏‏ ظلمت‌های ظلم، مؤمنین از این ظلمت‌ها نجات ‏‎ ‎‏پیدا می‌کنند... و در دریای نور غرق می‌شوند.‏‎[38]‎

3. وحدت

‏یکی از شرایط اساسی تحقق سنت پیروزی، مسأله وحدت و عدم تفرقه است، قرآن ‏‎ ‎‏کریم به این مسأله تأکید دارد و با بیانات مختلف امر به وحدت و عدم تفرقه می‌کند. ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 297

‏نظیر آیه شریفه: ‏)وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَلا تَفَرَّقُوا(‏؛‏‎[39]‎‏ همگی به ریسمان خدا ‏‎ ‎‏چنگ زنید و پراکنده نشوید.‏

‏و آیه شریفه: ‏)وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ(‏؛‏‎[40]‎‏ و با هم نزاع نکنید که ‏‎ ‎‏سست شوید و مهابت شما از بین برود.‏

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ نیز با حساسیت خاص بر این مسأله تأکید می‌کند و مسلمین را ‏‎ ‎‏دعوت به وحدت می‌نماید و نسبت به تفرقه و نزاع هشدار می‌دهد. ایشان با اشاره به ‏‎ ‎‏آیه 103 سوره آل عمران می‌فرماید: ‏

‏همه با هم دست به هم بدهید و اعتصام به حبل خدا بکنید و برای خدا ‏‎ ‎‏اجتماع کنید و تفرقه نباشد در کار، از تفرقه بترسید‏‏؛‏‏ همه‌مان. این مسأله ‏‎ ‎‏واضحی است که امروز آنچه ما را پیش برد این وحدت کلمه بود. تفرقه این ‏‎ ‎‏وحدت کلمه را از بین می‌برد، وقتی که از بین برد آن رمزی که رمز پیروزی ‏‎ ‎‏ما بود از دستمان گرفته می‌شود، گرفته شد شکست می‌خوریم.‏‎[41]‎

‏یا در جایی دیگر می‌فرماید: ‏

‏این دو تا کلمه: همه با هم وحدت کلمه و همه با اسلام. این دو تا کلمه رمز ‏‎ ‎‏پیروزی شما بود و عمل به آیه کریمه ‏)وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَ لا ‎ ‎تَفَرَّقُوا(‏، در این آیه همین رمز است که همه‌تان با هم به خدا بپیوندید و ‏‎ ‎‏جدا از هم نباشید‏‏؛‏‏ اجتماع با هم باشد و توجه به خدا باشد و تفرقه هم ‏‎ ‎‏نباشد در کارهایتان.‏‎[42]‎

‏در جایی دیگر ایشان به این مهم اشاره می‌کند که آن وحدتی رمز پیروزی است که ‏‎ ‎‏بر محور «حبل‌الله» باشد نه هر اجتماعی: ‏

‏آیه فقط امر به اجتماع نیست تمام دستورهای مردم عادی و رژیم‌های غیر ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 298

‏الهی این است که همه با هم باشید، فقط دستور به اجتماع است لکن دستور ‏‎ ‎‏خدا دستور ‏)وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ(‏ است. این‌که مهم است این است که ‏‎ ‎‏تنها این نباشد که همه با هم در یک امری مجتمع باشید و متفرق نباشید، امر ‏‎ ‎‏این است که همه با هم اعتصام به «حبل‌الله» بکنید... شما دیدید که در این ‏‎ ‎‏اجتماعاتی که این اخیراً کردید همه با هم مجتمع شدید آنکه واقع رمز بوده ‏‎ ‎‏از برای پیروزی شما همان جهت الهیت مسأله بود... همه اجتماع، اعتصام به ‏‎ ‎‏حق کرده بودند... همه توجه پیدا کرده بودند به اسلام... این شد که ما پیروز ‏‎ ‎‏شدیم.‏‎[43]‎

‏همچنین حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ با اشاره به آیه 46 سوره انفال نسبت به تفرقه و نزاع بین ‏‎ ‎‏مؤمنین هشدار می‌دهد: ‏

‏از مسائل مهم سیاسی قرآن دعوت به وحدت و منع از اختلاف است... ‏‎ ‎‏نکته‌اش را هم فرموده است که ‏)لا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ(‏. ما ‏‎ ‎‏بررسی کنیم به این‌که آیا این دو اصل مهمی‌ که دو اصل سیاسی مهم اسلامی ‏‎ ‎‏‌است در بین مسلمین چه وضعی دارد... آیا تبعیتی کرده‌اند از این دو اصل ‏‎ ‎‏مهمی‌ که اگر اطاعت از آن بکنند تمام مشکلات مسلمین حل می‌شود و اگر ‏‎ ‎‏اطاعت نکنند فشل می‌شوند و رنگ و بویشان از بین می‌رود؟‏‎[44]‎

