همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س)
میزگرد علمی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1388

زبان اثر : فارسی

میزگرد علمی

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

میزگرد علمی

همایش‌ اندیشه‌های قرآنی امام خمینی(رحمةالله)

آقای پویا:‏ تاکنون درباره‌ اندیشه‌ها و افکار و آثار قرآنی حضرت امام ‏‏(رحمةالله)‏‏، بیش از ده ‏‎ ‎‏عنوان کتاب در پانزده جلد و ده پایان‌نامه کارشناسی ارشد و دکترا، درباره ‌اندیشه‌های ‏‎ ‎‏قرآنی ایشان تدوین شده است. همچنین غیر از مقالاتی که به این همایش ارائه شده ‏‎ ‎‏است، حدود صد مقاله در مجلات تخصصی ـ قرآنی و غیر آن، در سراسر کشور، ‏‎ ‎‏درباره ‌اندیشه‌های امام به چاپ رسیده است. از جمله آثار ایشان، ‏‏تفسیر سوره حمد‏‏ ‏‎ ‎‏است. مجموعه دیگری با عنوان ‏‏قرآن‏‏؛‏‏ کتاب هدایت‏‏، مجموعه کلمات حضرت امام ‏‎ ‎‏درباره قرآن توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‏‏(رحمةالله)‏‏ تدوین شده است. کلمات بلند ‏‎ ‎‏حضرت امام درباره قرآن در حدود هزار و دویست صفحه جمع آوری شده و ‏‏تفسیر ‏‎ ‎‏قرآن مجید برگرفته از آثار امام خمینی‏‏(رحمةالله)‏‏ در سه هزار صفحه می‌باشد.‏

‏بررسی سیمای قرآن در ‌اندیشه حضرت امام‏‏ کتاب ‏‏فهم القرآن‏‏ ـ که به زبان عربی ‏‎ ‎‏است ـ چاپ شده و کتاب ‏‏القرآن والنهضه‏‏ در حال چاپ و نشر است. ‏

‏حضرت امام، گرچه به عنوان یک شخصیت سیاسی و اجتماعی، اشتهار جهانی پیدا ‏‎ ‎‏کرده‌اند امّا زمانی که بر کرسی فقاهت تکیه می‌زد، همچون فقیهی بزرگ سخن می‌گفت ‏‎ ‎‏و زمانی که از عرفان و فلسفه سخن می‌گفت، همچون فیلسوف و عارفی بزرگ سخن ‏‎ ‎‏می‌گفت و زمانی که از قرآن سخن می‌گفت، همچون مفسری بزرگ، مقاصد قرآن را ‏‎ ‎‏بیان می‌کرد. ‏

‏این همایش، از سلسله همایش‌هایی است که درباره ‌اندیشه‌ها و افکار حضرت امام ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 25

‏برگزار شده است و به خاطر عظمت و جایگاه رفیع قرآن، به عنوان اولین همایشی ‏‎ ‎‏است که درباره حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏، توسط مرکز جهانی، برگزار می‌شود.‏

‏در خدمت اساتید بزرگ حوزه و دانشگاه‏‏؛‏‏ استاد حجت الاسلام و المسلمین جناب ‏‎ ‎‏آقای رضایی اصفهانی و حجت الاسلام و المسلمین جناب آقای دکتر دیاری و حجت ‏‎ ‎‏الاسلام و المسلمین جناب آقای سید رضا مؤدب، هستیم. ‏

‏تنوع عناوین آثار حضرت امام، می‌طلبد که در باب هر عنوانی، میزگردی برگزار ‏‎ ‎‏شود. در این جا به بخشی از عناوین فرمایشات امام در باب قرآن، اشاره می‌کنم: نزول ‏‎ ‎‏قرآن و مراتب آن؛ شیوه و روش فهم قرآن؛ مخاطبان واقعی قرآن؛ اعجاز قرآن؛ روایات ‏‎ ‎‏تحریف و نظر حضرت امام؛ تفسیر به‌رأی و قلمرو آن؛ نسخ در قرآن و امثال این‌ها. اما ‏‎ ‎‏در این میزگرد، با کسب اجازه از حضار و اساتید محترم، به بخشی از این موارد ‏‎ ‎‏خواهیم پرداخت.‏

‏از جناب آقای رضایی اصفهانی تقاضا می‌کنم بحث را از شیوه‌های تفسیری حضرت ‏‎ ‎‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏، آغاز کنند.‏

