معرفی قرآن، امام و انقلاب
حجت الاسلام و المسلمین هاشمی رفسنجانی
باید صمیمانه از تلاشی که مرکز جهانی علوم اسلامی، در این وقت خاص، برای این موضوع مهم و اساسی، مبذول کردند، تشکر و قدردانی کنیم؛ زیرا کار خوب و تأثیرگذاری است و ان شاء الله با مجموعه سخنرانیها و مقالات تهیه شده و میزگردی که خواهید داشت، گام ارزندهای را برای معرفی «قرآن» و «امام و انقلاب» بردارید و انتظار دارم که رسانهها بهای لازم را به این اهداف بدهند.
هر سه محور، اهمیت ویژهای برای نظام ما و اهداف انقلاب دارند. مهمترین محور، قرآن است که هر قدر بتوانیم محققانه پرده از اسرارش برداریم، بهتر میتوانیم آن را معرفی کنیم و خودمان را به مبدأ عالم و اهداف آسمانی و انسانساز اسلام نزدیکتر نماییم. و محور دیگر، شخص امام است که واقعاً برای تاریخ اسلام و به خصوص تاریخ معاصر، وجود زحمات و آثار ایشان بیش از حد معمول یک مرجع و عالم دینی است. ایشان، حجتی برای زمان ما و عطیهای از جانب خداوند است که به اسلام و شاید دنیا اعطا شده است. محور سوم؛ یعنی انقلاب نیز زاییده اسلام و حرکت امام و یاران او است.
قرآن، جامعترین و صحیحترین و متقنترین سندی است که امروز در دنیا برای هدایت بشر وجود دارد. انسانهای الهی در همه ادیان که به نحوی به مبدأ واحد عقیده
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 1 دارند، چه قرآن را قبول داشته باشند و چه نداشته باشند، این مطلب را قبول دارند که خداوند، برای هدایت انسانها و تکاملشان، آنها را تحت هدایت خود قرار داده و با فرستادن انبیا، وحی و کتاب، راهشان را نشان داده و راه رسیدن به قرب الهی؛ یعنی کمال را باز گذاشته است. تا این حد را، همه متفقند. من در میان ادیان چه ابراهیمی و چه غیر ابراهیمی، چه آنهایی که کتاب آسمانی مشخص دارند و چه آنها که مدعی کتاب آسمانی و متونی از هدایتهای آسمانی هستند ـ دینی را نمیبینم که مدعی باشد کتابش جامع همه مسائل مورد نیاز بشر است؛ زیرا بعضی بیشتر به مسائل عرفانی و خداشناسی پرداختهاند، بعضی به مسائل مادی و بعضی یکسری داستان، سرود و... دارند. آن ادیانی که جامعترند ـ مثل مسیحیت ـ پیروانش قبول دارند که انجیل، کتابی نیست که با الفاظ مخلوق الهی به وجود آمده باشد؛ بلکه معارفی است که حضرت مسیح با یارانش در میان گذاشته و بعدها به شکل موجود درآمده است. تنها کتاب یهودیها (تورات) است که صبغه آسمانی اصیل دارد. ولی قرآن با متن و کلمات و آهنگ و مقاطع و سورههای مشخص و با شناسنامهای مشخص از جانب خدا توسط جبرئیل بر گیرنده آن (پیامبر) نازل شده و کتّاب (کُتّاب وحی) آن هم همه مشخصند و شیوه جمعآوری آن هم مشخص است و بعد از جمعآوری نیز، حفاظت و صیانت آن از تحریف تا به امروز مورد اجماع و اتفاق همگان است. البته بعضیها شبهه وارد میکنند که قرآن تحریف شده است، اما این شبهه جاهلانهای بیش نیست و اگر کسی بخواهد منصفانه قضاوت کند، تصدیق میکند که این کتاب آسمانی، دست نخورده باقی مانده است؛ زیرا خداوند خود وعده حفاظت و صیانت آن را داده است إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا اْلذّکْرِ وَإنّا لَهُ لَحَافِظُونَ بیمه صد در صد است. متنی که خالقش خدای آسمان و زمین است و با امانتداری پیشینیان، امروز به دست ما رسیده است، یک سند معتبر آسمانی برای بشریت و عالیترین چیزی است که میتوان به آن اعتماد کرد.