‏در بیان دیگری می‌فرماید: ‏

‏از تفرق و تنازع بپرهیزید ‏)وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ(‏،‏‎[45]‎‏ رنگ ‏‎ ‎‏و بوی ایمان و اسلام که اساس پیروزی و قدرت است با تنازع و ‏‎ ‎‏دسته بندی‌های موافق با هواهای نفسانیه و مخالف با دستور حق‌تعالی ‏‎ ‎‏زدوده می‌شود، و اجتماع در حق و توحید کلمه و کلمه توحید که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 299

‏سرچشمه عظمت امت اسلامی‌ است به پیروزی می‌رسد.‏‎[46]‎

‏ایشان آن‌قدر به این مسأله توجه دارند که توجه نکردن به مسأله وحدت را باعث ‏‎ ‎‏مهجوریت قرآن می‌دانند: ‏

‏قرآن وقتی می‌فرماید: ‏)وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَلا تَفَرَّقُوا‏، می‌فرماید: ‏‎ ‎)وَلا تَنازَعُوا فَتَفْشَلُوا وَتَذْهَبَ رِیحُکُمْ‏؛‏‏ این‌طور احکام مترقی سیاسی که ‏‎ ‎‏اگر به آن عمل بشود، سیادت عالم مال شماست. این قرآن را مهجور کردیم ‏‎ ‎‏همه و اعتنا نکردیم به این مسائل.‏‎[47]‎

‏به هر حال حضرت امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در جاهای مختلف و با بیانات گوناگون وحدت ‏‎ ‎‏و اعتصام به حبل‌الله را رمز پیروزی مردم ایران می‌دانند.‏‎[48]‎

سنت استدراج

‏کافران، اهل ظلم و فساد و تمام کسانی که در مقابل حق می‌ایستند در همین دنیا در ‏‎ ‎‏معرض عذاب و عقاب الهی‌اند‏‏؛‏‏ یعنی ظلم و فساد اقتضای نزول عذاب را دارد و ‏‎ ‎‏خداوند نیز در آیات مختلف قرآن این مطلب را بیان فرموده است که نتیجه ظلم و فساد ‏‎ ‎‏عذاب است. نظیر آیاتی که از انسان می‌خواهد که در زمین سیر کند و فرجام کارهای ‏‎ ‎‏باطل را ببیند:‏

)قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِکُمْ سُنَنٌ فَسِیرُوا فِی اْلأرْضِ فَانْظُروا کَیْفَ کانَ عاقِبَةُ ‎ ‎الْمُکَذِّبِینَ‏؛‏‎[49]‎‏ قطعاً پیش از شما سنت‌هایی بوده و سپری شده در زمین ‏‎ ‎‏بگردید و بنگرید که فرجام تکذیب کنندگان چگونه بوده است.‏

‏یا آیاتی که خبر از نابودی اقوام گذشته می‌دهد:‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 300

)فَکَأیِّنْ مِنْ قَرْیَة أهْلَکْناها وَهِیَ ظالِمَةٌ فَهِیَ خاوِیَةٌ عَلی عُرُوشِها وَبِئْر مُعَطّلَة وَ ‎ ‎قَصْر مَشِید(‏؛‏‎[50]‎‏چه بسا شهرها که ستمکار بودند هلاکشان کردیم و اینک آن ‏‎ ‎‏شهرها سقف‌هایش فرو ریخته است و چه بسیار چاه‌های متروک و قصرهای ‏‎ ‎‏استوار ‏‎]‎‏ و مرتفع که بی‌صاحب مانده است‏‎[‎‏.‏

‏و نیز آیاتی که سرگذشت هر یک از اقوام گذشته را بیان می‌کند. همه این آیات ‏‎ ‎‏حاکی از یک سنت الهی است و آن مجازات ظالمین در دنیا است، اما چنین نیست که ‏‎ ‎‏خداوند مجرمان را به مجرد این‌که گناهی مرتکب شوند فوراً مجازات کند، بلکه گاهی ‏‎ ‎‏در جامعه‌ای عوامل عذاب به ظاهر پدید می‌آید، اما خداوند آن‌ها را عقاب نمی‌کند، ‏‎ ‎‏بلکه آنان را فرصت و مهلت می‌دهد شاید همه یا بعضی‌شان پشیمان و نادم شوند و ‏‎ ‎‏بازگردند و توبه کنند یا از نسلشان انسان‌هایی حق‌طلب و مؤمن و صالح پدید آیند.‏‎[51]‎‏ که ‏‎ ‎‏این سنت امهال است. و گاهی خداوند آن‌ها را عقاب نمی‌کند، بلکه مهلت می‌دهد، ‏‎ ‎‏بدان جهت که ظالمان بیش‌تر گناه کنند تا به عذابی سخت‌تر و دردناک‌تر گرفتار شوند ‏‎ ‎‏که این، سنت استدراج است.‏