آقای رضایی اصفهانی:‏ راجع به شیوه‌های تفسیری حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏، باید عرض ‏‎ ‎‏شـود که تا کنون مفسرین از پنج روش برای تفسیر قرآن استفـاده کـرده‌انـد: 1 ـ روش ‏‎ ‎‏تفسیـر قـرآن به قرآن که از آن بیش از سایر روش‌ها استفاده کرده‌اند. 2 ـ روش تفسیر ‏‎ ‎‏روایی قرآن‏‏؛‏‏ یعنـی تفسیر قرآن بـر اساس روایـات پیامبر اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم)‏‏ و اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏.‏‎ ‎‏3 ـ روش تفسیر عقلی. 4 ـ روش تفسیر علمی‌، نظیر تطبیق آیات کیهان‌شناسی قرآن با ‏‎ ‎‏نظریه بطلمیوس و نظریات کیهان‌شناسی جدید. 5 ـ روش تفسیر اشاری‏‏؛‏‏ یعنی عرفانی ‏‎ ‎‏و بطنی که بر شهود و مکاشفه استوار است.‏

‏گسترده‌ترین روشی که حضرت امام در تفسیرشان، به ویژه تفسیر سورۀ حمد، از آن ‏‎ ‎‏استفاده کرده‌اند، روش تفسیر اشاری یا بطنی و عرفانی است. ‏

‏ نکته‌ای که باید متذکر شد، این است که بین روش تفسیری و گرایش تفسیری، ‏‎ ‎‏تفاوت وجود دارد. گرایش‌های تفسیری بر اساس ذوق و سلیقه مفسر شکل می‌گیرد. ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 26

‏امام، از میان گرایش‌های تفسیری یا به عبارت دیگر مذاهب و مکاتب و سبک‌ها و ‏‎ ‎‏جهت‌گیری‌ها، بر اساس گرایش‌های فلسفی و عرفانی‌شان، جهت‌گیری خاص عرفانی ‏‎ ‎‏داشتند‏‏؛‏‏ زیرا ساختار وجودی و شالوده درونی ایشان، دارای کشش و ساختاری عرفانی ‏‎ ‎‏و اخلاقی بود. لذا در تفاسیر خود، همواره به طرف مسائل عرفانی گرایش پیدا می‌کنند ‏‎ ‎‏و حتی از اصطلاحات، به صورت گسترده استفاده می‌کنند و به مباحث اخلاقی و نیز ‏‎ ‎‏مباحث فلسفی، در تفسیر، توجه وافری دارند. ناگفته معلوم است که هر مفسری نسبت ‏‎ ‎‏به گرایش و تخصصی که دارد، به تفسیر نیز از همان زاویه نگاه می‌کند‏‏؛‏‏ مثلاً: گرایش ‏‎ ‎‏زمخشری، در ‏‏کشاف‏‏، ادبی است و کمتر به مباحث دیگر می‌پردازد. ولی از آن جا که ‏‎ ‎‏امام انسان ذو ابعادی بوده است لذا با این‌که گرایش عرفانی و اخلاقی دارند، ولی در ‏‎ ‎‏عین حال گرایش اجتماعی ایشان هم قوی است. لذا در فرمایشاتشان، در زمینه مسائل ‏‎ ‎‏سیاسی و اجتماعی، در زمینه وحدت، در زمینه حکومت اسلامی‌ و در زمینه‌های دیگر، ‏‎ ‎‏مرتب به آیات قرآن استدلال می‌کنند. در واقع، جهت‌گیری ایشان، جهت‌گیری سیاسی ‏‎ ‎‏و جهادی و تقریبی است‏‏؛‏‏ هم سیاسی است‏‏؛‏‏ زیرا در مسائل سیاسی، فراوان به آیات ‏‎ ‎‏قرآن استناد می‌کردند. هم تقریبی است‏‏؛‏‏ یعنی در تفسیر به گونه‌ای وارد می‌شدند که ‏‎ ‎‏لطمه یا احیاناً توهینی به مذاهب دیگر نباشد. با این حال، بر اساس آموزه‌های اهل‌بیت ‏‎ ‎‏و مبانی تشیّع، حرکت می‌کردند. در آثار تفسیری حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏، کوچک‌ترین توهینی ‏‎ ‎‏نسبت به دیگران پیدا نمی‌شود‏‏؛‏‏ بلکه هرچه هست، دعوت به تقریب بین مذاهب و ‏‎ ‎‏وحدت بین مسلمانان، بر اساس آیات قرآن است و هم جهادی است، به ویژه در دوران ‏‎ ‎‏جنگ تحمیلی. ایشان خط مشی کشور را بر اساس آموزه‌های قرآن تعیین می‌کردند. در ‏‎ ‎‏حقیقت تفسیر ایشان، کاربردی بود‏‏؛‏‏ یعنی آیات قرآن را بر اساس سه گرایش: سیاسی، ‏‎ ‎‏تقریبی و جهادی، در زندگی اجتماعی پیاده می‌کردند. ‏

