همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س)
بررسی تفسیر علمی از دیدگاه امام خمینی رحمة الله
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : نوبری، علی رضا

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1388

زبان اثر : فارسی

بررسی تفسیر علمی از دیدگاه امام خمینی رحمة الله

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

بررسی تفسیر علمی‌

 

از دیدگاه امام خمینی(رحمةالله)

 

 

علی‌رضا نوبری

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 231

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 232

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

مقدمه

‏در روزگار حاضر، قرآن پژوهان و مفسران بسیاری به موضوعات قرآنی پرداخته‌اند، اما ‏‎ ‎‏در این میان، کسانی که با اطلاعات گسترده‌تر و تجربه‌های بیش‌تری به ساحت قرآن رو ‏‎ ‎‏آورده‌اند، افرادی موفق‌تر از دیگران بوده‌اند.‏

‏امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ به عنوان فقیه، فیلسوف، عارف، مصلح و سیاست‌مداری دین‌مدار، ‏‎ ‎‏هر چند در زمینه علوم قرآن ـ ‏‏جز تفسیر سوره حمد‏‏ ـ اثر مستقلی از خود بر جای ‏‎ ‎‏نگذاشته است، اما در میان نوشته‌ها و گفته‌های ایشان، مسائل و نکاتی قابل توجه در ‏‎ ‎‏مورد تفسیر قرآن وجود دارد که همه‌سونگری ایشان را در حوزه تفسیر و علوم قرآنی ‏‎ ‎‏آشکار می‌کند. این نوشتار که به هدف بررسی روش تفسیر علمی‌ از نگاه امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ ‏‎ ‎‏سامان یافته است، در مرحله نخست، روش تفسیر علمی‌ را بررسی و در نهایت، دیدگاه ‏‎ ‎‏تفسیری امام‏‏(رحمةالله)‏‏ را در این مورد بیان می‌کند. گرچه مطالب و بیانات امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در ‏‎ ‎‏زمینه تفسیر علمی ‌بسیار ‌اندک است، ولی همین مقدار نیز خود، آیینه‌ای برای فهم افکار ‏‎ ‎‏تفسیری این مفسر گران‌قدر در مورد روش تفسیر علمی می‌باشد.‏

تعریف

‏برای پرداختن به تعریف موضوع بحث، لازم است نخست، «علم» و سپس «تفسیر» ‏‎ ‎‏تعریف شود و آن‌گاه تعریفی برای «تفسیر علمی» ارائه شود. در این‌که علم به چه ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 233

‏معناست، نظریات متعددی وجود دارد‏‏؛‏‏ گرچه معنای لغوی این کلمه همانند واژه دانش ‏‎ ‎‏و دانستن، روشن است.‏

‏1. علم، اعتقاد یقینی مطابق با واقع، در برابر جهل بسیط و مرکب می‌باشد.‏

‏2. مجموعه قضایایی که مناسبتی بین آن‌ها در نظر گرفته شود، هر چند قضایای ‏‎ ‎‏شخصی و خاص باشد، مانند: علم رجال و...‏

‏3. علم، حاصل شدن صورت چیزی در ذهن انسان می‌باشد.‏

‏4. مجموعه قضایای حقیقی که از راه تجربه حسی قابل اثبات باشد. این همان ‏‎ ‎‏اصطلاحی است که پوزیتیویست‌ها به کار می‌برند و بر اساس آن، علوم و معارف غیر ‏‎ ‎‏تجربی را علم نمی‌شمارند.‏‎[1]‎

‏5. علم در روایات اسلامی‌ به معنای دیگری نیز، آمده است و آن نوری است که ‏‎ ‎‏توسط خدا در قلب می‌تابد.‏

‏قسم اخیر علم، اشاره به علم حقیقی و نورانی دارد که از محدوده بحث خارج ‏‎ ‎‏است. آنچه در این‌جا مورد نظر است، علم به معنای چهارم آن است. برای واژه تفسیر ‏‎ ‎‏نیز، تعاریف متعددی ذکر شده است، ولی آنچه محل بحث است، به معنای پرده‌برداری ‏‎ ‎‏از الفاظ قرآن و رسیدن به مراد جدی خداوند در ورای عبارات قرآنی است.‏

‏با توجه به دو تعریف علم و تفسیر، می‌توان تفسیر علمی‌ را چنین تعریف نمود. ‏‎ ‎‏تفسیر علمی، روشی در تفسیر است که از یافته‌های علوم ـ اعم از طبیعی و انسانی‌ ـ در ‏‎ ‎‏رسیدن به مراد جدی خداوند از آیات قرآن و رفع ابهام از آن‌ها کمک گرفته می‌شود‏‏؛‏‏ به ‏‎ ‎‏عبارت دیگر، منظور از تفسیر علمی‌ در این‌جا همان استخدام علوم در فهم بهتر آیات ‏‎ ‎‏قرآن کریم می‌باشد و از منبع علوم تجربی به عنوان ابزاری برای رسیدن به مفاد آیات ‏‎ ‎‏علمی‌ قرآن استفاده می‌شود.‏‎[2]‎

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 234

پیشینه تفسیر علمی

‏در این‌که زمان شروع این روش تفسیری، چه زمانی بوده است، در میان محققان ‏‎ ‎‏اختلاف نظر وجود دارد‏‏؛‏‏ برخی بر این باورند که این روش، در آغاز گسترش اسلام و ‏‎ ‎‏توسط حضرت علی‏‏(علیه السلام)‏‏ ابراز شده است. یکی از معتقدان به این سخن چنین می‌گوید:‏

‏ریشه‌های ظریف این نوع گرایش را می‌توان در صدر اسلام جست‌وجو ‏‎ ‎‏نمود‏‏؛‏‏ چنان که حضرت علی‏‏(علیه السلام)‏‏ در مطالب تفسیری خود بدین نکته اشاره ‏‎ ‎‏نموده است، از جمله اشاره به کرویت زمین در ذیل آیه: ‏)فَلا أُقْسِمُ بِرَبِّ ‎ ‎الْمَشارِقِ وَالْمَغارِبِ(‎[3]‎‏ و نیز تصریح به نام پنج سیاره شمسی (زحل، مریخ، ‏‎ ‎‏مشتری، زهره و عطارد) در ذیل آیه ‏)فَلا اُقْسِمُ بِالْخُنَّسِ * الْجَوارِ ‎ ‎الْکُنَّسِ(‎[4]‎‏.‏‎[5]‎

‏برخی دیگر از محققان این علم، بر این باورند که تفسیر علمی‌ از زمانی آغاز شد که ‏‎ ‎‏نهضت ترجمه در بلاد اسلامی‌آن روز شروع و شیوع پیدا کرد.‏‎[6]‎‏ از آن موقع بود که به ‏‎ ‎‏علت نشر افکار ارسطویی در بلاد اسلامی، دانشمندان دینی به دنبال تفسیر قرآن با ‏‎ ‎‏استفاده از علوم طبیعی بر آمدند.‏‎[7]‎

‏به هر حال، ترجمه آثار یونانیان در علومی‌مانند پزشکی، ریاضیات، علوم طبیعی و ‏‎ ‎‏فلسفه منجر به تعارضاتی میان آیات قرآن کریم و یافته‌های علمی ‌آن زمان شد. ‏‎ ‎‏دانشمندان مسلمان برای رفع این تعارضات اولیه، دو موضع‌گیری اتخاذ نمودند:‏

‏1. انکار مطالب اولیه ارائه شده در فلسفه یونان و مطالب علمی دیگر‏‏؛‏‏ این کار به ‏‎ ‎‏علت خدشه‌دار بودن مطالب ارائه شده و معارضت با قرآن صورت گرفت. کتاب‌هایی ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 235

‏همچون ‏‏تهافت الفلاسفه‏‏ (غزالی) و ‏‏مفاتیح الغیب‏‏ (فخر رازی) از این مقوله‌اند.‏

‏2. تلاش برای انطباق یافته‌های تجربی آن روزگار با آیات قرآن برای زدودن شبهه ‏‎ ‎‏تعارض.‏

‏آن‌ها با این کار به دنبال آن بودند تا مطالب علمی‌ قرآن را حق و مطابق با واقع ‏‎ ‎‏نشان دهند. از همین منظر بود که آیاتی را که موضوعشان آسمان‌های هفتگانه و زمین ‏‎ ‎‏و... بود با هیأت بطلمیوسی تطبیق می‌دادند. در همین زمان بود که تفسیر علمی، به ‏‎ ‎‏عنوان یک گرایش مستقل در علم تفسیر مطرح و ضرورت پرداختن به آن احساس ‏‎ ‎‏گردید.‏

‏به طور خلاصه، این شیوه تفسیری سه مرحله را طی کرده است:‏

‏دوره نخست: حدود قرن دوم تا پنجم که همزمان با ترجمه آثار یونانی به عربی بود. ‏‎ ‎‏افرادی مانند: ابوعلی سینا در این دوره دست به تفسیر علمی ‌زدند.‏

‏دوره دوم: این دوره، از حدود قرن ششم شروع شد‏‏؛‏‏ یعنی همان زمانی که برخی از ‏‎ ‎‏دانشمندان اسلامی‌ به نظریه «وجود تمام علوم در قرآن» تمایل پیدا کردند و قائل شدند ‏‎ ‎‏که همه علوم را می‌توان از قرآن استخراج نمود. در این دوره، ابوحامد غزالی سرآمد ‏‎ ‎‏همه می‌باشد.‏

‏دوره سوم: این دوره همزمان با نهضت علم در قرن 18میلادی در اروپا آغاز گردید. ‏‎ ‎‏این دوره که به سرعت نیز پیش رفت، باعث شد تا از میان دانشمندان اسلامی‌ در ‏‎ ‎‏کشورهایی مانند مصر، هندوستان و... افرادی در صدد انطباق یافته‌های تجربی غرب بر ‏‎ ‎‏آیات کریمه برآیند. در این میان، افرادی از دانشمندان اسلامی‌ از روی احساس وظیفه و ‏‎ ‎‏افرادی نیز مغرضانه بر این کار همت گماشتند. در همین روزگار بود که تحمیل‌های ‏‎ ‎‏نظریات علمی‌ بر قرآن رشد کرد و در موارد زیادی موجب افراط گردید. کتاب‌هایی ‏‎ ‎‏مانند: ‏‏الجواهر ‏‏فی تفسیر القرآن‏‏، نوشته طنطاوی و کتاب ‏‏تفسیر القرآن وهو الهدی ‏‎ ‎‏والفرقان‏‏، سر سید احمدخان هندی در همین زمان به وجود آمدند.‏

 


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 236

انگیزه پرداختن به تفسیر علمی

‏در مورد انگیزه علما و دانشمندان در پرداختن به این روش تفسیری، می‌توان موارد زیر ‏‎ ‎‏را برشمرد:‏

1. وجود آیات کونی و آفاقی در قرآن کریم

‏در قرآن کریم، آیات متعددی وجود دارد که به موضوع هستی و جهان اطراف ما اشاره ‏‎ ‎‏می‌کند. وجود این آیات، دانشمندان اسلامی‌ را بر آن داشت تا آن‌ها را با یافته‌های ‏‎ ‎‏علمی ‌مطابقت دهند و تفسیری مطابق با واقع از آن ارائه نمایند. برخی برای اثبات ‏‎ ‎‏این‌گونه آیات، چنین استدلال می‌کنند:‏

إنّ القرآن الکریم معجزة دائمة مدی الدهر ولذلک فإنّ الإعجاز لا یقف عند حدّ ‎ ‎معین ولا یحدّ بزمن أو ثقافة لا تفنی غرائبه ولا تنقضی عجائبه ولما کان الکون ‎ ‎من عمل الله والعلم یبصّرنا بأسرار وروائع هذا العمل والقرآن کلام الله، لابدّ أن ‎ ‎یطابق الکلام العمل ولهذا نقول:

إنّ الکون هو کتاب الله المنظور والقرآن هو کتاب الله المسطور... ونقول کما ‎ ‎قال أحد العارفین: إنّ لله کتابین، أحدهما ینطق بلسان المقال وهو القرآن والاخر ‎ ‎ینطق بلسان الحاقّ وهو الکون‏.‏‎[8]‎

2. نهضت ترجمه

‏همان‌گونه که گذشت، جریان ترجمه آثار یونانی به زبان عربی از قرن دوم به بعد و ‏‎ ‎‏ایجاد انگیزه، برای تطبیق آیات هستی‌شناسی با آن یافته‌ها، خود عاملی برای سرعت ‏‎ ‎‏بخشی به این‌گونه از تفسیر گردید. این روند در قرن 18میلادی به اوج خود رسید، ‏‎ ‎‏همان زمان که نهضت علم خواهی در غرب آغاز و با سرعت منتشر شد.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 237