‏این سنت که می‌توان آن را یکی از مصادیق «زیادت ضلالت» و امهال اهل باطل در ‏‎ ‎‏جهت باطل هم قلمداد کرد، بدین معنا است که خدای متعال بر نعمت‌های مادی و ‏‎ ‎‏دنیوی اهل باطل می‌افزاید تا فریفته و مغرور گردند و در راه خود پابرجاتر و استوارتر ‏‎ ‎‏شوند و بر کفر و کفران و ظلم و عصیان خود بیفزایند و استحقاق عذاب و عقاب ‏‎ ‎‏بزرگ‌تر و دردناک‌تری را بیابند.‏‎[52]‎

‏حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در این باره می‌فرمایند: ‏

‏این‌جا دار تکلیف و «مزرعه آخرت» و عالم کسب است و عالم آخرت دار ‏‎ ‎‏جزا و سزا و ثواب و عقاب است. آن‌ها که متوقعند که حق تعالی هر کس را ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 301

‏که در این عالم مرتکب معصیت و فحشایی شد یا ظلم و تعدی به کسی، ‏‎ ‎‏فوراً جلو او را بگیرد و دست او را منقطع کند و او را قلع و قمع فرماید‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏غافل از آن هستند که خلاف ترتیب و مخالف سنة الله جاریه است. اینجا دار ‏‎ ‎‏امتحان و امتیاز شقی از سعید و مطیع از عاصی است‏‏؛‏‏ و عالم ظهور فعلیات ‏‎ ‎‏است، نه دار بروز نتایج اعمال و ملکات و اگر نادراً حق تعالی ظالمی‌ را ‏‎ ‎‏گرفتار کند، می‌توان گفت از عنایات حق‌تعالی به آن ظالم است. اگر اهل ‏‎ ‎‏معصیت و ظلم را به حال خودشان واگذار فرماید «استدراج» است‏‏؛‏‏ چنانچه ‏‎ ‎‏خدای تعالی می‌فرماید: ‏)سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُونَ‏ * ‏وَاُمْلِی لَهُمْ إِنَّ ‎ ‎کَیْدِی مَتِینٌ(‏؛‏‎[53]‎‏ ‏‏یعنی «زود است که نعمت دهیم آن‌ها ‏‎]‎‏را‏‎[‎‏ درجه درجه از ‏‎ ‎‏جهتی که نمی‌دانند و مهلت دهیم آن‌ها را، همانا اخذ من شدید است». و ‏‎ ‎‏می‌فرماید: ‏)وَلا یَحْسَبَنَّ الّذِینَ کَفَرُوا أنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لاَِنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی ‎ ‎لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَلَهُمْ عَذابٌ مُهِینٌ(‏؛‏‎[54]‎‏ ‏‏یعنی «گمان نکنند آنان که کافر ‏‎ ‎‏شدند، این‌که مهلت ما برای آن‌ها خیر است‏‏؛‏‏ همانا چنین است که مهلت ‏‎ ‎‏دادیم آن‌ها را تا زیاد کنند گناه را و از برای آن‌ها عذاب دردناک است».‏‎[55]‎

‏گرچه ایشان می‌فرماید اگر اهل معصیت را به حال خود واگذار فرماید استدراج ‏‎ ‎‏است، اما با توضیحی که ایشان مرقوم می‌فرماید معلوم می‌شود که نظرشان آن واگذاری ‏‎ ‎‏است که شرایطی را برای زیاد شدن بار گناهان ایجاد کند، لذا فرق می‌گذارند بین سنت ‏‎ ‎‏استدراج و سنت امهال.‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 302

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کتاب‌نامه

‏1.‏ ‏تفسیر نمونه‏‏، ناصر مکارم شیرازی، دار الکتب الاسلامی، تهران، 1374.‏

‏2.‏ ‏جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن‏‏، محمدتقی مصباح یزدی، مرکز چاپ و نشر سازمان ‏‎ ‎‏تبلیغات اسلامی، تهران، 1372.‏

‏3.‏ ‏سنت‌های تاریخ در قرآن‏‏، محمد باقر صدر، انتشارات تفاهم، چاپ سوم، تهران، ‏‎ ‎‏1381.‏

‏4.‏ ‏شرح چهل حدیث‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، ‏‎ ‎‏1372.‏