جناب آقای دیاری:‏ من می‌خواهم در باب مفهوم و معنای تفسیر که اساساً تفسیر ‏‎ ‎‏یعنی چه؟ نکته‌ای را عرض کنم. حضرت امام ‏‏(رحمةالله)‏‏، تعریف روشن و صریحی از تفسیر ‏‎ ‎‏ارائه نکرده‌اند. لکن در بیانی رسا و گویا هدف اصلی از تفسیر را بیان کرده‌اند. ایشان ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 27

‏می‌فرماید: آنچه که یک مفسر، برای روشن کردن مفاهیم قرآنی، باید به دنبال آن باشد، آن ‏‎ ‎‏چیزی است که باید از متن و بطن کلام الهی استفاده کند و ببیند اهداف و مقاصد آیات ‏‎ ‎‏چیست؟ و این را نمی‌توان با صِرف زبان ادبیات عرب که نوعاً مفسران و قرآن‌پژوهان، ‏‎ ‎‏برای فهم آیات قرآنی ذکر کرده‌اند، درک کرد. تفسیر، آن چیزی است که بتواند مقصد و ‏‎ ‎‏مراد نهایی گوینده را برای ما روشن کند و ما را به آن مقصد هدایت کند.‏‎[1]‎‏ ‏

‏در باب رویکردها و گرایش‌ها و روش‌ها، از دیرباز در بین مفسرین، دو روش از ‏‎ ‎‏اقبال بیشتـری برخوردار بـوده است: 1 ـ روش تفسیر نقلی(روایی) 2 ـ روش تفسیـر ‏‎ ‎‏به‌رأی. اگر مفسر، در تفسیر خود، به‌رأی و اجتهاد شخصی تکیه کند، تفسیر به‌رأی ‏‎ ‎‏خواهد بود، اما اگر مفسر برای فهم آیات قرآنی، بر خود آیات شریفه و کلمات نورانی ‏‎ ‎‏معصومین، اتّکا داشته باشد، این نوع تفسیر را تفسیر نقلی یا روایی می‌گویند. البته در ‏‎ ‎‏صورتی تفسیر به‌رأی گفته می‌شود که استناد مفسر فقط به‌رأی شخصی خودش، بدون ‏‎ ‎‏در نظر گرفتن قرائن و شواهد نقلی معتبری که در قرآن و روایات موجود است، باشد. ‏‎ ‎‏حد وسط این دو شیوه تفسیری، شیوه دیگری است که نه تفسیر نقلی و روایی محض ‏‎ ‎‏می‌باشد و نه تفسیر به‌رأی که مذموم و نکوهیده است‏‏؛‏‏ بلکه روش تفسیر اجتهادی و ‏‎ ‎‏تدبری و تعقلی است که هم از مزایای روش تفسیر نقلی برخوردار است‏‏؛‏‏ یعنی از ‏‎ ‎‏قرائن و شواهد نقلی قرآنی و غیر قرآنی استفاده می‌کند و هم از معایب روش تفسیر ‏‎ ‎‏به‌رأی، مصون است. امام، در بیان مفهوم تفسیر، به معنای مصطلح (اکتفا به الفاظ و ‏‎ ‎‏کلمات آیات قرآن در تفسیر)، بسنده نکردند، بلکه مقصد نهایی از نزول را مدّ نظر ‏‎ ‎‏داشتند‏‏؛‏‏ یعنی مراد واقعی گوینده آیات الهی، چیست؟ بنابراین، مفسر واقعی و حقیقی ‏‎ ‎‏کسی است که غایت و هدف نهایی گوینده را دریابد و دیگران را به آن رهنمون سازد ‏‎ ‎‏و به معنا کردن الفاظ بسنده نکند. دلیل این‌که ایشان رویکرد یک جانبه به تفسیر قرآن ‏‎ ‎‏را مذمت و نهی می‌کردند، این بود که اصلاً آن را تفسیر واقعی نمی‌دانستند‏‏؛‏‏ زیرا مثلاً: ‏‎ ‎‏کسی که ادیب و متخصص در متون مختلف ادبی و بلاغی است، تلاش او این است که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 28

‏ظرافت‌های بلاغی و ادبی قرآن را یافته و بیان کند و یا متخصص در زمینه عرفان و ‏‎ ‎‏فلسفه و علوم عقلی، تلاش می‌کند جنبه‌های عرفانی، فلسفی و عقلی را در قرآن کشف ‏‎ ‎‏کند. در واقع، هر کسی از ظن خود و با گرایش اعتقادی یا علمی‌خود، به سراغ جنبه‌ای ‏‎ ‎‏از جنبه‌های قرآن کریم می‌رود و این‏‏؛‏‏ یعنی تجزیه و تفکیک قرآن و نگاه به قرآن از ‏‎ ‎‏زاویه‌ای خاص. در حالی که این، مراد واقعی خداوند متعال نیست و در واقع، این ‏‎ ‎‏نوعی کارورزی علمی‌ است نه تفسیر قرآن کریم.‏