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 2 مسأله دوم، محتوای قرآن است که از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. وقتی انسان قرآن را با دقت میخواند و در آن تدبر میکند و برای رسیدن به مفاهیم بلند آن، از عرفان حقیقی مدد میگیرد تا بتواند بین واقعیات جهان و خودش رابطه برقرار کند، در آن صورت برداشتهایی که از قرآن میکند از دیگر برداشتها، بسیار متفاوت خواهد بود. امام چنین شخصیتی بود.
مفاهیم قرآن، حقیقتاً جامع است. جامعیت؛ نه به این معنا که وارد جزئیات علوم و مسائل ریز تاریخ و آئیننامهها و اجرائیات شده است؛ بلکه کتابی است که جامع همه نیازهای انسان از نظر هدایتی و حرکت تکاملی بشریت است. کتابی است که همه چیز در آن است. هر آنچه که مورد نیاز بشر در مسیر حیاتش بوده است و نیز فرهنگ مورد نیاز او را خلق کرده است؛ با مروری در آیات قرآن، میبینید که احکام متقن اسلامی در آن بسیار فراوان است. همچنین اصول اخلاقی در آن با شیوه بسیار زیبایی بیان شده است. در بخش عقاید، بهترین راه رسیدن انسان به عقیده سالم فطری، راجع به دنیا، مباحث مربوط به خدا و فاصله بین مبدأ تا معاد، به خوبی تبیین شده است؛ آن هم با زبانی که برای تمام بشر قابل فهم است؛ هم برای عرب سادهای که با الفاظ آشنا است، هم برای فیلسوف متعمقی که جهان و رابطه موجودات طبیعی را مطالعه میکند، هم برای عارفی که واصل شده است و هم برای کسانی که میخواهند با ابعاد اجتماعی بشر آشنا شوند.
همچنین در بحث ادبیات، با آن که قرآن کتاب داستانسرایی نیست و اصولاً برای تبیین درست اهداف خود، از آن استفاده میکند و هدفش داستان سرایی نیست، ولی بسیار عالمانه و هنرمندانه از آن استفاده کرده است.
در بحث از تاریخ نیز، قرآن تاریخ را با فلسفه تاریخ در هم آمیخته است. قرآن، تاریخگوی محض نیست همان طور که فلسفه تاریخ هم نمیگوید، اما در آن جایی که اشارات تاریخی دارد، تاریخ را با فلسفهاش با هم نشان میدهد و در صدد بیان هدف داری تاریخ است. معارف قرآن هم که در اوج است.
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 3 شایسته است امام را به عنوان شخصیتی قرآنی بشناسیم. ایشان از نظر سیاسی، کاملاً شناخته شده است و از نظر فلسفی، فیلسوفی تمامعیار و از نظر اخلاقی، خود انسانی اخلاقی و عالم به اخلاق و فرهنگ اسلام بودند. آن روزهایی که ایشان قرآن و اخلاق درس میدادند، بحثهایشان نظیر نداشت. از لحاظ جامعهشناسی و مدیریت هم جزو ممتازهای دنیا بودند. چنین شخصیتی که همراه خود عرفان و اخلاص دارد و شاید بقیه مسائلشان هم ریشه در همین اخلاص و عرفان داشته باشد؛ شناخت درست جهان، مبدأ، معاد، رابطه این دو، رابطه انسان و معاد، معنای واقعی وحی، تنزیل قرآن و درجات انزال و...، همه مفاهیم عرفانی بسیار بالایی دارد و ایشان در آن قلّه عالی درک این مفاهیم بودند. وقتی انسان با ایشان بحث میکرد، در خود نسبت به ایشان احساس خضوع میکرد. من در زمره طلبههای سمج بودم و سؤالات خود را با ایشان در میان میگذاشتم و گاهی هم گستاخی و لجاجت میکردم. در اوائل جوانی خیلی برایم سؤال ایجاد میشد که بخشی از آن، مسائل قرآنی بود. گاهی ایشان چیزهایی میگفتند که برایم سنگین بود. گاهی هم که به حرفهای دیگران استدلال میکردم، ایشان میگفتند: اینها اصلاً معانی این آیه را مس نکردند. من چه میگویم، آن وقت شما از چه میپرسی؟ واقعاً مطالب برای ایشان، عین الیقین شده بود. کسی که این طور به معارف آشنا شود، یقیناً در روحیه، اقدامات، شجاعت و مقاومت او، تأثیر دارد.