3. دفاع از حقایق دینی

‏این احساس، زمانی آغاز شد که نظریه «اصالت حس» (پیروان هیوم) در غرب پذیرفته ‏‎ ‎‏شد. روند رو به رشد علوم تجربی و ایجاد تعارضات میان علم و دین (کلیسا)، بسیاری ‏‎ ‎‏از دانشمندان اسلامی ‌را بر آن داشت تا با پرداختن به تفسیر علمی، دفاعی در خور از ‏‎ ‎‏قرآن به عمل آورند تا گرفتار معضل تعارض علم با قرآن نگردند. آن‌ها با این کار، پرده ‏‎ ‎‏از اسرار بسیاری از آیات علمی ‌قرآن برداشتند. گرچه در موارد زیادی راه افراط در ‏‎ ‎‏پیش گرفته شد.‏

4. تلاش برای اثبات اعجاز علمی‌ قرآن

‏در دو قرن اخیر، بسیاری از مفسران بر آن شدند تا با استخدام علوم تجربی، اعجاز ‏‎ ‎‏علمی ‌قرآن را اثبات کنند. آن‌ها بر این باور بودند که قرآن کلام خداست و هستی نیز ‏‎ ‎‏عمل الهی است. لذا، لازم است میان این دو، اتحاد و توافق برقرار باشد.‏‎[9]‎‏ لذا، با همین ‏‎ ‎‏نگاه، یافته‌های قطعی تجربی را گرفتند و توسط آن‌ها به تفسیر آیات مربوطه پرداختند. ‏‎ ‎‏در مواردی نیز موفق شدند، مانند آیه: ‏)وَتَرَی الْجِبالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِیَ تَمُرُّ مَرَّ ‎ ‎السَّحَابِ(‎[10]‎‏ که دلالت بر حرکت زمین دارد. ‏

‏در این زمینه، موارد زیادی ادعا شده است، ولی آنچه می‌توان به قطع ادعای اعجاز ‏‎ ‎‏نمود ـ  طبق تحقیق صورت گرفته  ـ مواردی‌ اندک می‌باشد که همین تعداد نیز خود، ‏‎ ‎‏هدف این گروه را تأمین می‌کند.‏

5. ادعای وجود همه علوم در قرآن[11]

‏این ادعا در زمان غزالی آغاز و بعد از او، توسط امام فخر رازی دنبال گردید و ‏‎ ‎‏سرآغازی برای پرداختن به تفسیر علمی ‌شد. این نگرش در میان دانشمندان دو قرن ‏‎ ‎‏اخیر نیز وجود دارد که باعث پدیداری تفاسیر متعدد با گرایش‌های علمی‌گردید. این ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 238

‏گروه از دانشمندان معتقدند که همه علوم در قرآن وجود دارد، ولی باید از راه‌های ‏‎ ‎‏گوناگون آن‌ها را استخراج نمود. این دیدگاه ـ  که دیدگاهی افراطی است ـ باعث ‏‎ ‎‏تطبیق و تحمیل‌های زیادی بر آیات قرآن شد.‏

6. اثبات وجود خالق

‏از جمله اهداف مهم در پرداختن به تفسیر علمی‌ این بود که مفسران، به دنبال ایجاد ‏‎ ‎‏فضایی بودند که بتوانند در آن، خالق هستی را اثبات نمایند. این مفسران، وجود اشارات ‏‎ ‎‏علمی ‌در قرآن را هدف اصلی قرآن ندانسته، بلکه آن را راهی برای شناخت خالق ‏‎ ‎‏هستی می‌دانستند و معتقد بودند که این‌گونه اشارات در قرآن، صرفاً به منظور اثبات ‏‎ ‎‏خالق می‌باشد.‏

‏برخی، از این نظریه این طور دفاع می‌کنند:‏

من أجلّ أهداف المنهج العلمی فی تفسیر الآیات الکونیة فی القرآن الکریم ‎ ‎إثبات وجود الخالق لهذا الکون والمدبّر والمنظم له وإثبات (التطبّق) بین آی ‎ ‎القرآن وبین مکتشفات العلم لمجاهیل الکون تطبّقاً ینطق من وحدة الخالق ‎ ‎لهذین الشیئین: القرآن والکون... .

‏و در ادامه آمده است:‏

وقد حرص العلماء المسلمون علی إثبات هذه الحقیقة من زاویة اُخری مضافة ‎ ‎إلی ذلک وهی زاویة إثبات التطابق الدقیق بین القرآن وبین العلم الحدیث.‎[12]‎

7. جواب به شبهات علمی

‏از جمله اهداف و انگیزه‌های پرداختن به این‌گونه تفسیر، جواب‌دهی به شبهات علمی‌ ‏‎ ‎‏است که از طرف گروه‌های مختلف ـ اعم از قدیم و جدید ـ مطرح می‌گردد. از جمله:‏

‏الف. از آیه: ‏)وَمِنْ کُلِّ شَیْء خَلَقْنَا زَوْجَیْنِ(‎[13]‎‏ فهمیده می‌شود که همه چیز به ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 239

‏صورت جفت خلق شده است. در حالی که بسیاری  از موجودات، خلقتی تنها دارند‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏مانند کرم‌ها که تولید مثل آن‌ها بدون لقاح جنسی است. همچنین برخی میوه‌ها هستند ‏‎ ‎‏که بدون عمل لقاح، بارور می‌شوند.‏‎[14]‎

‏ب. در آیات ‏)وَهُوَ الّذِی خَلَقَ اللّیْلَ وَالنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ فِی فَلَک ‎ ‎یَسْبَحُونَ‎[15]‎‏ و ‏)لاَ الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أنْ تُدْرِکَ الْقَمَرَ وَلاَ الّیْلَ سابِقُ النَّهارِ وَکُلٌّ فِی فَلَک ‎ ‎یَسْبَحُونَ‎[16]‎‏ نیز تعبیر به فلک شده است که مطابق با هیئت بطلمیوس است و می‌دانیم ‏‎ ‎‏که این نظریات با واقع مطابق نیست.‏‎[17]‎

‏وجود این‌گونه شبهات، باعث شد تا گروهی برای دفاع از قرآن به تفسیر علمی‌ ‏‎ ‎‏بپردازند.‏

موافقان و مخالفان

‏دانشمندان نام‌آوری در طول تاریخ، متعرض این‌گونه تفسیر شده‌اند. برخی از آن‌ها ‏‎ ‎‏موافق، و برخی دیگر مخالف و برخی نیز قائل به تفصیل در این روش می‌باشند. ‏‎ ‎‏بسیاری این روش را پسندیده و آن را برای اهداف گفته شده، لازم دانسته‌اند‏‏؛‏‏ در ‏‎ ‎‏حالی که عده دیگر، آن را نوعی تفسیر به‌رأی می‌دانند و جایز نمی‌شمرند. در این میان، ‏‎ ‎‏تعدادی نیز هستند که آن را نه به طور مطلق رد و نه امضا کرده‌اند، بلکه با اعتدال در ‏‎ ‎‏مورد آن سخن گفته و قائل به تفصیل شده‌اند. در ذیل قائلان به هر سه نظریه، به طور ‏‎ ‎‏اختصار معرفی می‌شوند.‏

الف. موافقان

‏1. حضرت علی‏‏(علیه السلام)‏‏: همان طور که گذشت، برخی از محققان معاصر بر این نظر هستند ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 240

‏که اولین کسی که سخن از تفسیر علمی‌ به میان آورده است، حضرت علی‏‏(علیه السلام)‏‏ ‏‎ ‎‏می‌باشد، ولی باید گفت: بیان روایتی از ایشان در موردی خاص را نمی‌توان دلیل بر ‏‎ ‎‏تفسیر علمی‌ از جانب آن حضرت دانست‏‏؛‏‏ چرا که این‌گونه بیانات در تفسیر روایی ‏‎ ‎‏جای دارد و معیار تفسیر علمی‌که همان اثبات موضوع از طریق تجربه ـ آزمایش و ‏‎ ‎‏خطا ـ است، را ندارد.‏

‏2. عبد الله بن مسعود: برخی بر این باورند که ریشه این تفسیر، در میان صحابه بوده ‏‎ ‎‏است و به کلام عبدالله بن مسعود استدلال کرده‌اند که گفته است: ‏«من أراد علم الأوّلین ‎ ‎والآخرین فلیتدبّر القرآن».‎[18]‎

‏در این‌که آیا این گونه سخن گفتن را می‌توان شاهدی بر اعتقاد متکلم به تفسیر ‏‎ ‎‏علمی ‌دانست، محل تأمل می‌باشد‏‏؛‏‏ چرا که با توجه به عدم رشد علوم تجربی در صدر ‏‎ ‎‏اسلام، حمل این کلام بر تفسیر علمی‌ موضوعیت ندارد، گرچه خالی از اشکال نیز ‏‎ ‎‏نمی‌باشد.‏

‏3. حسین بن عبدالله بن حسن بن علی، معروف به ابن سینا (م 428): گرچه با ‏‎ ‎‏توضیحاتی که گذشت، شروع تفسیر علمی‌ را می‌توان قرن دوم دانست، ولی آثار ‏‎ ‎‏مکتوب در این زمینه در قبل از قرن پنجم یافت نشده است. لذا، اولین شخصی که این ‏‎ ‎‏روش تفسیری را قبول کرد و در مورد آن مطلب نوشت، شیخ الرئیس ابوعلی سینا ‏‎ ‎‏می‌باشد. ایشان علاوه بر علوم عقلی و طب، در علوم تجربی مانند: نجوم، هیأت و... نیز ‏‎ ‎‏دستی توانا داشته است.‏

‏نمونه تفسیری ایشان، تفسیر عرش در آیه: ‏)وَیَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّکَ فَوْقَهُمْ یَوْمَئِذٍ ‎ ‎ثَمَانِیَةٌ(‎[19]‎‏ به فلک افلاک، یعنی فلک نهم طبق هیئت بطلمیوسی می‌باشد.‏‎[20]‎

‏4. ابوحامد غزالی (م505): غزالی در کتاب ‏‏احیاء العلوم‏‏ خود، بر این باور است که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 241

‏از اخبار و روایات چنین استفاده می‌شود که معانی قرآن برای اهل دقت، گسترده و ‏‎ ‎‏عمیق است و از برخی نیز چنین نقل می‌کند که هر آیه از قرآن تا شصت هزار نکته را ‏‎ ‎‏به دست می‌دهد و آنچه از آیه باقی می‌ماند، از این هم بیشتر است.‏‎[21]‎

‏به اعتقاد ایشان، همه علوم در قرآن وجود دارد و قابل دسترسی می‌باشد‏‏؛‏‏ اعم از ‏‎ ‎‏علومی‌که دخیل در هدایت انسان باشند یا نه و یا در آن زمان موجود بوده‌اند یا بعد به ‏‎ ‎‏وجود آمده‌اند.‏

‏5. شیخ طبرسی (م 548): ایشان صاحب تفسیر بزرگ ‏‏مجمع البیان‏‏ می‌باشد و از ‏‎ ‎‏جمله علمای بزرگ شیعه به حساب می‌آید. او وجود همه علوم را در قرآن به عنوان ‏‎ ‎‏احتمال ذکر کرده است. و در موارد‌ اندک از این روش بهره گرفته است. ایشان در ‏‎ ‎‏تفسیر آیه شریفه ‏)فَسَوَّیهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَات وَهُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلِیمٌ(‎[22]‎‏ از همین روش به ‏‎ ‎‏تحلیل روایت موجود در ذیل آن پرداخته و به تفسیر آیه اقدام می‌کند.‏‎[23]‎

‏6. امام فخررازی (م606): ایشان صاحب ‏‏تفسیر کبیر‏‏ می‌باشد و در این تفسیر، سعی ‏‎ ‎‏بر آن دارد که آیات سماوی و ارضی را با هیئت بطلمیوسی و علوم دیگر طبیعی تفسیر ‏‎ ‎‏کند و بر اساس همین آیات کونی بر اثبات صانع استدلال می‌نماید. مثلاً ایشان در این ‏‎ ‎‏تفسیر با استفاده از آیه‏ )الذِی جَعَلَ لَکُمُ اْلأرْضَ فِراشاً(‎[24]‎‏به سکون زمین استدلال ‏‎ ‎‏می‌کند.‏‎[25]‎