آقای پویا:‏ حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ معتقدند: هنوز برای قرآن، تفسیری جامع نوشته نشده ‏‎ ‎‏است.‏

آقای سید رضا مؤدب:‏ حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏، در جاهای مختلف، کلمه تفسیر را متفاوت ‏‎ ‎‏به کار می‌بردند‏‏؛‏‏ گاهی مقصود از تفسیر را رسیدن به مقام غیب می‌دانستند و معتقد ‏‎ ‎‏بودند: چنین تفسیری تا به امروز نوشته نشده است و اصلاً در اختیار بشر نیست‏‏؛‏‏ چون ‏‎ ‎‏بشر محدود است، پس نمی‌تواند به آن غیب مطلق برسد و تفسیر قرآن‏‏؛‏‏ یعنی همان ‏‎ ‎‏مرحله اول حضور و چنین چیزی برای انسان ممکن نیست. و گاهی تفسیر را همان ‏‎ ‎‏اصطلاحی که بین مفسران قرآن است، می‌دانستند.‏‎[2]‎

‏امام عقیده داشتند: سور و آیات قرآن، نازله هفتم از مراحل نزول است‏‏؛‏‏ یعنی وقتی ‏‎ ‎‏قرآن از مقام قدس نازل شد، هفت مرحله نزول داشت. در این مرحله ‏‏(‏‏نازله هفتم‏‏)‏‏، ‏‎ ‎‏مراد از تفسیر، همین است که مراد آیات را بدانیم.‏‎[3]‎‏ ‏

‏ممکن است به این صحبت امام که قرآن تاکنون تفسیر نشده است، اشکال بگیرند که ‏‎ ‎‏مفسران بزرگ، بیش از دو هزار تفسیر نوشته‌اند. اما به گفته یکی از معاصرین، منظور ‏‎ ‎‏امام این است که حرف آخر زده نشده است و آنچه گفته شده، برداشتی است که ممکن ‏‎ ‎‏است درست باشد. به هر تقدیر، اگر مراد از تفسیر، رسیدن به مقام اول باشد، این در ‏‎ ‎‏اختیار بشر نیست، نه محقق شده است و نه خواهد شد. اما در عین حال، قرآن برای ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 29

‏استفاده ما به نازله هفتم آمده است؛ لذا به واسطه آن هر کس می‌تواند با ادبیات و ‏‎ ‎‏تخصص خود، آن را درک کند. چنین چیزی، مقدور است و به فهم آیات تفسیر می‌شود.‏

روش تفسیری حضرت امام‏(رحمةالله) ‏چیست؟

‏روش تفسیری‏‏؛‏‏ یعنی مستنداتی که مفسر برای فهم آیات از آن‌ها استفاده می‌کند. این ‏‎ ‎‏مستندات، گاهی نقلی است‏‏؛‏‏ یعنی از آیات شریفه یا روایات و یا کلام صحابه، در تفسیر ‏‎ ‎‏آیات استفاده می‌شود. گاهی عقلی و اجتهادی است. معروف‌ترین روش تفسیری، روش ‏‎ ‎‏تفسیری قرآن به قرآن و قرآن به روایات است. و گاهی روش تفسیر، رمزی، کشفی و ‏‎ ‎‏شهودی است‏‏؛‏‏ زیرا عده‌ای معتقدند: در فهم آیات، لازم نیست خیلی از خود آیات ‏‎ ‎‏استفاده کنیم. همان گونه که استفاده از روایات نیز، به دلیل برخی آسیب‌هایی که در ‏‎ ‎‏روایات وجود دارد، ممکن است ضرورت نداشته باشد، لذا کشف و رمز و شهود، ‏‎ ‎‏کمک می‌کند تا انسان به رمز و راز قرآن برسد. ‏

‏برخی می‌گویند: روش تفسیری امام، عرفانی است‏‏؛‏‏ یعنی از منظر رمز و کشف و ‏‎ ‎‏شهود عرفانی، به آیات نگاه می‌کردند. البته حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ روش قرآن به قرآن را هم ‏‎ ‎‏قبول داشتند. ایشان به عنوان مثال در آیه شریفه ‏)هُوَ اْلأوَّلُ وَالآخِرُ وَالظّاهِرُ وَالْباطِنُ‎[4]‎‏ ‏‎ ‎‏به آیه شریفه ‏)وَهُوَ مَعَکُمْ أیْنَ ما کُنْتُمْ‏،‏‎[5]‎‏ ‏)اللهُ نُورُ السَّماواتِ‎[6]‎‏ و آیات دیگر، ‏‎ ‎‏آن چنان که سبک و سیاق مفسران است، استناد می‌کردند. ولی معتقد بودند: علاوه بر ‏‎ ‎‏آیات و روایات، کشف و شهود و عرفان و زهدی که عارف دارد و آن موهبتی که از ‏‎ ‎‏جانب خداوند به او شده است، او راحت‌تر می‌تواند مفهوم آیه را بفهمد. لذا در ‏‏تفسیر ‏‎ ‎‏سوره حمد‏‏، امام در این‌که چرا ما باید ‏)إِیّاکَ نَعْبُدُ‎[7]‎‏ بگوییم، با این‌که مفردیم، سراغ ‏‎ ‎‏آیات دیگر و روایات نمی‌رود، بلکه سراغ رمز و رموز و کشف و شهود می‌رود و یک ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 30