ایشان، هم فقیه بودند، هم متخصص علم اخلاق، و فلسفه را نیز در بهترین شکل آن دریافته بودند و در عرفان، گاهی که من کلمات بزرگانی که استاد امام بودند را بررسی میکردم، میدیدم ایشان چیزی به آن اضافه کردهاند. ایشان، مخ عبادت را در ذکر میدیدند و از ریاکاری و مطرح کردن خود به شدت متنفر بودند. وقتی ما طلبهها به فکر مرجعیت ایشان افتادیم، در نوشتن رساله تا به این نتیجه نرسیدند که بدون داشتن رساله و عنوان مرجعیت محسوس و ملموس، نمیتوان به مبارزه پرداخت، رساله ننوشتند. روحیات ایشان برگرفته از عرفان و فلسفه ایشان بود. ایشان در اواخر عمرشان، بر روی مسأله سیاست و مدیریت جامعه بشری، تکیۀ بیشتری داشتند و این مسأله را به
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 4 عنوان یک وظیفه کاملاً قرآنی تلقی میکردند و از کسانی که قرآن میخوانند، ولی با این حال میگفتند امور سیاسی به ما ربطی ندارد و کار قیصر را به قیصر واگذار کنید و کار مسجد و معبد را به اهل خودش، کاملاً متنفر و متعجب بودند.
ایشان در بحث نظام و حکومت میگفتند حاکم میتواند همه چیز را به خاطر نظام، تعطیل کند. حج را (کما اینکه چند سال حج را تعطیل کردند)، نماز را، زکات را. این حرفها را چه کسی میتواند بزند؟ ایشان شأن مسأله ولایت و امامت را، مدیریت نظام و سیاست را و نیز تدبیر معاش خلق را، در معارف قرآن، آن قدر بالا میدانستند که تا شرایط مساعد و مهیا شد، لحظهای درنگ نکردند. افکار سیاسی امام به یکباره و در سال 1340 و پس از فوت مرحوم بروجردی پیدا نشد؛ بلکه از سالها پیش که ما با ایشان مراوده داشتیم، این رفتارها را از ایشان میدیدیم. ولی به هر حال شرایط حوزه این اجازه را به ایشان نمیداد که بتواند اقدام کرده و کار سیاسی از این نوع انجام دهد.
در زمان پهلوی اول، ایران به صورت یک زندان بزرگ درآمده بود و امکان هر گونه حرکت اصلاحی و انقلابی از همگان سلب شده بود. و هیچ صدایی از ایران به گوش نمیرسید و واقعاً خشنترین دوره تاریخی ایران، دوران رضاخان بود که با فرار او، اوضاع مقداری عوض شد و آن سیستم سخت دیکتاتوری از هم پاشید. بعد از بیستم شهریور، فضای سیاسی باز شد و هر کس فکری داشت، مطرح میکرد. تودهایها، ملّیگراها و... مذهبیها هم کم کم به خود آمده و حرکت سیاسی خود را آغاز کردند. گروههایی نظیر فداییان اسلام که گروهی بسیار متعصب و متصلب بودند، خواهان اجرای مو به موی اسلام بودند. در چنین شرایطی، حرکتهایی نظیر حرکت آیت الله کاشانی پیش آمد و جمع زیادی از مسلمانان مبارز به او پیوستند، نهضتی مثل نهضت ملّی کردن نفت پیش آمد که مسألهای ملّی بود و همه گروهها در آن متفق القول بودند و مذهبی و تودهای و... مطرح نبود.
یکی از مهمترین کارهایی که ما طلبهها باید همیشه خود را مرهون آن بدانیم، تشکیل حوزه وسیعی بود که آیت الله بروجردی، بعد از مرحوم آقا سید ابوالحسن ـ که
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 5 در نجف بودند ـ در قم شکل دادند که حقیقتاً کار سنگین و بزرگی بود. امام و دیگران، آیت الله بروجردی را از عراق به ایران آوردند تا ایشان حوزه را تشکیل دهد و در این راه او را حمایت و تقویت کردند و مرجع جهانیاش کردند. منتهی بعد از آن، کسانی باعث منزوی شدن امام شدند که بحث غمانگیزی دارد، ولی تشکیل حوزه هم در قم هم در شهرستانها و تقویت پایگاه روحانیت و تکیه بر درس خواندن و پرورش عالمان فرزانه، از ثمرات وجودی آیت الله بروجردی است. با آن که همه میدانستیم درس خواندن جزو مهمترین و لازمترین و ضروریترین کارهای دنیا نیست. امام با آن که میتوانستند کار سیاسی بکنند اما نمیخواستند این سنت و سیاست حوزه را بشکنند و نشکستند، با آن که بعضی از کارهایی که انجام میشد یا برخی از روابط را قبول نداشتند، ولی به هر حال ایشان هم به ایجاد حوزهای نیرومند اصالت میدادند، که این کار را حقیقتاً آقای بروجردی انجام دادند و وقتی از دنیا رفتند، پشت سر خود، یک روحانیت بسیار بسیار نیرومند، عالم، فاضل و نسبتاً جوانی را به یادگار گذاشتند که این میراث در اختیار امام قرار گرفت در همان زمان، طلبههای اهل فکر، اجتماعی، مبارز و سیاسی، بیشتر اطراف امام جمع شده بودند؛ زیرا در امام آرزوها و امیدها و نگاه به افقهای دیگری را جستجو میکردند.