‏7. ابن ابی الفضل المرسی (م655): ابن ابی فضل در علوم مختلف از جمله تفسیر ‏‎ ‎‏تبحر داشته است. او از جمله کسانی است که در تفسیر خود از روش علمی‌ بهره برده ‏‎ ‎‏است و موارد متعددی را با این روش، تفسیر کرده است. او معتقد است، قرآن علوم ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 242

‏گوناگون را از گذشته تا آینده در برگرفته است و صرفاً خداوند و پیامبرش ـ  جز موارد ‏‎ ‎‏‌اندک  ـ و خلفای چهارگانه و برخی صحابه، آگاهی به آن علوم دارند. ایشان از آیه: ‏‎ ‎)انْطَلِقُوا إِلَی ظِلّ ذِی ثَلاثِ شُعَب  * لا ظَلِیل وَلا یُغْنِی مِنَ اللهبِ(‎[26]‎‏ علم هندسه را ‏‎ ‎‏استفاده کرده که در آن به قاعده عدم وجود سایه برای مثلث تصریح شده است.‏

‏8. بدرالدین زرکشی (م764): زرکشی صاحب کتاب مشهور ‏‏البرهان فی علوم القرآن‏‏ ‏‎ ‎‏می‌باشد. او معتقد است که همه علوم در قرآن موجود می‌باشد.‏‎[27]‎

‏در ادامه، به طور فهرست‌وار قائلان به تفسیر علمی‌ آورده می‌شود: جلال الدین ‏‎ ‎‏سیوطی (م911)، علامه محمدباقر مجلسی (م1111)، ملاصدرا شیرازی (م1050‏‎ (‎‏، حاج ‏‎ ‎‏ملاهادی سبزواری، سید عبدالکریم کواکبی، سر سید احمدخان هندی، شیخ محمد ‏‎ ‎‏عبده، طنطاوی صاحب ‏‏تفسیر جواهر القرآن‏‏، مصطفی صادق رافعی صاحب کتاب ‏‏اعجاز ‏‎ ‎‏القرآن وبلاغة النبویة‏‏، عبدالرزاق نوفلی، سید هبة الدین شهرستانی و...‏

ب: مخالفان

‏1. ابواسحاق شاطبی (م790): ایشان از فقهای مذهب مالکی است و تفسیر علمی‌ را به ‏‎ ‎‏دلیل این‌که هیچ کس از سلف صالح آن را ادعا نکرده است، مردود می‌داند و بیان ‏‎ ‎‏می‌کند که قرآن، صرفاً برای بیان احکام تکلیفی و اخروی آمده است.‏‎[28]‎

‏2. شیخ محمود شلتوت (م1964): ایشان از علمای مصر می‌باشد. او در مقالات و ‏‎ ‎‏نوشته‌های خود به تفسیر علمی حمله کرده و آن را مردود دانسته است و با ذکر دلایلی ‏‎ ‎‏به اثبات نظر خود می‌پردازد و مواردی از خطاهای تفسیر علمی‌ در گذشته را ‏‎ ‎‏برمی‌شمرد.‏‎[29]‎

‏3. دکتر ذهبی: ایشان از محققان علوم قرآن در «الازهر» مصر بوده و کتاب ‏‏التفسیر ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 243

‏والمفسرون‏‏ را نگاشته است.‏

‏این محقق مصری، به دنبال بیان نظر شاطبی، خود نیز مخالفتش را با این روش ‏‎ ‎‏تفسیری چنین بیان می‌کند:‏

‏اعتقاد من این است که حق با شاطبی است‏‏؛‏‏ چون دلایلی که آورده، قوی ‏‎ ‎‏است و جواب‌هایی که به مخالفین خود می‌دهد، محکم است.‏‎[30]‎

‏ذهبی، علاوه بر این بیان به ذکر دلایل دیگر برای نفی این گرایش تفسیری ‏‎ ‎‏می‌پردازد.‏

ج. قائلان به تفصیل

‏1. سید جمال الدین اسدآبادی (م1315): سید جمال الدین، فردی عالم و مبارز در ‏‎ ‎‏روزگار خود می‌باشد. او زمانی که به هندوستان مسافرت کرد، در مورد روش علمی‌ ‏‎ ‎‏سر سید احمدخان هندی به مخالفت پرداخت، ولی با وجود این مخالفت، در هنگام ‏‎ ‎‏برگشت به مصر به تربیت شاگردانی بزرگ همچون محمد عبده همت گماشت که ‏‎ ‎‏برخی از این افراد، کسانی بودند که به نوشتن تفسیری با گرایش علمی‌ اقدام کردند. ‏‎ ‎‏این‌گونه اقدامات سید جمال الدین، روشن می‌کند که با مطلق تفسیر علمی‌ مخالف ‏‎ ‎‏نبـوده است، بـلکه نـوعـی خاص از آن را ـ کـه هـمـان افـراط در ایـن روش است ـ‏‎ ‎‏بر نمی‌تافته است.‏‎[31]‎

‏2. سید قطب (م1933): ایشان در زمینه‌های مختلف علوم دینی به تألیف کتاب ‏‎ ‎‏پرداخته است، از جمله تفسیر مهم ‏‏فی ظلال القرآن‏‏ از جمله آثار این دانشمند اسلامی ‏‎ ‎‏‌می‌باشد.‏

‏او در تفسیر خود، به روش تفسیر علمی‌خرده گرفته است و سه اشکال بر این روش ‏‎ ‎‏وارد می‌کند و در ادامه به دو نوع از تفسیر علمی‌ اشاره نموده است که یک مورد را ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 244

‏درست و مورد دیگر را نادرست می‌داند. او برای مورد صحیح، آیه‏ )وَخَلَقَ کُلَّ شَیْء ‎ ‎فَقَدَّرَهُ تَقْدِیراً(‎[32]‎‏ را مثال می‌آورد و بیان می‌کند که برای هر چیزی در عالم مانند شکل ‏‎ ‎‏زمین و فاصله آن با خورشید، ماه و سیارات، مقدار و ‌اندازه خاصی قرار داده شده است ‏‎ ‎‏که نمی‌تواند تصادفی باشد و می‌توان این آیه را توسعه مفهومی ‌داد و اشکالی هم لازم ‏‎ ‎‏نمی‌آید.‏

‏ایشان برای مورد ناصحیح نیز آیه ‏)وَلَقَدْ خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ مِنْ سُلاَلَة مِنْ طِین(‎[33]‎‏ را ‏‎ ‎‏مثال آورده و انطباق نظریه تکامل را به این آیه ـ به علت احتمال تغییر این نظریه ـ ‏‎ ‎‏نادرست دانسته است.‏‎[34]‎

‏3. رشید رضا (م1935): ایشان از جمله شاگردان محمد عبده می‌باشد. از جمله ‏‎ ‎‏نوشته‌های ایشان، تفسیر مهم ‏‏المنار‏‏ است. خود در مقدمه این اثر می‌گوید:‏

‏از جمله بدبختی مسلمانان این است که در کتاب‌های تفسیر، چیزهایی است ‏‎ ‎‏که خواننده را از هدایت قرآن و مقاصد عالی او دور می‌کند... فخر رازی ‏‎ ‎‏مطالب دیگری در تفسیر وارد کرده، مانند علوم ریاضی، طبیعی و غیر آن ‏‎ ‎‏مانند، هیئت فلکی یونانی و برخی از معاصران این روش را پی گرفته‌اند و ‏‎ ‎‏علوم این زمان را در تفسیر وارد کرده‌اند... .‏‎[35]‎

‏رشید رضا با وجود بیان اعتراض بالا، در موارد متعدد از یافته‌های جدید علمی‌ برای ‏‎ ‎‏روشن شدن آیات کریمه استفاده کرده است. این مفسر، سعی بر آن دارد که موارد ‏‎ ‎‏خارق العاده و معجزه‌های پیامبران که در قرآن ذکر شده است، را طوری معنا کند که ‏‎ ‎‏دور از ذهن نباشد و با علوم تجربی نیز منافات نداشته باشد.‏‎[36]‎

‏با جمع میان گفتار و عمل ایشان، این نتیجه به دست می‌آید که قائل به گونه‌ای ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 245

‏خاص از تفسیر علمی‌ می‌باشد.‏

‏4. علامه سید محمدحسین طباطبایی (م1360ش): ایشان از جمله متفکران بزرگ ‏‎ ‎‏شیعه در قرن اخیر و صاحب تفسیر گران‌سنگ ‏‏المیزان‏‏ است. این مفسر بزرگ در مقدمه ‏‎ ‎‏کتاب خود می‌گوید:‏

وقد نشأ فی هذه الأعصار مسلک جدید فی التفسیر وذلک أن قوماً من منتحلی ‎ ‎الإسلام فی أثر توغّلهم فی العلوم الطبیعیة وما یشابهها المبتنیة علی الحس ‎ ‎والتجربة، والاجتماعیة المبتنیة علی تجربة الاحصاء مالوا إلی مذهب الحسیّـین ‎ ‎من فلاسفة الاروبة سابقاً أو إلی مذهب أصالة العمل‏.‏‎[37]‎

‏او در ادامه به توبیخ این روش تفسیر پرداخته و آن را تطبیق نامیده است و اطلاق ‏‎ ‎‏نام تفسیر بر آن را صحیح نمی‌داند.‏

‏مرحوم علامه با وجود این بیان در مواردی از تفسیر خود برای توضیح بیشتر آیه از ‏‎ ‎‏یافته‌های علمی ‌جدید بهره برده است: ‏)وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کُلَّ شَیْء حَیّ(‎[38]‎‏ ‏)وَالسَّمَاءَ ‎ ‎بَنَیْنَاهَا بِأیْد وَإِنّا لَمُوسِعُونَ(‏.‏‎[39]‎

‏5. آیت الله مکارم شیرازی: ایشان از مراجع تقلید شیعه در زمان حاضر و صاحب ‏‎ ‎‏تفسیر گران‌سنگ ‏‏نمونه‏‏ ‏‏می‌باشند که در بسیاری از موارد برای روشن شدن مراد جدی ‏‎ ‎‏خداوند و یا احیاناً برای اثبات اعجاز علمی‌ قرآن از یافته‌های علمی‌ ـ اعم از طبیعی و ‏‎ ‎‏انسانی ـ بهره جسته است، ولی با توجه به این‌که در برخی آثار خود با روش خاصی ‏‎ ‎‏با این روش تفسیری مخالفت نموده و آن را تفسیر به‌رأی معرفی کرده است،‏‎[40]‎‏ از جمله ‏‎ ‎‏مفسرانی محسوب می‌شود که در پرداختن به تفسیر علمی‌ قائل به تفصیل هستند.‏

‏6. دکتر رضائی اصفهانی: او از جمله محققان حوزه و دانشگاه است که در زمینه ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 246

‏تفسیر علمی، فعالیت‌های سودمندی انجام داده است.‏

‏ایشان در ضمن برخی آثار خود، تفسیر علمی‌ را به سه روش تطبیق و تحمیل، ‏‎ ‎‏استخراج علوم از قرآن و استخدام علوم برای کشف مراد جدی خداوند تقسیم نموده و ‏‎ ‎‏به اثبات قسم اخیر و رد دو گونه دیگر پرداخته است و تمام ادله مخالفان را متوجه ‏‎ ‎‏اقسام مردود دانسته و در ضمن برای این روش، معیارهایی به دست می‌دهد تا مفسر ‏‎ ‎‏ضمن پرداختن به تفسیر علمی با بهره‌گیری از این معیارها به ورطه تحمیل و تفسیر ‏‎ ‎‏به‌رأی نیفتد.‏‎[41]‎

‏افراد دیگری که قائل به تفصیل در تفسیر علمی ‌هستند، عبارتند از: آیت الله ‏‎ ‎‏محمدهادی معرفت، آیت الله سبحانی، آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله مشکینی، ‏‎ ‎‏دکتر محمد صادقی، احمد عمر ابومجد صاحب ‏‏التفسیر العلمی ‌فی المیزان‏‏، احمد امین، ‏‎ ‎‏دکتر حسین علوی‌مهر و... .‏

دلایل موافقان و مخالفان

الف. بررسی دلایل موافقان

‏1. استفاده از کشفیات و قوانین به اثبات رسیده علمی‌ در تفسیر آیات قرآن، باعث تبیین ‏‎ ‎‏و روشن شدن مراد جدی خداوند در آیات شریفه می‌گردد‏‏؛‏‏ به عنوان مثال: کشف ‏‎ ‎‏حرکت زمین موجب شد تا تفسیر آیه شریفه ‏)أ لَمْ نَجْعَلِ اْلأرْضَ کِفَاتاً(‎[42]‎‏ تصحیح ‏‎ ‎‏گردد‏‏؛‏‏ به همین جهت کسانی که از کشفیات علمی ‌استفاده نکرده‌اند، آیه را چنین معنا ‏‎ ‎‏نموده‌اند:‏