‏سری مطالبی که بر قلب ایشان وارد شده است را بیان می‌کند. بنابراین، روش ایشان، ‏‎ ‎‏عرفانی است. ‏

‏امام می‌فرمایند:‏

‏تفسیر قرآن، یک مسأله‌ای نیست که امثال ما بتوانند از عهدۀ آن برآیند... لکن ‏‎ ‎‏هر کدام روی آن تخصص و فنّی که داشته است یک پرده‌ای از پرده‌های ‏‎ ‎‏قرآن کریم را تفسیر کرده است.‏‎[8]‎

‏این عبارت امام «هر کسی از روی تخصص خودش» را، خیلی‌ها به گرایش تفسیری ‏‎ ‎‏تعبیر کردند‏‏؛‏‏ زیرا گرایش تفسیری، مهارت و تخصص است‏‏؛‏‏ یعنی ممکن است ‏‎ ‎‏رویکردها به تفسیر قرآن، ادبی یا لغوی یا روان‌شناسانه و یا جامعه‌شناختی، باشد. من ‏‎ ‎‏فکر می‌کنم، گرایش تفسیری امام، با توجه به این‌که قرآن را، بیشتر کتاب اجتماعی ‏‎ ‎‏می‌دانست تا کتاب آیات الأحکام، و به قرآن، بیشتر نگاه اجتماعی داشت تا نگاه فقهی، ‏‎ ‎‏گرایش اجتماعی (و سیاسی) است. ‏

آقای پویا:‏ آقای رضایی اشاره کردند که مفسرین هر روشی را که برگزیدند، تقریباً ‏‎ ‎‏تا آخر تفسیر خود به آن روش وفادار ماندند، اما از آن جا که حضرت امام به یک بعد ‏‎ ‎‏و یک روش در تفسیر قرآن اعتقاد نداشتند، لذا از ایشان تقاضا می‌کنیم اگر نکاتی را در ‏‎ ‎‏این زمینه در نظر دارند، بفرمایند.‏

آقای رضایی اصفهانی:‏ روش تفسیری به نقلی و اجتهادی تقسیم می‌شود. و تفسیر ‏‎ ‎‏اجتهادی، خود به اجتهادی معتبر و تفسیر به‌رأی تقسیم می‌شود. گاهی مفسر، قرآن را بر ‏‎ ‎‏اساس قرائن عقلی و نقلی، تفسیر می‌کند، چنین تفسیری را تفسیر اجتهادی معتبر ‏‎ ‎‏می‌گویند‏‏؛‏‏ یعنی اگر، روش تفسیر اجتهادی، بعد از مراجعه به قرائن عقلی و نقلی باشد، ‏‎ ‎‏تفسیر اجتهادی معتبر و استنباط معتبر است؛ اما اگر بدون مراجعه و بدون توجه به ‏‎ ‎‏قرائن عقلی و نقلی باشد، این تفسیر اجتهادی، تفسیر به‌رأی می‌شود. بنابراین، مطلق ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 31

‏تفسیر به‌رأی، در مقابل تفسیر نقلی قرار نمی‌گیرد. تفسیر اجتهادی هم اقسامی‌دارد‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر عقلی و تفسیر علمی‌ که جامع این‌ها، روش تفسیر اجتهادی ‏‎ ‎‏جامع می‌شود. ‏

‏امام‏‏(رحمةالله)‏‏، در تفاسیر خود، هم از تفسیر قرآن به قرآن، هم روایی، هم عقلی، هم ‏‎ ‎‏اشاری‏‏؛‏‏ یعنی عرفانی و باطنی و گاهی هم از تفسیر علمی ‌استفاده کردند. ایشان، چون ‏‎ ‎‏به تفسیر اجتهادی کامل معتقد بودند، هرچند گرایش ایشان عرفانی بود، در بعضی از ‏‎ ‎‏فرمایشات خود، صریحاً روش‌های دیگر را ناقص می‌دانستند‏‏؛‏‏ یعنی استفاده از یک ‏‎ ‎‏روش تفسیری در کل قرآن را، ناقص می‌دانند، لذا در ‏‏تفسیر سوره حمد‏‏ می‌فرمایند: ‏‎ ‎‏روش تفسیر عرفانی محیی الدین عربی و روش تفسیر علمی ‌طنطاوی و تفسیر ‏‎ ‎‏اجتماعی قطب، همه ناقصند.‏‎[9]‎