پس از آن که حوزه و دنیای تشیع، مرجع تقلید خود را از دست داد و رژیم پهلوی به فکر ایجاد تشتت بین حوزویان و انشقاق در بین مراجع و تقابل و رقابت حوزه قم و نجف افتاد، در چنین شرایطی، رژیم که امام را میشناخت، میخواست ایشان جزو مراجع مطرح شده، نباشد ولی اراده خداوند غلبه کرد و امام به مرجعیت عامّه رسید. از آن پس، امام مجدّانه پیگیر مسائل سیاسی و مبارزاتی شد. وقتی که ایشان را از ایران تبعید کردند و در نجف مستقر شدند در آنجا هم محدودیت خطرناکی پیدا کردند، ولی در عین حال با همان تدبیر و ارادهای که داشتند، این حرکت جهادی را در ایران هدایت کردند و به آن هدفی که میخواستند، رسیدند. خداوند نیز به ایشان آن قدر عمر داد تا توانستند همه چیزهایی را که برای سیاست و حکومت و ساختار و راهنمایی و به
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 6 یادگار ماندن برای دیگران لازم است، پیاده نمایند. ایشان درسهای تاریخ را با همان افکار عمیق فلسفی و عرفانی و تفسیری خودشان و با زبانی ساده بیان میکردند. هرچند در برخی مواقع اصطلاحات و تعبیراتی را به کار میبردند که فهم آن برای شاگردان خودشان هم مشکل بود و احتیاج به تفسیر داشت.
ایشان در بین مجموعه محتوای جامع قرآن، بر مدیریت جامعه و نظام و امامت و ولایت تکیه زیادی داشتند. البته چون خودشان در مرکز ولایت بودند، کمتر از آن حرف میزدند. ولی از امامت و تشیع سخن میگفتند؛ چون جزو محورهای اساسی حرکت تاریخی شیعه، از لحظه اول تا کنون و تا آینده است. یادگارهای ایشان برای ما و نیروهایی که درد اجتماع و جامعه را دارند، درد دین دارند و واقعاً میخواهند برای خداوند کار کنند، به اندازه کافی راهنما است.
در مورد قرآن، فکر میکنم برای شناخت قرآن از دیدگاه امام اثر جاویدانی از این کنگره باقی بماند. امروزه، با توجه به مطالب و تفاسیر فراوانی که شیعه و سنی نوشتهاند، مجموعه جامعی راجع به قرآن در دست است، اما ما میخواهیم به قرآن از بعدی که امام به آن اهمیت میدادند، نگاه کنیم. من به چند مورد از فرمایشات امام درباره قرآن، اشاره میکنم:
مفتاح معرفت خداوند؛ معرفت خداوند چند راه دارد اما مفتاحش از نظر امام، قرآن است.
سازنده انسان، تبلور اسماءُ الله و حقایق عالم. این، آن بعد عرفانی ایشان است. این را من خیلی مهم میدانم. امام تأکید داشتند که قرآن را یک بعدی نبینیم؛ بلکه جامعیت قرآن را در ابعاد مختلف مادی، معنوی، عبادی و... ببینیم.
ایشان معتقد بودند: مسأله حکومت و تشکیل حکومت از آموزشهای مهم قرآن و اقامه عدل از بزرگترین دستورات آن و عامل وحدت و برادری از نکات اساسی است که قرآن بر آن تأکید دارد. امروز نیز چیزی جز قرآن نمیتواند محور وحدت در دنیای اسلام باشد. اگر با وحدت دنیای اسلام، میتوان در دنیا کاری کرد، باید به قرآن متوسل
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 7 شویم؛ زیرا روایات و سیره مورد اختلاف فرق اسلامی است. قرآن میتواند برای همه مفید باشد، امام نیز روی این مسأله خیلی تأکید داشتند.