‏آیا زمین را کفایت بر هر امر بشر قرار ندادیم.‏‎[43]‎

‏ولی آن‌هایی که در تفسیر به کشفیات علمی‌ توجه نموده‌اند، معنای آیه را چنین بیان ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 247

‏می‌کنند:‏

‏آیا زمین را با حرکت سریع و جذب کننده، قرار ندادیم.‏‎[44]‎

‏2. استفاده از کشفیات جدید در علوم تجربی باعث اثبات اعجاز علمی ‌قرآن ‏‎ ‎‏می‌گردد.‏‎[45]‎

‏3. اثبات اعجاز علمی‌ قرآن و مطابقت کشفیات جدید با آیات آن، باعث رسوخ ‏‎ ‎‏ایمان و زیادی آن در مسلمانان می‌گردد.‏

‏4. برخی خواسته‌اند با یک استدلال منطقی، تفسیر علمی‌ را ثابت کنند و چنین ‏‎ ‎‏استدلال کرده‌اند که استفاده از روش عقلی و فلسفه ارسطویی با پیشرفت علوم تجربی ‏‎ ‎‏در غرب از ارزش افتاده است‏‏؛‏‏ از طرفی نیز روایات تفسیری به علت وجود اسرائیلیات ‏‎ ‎‏و جعلیات فراوان قابل استفاده نیست. لذا، تنها راه برای تفسیر قرآن، استفاده از روش ‏‎ ‎‏علمی‌ می‌باشد.‏‎[46]‎

‏5. شکی نیست که دعوت به اسلام صرفاً ویژه قوم عرب نیست، بلکه برای تمام ‏‎ ‎‏انسان‌ها می‌باشد و روشن است که «اعجاز بلاغی قرآن» فقط می‌تواند قوم عرب را قانع ‏‎ ‎‏کند‏‏؛‏‏ لذا، تبلیغ اسلام برای غیر عرب، قطعاً موجب آن است که در جهت اقناع مخالفان ‏‎ ‎‏به معجزه پیامبر اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ راهی دیگر وجود داشته باشد که آن راه چیزی جز اعجاز ‏‎ ‎‏علمی‌ قرآن نیست.‏‎[47]‎

‏6. این‌که خدای سبحان در علم قدیم خود می‌دانست که بعد از چند قرن از نزول ‏‎ ‎‏قرآن، گروهی خواهند آمد تا بگویند که عصر ایمان پایان یافته و عصر علم و تجربه ‏‎ ‎‏آغاز گردیده است‏‏؛‏‏ لذا، خدای سبحان برای از بین بردن این پندار، در قرآن کریم آیاتی ‏‎ ‎‏را قرار داد تا این گروه را به عجز و شکست واداشته و ثابت کند که میان سخن خدا ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 248

‏(قرآن) و عمل او (طبیعت) ناسازگاری وجود ندارد و هر چه هست، از قدرت بی‌پایان ‏‎ ‎‏اوست. از همین منظر آیه شریفه: ‏)سَنُرِیهِمْ آیَاتِنَا فِی الآفَاقِ وَفِی أنْفُسِهِمْ حَتّی یَتَبَیَّنَ لَهُمْ ‎ ‎أنّهُ الْحَقُّ(‎[48]‎‏ حرف «سین» در «سنریهم» به استدلال بالا اشاره دارد که صرفاً با پرداختن ‏‎ ‎‏به تفسیر علمی‌ این هدف به دست می‌آید.‏

نقد و بررسی ادله

‏1. دلیل چهارم تمام نیست‏‏؛‏‏ چون ارزش علوم عقلی به طور کلی و در همه مجامع ‏‎ ‎‏علمی‌ از کار نیفتاده است و از طرفی هر دانشمند تجربی در بیان یک قانون علمی ‌به ‏‎ ‎‏مباحث عقلی و فلسفی نیاز دارد‏‏؛‏‏ یعنی آزمایش و تجربه که تنها راه معقول در روش ‏‎ ‎‏تجربی است، در علوم طبیعی به طور ناقص انجام می‌گیرد‏‏؛‏‏ لذا، برای سرایت دادن یافته ‏‎ ‎‏علمی ‌به دیگر موارد مشابه، لازم است از استدلال عقلی کمک گرفته شود. در غیر این ‏‎ ‎‏صورت، نمی‌توان آن را به صورت یک قانون علمی ‌مطرح نمود. از طرف دیگر وجود ‏‎ ‎‏روایات جعلی و اسرائیلیات باعث کنار گذاشتن همه روایات تفسیر نمی‌شود‏‏؛‏‏ چون با ‏‎ ‎‏وجود معیارهای نقد روایات، این گونه روایات قابل جداسازی است، در ضمن، تفسیر ‏‎ ‎‏قرآن منحصر در این سه راه ـ عقلی، علم و روایت ـ نیست، بلکه تفسیر اجتهادی یا ‏‎ ‎‏قرآن به قرآن نیز روش‌های قابل اعتمادی در تفسیر به حساب می‌آیند.‏

‏2. آن گونه که مستدِل در دلیل پنجم آورده است، تنها راه برای اقناع غیر عرب ‏‎ ‎‏اعجاز علمی ‌نیست، بلکه وجود گونه‌های دیگر اعجاز قرآن مانند: موسیقی محیرالعقول ‏‎ ‎‏متن قرآن یا اخبار غیبی موجود در قرآن از جمله اموری است که نسبت به عرب زبان و ‏‎ ‎‏غیر آن یکسان می‌باشد.‏

ب. دلایل مخالفان

‏1. برخی تفسیر علمی‌ را به «تلاش برای استخراج علوم از قرآن» تعریف می‌کنند‏‎[49]‎‏ و ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 249

‏بعضی دیگر می‌گویند: تفسیر علمی‌ تفسیری است که طرفداران آن به استخراج همه ‏‎ ‎‏علوم گذشته و حال، از قرآن اقدام می‌کنند و قرآن را میدان وسیعی از علوم فلسفی، ‏‎ ‎‏پزشکی، کیهان‌شناسی و فنون مختلف می‌دانند و اصطلاحات علمی‌ را بر قرآن حاکم ‏‎ ‎‏می‌کنند و می‌کوشند این علوم را از آن به دست آورند.‏‎[50]‎

‏این افراد با این نگرش به مخالفت با تفسیر علمی‌ برخاسته‌اند.‏

‏2. قرآن برای بیان احکام و مسائل تعبدی و آنچه مربوط به آخرت است، نازل شده ‏‎ ‎‏است، نه برای بیان علوم‏‏؛‏‏ آیات شریفه نیز که ظهور در این مطالب دارند، مانند: ‏‎ ‎)وَنَزّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْء(‎[51]‎ ‏مربوط به تعبد و تکلیف است.‏‎[52]‎

‏3. از دیگر ادله این گروه، این است که علوم تجربی قطعی نیست و نظریات و ‏‎ ‎‏تئوری‌های آن‌ها متزلزل است و بعد از مدتی تغییر می‌یابد‏‏؛‏‏ لذا، صحیح نیست قرآن را با ‏‎ ‎‏علوم متزلزل و غیر قطعی تفسیر نمود‏‏؛‏‏ چون باعث پندار تعارض علم و دین می‌شود و ‏‎ ‎‏همین امر موجب ناامیدی مردم از دین و پیدایش مکاتب ضد دینی و الحادی می‌گردد، ‏‎ ‎‏همچنان که در مورد کتاب مقدس در اروپا رخ داد.‏

‏4. با پذیرش تفسیر علمی، بلاغت قرآن مخدوش می‌گردد‏‏؛‏‏ زیرا بلاغت عبارت از ‏‎ ‎‏مطابقت کلام با مقتضای حال می‌باشد، در حالی که طبق تفسیر علمی، باید گفت: ‏‎ ‎‏خداوند، معانی و مفاهیمی ‌را اراده کرده است که مخاطب زمان نزول به آن معانی ‏‎ ‎‏جاهل بوده است و این امر موجب از بین رفتن بلاغت قرآن می‌شود.‏‎[53]‎

‏5. تفسیر علمی ‌با اعجاز قرآن و تحدی آن منافات دارد‏‏؛‏‏ زیرا قرآن خطاب به ‏‎ ‎‏مخاطبان اولیه می‌گوید: ‏

‏اگر می‌توانید سوره‌ای مانند قرآن بیاورید.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 250

‏و اگر بنا باشد قرآن مطالب و کشفیات عالی علمی‌ را بیان کند، روشن است که ‏‎ ‎‏مردم زمان نزول به دلیل عدم پیشرفت علوم از آوردن مثل قرآن ناتوانند‏‏؛‏‏ لذا، تحدی ‏‎ ‎‏قرآن امری لغو می‌نماید.‏

نقد و بررسی ادله

‏1. دلیل اول که مطرح شد، تام نمی‌باشد‏‏؛‏‏ چون به یک بعد از روش علمی‌ نظر دارد. ‏‎ ‎‏توضیح این‌که برای اقدام به تفسیر علمی‌ از سه روش می‌توان بهره گرفت که عبارتند از:‏

‏الف. تطبیق و تحمیل نظریات علمی‌ بر قرآن: این روش در قرن اخیر میان مفسرانی ‏‎ ‎‏که اقدام به تفسیر کرده‌اند، رواج یافت‏‏؛‏‏ یعنی سعی کردند برای تمام یافته‌های علمی‌ ‏‎ ‎‏ـ اعم از قطعی و غیر آن  ـ مصداقی از آیات بیابند که به تفسیر آیات بر خلاف ظاهر ‏‎ ‎‏منجر شد.‏

‏ب. استخراج علوم از قرآن: این‌گونه برخورد با قرآن در میان مفسران گذشته، مانند ‏‎ ‎‏غزالی رواج داشت. آن‌ها معتقد بودند که همه علوم در قرآن وجود دارد‏‏؛‏‏ لذا، کوشیدند ‏‎ ‎‏آن‌ها را از قرآن ـ  به هر نحو ممکن ـ استخراج کنند.‏

‏ج. استخدام علوم برای کشف مراد جدی: این روش بر این پایه استوار است که ‏‎ ‎‏برای روشن شدن آیات کونی و سماوی قرآن می‌توان از یافته‌های قطعی علوم بهره ‏‎ ‎‏جست، با این قید که کسانی که به این کار اقدام می‌کنند، باید شرایط عام و خاص ‏‎ ‎‏تفسیر علمی ‌را داشته باشند تا به تفسیر به‌رأی گرفتار نیایند.‏

‏با توجه به توضیحات بالا آنچه دلیل اول مخالفان، آن را نفی می‌کند، صورت دوم از ‏‎ ‎‏این سه راه تفسیر علمی‌ است که البته مطلبی درست می‌باشد. لذا، ما نیز دو روش ‏‎ ‎‏نخست از این سه راه را مردود و روش اخیر آن را ثابت می‌دانیم.‏

‏2. در مورد دلیل دوم باید گفت: درست است که هدف غایی قرآن، تربیت انسان و ‏‎ ‎‏بیان احکام تعبدی در مواردی خاص است، ولی این ادعا با این مطلب که قرآن به طور ‏‎ ‎‏اشاری به بیان مطالبی پرداخته که بدون توجه به کشفیات علوم تجربی قابلیت فهم صحیح ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 251

‏از آن‌ها وجود ندارد، منافات ندارد؛ چرا که هدف از این آیات نیز در نهایت به پرورش ‏‎ ‎‏انسان در ترغیب به علم ‌اندوزی ـ که خود از جمله بهترین صور کمالی انسان محسوب ‏‎ ‎‏می‌شود ـ و یا پرورش اخلاق و یا اثبات خدای متعال و... منجر می‌شود. از طرفی نیز ‏‎ ‎‏وجود آیات برهانی و غیر تعبدی در قرآن، خود نقضی بر ادعای مطرح شده است.‏

‏3. دلیل سوم از جهتی صحیح و از جهت دیگر نادرست است؛ زیرا تفسیر قرآن با ‏‎ ‎‏تئوری‌ها و یافته‌های غیر قطعی، به نتیجه مطرح شده منجر می‌شود، ولی چنان‌چه قرآن ‏‎ ‎‏را با علوم قطعی و قوانین ثابت شده طبیعی تفسیر کنیم، هیچ‌گاه به تعارض میان قرآن و ‏‎ ‎‏علم منجر نمی‌گردد و تزلزلی نیز در ایمان مردم ایجاد نمی‌شود و این‌گونه تفسیر، خود ‏‎ ‎‏عاملی برای جلوگیری از تأویلات نادرست و ایجاد فرقه‌های منحرف می‌باشد.‏