‏ایشان، از تفسیر ‏‏مجمع البیان،‏‏ به عنوان یک تفسیر خوب یاد می‌کنند و می‌فرمایند:‏

‏مثل ‏‏مجمع البیان ما‏‏، که تفسیر خوبی است و جامع بین اقوال عامه و خاصّه ‏‎ ‎‏است.‏‎[10]‎

‏ایشان، علی‌رغم این‌که سعی کرده‌اند از تمام روش‌ها استفاده کنند، با این حال از ‏‎ ‎‏تفسیر به‌رأی، به شدت پرهیز کرده و مکرراً یادآوری کرده‌اند که روش تفسیر به‌رأی، ‏‎ ‎‏انحرافی است و نباید از آن استفاده کرد.‏

‏امام، بر این باور بود که نباید در تفسیر قرآن کریم، فقط به ظاهر آن اکتفا کنیم، بلکه ‏‎ ‎‏باید به باطن قرآن هم توجه کنیم. ایشان، در ‏‏تفسیر سوره حمد‏‏، برای اثبات این ادعا که ‏‎ ‎‏همه حمدها مختص خدا است، به آیات متعددی استدلال می‌کنند‏‏؛‏

‏ از جمله آیه ‏)اللهُ نُورُ السَّماواتِ وَاْلأرْضِ‏؛‏‎[11]‎

‏ زیرا همه کمالات از آن خدا است، پس همه حمدها و ستایش‌ها، مختص خدا ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 32

‏است. و آیه ‏)وَما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ‏.‏‎[12]‎‏ ‏

‏امام، «بسم الله» هر سوره‌ای را مختص همان سوره می‌داند. ایشان در تفسیر روایی، ‏‎ ‎‏مکرراً از روایات پیامبر اکرم‏‏(صلی الله علیه و آله و سلم) ‏‏و ائمه اطهار‏‏(علیهم السلام)‏‏ استفاده می‌کردند‏‏؛‏‏ مثلاً: در تفسیر آیه ‏‎ ‎‏شریفه ‏)اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِیمَ‏،‏‎[13]‎‏ با اشاره به روایت امام باقر‏‏(علیه السلام)‏‏ که فرمود: «ماییم ‏‎ ‎‏امّت وسط، و ماییم شهدای خدا بر خلق»،‏‎[14]‎‏ نتیجه می‌گیرند که مصداق کامل صراط ‏‎ ‎‏مستقیم، راه اهل بیت‏‏(علیهم السلام)‏‏ است.‏

‏و نیز در تفسیر آیه ‏)وَإِنْ مِنْ شَیْءٍ إِلا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلکِنْ لا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ‎[15]‎‏ ‏‎ ‎‏امام، با اشاره به معجزه‌ای از پیامبر اکرم که سنگریزه‌ها در دست مبارک ایشان، تسبیح ‏‎ ‎‏گفتند، این گونه استدلال می‌کنند که: تسبیح موجودات لفظی است اگر چه طبق تصریح ‏‎ ‎‏آیه، ما آن سخن را متوجه نمی‌شویم.‏‎[16]‎

آقای پویا:‏ حضرت امام‏‏(رحمةالله)‏‏ ، در مورد تفسیر به‌رأی، دیدگاه خاصی را مطرح کردند ‏‎ ‎‏که شاید قبل از ایشان کسی مطرح نکرده باشد، از جناب آقای دکتر دیاری تقاضا ‏‎ ‎‏می‌کنم که در مورد تفسیر به‌رأی از منظر امام، توضیحات بیشتری بفرمایند.‏

آقای دیاری:‏ حضرت امام، روش تفسیرشان، اجتهادی و تدبری است و یکی از ‏‎ ‎‏آفات روش‌های تفسیری، تفسیر به‌رأی است. امام، در تشریح و ردّ تفسیر به‌رأی چنین ‏‎ ‎‏می‌گویند: از چیزهایی که در اسلام ممنوع است، تفسیر به‌رأی است که هر کس آرای ‏‎ ‎‏خود را بر آیات قرآن تطبیق کند و قرآن را با رأی خود، تفسیر کند.‏‎[17]‎‏ این‌که در صدر ‏‎ ‎‏اسلام این کلمه مکرر وارد شده است که اگر کسی قرآن را با رأی خود تفسیر کند، ‏‎ ‎‏جایگاه او در آتش است؛ این پیش بینی، همچون مطالبی است که یک زمانی هر کس ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 33