امام بر اعجاز قرآن و عدم تحریف آن خیلی تأکید داشتند و خودِ قرآن را معجزه میدانستند. این قرآن با همین الفاظ و ترکیب و آهنگ و محتوایش معجزه است و بشر اصلاً نمیتواند چنین کاری بکند و نکرده است. و در آینده هم نمیتواند بکند. قرآن، مخالفان و منکرانش را به تحدّی فراخوانده است.
نکتۀ دیگری که ایشان تکیه دارند، صبر در فهم قرآن است. فهم قرآن، آسان نیست. قرائت قرآن انسان را به جایی نمیرساند؛ البته ثواب دارد، انسان ساز هم هست اما فهم قرآن، صبر میخواهد، دقت میخواهد. در عمل به قرآن نیز احتیاج به صبر داریم. امام، تأکید داشتند که این قرآن، سدّ راه دشمنان ما و حافظ ما، جامعه ما، امت ما و کشورهای مسلمان است. ایشان از مهجوریت قرآن خیلی رنج میبردند. محتوای قرآن برخلاف ظاهر قرآن که در دنیا معزّز است و در همه خانهها وجود دارد و در مراسم عروسی و مرگ که جزو مهمترین حوادث زندگی انسانها است، حضور دارد، در عمل مهجور است. حتی در جامعه ما و در میان متدینین ما، آن قرآنی که امام میفهمیدند که حقیقت قرآن است، مهجور است.
نتیجه این انسان و آن قرآن و این حوزه و این قم که وارث شیعیان مجاهد صدر اسلام است، این انقلاب عظیم شد. این انقلاب نیز، همانگونه که در بین خودمان مظلوم است، در دنیا، مظلومتر است. این انقلاب، حرکتی کاملاً مردمی بود. مردم از رژیم پهلوی عصبانی و ناراحت بودند؛ این یک واقعیت بود. امام، حوزه را به حرکت درآوردند که اگر ایشان نبودند، حوزه به حرکت درنمیآمد؛ زیرا حوزویان گروه گروه بودند و اگر روحانیت نبود، ملّت به حرکت درنمیآمد. در این صورت با آن که گروههای زیادی مبارزه میکردند، اما چون متّحد و یکپارچه نبودند، ملّت یکپارچه نشده و به حرکت درنمیآمد. روحانیت، در مساجد، تکایا و سخنرانیها، مردم را با واقعیات آشنا کردند و به حرکت درآوردند. توجه داشته باشیم که در آن روزها بحث
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 8 دموکراسی و این قبیل مسائل نبود و با این حال امام و روحانیت، مردم را به صحنه آوردند و مردم هم تصمیم گرفتند که شاه برود و امام بیاید. همچنین تصمیم گرفتند که استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی باشد. ما که بعضی از برنامهها را، هدایت میکردیم این را به مردم القا نکردیم. بلکه این از درون خود مردم جوشید و این حرکت امام، در تاریخ امروز دنیا، از آن انواعی که در جاهای دیگر نمونههایش پیدا میشود، نیست؛ بلکه از آن نوع است که به عقاید و با روح مردم ارتباط پیدا میکند، لذا تقدس دارد و مردم، با آن تقدس زندگی کرده و پایداری میکنند. و تا این تقدس را دارند، منحرف نمیشوند و راه خدا را فراموش نمیکنند؛ زیرا قرآن در دستشان است و خدا بر زبانشان جاری است.
کار امام، خیلی بزرگ بود. این انقلاب خیلی عظیم بود و دلهای فراوانی در تمام دنیا برای این انقلاب میتپد و به آن عشق میورزند؛ تاریخ مشعشع پر محتوای افتخارآمیزی در این 27 سال بعد از انقلاب و 17 سال قبل از انقلاب، به جا مانده است. موتور تاریخ، قرآن و اسلام است و هدایتگر این تاریخ، امام است. ما امروز مسئولیت بسیار سنگینی داریم که نگذاریم این دستاورد عظیم فراموش شود. در تاریخ ایران؛ در تمام هزار و سیصد و چند سالی که اسلام، ایران را فتح کرده است، چنین قطعهای وجود ندارد. و این ودیعۀ الهی، اکنون در اختیار ما است و خداوند به ما توفیق دهد که در این راه، وظایفمان را انجام دهیم و در پیشگاه الهی مقصر نباشیم.
والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 9
مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 10