‏4. در پاسخ به دلیل چهارم باید گفت: در قرآن اخباری غیبی نیز وجود دارد که ‏‎ ‎‏عرب زمان نزول، نسبت به آن جاهل بوده است، ولی هیچ‌کس این‌گونه آیات را منافی ‏‎ ‎‏با بلاغت قرآن ندانسته است. از طرفی قرآن صرفاً برای نسل زمان نزول نبوده است، ‏‎ ‎‏بلکه اعتباری به گستره زمان نزول تا پایان عالم دارد و همه افراد بشر در این گستره، ‏‎ ‎‏مخاطب قرآن تلقی می‌شوند. پس باید قرآن به گونه‌ای سخن بگوید که برای تمام ‏‎ ‎‏نسل‌ها و گروه‌های بشری، مفید و جذاب باشد. از طرفی نیز فهم مطالبی نو از آیات، ‏‎ ‎‏خود دلیل بر عظمت آن است و سبب می‌شود تا قرآن در قله بلاغت قرار گیرد و همه ‏‎ ‎‏افراد به‌اندازه فهم خود از آن بهره‌مند شوند. دلیل این مدعا آن است که مخاطب زمان ‏‎ ‎‏نزول و زمان‌های بعد، این آیات را منافی با بلاغت قرآن ندانسته‌اند.‏

‏5. دلیل پنجم نیز قابل خدشه است‏‏؛‏‏ زیرا هیچ کس ادعا نکرده است که همه آیات، ‏‎ ‎‏علمی‌ است و یا در همه سوره‌ها مطالب علمی ‌آورده شده است‏‏؛‏‏ لذا، اگر هم تحدی ‏‎ ‎‏با قرآن در غیر آیات علمی ‌امکان داشت، راه برای مردم آن زمان باز بود. از طرفی نیز ‏‎ ‎‏ضعف علمی ‌مخاطب در مقام تحدی موجب باطل شدن تحدی نمی‌گردد‏‏؛‏‏ زیرا ‏‎ ‎‏دسترسی به علوم محال نیست، بلکه این مطلب خود دلیل اعجاز قرآن در بعد علمی‌ ‏‎ ‎‏آن است‏‏؛‏‏ زیرا این مطالب بلند علمی‌ را فردی درس نخوانده، آن هم در زمانی که علم ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 252

‏به کشف آن نائل نشده است، بیان می‌کند.‏

‏نتیجه: از مجموع دلایل مخالفان‏‏؛‏‏ امری بر مطلب ادعا شده، دلالت نکرد‏‏؛‏‏ لذا، با ‏‎ ‎‏توجه به برخی از ادله موافقان باید نوع خاصی از تفسیر علمی‌ که همان استخدام علوم ‏‎ ‎‏برای فهم مراد جدی خداوند است، ثابت باشد.‏

مبانی تفسیر علمی

‏منظور از مبانی، در این‌جا آن‌دسته پیش‌فرض‌ها و نکاتی است که لازم است مفسّر در ‏‎ ‎‏هنگام پرداختن به تفسیر علمی، به کار گیرد تا در تفسیر خود دچار لغزش و تفسیر ‏‎ ‎‏به‌رأی نگردد.‏

1. رعایت معیارهای عام تفسیری

‏قرآن کتابی آسمانی و وحیانی است که از جانب خداوند و به زبان مردم زمان نزول، ‏‎ ‎‏نازل گشته است. از طرفی نیز در عرف، مردم برای پی‌بردن به مقصود متکلم قواعدی را ‏‎ ‎‏در نظر دارند که با توجه به این قواعد و شرایط، خطا در فهم مقصود به حداقل ‏‎ ‎‏می‌رسد، پس برای فهم قرآن و بیان مقاصد آن نیز لازم است این قواعد رایج در عرف، ‏‎ ‎‏رعایت گردد. برخی از این شرایط عبارتند از:‏

‏الف. مفسر، در تفسیر متخصص باشد‏‏؛‏‏ فردی می‌تواند نظر خود را در مورد آیه بیان ‏‎ ‎‏کند که در علم تفسیر تخصص لازم را داشته باشد، همچنان‌که وقتی کتابی در رشته ‏‎ ‎‏خاصی نوشته می‌شود، افرادی می‌توانند آن را توضیح دهند که خود متخصص در آن ‏‎ ‎‏فن باشند و در بسیاری موارد چنان‌چه شخص غیر متخصص اقدام به تفسیر مراد ‏‎ ‎‏نویسنده کند، او را مجرم قلمداد می‌کنند‏‏؛‏‏ مانند این‌که شخص غیر پزشک اقدام به ‏‎ ‎‏طبابت کند. حتی اگر اتفاقاً تجویز او منجر به بهبودی بیمار شود، عرف او را فردی ‏‎ ‎‏مقصر می‌داند.‏‎[54]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 253

‏این معنا در احادیث تفسیر به‌رأی تأیید شده است.‏

‏ب. به کارگیری روش صحیح در تفسیر: برای تفسیر قرآن دو روش وجود دارد: ‏‎ ‎‏یکی صحیح و دیگری ناصحیح، بلکه ممنوع‏‏؛‏‏ مانند تفسیر به‌رأی‏‏؛‏‏ لذا، لازم است که ‏‎ ‎‏مفسر از شرایط تفسیر آگاه باشد و در تفسیر خود از آن‌ها پیروی کند.‏

‏ج. عدم منافات تفسیر با سنت و عقل: منظور از سنت قطعی، خبر متواتر یا خبر ‏‎ ‎‏واحد مقرون به قرائن قطع‌آور است. در تفسیر، کلام خداوند نباید به گونه‌ای تفسیر و ‏‎ ‎‏تبیین گردد که با سخنان معصوم در تضاد و  . . . باشد‏‏؛‏‏ چراکه معصومان به تصریح ‏‎ ‎‏قرآن مفسران و تبیین‌گران واقعی قرآن می‌باشند.‏

‏شیخ طبرسی در این مورد می‌گوید:‏

لا یجوز إلا بالأثر الصحیح والنصّ الصریح‏.‏‎[55]‎

‏لذا چنانچه بیان حدیث در موضوع خود نص بوده و قطعی الصدور باشد و یافته ‏‎ ‎‏علمی ‌صرفاً یک تئوری علمی ‌باشد، روایت مقدم است و نمی‌توان آیه را طبق یافته ‏‎ ‎‏علمی ‌تبیین نمود. همین حکم در مورد مخالفت تفسیر با عقل قطعی جاری است‏‏؛‏‏ زیرا ‏‎ ‎‏گوینده سخن، خداوند حکیم و عاقل است که سخن خلاف عقل نمی‌گوید‏‏؛‏‏ لذا، ‏‎ ‎‏تفسیری که مخالف عقل قطعی است، حتماً برداشتی ناصواب است.‏

‏د. تفسیر باید بدون پیش‌داوری صورت گیرد: منظور از پیش‌داوری، پیش‌فرض‌های ‏‎ ‎‏غیرضروری است‏‏؛‏‏ زیرا هر شخص به یک سری پیش‌فرض‌هایی در تبیین و توضیح ‏‎ ‎‏کلام نیاز دارد که اجتناب از آن‌ها ناممکن است، مانند این‌که: گوینده سخن، شخص ‏‎ ‎‏عاقل است یا در مقام بیان مطالب خود می‌باشد و... ، ولی برخی پیش‌فرض‌ها در فهم ‏‎ ‎‏شخص از آیه، نقش مستقیم ایفا می‌کنند، در حالی که گوینده سخن به آن امور توجهی ‏‎ ‎‏نداشته است و صرفاً به اصالت الظهور توجه کرده و ایراد سخن نموده است. این قبیل ‏‎ ‎‏پیش‌فرض‌ها شامل عقاید خاص مفسر و تمایلات او نسبت به حکمی‌خاص می‌گردد ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 254

‏که لازم است در تفسیر از آن‌ها استفاده نشود.‏

‏هـ . عدم مخالفت تفسیر آیه با آیات دیگر: منظور از مخالفت در این‌جا، تباین کلی ‏‎ ‎‏است. به عبارت دیگر، مفسر نباید به گونه‌ای تفسیر را ارائه نماید که با آیات دیگر در ‏‎ ‎‏تضاد واقعی قرار گیرد‏‏؛‏‏ چرا که قرآن نازل شده از طرف فردی حکیم و عالم به تمام ‏‎ ‎‏جهات است و در آن، هیچ مورد تنافی وجود ندارد‏‏؛‏‏ لذا، در صورتی که نتیجه تفسیر، ‏‎ ‎‏مخالف صریح و بدون توجیه با آیات دیگر باشد، برداشتی ناصحیح از قرآن صورت ‏‎ ‎‏گرفته است.‏

2. رعایت معیارهای خاص

‏در روش تفسیر علمی، علاوه بر شرایط عام تفسیر، نیاز است به شرایط خاص نیز توجه ‏‎ ‎‏شود تا تفسیری معتبر از قرآن ارائه گردد.‏

‏الف. مواد تفسیر علوم قطعی باشد:‏‎[56]‎‏ در دنیای امروز علم، دو دسته گزاره علمی‌ ‏‎ ‎‏وجود دارد: نخست این‌که بسیاری تئوری‌های علمی‌ بر اثر تکرار زیاد و همراه شدن با ‏‎ ‎‏یک مقدمه عقلی به صورت یک قانون جامع علمی‌ درآمده است، مانند قانون جاذبه‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏دیگر این‌که تئوری‌های علمی ‌هنوز به اثبات قطعی نرسیده‌اند و در حد قابل طرح ‏‎ ‎‏نیستند. در این حالت، باید آیه به وسیله قانون علمی ‌تفسیر شود و از تفسیر آن توسط ‏‎ ‎‏تئوری‌های ظنی علمی‌خودداری شود‏‏؛‏‏ چراکه امکان ابطال تئوری وجود دارد که در این ‏‎ ‎‏صورت، باعث ایجاد تردید در مردم نسبت به وحیانی بودن قرآن می‌گردد که این با ‏‎ ‎‏هدف تفسیر علمی‌ منافات دارد.‏

‏ب. نظریه علمی، بر آیه تحمیل نشود:‏‎[57]‎‏ در تفسیر آیات، باید دلالت آیه شریفه بر ‏‎ ‎‏مطالب علوم تجربی مورد نظر، ظاهر باشد و در این کار، تحمیلی بر آیه رخ ندهد‏‏؛‏‏ یعنی ‏‎ ‎‏مفسر نباید قانون یا یافته علمی‌ را به هر نحو ممکن به قرآن نسبت دهد‏‏؛‏‏ زیرا در ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 255

‏صورت انجام این کار، آثار سوء فراوانی بر جای می‌ماند و همان نتیجه قبل در این ‏‎ ‎‏حالت نیز رخ می‌نماید. علاوه بر آن باعث افتادن به ورطه تفسیر به‌رأی می‌گردد.‏

3. استفاده از واژه «احتمال» در مورد تفسیر علمی

‏مفسّری که قرآن را به روش علمی، تفسیر می‌کند، باید توجه داشته باشد که یافته‌های ‏‎ ‎‏علمی‌ را به‌طور قطع به قرآن نسبت ندهد‏‏؛‏‏ زیرا ممکن است این یافته‌ها در گذر زمان ‏‎ ‎‏مورد تردید قرار گیرد و احیاناً نیز رد شود. برای توضیح باید گفت: در مورد یافته‌های ‏‎ ‎‏علمی ‌دیدگاه‌های متفاوت وجود دارد:‏

‏الف. اثبات‌پذیری قوانین علمی‏‏؛‏‏ ب. ابطال‌پذیری قوانین علمی.‏

‏طبق نظریه نخست که قبل از پوزیتیویست‌ها شروع و در زمان آن‌ها (اوایل قرن ‏‎ ‎‏بیستم) اصلاح گردید، قوانین علمی‌ همیشگی و قطع‌آور می‌باشند، ولی دانشمندان بعد، ‏‎ ‎‏مخصوصاً پوپر بر این دیدگاه اشکالات متعددی وارد کردند. با ورود این اشکالات، ‏‎ ‎‏نظریه اول در محافل علمی‌ بی‌رونق شد، اما طبق نظریه دوم که پوپر ابراز کرد، دیگر ‏‎ ‎‏خبری به نام قانون علمی ‌وجود ندارد، بلکه باید به جای آن، نظریه علمی‌ را مطرح ‏‎ ‎‏کنیم‏‏؛‏‏ زیرا تمام یافته‌های علمی‌ امکان تغییر و تحول دارند. پس اعتماد به این گونه ‏‎ ‎‏یافته‌ها به طور یقین صحیح نیست، گرچه تا زمانی که آن‌ها نقض نشده‌اند، برای ‏‎ ‎‏استفاده در صنایع و موارد دیگر به‌کار گرفته می‌شوند.‏