‏به‌رأی خود یک چیزی درست می‌کند، برخلاف آنچه قرآن می‌گوید، کار این‌ها قدری ‏‎ ‎‏مشکل‌تر است‏‏؛‏‏ زیرا تشبث به قرآن می‌کنند. ما به‌رأی خودمان نمی‌توانیم قرآن را تعبیر ‏‎ ‎‏کنیم. با توجه به ‏«إنّما یعرف القرآن من خوطب به»‏ ما باید از طریق وحی و وابستگان به ‏‎ ‎‏وحی، قرآن را اخذ کنیم.‏‎[18]‎‏ و بحمد الله روایات زیادی هم در رابطه با تفسیر قرآن داریم.‏

‏در نظر امام، مراد از تفسیر به‌رأی، این است که آرای مفسر از پیش تعیین شده باشد ‏‎ ‎‏و بخواهد این آرا را بر قرآن تحمیل کند و تأییدی از قرآن کریم برای عقاید خودش به ‏‎ ‎‏دست آورد.‏‎[19]‎‏ ‏

‏همچنین امام معتقدند: بدون مقدمات علمی، وارد حوزه تفسیر قرآن شدن، انسان را ‏‎ ‎‏در ورطه تفسیر به‌رأی گرفتار می‌کند‏‏؛‏‏ یعنی باید مفسر قبل از تفسیر، حتماً از آگاهی‌ها و ‏‎ ‎‏صلاحیت‌های لازم برخوردار باشد. افرادی که صلاحیت تشخیص احکام اسلامی‌ را ‏‎ ‎‏ندارند، تحت تأثیر مکتب‌های انحرافی، آیات قرآن کریم و متون احادیث را به میل خود ‏‎ ‎‏تفسیر کرده و با آن تطبیق می‌نمایند. در حالی که مدارک فقه اسلامی، مبتنی بر اصولی ‏‎ ‎‏است که بدون تحصیل آن‌ها، نمی‌توان وارد این معرکه شد.‏‎[20]‎‏ ‏

‏چنان که گفته شد، امام آیات قرآن را جازمانه و قاطعانه تفسیر نمی‌کردند و ‏‎ ‎‏می‌فرمودند:‏

‏میدان چنان باز نیست که انسان هر چه به نظرش آمد بخواهد نسبت بدهد، ‏‎ ‎‏که قرآن این است، این را می‌گوید. و اگر چنانچه من چند کلمه‌ای راجع به ‏‎ ‎‏بعضی آیات قرآن کریم عرض کردم، نسبت نمی‌دهم که مقصود این است‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏من به طور احتمال صحبت می‌کنم نه به طور جزم... باز هم تکرار می‌کنم که ‏‎ ‎‏این، تفسیر جزمی، که مقصود این است ‏‎]‎‏و‏‎[‎‏ جز این نیست که تفسیر به‌رأی ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 34

‏بشود نیست، آنچه به نظر خودمان می‌فهمیم به طور احتمال نسبت می‌دهیم.‏‎[21]‎

‏نکتۀ قابل ذکر در بحث تفسیر به‌رأی این است که: امام به صورت احتمال، تفسیر ‏‎ ‎‏به‌رأی را مربوط به آیات الاحکام می‌دانند نه آیات دیگر. البته این اعتقاد را طبری و ‏‎ ‎‏شهید صدر نیز داشته‌اند. ایشان می‌فرمایند:‏

‏علاوه بر آن در تفسیر به‌رأی نیز کلامی ‌است، که شاید آن غیر مربوط به ‏‎ ‎‏آیات معارف و علوم عقلیه که موافق موازین برهانیه است و آیات اخلاقیه ‏‎ ‎‏که عقل را در آن مدخلیت است، باشد‏‏؛‏‏ زیرا که این تفاسیر مطابق با برهان ‏‎ ‎‏متین عقلی یا اعتبارات واضحه عقلیه است. . . پس محتمل است، بلکه ‏‎ ‎‏مظنون است، که تفسیر به‌رأی راجع به آیات احکام باشد که دست آراء و ‏‎ ‎‏عقول از آن کوتاه است، و به صرف تعبد و انقیاد از خزّان وحی و مهابط ‏‎ ‎‏ملائکة الله باید اخذ کرد‏‏؛‏‏ چنانچه اکثر روایات شریفه در این باب در مقابل ‏‎ ‎‏فقهاء عامّه که دین خدا را با عقول خود و مقایسات می‌خواستند بفهمند وارد ‏‎ ‎‏شده است. و این‌که در بعضی روایات شریفه است که ‏«لیس شیءٌ أبعد من ‎ ‎عقول الرجال من تفسیر القرآن».‎[22]‎‏ و همچنین روایت شریفه که می‌فرماید: ‏‎ ‎«دین الله لا یصاب بالعقول»‏،‏‎[23]‎‏ شهادت دهد بر این‌که مقصود از «دین الله» ‏‎ ‎‏احکام تعبدیه دین است‏‏؛‏‏ و الا باب اثبات صانع و توحید و تقدیس و اثبات ‏‎ ‎‏معاد و نبوت، بلکه مطلق معارف، حق طلق عقول و از مختصات آن است.‏‎[24]‎