‏5.‏ ‏صحیفه امام‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1379.‏

‏6.‏ ‏مجمع البحرین‏‏، فخرالدین طریحی، انتشارات کتابفروشی مرتضوی، تهران، 1365.‏

‏7.‏ ‏مجمع البیان فی تفسیر القرآن‏‏، فضل بن الحسن الطبرسی، مؤسسة الاعلمی‌ ‏‎ ‎‏للمطبوعات، بیروت، 1415ق.‏

‏8.‏ ‏المنیر‏‏، وهبة الزحیلی، دار الفکر، بیروت، 1411ق.‏

‏9.‏ ‏المیزان فی تفسیر القرآن‏‏، سید محمدحسین طباطبائی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ‏‎ ‎‏1379.‏

‏10.‏ ‏نهج البلاغه‏‏، سید رضی، تعلیق دکتر صبحی صالح، مؤسسه دار الهجرة، قم، 1407ق.‏

‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 303

  • . نهج البلاغه، خطبه 152.
  • . فَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَبْدِیلاً وَلَنْ تَجِدَ لِسُنَّةِ اللهِ تَحْوِیلاً؛ فاطر (35): 43.
  • . مجمع البحرین، ج 6، ص 268.
  • . المیزان، ج 7، ص 34.
  • . مجمع البیان، ج 4، ص 263.
  • . تفسیر نمونه، ج 17، ص 435.
  • . جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 425.
  • . ر.ک: سنت های تاریخ در قرآن، ص 139 ـ 147.
  • . رعد (13): 11.
  • . صحیفه امام، ج 10، ص 128 و 130.
  • . عنکبوت (29): 2.
  • . وَلَقَدْ فَتَنَّا الَذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ فَلَیَعْلَمَنَّ اللهُ الَّذِینَ صَدَقُوا وَلَیَعْلَمَنَّ الْکاذِبِینَ؛ عنکبوت (29): 3.
  • . صحیفه امام، ج 13، ص 460.
  • . انفال (8): 53.
  • . رعد (13): 11.
  • . المیزان، ج 11، ص 340.
  • . تفسیر نمونه، ج 10، ص 147.
  • . «از فتنه ای که تنها ستمکاران شما را نمی رسد، بترسید»؛ انفال (8): 25.
  • . المنیر، ج 7، ص 138.
  • . صحیفه امام، ج 10، ص 128 ـ 131.
  • . «اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند، برکات آسمان و زمین را بر آنها می گشودیم، ولی آنها  حق را تکذیب کردند، ما هم آنها را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم»؛ اعراف (7): 96.
  • . «و یاری کردن مؤمنان بر ما فرض است»؛ روم (30): 47.
  • . «هنگامی که آنها از حق منحرف شدند، خداوند قلوبشان را منحرف ساخت. و خدا فاسقان را هدایت نمی کند»؛  صف (61): 5.
  • . «اگر کسانی که کافر شدند به جنگ با شما برخیزند قطعاً پشت خواهند کرد و دیگر یار و یاوری نخواهند  داشت؛ سنت الهی از پیش همین بوده است و در سنت الهی هرگز تغییری نخواهی یافت»؛ فتح (48): 22 ـ 23.
  • . ر.ک: جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 429 ـ 449.
  • . محمد (47): 7.
  • . صحیفه امام، ج 10، ص 216.
  • . اسراء (17): 81.
  • . صحیفه امام، ج 13، ص 163.
  • . آل عمران (3): 139.
  • . صحیفه امام، ج 8، ص 165 ـ 166.
  • . همان، ج 19، ص 246.
  • . قصص (28): 5.
  • . ر.ک: مجمع البیان، ج 5، ص 98؛ المیزان، ج 18، ص 248؛ تفسیر نمونه، ج 21، ص 425.
  • . صحیفه امام، ج 16، ص 38.
  • . همان، ج 19، ص 207 ـ 208.
  • . بقره (2): 257.
  • . صحیفه امام، ج 7، ص 135.
  • . آل عمران (3): 103.
  • . انفال (8): 46.
  • . صحیفه امام، ج 7، ص 348.
  • . همان، ج 8، ص 505.
  • . همان، ج 9، ص 131 ـ 132.
  • . همان، ج 16، ص 34.
  • . انفال (8): 46.
  • . صحیفه امام، ج 10، ص 339.
  • . همان، ص 39.
  • . ر.ک: همان، ج 3، ص 318 ـ 319؛ ج 7، ص 169 ـ 170؛ ج 8، ص 316 و 477؛ ج 9، ص 187؛ ج 10، ص 160؛  ج 12، ص 76 و 363؛ ج 13، ص 275 و...  .
  • . آل عمران(3): 137.
  • . حج (22): 45.
  • . ر.ک: جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن، ص 450 ـ 451.
  • . همان، ص 449.
  • . قلم (68): 44 ـ 45.
  • . آل عمران (3): 178.
  • . شرح چهل حدیث، ص 245 ـ 246.