‏حال با توجه به این نظریه که در محافل علمی ‌غرب پذیرفته شده است و رونق ‏‎ ‎‏زیادی نیز دارد ـ  بهتر است مفسر، واژه «احتمال» را در نسبت دادن نظریه علمی‌ به ‏‎ ‎‏قرآن فراموش نکند تا چنانچه زمانی این نظریه مانند هیئت بطلمیوسی رد شود، ضربه‌ای ‏‎ ‎‏به قرآن وارد نگردد.‏

4. انتخاب شیوه درست در تفسیر علمی

‏تفسیر علمی ‌یکی از روش‌های تفسیری قرآن است که خود در بردارنده سه گونه فرعی ‏‎ ‎‏و متفاوت می‌باشد.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 256

‏برخی از این روش‌ها منجر به تفسیر به‌رأی می‌شود و برخی، راهی صحیح در ‏‎ ‎‏تفسیر محسوب می‌شود که برای روشن شدن مطلب هر سه روش توضیح داده می‌شود.‏

‏الف. استخراج علوم از قرآن: همان طور که معلوم شد، این فکر که همه علوم در ‏‎ ‎‏قرآن وجود دارد و می‌توان این علوم را از آن استخراج نمود، در گذشته در میان ‏‎ ‎‏دانشمندان اسلامی‌ به وجود آمد. بسیاری ـ  مانند غزالی و ابن ابی الفضل المرسی ـ با ‏‎ ‎‏این تفکر به تفسیر قرآن اقدام نمودند و کوشیدند همه علوم را به هر نحو ممکن از ‏‎ ‎‏قرآن به دست آورند، به عنوان مثال از آیه شریفه ‏)وَإِذَا مَرِضْتُ فَهُوَ یَشْفِینِ(‎[58]‎‏ علم ‏‎ ‎‏پزشکی را استفاده کردند.‏‎[59]‎

‏از آنجا که این روش منجر به تأویلات زیاد و دور از قواعد محاوره‌ای شد، بسیاری ‏‎ ‎‏از مخالفان تفسیر علمی ‌آن را نوعی مجازگویی و تأویل دانستند.‏

‏باید گفت: در این مورد حق با مخالفان این روش است و به علت خارج شدن این ‏‎ ‎‏روش از قواعد معتبر در فهم گفتار، این روش مردود می‌باشد.‏

‏ب. تطبیق و تحمیل نظریات علمی ‌بر قرآن: در قرن اخیر، نوع جدیدی از تفسیر ‏‎ ‎‏علمـی‌ میان دانشمندان اسلامی‌ پیدا شد که طبق آن ـ با فرض قطعیت نظریات علمـی‌ ـ ‏‎ ‎‏دانشمندان سعی بر آن داشتند که آیات مشعر به مباحث علمی‌ را بر یافته‌های علوم ‏‎ ‎‏تجربی تطبیق و این یافته‌ها را بر قرآن تحمیل کنند.‏

‏به عنوان مثال در آیه شریفه: ‏)هُوَ الّذِی خَلَقَکُمْ مِنْ نَفْس وَاحِدَة وَ جَعَلَ مِنْهَا ‎ ‎زَوْجَهَا(‏،‏‎[60]‎‏ «نفس» را به معنای «پروتون» و زوج را «الکترون» معنا کرده‌اند و بر این ‏‎ ‎‏قائل شدند که شما را از «پروتون و الکترون» که اجزای مثبت و منفی اتم هستند، ‏‎ ‎‏آفریدیم. این نوع برخورد با قرآن باعث بدبینی گروه زیادی از مفسران نسبت به مطلق ‏‎ ‎‏تفسیر علمی‌گردید، چنانچه علامه طباطبایی، تفسیر علمی‌ را تطبیق دانسته و نام تفسیر ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 257

‏را زیبنده آن نمی‌داند.‏‎[61]‎

‏حق این است که این روش نیز که برخلاف ظاهر و بدون دخالت معانی کلمات ‏‎ ‎‏صورت می‌پذیرد، مردود دانسته شود.‏

‏ج. استخدام علوم برای فهم بهتر قرآن:‏‎[62]‎‏ در این شیوه، باید مفسر شرایط عام و ‏‎ ‎‏خاص تفسیر را دارا باشد و با بهره‌گیری از علوم به اثبات رسیده و همچنین با به ‏‎ ‎‏کارگیری کلمه «احتمال دارد» به تفسیر اقدام کند.‏

‏مفسر در این روش، سعی دارد به وسیله مطالب قطعی علم که با برهان نیز همراه ‏‎ ‎‏است و با ظاهر قرآن موافق می‌باشد، به تفسیر آیه، اقدام و مراد جدی خداوند را کشف ‏‎ ‎‏نماید. با به کارگیری این روش، اعجاز علمی ‌قرآن در موارد متعدد مانند: زوجیت ‏‎ ‎‏گیاهان، حرکت زمین و... به اثبات رسید.‏

‏آنچه در تفسیر علمی‌ معتبر است، پرداختن به این نوع از روش تفسیر علمی‌ ‏‎ ‎‏می‌باشد.‏

‏5. محوریت آیات در تفسیر علمی: لازم است مفسر در تفسیر علمی، آیه را محور ‏‎ ‎‏قرار دهد و بعد از بررسی آن برای توضیح بیش‌تر از علوم تجربی بهره جوید تا منجر به ‏‎ ‎‏تفسیر به‌رأی نگردد.‏

‏6. عدم تعارض میان علم قطعی و دین قطعی: آنچه لازم است مفسر مورد توجه ‏‎ ‎‏قرار دهد، این است که هیچ‌گاه آیات قرآن ـ بلکه مطلق دین ـ که نص یا ظاهر در یک ‏‎ ‎‏مطلب باشد با علم قطعی که به اثبات رسیده است، در تعارض نیست‏‏؛‏‏ لذا، اگر جایی ‏‎ ‎‏این تعارض احساس شد، باید گفت یا یافته علمی ‌قطعی نیست و یا این‌که برداشت از ‏‎ ‎‏آیه، صحیح نمی‌باشد.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 258

‏با توجه به مطالب گفته شده، در پایان به بررسی‌ اندیشه‌های امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در مورد ‏‎ ‎‏تفسیر علمی‌ و تبیین دیدگاه ایشان می‌پردازیم.‏

 

امام و تفسیر علمی

‏آنچه از مجموع گفتار و نوشته‌های امام‏‏(رحمةالله)‏‏ برمی‌آید، این است که صبغه عرفانی ایشان ‏‎ ‎‏مانند چتری بر افکار تفسیری‌شان سایه افکنده است‏‏؛‏‏ چرا که ایشان عارفی وارسته بود و ‏‎ ‎‏آرزو داشت که جامعه اسلامی، شناختی در خور از اسلام و قرآن داشته باشد! اما این ‏‎ ‎‏بدان معنا نیست که آنچه در نظر داشته، قرآنی ـ عرفانی بوده است و بس‏‏؛‏‏ زیرا در ‏‎ ‎‏لابه‌لای نوشته‌ها و گفته‌هایشان مطالبی وجود دارد که جامع‌نگری این مفسر گران‌قدر را ‏‎ ‎‏به وضوح نشان می‌دهد. خود می‌فرماید:‏

‏ما در یک مدتی گرفتار بودیم به یک نفر از مردم و به قشری از اهل علم که ‏‎ ‎‏این‌ها اسلام را از آن طرف نگاه می‌کردند. عرفا اسلام را قبول داشتند، لکن ‏‎ ‎‏تمام مسائل را برمی‌گرداندند به آن معانی عرفانی، مسائل روز قائل نبودند. ‏‎ ‎‏حتی اگر روایتی یا آیه‌ای در جهاد می‌آمد این‌ها همان «جهاد نفس» را ‏‎ ‎‏می‌گفتند هست و اسلام را با یک صورت دیگری غیر از آن صورت واقعی ‏‎ ‎‏که جامع است، جامع همه اطراف است، نظر می‌کردند.‏‎[63]‎

‏حال که امام خود این اعتقاد را به روشنی در موارد متعددی بیان کرده است، ‏‎ ‎‏بی‌انصافی است که او را در یک عنوان محدود کنیم.‏

‏از نوشته‌های امام‏‏(رحمةالله)‏‏ به دست می‌آید که ایشان برای تفسیر علمی، اهمیت زیادی ‏‎ ‎‏قائل بودند و در مواردی برای روشن شدن آیات از یافته‌های علمی‌ کمک می‌گرفتند.‏

‏تفسیر در نظر امام‏‏(رحمةالله)‏‏ با توجه به تعریفی که از آن ارائه می‌دهند، چنین آمده است:‏

‏به طور کلّی معنی «تفسیر» کتاب آن است که شرح مقاصد آن کتاب را ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 259

‏بنماید، و نظر مهم به آن، بیان منظور صاحب کتاب باشد.‏‎[64]‎

‏با توجه به این تعریف است که ایشان کسانی را که چنین نگاهی به قرآن و تفسیر ‏‎ ‎‏ندارند، مفسر نمی‌داند و می‌فرماید:‏

‏مفسر وقتی «مقصد» از نزول را به ما فهماند مفسر است، نه «سبب» نزول به ‏‎ ‎‏آن طور که در تفاسیر وارد است.‏‎[65]‎

‏آنچه از دیدگاه امام‏‏(رحمةالله)‏‏، در تفسیر اصل است و ماهیت تفسیر را می‌سازد، همان بیان ‏‎ ‎‏هدف نزول است. ایشان می‌فرماید:‏

‏کتاب خدا کتاب معرفت و اخلاق و دعوت به سعادت و کمال است.‏‎[66]‎

‏طبق این بیانات، ایشان هدف نزول قرآن را تزکیه نفوس می‌داند و اگر آیاتی در ‏‎ ‎‏قصص، علوم تجربی، برهان و... وجود دارد، در نهایت برای تأمین همین هدف ‏‎ ‎‏می‌باشد‏‏؛‏‏ لذا، اگر میان مفسران در برخورد با آیات علمی‌ دو دیدگاه استقلال محوری ‏‎ ‎‏آیات علمی ‌و استقلال محوری هدایت قرآنی، وجود داشته باشد، امام‏‏(رحمةالله)‏‏ دیدگاه دوم را ‏‎ ‎‏می‌پسندد.‏

‏ایشان وجود آیات علمی‌ را انکار نمی‌کند، بلکه آن‌ها را در مسیر رسیدن به کمال ‏‎ ‎‏انسانی می‌داند و فهم این‌گونه آیات را منحصر به عالمان به این علوم می‌داند و نیز لازم ‏‎ ‎‏می‌داند که فهم این‌گونه آیات برای عامه مردم وجود داشته باشد. ایشان آیات قرآن را به ‏‎ ‎‏دو گونه تقسیم می‌کند:‏

‏در قرآن نیز همین دو گونه آیات وارد است، یکی آیات عملی که باید توده ‏‎ ‎‏به آن عمل کنند و در کشور باید به مورد اجراء گذاشت و دیگری آیات ‏‎ ‎‏علمی‌که چنین نیست.‏‎[67]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 260

‏در ادامه می‌فرماید:‏

‏لکن آیات و احادیثی که راجع به علمیات است و جنبۀ عملی ‌ندارد لازم ‏‎ ‎‏نیست گوینده آن طوری بگوید که همه کس آن را بفهمد، بلکه ممکن نیست ‏‎ ‎‏این گونه چیزها را با فهم عموم توده بیان کرد.‏‎[68]‎

‏ایشان وجود مباحث علوم اجتماعی را در قرآن و احادیث ثابت می‌داند و تفاوت ‏‎ ‎‏این بیانات را با رساله‌های عملیه چنین بیان می‌کند:‏

‏قرآن و کتاب‌های حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است، با ‏‎ ‎‏رساله‌های عملیه، که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته می‌شود، از ‏‎ ‎‏لحاظ جامعیت و اثری که در زندگانی اجتماعی می‌تواند داشته باشد، بکلی ‏‎ ‎‏تفاوت دارد. نسبت اجتماعیات قرآن با آیات عبادی آن، از نسبت صد به یک ‏‎ ‎‏هم بیش‌تر است.‏‎[69]‎

‏به هر حال، از نگاه امام گرچه مفسر در تفسیر باید به دنبال هدف نزول قرآن باشد، ‏‎ ‎‏ولی نگاه انحصاری و تک بُعدی را آفتی برای تفسیر می‌داند و معتقد است که مفسر ‏‎ ‎‏باید با همه ابزارهای علمی‌ به تفسیر اقدام کند تا زوایای پنهان علمی‌ قرآن را که در ‏‎ ‎‏هدف نزول نقش ایفا می‌کند، پیدا و بیان کند.‏