‏این ایده، از آرای اختصاصی حضرت امام، در باب تفسیر به‌رأی است.‏

آقای مؤدب:‏ بررسی روایات تفسیر به‌رأی، در نظر امام، اهمیت داشته است. در ‏‎ ‎‏روایات ما، تفسیر به‌رأی، نکوهش شده است اما این‌که این نکوهش، مطلق است و همه ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 35

‏آیات را شامل می‌شود (آیات الاحکام و بقیه آیات) یا ممکن است مخصوص گروه ‏‎ ‎‏خاصی از آیات باشد، امام، بیشتر بر این نکته تکیه دارند که در آیات الاحکام که ‏‎ ‎‏تعبدیات است، جای رأی و تعقل نیست. به نظر می‌رسد ایشان، رأی را هم معنای فکر ‏‎ ‎‏و ‌اندیشه می‌دانند. در جایی که انسان می‌خواهد حکم خدا را در واجبات و محرمات به ‏‎ ‎‏دست آورد، جای اجتهاد نیست. ایشان خطاب به دانشجویان می‌فرمایند:‏

‏باید شما دانشجویان دانشگاه‌ها و سایر طبقات روحانی و غیره از دخالت ‏‎ ‎‏دادن سلیقه و آرای شخصی خود در تفسیر آیات کریمه قرآن مجید و در ‏‎ ‎‏تأویل احکام اسلام و مدارک آن جداً خودداری کنید.‏‎[25]‎

‏وقتی حکم خدا رسیده است و در آیات و روایات، توضیح داده شده است، انسان ‏‎ ‎‏باید متعبد باشد و بپذیرد. امام می‌فرمایند: آنچه که جای رأی و ‌اندیشه است، غیر از ‏‎ ‎‏تعبدیات است. لذا زمینه تفسیر عرفانی را باز می‌کنند و می‌گویند: در بحث اثبات صانع، ‏‎ ‎‏جای تعقل است.‏‎[26]‎‏ این جا است که انسان باید فضای ذهنی خود را باز کند. البته مراد ‏‎ ‎‏امام این نیست که هرچه عقل ما، به صورت مطلق، در غیر تعبدیات، حکم کرد، صحیح ‏‎ ‎‏است. اما اگر کسی عارف باشد و ویژگی‌های تفسیر کردن را داشته باشد، طبیعی است ‏‎ ‎‏که آن جا فضای تفسیر عرفانی است.‏

آقای پویا:‏ حسن ختام جلسه را، جمله‌ای از حضرت امام قرار می‌دهیم:‏

‏هان‌ ای قطره‌های جدا از اقیانوس قرآن و اسلام! به خود آیید و به این ‏‎ ‎‏اقیانوس الهی متصل شوید، و به این نور مطلق استناره کنید تا چشم طمع ‏‎ ‎‏جهانخواران از شما ببرد، و دست تطاول و تجاوز آنان قطع شود، و به ‏‎ ‎‏زندگانی شرافتمندانه و ارزش‌های انسانی برسید.‏‎[27]‎

‏ ‏

‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 36

  • . ر.ک: آداب الصلوة، ص 192 ـ 193.
  • . ر.ک: تفسیر سوره حمد، ص 93 ـ 95.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص 431.
  • . حدید (57): 3.
  • . حدید (57): 4.
  • . نور (24): 35.
  • . فاتحه (1): 5.
  • . تفسیر سوره حمد، ص 93.
  • . ر.ک: همان، ص 93 ـ 94.
  • . همان، ص 95.
  • . نور (24): 35.
  • . انفال (8): 17.
  • . حمد (1): 6.
  • . تفسیر سوره حمد، ص 72.
  • . اسراء (17): 44.
  • . ر.ک: تفسیر سوره حمد، ص 34.
  • . ر.ک: تفسیر سوره حمد، ص 96.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 17، ص 432.
  • . ر.ک: تفسیر سوره حمد، ص 96.
  • . ر.ک: صحیفه امام، ج 9، ص 309.
  • . تفسیر سوره حمد، ص 96.
  • . بحارالانوار، ج 89، ص 95، ح 48.
  • . همان، ج 2، ص 303، ح 41.
  • . آداب الصلوة، ص 200.
  • . صحیفه امام، ج 3، ص 323.
  • . ر.ک: تقریرات فلسفه امام خمینی، ج 1، ص 115.
  • . همان، ج 16، ص 516.