اعجاز قرآن

‏حضرت امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏، اعجاز قرآن را منحصر در یک بعد مانند فصاحت و بلاغت ‏‎ ‎‏نمی‌داند، بلکه بر این باور است که گونه‌های دیگر اعجاز نیز در قرآن یافت می‌شود که ‏‎ ‎‏مخاطب زمان نزول، از آن اطلاعی نداشته و صرفاً قرآن را با همان معلومات خود ‏‎ ‎‏می‌شناخته است.‏

‏ایشان می‌فرماید:‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 261

‏و قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید ‏‎ ‎‏است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‌ماند، و این، اعجاز بزرگ این ‏‎ ‎‏صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت ‏‎ ‎‏فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام ‏‎ ‎‏اَحکام و اتقان تنظیم عائله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق ‏‎ ‎‏طاقت و خارق عادت است. بلکه می‌توان گفت این‌که قرآن شریف ‏‎ ‎‏معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق ‏‎ ‎‏شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این ‏‎ ‎‏جهت از اعجاز را ادراک کردند، و جهات مهم‌تری که در آن موجود بود و ‏‎ ‎‏جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالی‌تر بود اعراب آن زمان ادراک ‏‎ ‎‏نکردند.‏‎[70]‎

‏از این بیان به روشنی پیدا است که امام‏‏(رحمةالله)‏‏ فهم جهاتی از اعجاز قرآن را به تخصص ‏‎ ‎‏افراد می‌داند، همان طور که در عصر حاضر وجهه جدیدی از اعجاز که همان اعجاز ‏‎ ‎‏علمی ‌قرآن است، کشف و نمونه‌های زیادی از آن توسط متخصصان استخراج گردید.‏

نمونه‌های تفسیر علمی

‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در بیان نکات تفسیر خود، به دو حوزه علوم انسانی و طبیعی، نظر داشته است و ‏‎ ‎‏در مواردی که لازم بوده، از این دو عنصر بهره جسته است.‏

حوزه علوم انسانی

)کُلٌّ یَعْمَلُ عَلی شَاکِلَتِهِ‏.‏‎[71]‎

‏از نظر امام‏‏(رحمةالله)‏‏، اعمال انسان بر طبق آیۀ فوق پیرو شاکله نفس یا هیئت باطنی روح و ‏‎ ‎‏ملکات مخمره در آن است. از این منظر، ارتباط و تأثیر و تأثری شگرف بین روح ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 262

‏ملکوتی انسان با ظاهر و قوای طبیعی او وجود دارد، چنان‌که روح سالم، سلامتی و ‏‎ ‎‏کمال خود را از روزنه‌های قوای طبیعی به نمایش می‌گذارد، همان‌گونه که کوزه از ‏‎ ‎‏منافذ خود آب صاف و گوارای داخلش را بیرون می‌دهد. روح ناقص نیز، پریشانی و ‏‎ ‎‏تیره‌بختی خود را بر ملا می‌سازد‏‏؛‏‏ روحی که نور فطرت خویش را با کدورت هواهای ‏‎ ‎‏نفسانی خاموش نکرده، رنگ الهی خود را در اعمال و حرکات خویش می‌پراکند و ‏‎ ‎‏روحی مکدر شده، رنگ شیطان را می‌نمایاند.‏‎[72]‎

‏این‌که آیا در اعمال ظاهری انسان، روح دخالت دارد یا رفتار آدمی ‌برخاسته از یک ‏‎ ‎‏سلسله عملیات مادی در بدن او است، میان روان‌شناسان اختلاف است. برخی با انکار ‏‎ ‎‏روح انسان یا ناکارآمدی آن، رفتار آدمی‌ را معلول فعل و انفعالات اعصاب مادی انسان ‏‎ ‎‏دانسته‌اند، ولی برخی دیگر با توجه به آزمایشات گوناگون، ثابت کرده‌اند که برخی ‏‎ ‎‏گرفتاری‌های انسان را با قوانین مادی نمی‌توان تعریف نمود‏‏؛‏‏ لذا، باید عاملی دیگر را ‏‎ ‎‏برای پیدایش این رفتار در نظر گرفت.‏

‏مرحوم امام نیز با توجه به تعلیمات دینی و آیه شریفه مورد بحث، تأثیر روح انسانی ‏‎ ‎‏را در رفتار او امری ثابت می‌داند و لذا، طبق این بیان، دیدگاه مادی‌نگری به انسان را ‏‎ ‎‏مردود می‌داند.‏

اختلاف انسان‌ها

‏ایشان فطرت انسانی را در همه یکسان می‌داند، ولی تفاوت میان انسان‌ها را نیز انکار ‏‎ ‎‏نمی‌کند و می‌فرماید:‏

‏با وجود این‌که فطرت، اختصاص به گروهی خاص ندارد ‏)فَطَرَ النّاسَ عَلَیْهَا(‎[73]‎‏ ‏‎ ‎‏و به وسیله عادت‌ها و... عوض نمی‌شود ‏)لاَ تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللهِ(‏،‏‎[74]‎ ‏اما از آن جهت که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 263

‏انسان از خویشتن حقیقی غفلت می‌ورزد ‏)وَلکِنَّ أکْثَرَ النّاسِ لاَ یَعْلَمُونَ(‎[75]‎‏ ‏‎ ‎‏اختلافاتی بین انسان‌ها پدید می‌آید.‏‎[76]‎

‏دلیل دیگری که برمی‌شمرد، «خطای در تطبیق» است که توسط برخی مفسران، ‏‎ ‎‏صورت گرفته است.‏

‏عشق به کمال مطلق در فطرت تمامی ‌انسان‌ها وجود دارد‏‏؛‏‏ اما به واسطه احتجاب به ‏‎ ‎‏طبیعت و دلبستگی‌های ضعیف یا شدید به دنیا، انسان در تشخیص کمال مطلق دچار ‏‎ ‎‏اشتباه شده و فکر می‌کند کمال در لذایذ دنیاست.‏‎[77]‎

‏وجود اختلافات انسانی در روان‌شناسی جدید، امری ثابت شده است، گرچه به ‏‎ ‎‏علت تفوق ماده انگاری در غرب این اختلافات صرفاً امری مادی تلقی شده‌اند،‏‎[78]‎‏ اما ‏‎ ‎‏این، با وجود اختلافات معنوی و عقیدتی در میان بشر منافات ندارد، همچنان که قرآن ‏‎ ‎‏کریم نیز در یک تقسیم‌بندی، جامعه انسانی را از لحاظ عقیده به سه گروه مؤمن، کافر و ‏‎ ‎‏منافق تقسیم می‌کند و اصلاً توجهی به اختلافات ظاهری و مادی آن‌ها ندارد.‏

رشد زبانی

‏زبان و رشد سریع آن در کودک، دستاورد بسیار با ارزشی است که در سیر کلی رشد ‏‎ ‎‏او، به ویژه رشد اجتماعی نقش اساسی دارد. با شروع تکلم، کودک وارد دنیای جدید ‏‎ ‎‏می‌شود زبان به او امکان می‌دهد که با وارد شدن به اجتماع بزرگ، از یک سو خود را ‏‎ ‎‏به دیگران بشناساند و از سوی دیگر دیگران را بشناسد و به تدریج از حالت ‏‎ ‎‏خودمحوری که ویژگی دوران کودکی است، رو به اجتماعی شدن بگذارد.‏‎[79]‎


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 264

‏مرحوم امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در ذیل آیه: ‏)الرَّحْمنُ . . . عَلّمَهُ الْبَیَانَ(‎[80]‎‏ که در مورد تعلیم تکلم و ‏‎ ‎‏بیان از جانب خداوند سخن می‌گوید، آورده است:‏

‏تکلم منشأ کمالات بسیاری است ـ که بدون آن باب معارف مسدود می‌شد، ‏‎ ‎‏و خدای تعالی در قرآن کریم مدح شایان از آن فرموده در سوره رحمن که ‏‎ ‎‏فرماید: ‏)الرَّحمَنُ... خَلَقَ الإِنْسَانَ * عَلّمَهُ الْبَیانَ(‏ تعلیم بیان را در این ‏‎ ‎‏آیه، مقدم بر تمام نعمت‌ها داشته در مقام امتنان بر نوع انسانی.‏‎[81]‎

تأثیر شادابی در نتیجه عمل

‏مرحوم امام‏‏(رحمةالله)‏‏ در تبیین آیه مبارکه ‏)یا أیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لاَ تَقْرَبُواْ الصَّلاةَ وَأنْتُمْ ‎ ‎سُکَارَی...(‎[82]‎‏ از یافته‌های تجربی علم پزشکی استفاده می‌کند و یک مطلب روان‌شناسی ‏‎ ‎‏را از آیه به دست می‌آورد:‏

‏انس به حق و ذکر او از اعظم مهمّاتی است که اهل معرفت را به آن عنایت ‏‎ ‎‏شدید است و اصحاب سیر و سلوک برای آن تنافس کنند. و چنانچه اطبّا ‏‎ ‎‏را عقیده آن است که اگر غذا را از روی سرور و بهجت میل کنند زودتر ‏‎ ‎‏هضم شود، همین طور طب روحانی اقتضا می‌کند که اگر انسان غذاهای ‏‎ ‎‏روحانی را از روی بهجت و اشتیاق تناول کند و از کسالت و تکلّف احتراز ‏‎ ‎‏کند، آثار آن در قلب زودتر واقع شود و باطن قلب با آن زودتر تصفیه ‏‎ ‎‏شود.‏‎[83]‎

حوزۀ علوم طبیعی

‏از برخی بیانات امام‏‏(رحمةالله)‏‏ چنین استفاده می‌شود که ایشان برای یافته‌های علمی‌ در روشن ‏‎ ‎‏شدن مقصود آیات اهمیت زیادی قائل بوده و خود نیز ـ  گرچه مشرب کلی ایشان ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 265

‏عرفانی است  ـ در مواردی از این یافته‌ها برای تبیین آیات بهره جسته است. ایشان در ‏‎ ‎‏تبیین آیه شریفه ‏)إِنّا زَیَّنّا السَّمَآءَ الدّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ(‎[84]‎‏ می‌فرماید:‏

‏نمی‌توانیم در این عالم که هستیم بفهمیم چه مدارجی است، چه عوالمی ‏‎ ‎‏‌است. چه بساطی است این بساط دنیا؛ چشممان را همه‌اش را باز کردیم و ‏‎ ‎‏این دنیایی که به حسب روایت ‏«ما نظر الله إلیه منذ خلقه»‎[85]‎ ‏به عالم اجسام ‏‎ ‎‏(در روایت هست که) نظر لطف خدای تبارک و تعالی نکرده است ـ منذ ‏‎ ‎‏خلقه ـ با این‌که این عالم اجسام و این عالم طبیعت، آن طوری که تا حالا ‏‎ ‎‏ادراک کرده‌اند، تا حالا کشف کرده‌اند، محیرالعقول است؛ عقول ماها به آن ‏‎ ‎‏نمی‌رسد. آن‌قدری که تا حالا فهمیده‌اند، و ماعدایش هم الی ماشاءالله هست ‏‎ ‎‏که کسی دستش به نورش نمی‌رسد، ستاره‌هایی هست که نورشان شش ‏‎ ‎‏بیلیون سال، شش بیلیون سال نورشان به زمین می‌رسد. این عدد را تفهمش ‏‎ ‎‏نمی‌توانیم بکنیم.‏

‏در بعضی نوشته‌ها هست که بعضی از ستاره‌ها اگر جوفش را باز کنند پانصد ‏‎ ‎‏میلیون شمس در آن‌جا جایش می‌شود. و بعضی از ستاره‌ها هست که اگر در ‏‎ ‎‏مرکز شمس بگذارند، تا زمین می‌آید، ‏‎]‎‏این قدر‏‎ [‎‏بزرگی‌اش هست... این ‏‎ ‎‏آسمان‌ها با همه چیزهایی که تا حالا کشف شده است ـ به حسب لسان ‏‎ ‎‏قرآن ‏)زَیَّنّا السَّمَاءَ الدّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ(‏ آسمان «پایین»، پایین این‌که همه ‏‎ ‎‏تا حالا کشفش کرده‌اند؛ این‌ها همه در لسان قرآن آسمان «پایین» است.‏‎[86]‎

‏لسان قرآن را ببینید که ‏)زَیَّنّا السَّمَآءَ الدّنْیَا بِزِینَةٍ الْکَوَاکِبِ(‏ به عکس ‏‎ ‎‏هیأت بطلمیوس، سماء دنیا، یعنی همین کهکشانی هم که شما می‌بینید؛ همۀ ‏‎ ‎‏این‌ها آسمان پایین است، سماء دنیا است. آن پایین‌ترها، آسمان‌ها و ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 266

‏این‌کهکشان‌ها آن قدری‌اش که پیدا شده است یعنی زینت شده است، آن‌ها ‏‎ ‎‏دارای میلیون‌ها شمس و بالاتر است، و فوق این‌ها میلیاردها کهکشان، و ‏‎ ‎‏میلیاردها چیز و ماوراء آن‌ها هم خدا می‌داند.‏‎[87]‎

‏ایشان در این بیان، با توجه به کشفیات جدید، آیه را تبیین نموده و حتی خطّ ‏‎ ‎‏بطلانی نیز بر هیئت قدیم می‌کشند. این‌گونه برخورد با آیات علمی، خود نشان از ‏‎ ‎‏پذیرش تفسیر علمی‌ از نگاه ایشان می‌باشد. حضرت امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در تبیین آیه ‏)هُوَ ‎ ‎الّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَاْلأرْضَ فِی سِتَّةِ أیَّام ثُمَّ اسْتَوی عَلَی الْعَرْشِ(‎[88]‎‏ نیز از علوم تجربی ‏‎ ‎‏بهره جسته و حتی بهترین تفسیر ارائه شده از آیه را استفاده از همین روش دانسته ‏‎ ‎‏است. امام‏‏(رحمةالله)‏‏ بعد از ذکر تفاسیر مختلف در ذیل آیه می‌فرماید:‏

‏و در این مقام احتمال دیگری است که مضادت با این بیان عرفانی ندارد. و ‏‎ ‎‏آن به حسب هیئت عصر حاضر است که ابطال هیئت بطلمیوسیه را کرده ‏‎ ‎‏است. و آن این است که غیر از این منظومه شمسی که ما داریم، منظومات ‏‎ ‎‏شمسیه کثیره دیگری است که عدد آن‌ها را کسی نتواند احصا کند ـ  چنانچه ‏‎ ‎‏تفصیل آن در کتب هیئت جدیده است: مراد از سماوات و ارض همین ‏‎ ‎‏منظومه شمسی و مدارات کواکب و خود آن‌ها باشد، و تحدید آن به شش ‏‎ ‎‏روز حسب منظومه شمسی دیگری باشد. و این احتمال از تمام احتمالات ‏‎ ‎‏اقرب به ظاهر است ولی مصادم با احتمالات عرفانیه نیست، زیرا آن به ‏‎ ‎‏حسب بطنی از بطون قرآن است.‏‎[89]‎

‏آنچه بیان شد، تحقیقی در رابطه با تفسیر علمی‌ و دیدگاه امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در رابطه با ‏‎ ‎‏این روش تفسیر بود و آنچه روشن است، این است که گرچه موارد استفاده امام‏‏(رحمةالله)‏‏ از ‏‎ ‎‏این روش در تفسیر خود ‌اندک است، ولی همین مقدار نیز خود، نشان از توجه ایشان ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 267

‏به این روش تفسیری است.‏

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 268

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

کتاب‌نامه

‏1.‏ ‏آداب الصلوة‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1370. ‏

‏2.‏ ‏احیاء علوم الدین‏‏، امام محمد غزالی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 2003م.‏

‏3.‏ ‏الاعجاز العلمی‌ فی القرآن‏‏، دکتر لبیب بیضون، مؤسسه الأعلمی ‌للمطبوعات، بیروت، ‏‎ ‎‏2003 م.‏

‏4.‏ ‏الاعجاز العلمی‌ الاسلام‏‏، محمد کامل عبدالصمد، دار الآفاق العربیه، 2004م. ‏

‏5.‏ ‏البرهان فی علوم القرآن‏‏، محمد بن عبدالله زرکشی، دارالفکر، بیروت، 1411ق. ‏

‏6.‏ ‏پژوهشی در اعجاز علمی‌ قرآن‏‏، محمدعلی رضایی اصفهانی، کتاب مبین، 1381.‏

‏7.‏ ‏التفسیر العلمی‌ للقرآن فی المیزان‏‏، احمد عمر ابو حجه، دار قتیبه، بیروت. ‏

‏8.‏ ‏التفسیر الکبیر ‏‏(‏‏مفاتیح الغیب‏‏)‏‏، محمد بن عمر فخر رازی، اساطیر، تهران، 1379.‏

‏9.‏ ‏تفسیر المنار‏‏، محمدرشید رضا، دار الکتب العلمیه، بیروت، 1999م. ‏

‏10.‏ ‏تفسیر به‌رأی‏‏، ناصر مکارم شیرازی، انتشارات مدرسة الامام امیر المؤمنین، قم. ‏

‏11.‏ ‏التفسیر والمفسرون‏‏، ‏‏الذهبی، القاهره، 1369ق. ‏

‏12.‏ ‏جلوه‌های جدید از اعجاز علمی ‌قرآن کریم‏‏، مخلص عبدالرؤف، شیخ الاسلام احمد ‏‎ ‎‏جام، 1376. ‏

‏13.‏ ‏جواهر القرآن‏‏، ابوحامد محمد بن محمد غزالی، دار احیاء العلوم، بیروت. ‏

‏14.‏ ‏درآمدی بر تفسیر علمی‌ قرآن کریم‏‏، محمدعلی رضایی اصفهانی، اسوه، 1377.‏

‏15.‏ 

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 269

‏درسنامه روش‌ها و گرایش‌های تفسیری قرآن‏‏، محمدعلی رضایی اصفهانی، ‏‎ ‎‏مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، 1382. ‏

‏16.‏ ‏روانشناسی رشد 2 با نگرش به منابع اسلامی‏‏، جمعی از نویسندگان، دفتر همکاری ‏‎ ‎‏حوزه و دانشگاه، قم.‏

‏17.‏ ‏روش‌ها و گرایش‌های تفسیری‏‏، حسین علوی‌مهر، اسوه، 1381.‏

‏18.‏ ‏شبهات وردود حول القرآن الکریم‏‏، محمد‌هادی معرفت، مؤسسة التمهید، قم،‏‎ ‎‏1423 ق. ‏

‏19.‏ ‏شرح چهل حدیث‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1372. ‏

‏20.‏ ‏شرح حدیث جنود عقل و جهل‏‏، ‏‏امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ‏‎ ‎‏تهران، 1380. ‏

‏21.‏ ‏صحیفه امام‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1379. ‏

‏22.‏ ‏ظاهرة التفسیر العلمی‌ للقرآن الکریم‏‏،‏‏ دکتر خلیل ابراهیم ابوذیاب، دار عماد. ‏

‏23.‏ ‏الفرقان فی تفسیر القرآن بالقرآن والسنة‏‏،‏‏ محمد الصادقی، انتشارات فرهنگ اسلامی، ‏‎ ‎‏قم، 1408 ق.‏

‏24.‏ ‏فی ظلال القرآن‏‏، سید قطب، مکتبة الشروق الدولیة، 2004 م. ‏

‏25.‏ ‏کشف اسرار‏‏، امام خمینی، انتشارات مصطفوی. ‏

‏26.‏ ‏مجمع البیان فی تفسیر القرآن‏‏، فضل بن الحسن الطبرسی، دار مکتبة الحیاة، بیروت. ‏

‏27.‏ ‏مناهج تجدید‏‏، امین الخولی.‏

‏28.‏ ‏میزان الحکمة‏‏، محمد محمدی ری‌شهری، دارالحدیث، تهران، 1375.‏

‏29.‏ ‏المیزان فی تفسیر القرآن‏‏، سید محمدحسین طباطبائی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، ‏‎ ‎‏1378. ‏

‏30.‏ ‏ولایت فقیه‏‏، امام خمینی، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تهران، 1385. ‏

‏ ‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 270

‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 271

  • . پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 1، ص 33.
  • . ر.ک: میزان الحکمه، ج 6، ماده علم.
  • . معارج (70): 40.
  • . تکویر (81): 15 ـ 16.
  • . درسنامه روش ها و گرایش های تفسیری قرآن، ص 238.
  • . ر.ک: درسنامه روش ها و گرایش های تفسیری قرآن، ص 308.
  • . همان، ص 238.
  • . الاعجاز العلمی فی القرآن، ص 18.
  • . همان.
  • . نمل (27): 88.
  • . ر.ک: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 1، ص 33.
  • . ظاهرة التفسیر العلمی للقرآن الکریم، ص 63.
  • . ذاریات (51): 49.
  • . ر.ک: شبهات و ردود حول القرآن الکریم، ص 312.
  • . انبیا (21): 33.
  • . یس (36): 40.
  • . ر.ک: شبهات و ردود حول القرآن الکریم، ص 334.
  • . التفسیر العلمی للقرآن فی المیزان، ص 146.
  • . حاقه (69): 17.
  • . ر.ک: رسائل ابن سینا، ص 128 ـ 129؛ به نقل از: درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، ص 204.
  • . ر.ک: احیاء العلوم الدین، ج 1، ص 289.
  • . بقره (2): 29.
  • . ر.ک: مجمع البیان، ج 2، ص 94.
  • . بقره (2): 22.
  • . ر.ک: التفسیر الکبیر، ج 2، ص 94.
  • . مرسلات (77): 30 ـ 31.
  • . ر.ک: البرهان فی علوم القرآن، ج 2، ص 181.
  • . التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 485.
  • . مجله الرساله، سال 1941م، ش 407 و 408؛ به نقل از: درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، ص 325.
  • . التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 491.
  • . ر.ک: درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، ص 327.
  • . فرقان (25): 2.
  • . مؤمنون (23): 12.
  • . ر.ک: فی ظلال القرآن، ج 1، ص 291 به بعد.
  • . تفسیر المنار، ج 1، ص 7.
  • . ر.ک: همان، ج 2، ص 458.
  • . المیزان، ج 1، ص 7.
  • . انبیا (21): 30.
  • . ذاریات (51): 47.
  • . ر.ک: تفسیر به رأی، ص 69 ـ 79.
  • . درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، ص 378.
  • . مرسلات (77): 25.
  • . ترجمه الهی قمشه ای.
  • . الفرقان، ج 29، ص 341.
  • . ر.ک: الاعجاز العلمی فی القرآن، ص 19.
  • . ر.ک: المیزان، ج 1، ص 7 ـ 8.
  • . ر.ک: جلوه های جدید از اعجاز علمی قرآن کریم، ص 11.
  • . فصلت (41): 53.
  • . ر.ک: التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 333.
  • . ر.ک: مناهج تجدید، ص 287.
  • . نحل (16): 89.
  • . ر.ک: درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، ص 354.
  • . ر.ک: التفسیر و المفسرون، ج 2، ص 491.
  • . ر.ک: درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، ص 120.
  • . مجمع البیان، ج 1، ص 13.
  • . ر.ک: الاعجاز العلمی الاسلام، ص 36.
  • . ر.ک: درآمدی بر تفسیر علمی قرآن کریم، ص 105.
  • . شعراء (26): 80.
  • . ر.ک: جواهر القرآن، ص 27.
  • . اعراف (7): 189.
  • . ر.ک: پژوهشی در اعجاز علمی قرآن، ج 1، ص 48.
  • . همان.
  • . صحیفه امام، ج 10، ص 459.
  • . آداب الصلوة، ص 192.
  • . همان، ص 193.
  • . همان، ص 193.
  • . کشف اسرار، ص 321.
  • . همان، ص 321 ـ 322.
  • . ولایت فقیه، ص 11.
  • . آداب الصلوة، ص 263 ـ 264.
  • . اسراء (17): 84.
  • . ر.ک: شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 388 ـ 389.
  • . روم (30): 30.
  • . روم (30): 30.
  • . روم (30): 30.
  • . ر.ک: شرح چهل حدیث، ص 181.
  • . ر.ک: همان، ص 127.
  • . ر.ک: روان شناسی رشد2 با نگرش به منابع اسلامی، ج2، ص 943.
  • . ر.ک: همان، ص 670.
  • . الرحمن (55): 1 ـ 4.
  • . شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 386.
  • . نساء (4): 43.
  • . آداب الصلوة، ص 24.
  • . صافات (36):
  • . کنز العمال، ج 3، ص 214.
  • . صحیفه امام، ج 3، ص 235 ـ 236.
  • . همان، ج 17، ص 526.
  • . حدید (57): 4.
  • . شرح چهل حدیث، ص 658 ـ 659.