همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س)
معرفی قرآن، امام و انقلاب
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: مقاله

پدیدآورنده : هاشمی رفسنجانی،

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1388

زبان اثر : فارسی

معرفی قرآن، امام و انقلاب

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

‏ ‏

معرفی قرآن، امام و انقلاب

حجت الاسلام و المسلمین‌ هاشمی‌ رفسنجانی

‏باید صمیمانه از تلاشی که مرکز جهانی علوم اسلامی، در این وقت خاص، برای این ‏‎ ‎‏موضوع مهم و اساسی، مبذول کردند، تشکر و قدردانی کنیم‏‏؛‏‏ زیرا کار خوب و ‏‎ ‎‏تأثیرگذاری است و ان شاء الله با مجموعه سخنرانی‌ها و مقالات تهیه شده و میزگردی ‏‎ ‎‏که خواهید داشت، گام ارزنده‌ای را برای معرفی «قرآن» و «امام و انقلاب» بردارید و ‏‎ ‎‏انتظار دارم که رسانه‌ها بهای لازم را به این اهداف بدهند.‏

‏هر سه محور، اهمیت ویژه‌ای برای نظام ما و اهداف انقلاب دارند. مهم‌ترین محور، ‏‎ ‎‏قرآن است که هر قدر بتوانیم محققانه پرده از اسرارش برداریم، بهتر می‌توانیم آن را ‏‎ ‎‏معرفی کنیم و خودمان را به مبدأ عالم و اهداف آسمانی و انسان‌ساز اسلام نزدیک‌تر ‏‎ ‎‏نماییم. و محور دیگر، شخص امام است که واقعاً برای تاریخ اسلام و به خصوص ‏‎ ‎‏تاریخ معاصر، وجود زحمات و آثار ایشان بیش از حد معمول یک مرجع و عالم دینی ‏‎ ‎‏است. ایشان، حجتی برای زمان ما و عطیه‌ای از جانب خداوند است که به اسلام و ‏‎ ‎‏شاید دنیا اعطا شده است. محور سوم‏‏؛‏‏ یعنی انقلاب نیز زاییده اسلام و حرکت امام و ‏‎ ‎‏یاران او است.‏

‏قرآن، جامع‌ترین و صحیح‌ترین و متقن‌ترین سندی است که امروز در دنیا برای ‏‎ ‎‏هدایت بشر وجود دارد. انسان‌های الهی در همه ادیان که به نحوی به مبدأ واحد عقیده ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 1

‏دارند، چه قرآن را قبول داشته باشند و چه نداشته باشند، این مطلب را قبول دارند که ‏‎ ‎‏خداوند، برای هدایت انسان‌ها و تکاملشان، آن‌ها را تحت هدایت خود قرار داده و با ‏‎ ‎‏فرستادن انبیا، وحی و کتاب، راهشان را نشان داده و راه رسیدن به قرب الهی‏‏؛‏‏ یعنی ‏‎ ‎‏کمال را باز گذاشته است. تا این حد را، همه متفقند. من در میان ادیان چه ابراهیمی‌ و ‏‎ ‎‏چه غیر ابراهیمی، چه آن‌هایی که کتاب آسمانی مشخص دارند و چه آن‌ها که مدعی ‏‎ ‎‏کتاب آسمانی و متونی از هدایت‌های آسمانی هستند ـ دینی را نمی‌بینم که مدعی باشد ‏‎ ‎‏کتابش جامع همه مسائل مورد نیاز بشر است‏‏؛‏‏ زیرا بعضی بیشتر به مسائل عرفانی و ‏‎ ‎‏خداشناسی پرداخته‌اند، بعضی به مسائل مادی و بعضی یکسری داستان، سرود و... ‏‎ ‎‏دارند. آن ادیانی که جامع‌ترند ـ مثل مسیحیت ـ پیروانش قبول دارند که انجیل، کتابی ‏‎ ‎‏نیست که با الفاظ مخلوق الهی به وجود آمده باشد‏‏؛‏‏ بلکه معارفی است که حضرت ‏‎ ‎‏مسیح با یارانش در میان گذاشته و بعدها به شکل موجود درآمده است. تنها کتاب ‏‎ ‎‏یهودی‌ها (تورات) است که صبغه آسمانی اصیل دارد. ولی قرآن با متن و کلمات و ‏‎ ‎‏آهنگ و مقاطع و سوره‌های مشخص و با شناسنامه‌ای مشخص از جانب خدا توسط ‏‎ ‎‏جبرئیل بر گیرنده آن (پیامبر) نازل شده و کتّاب (کُتّاب وحی) آن هم همه مشخصند و ‏‎ ‎‏شیوه جمع‌آوری آن هم مشخص است و بعد از جمع‌آوری نیز، حفاظت و صیانت آن از ‏‎ ‎‏تحریف تا به امروز مورد اجماع و اتفاق همگان است. البته بعضی‌ها شبهه وارد می‌کنند ‏‎ ‎‏که قرآن تحریف شده است، اما این شبهه جاهلانه‌ای بیش نیست و اگر کسی بخواهد ‏‎ ‎‏منصفانه قضاوت کند، تصدیق می‌کند که این کتاب آسمانی، دست نخورده باقی مانده ‏‎ ‎‏است‏‏؛‏‏ زیرا خداوند خود وعده حفاظت و صیانت آن را داده است ‏إِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا اْلذّکْرِ ‎ ‎وَإنّا لَهُ لَحَافِظُونَ‎[1]‎‏ بیمه صد در صد است. متنی که خالقش خدای آسمان و زمین است ‏‎ ‎‏و با امانت‌داری پیشینیان، امروز به دست ما رسیده است، یک سند معتبر آسمانی برای ‏‎ ‎‏بشریت و عالی‌ترین چیزی است که می‌توان به آن اعتماد کرد. ‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 2

‏مسأله دوم، محتوای قرآن است که از اهمیت فوق العاده‌ای برخوردار است. وقتی ‏‎ ‎‏انسان قرآن را با دقت می‌خواند و در آن تدبر می‌کند و برای رسیدن به مفاهیم بلند آن، ‏‎ ‎‏از عرفان حقیقی مدد می‌گیرد تا بتواند بین واقعیات جهان و خودش رابطه برقرار کند، ‏‎ ‎‏در آن صورت برداشت‌هایی که از قرآن می‌کند از دیگر برداشت‌ها، بسیار متفاوت ‏‎ ‎‏خواهد بود. امام چنین شخصیتی بود. ‏

‏مفاهیم قرآن، حقیقتاً جامع است. جامعیت‏‏؛‏‏ نه به این معنا که وارد جزئیات علوم و ‏‎ ‎‏مسائل ریز تاریخ و آئین‌نامه‌ها و اجرائیات شده است‏‏؛‏‏ بلکه کتابی است که جامع همه ‏‎ ‎‏نیازهای انسان از نظر هدایتی و حرکت تکاملی بشریت است. کتابی است که همه چیز ‏‎ ‎‏در آن است. هر آنچه که مورد نیاز بشر در مسیر حیاتش بوده است و نیز فرهنگ مورد ‏‎ ‎‏نیاز او را خلق کرده است‏‏؛‏‏ با مروری در آیات قرآن، می‌بینید که احکام متقن اسلامی‌ در ‏‎ ‎‏آن بسیار فراوان است. همچنین اصول اخلاقی در آن با شیوه بسیار زیبایی بیان شده ‏‎ ‎‏است. در بخش عقاید، بهترین راه رسیدن انسان به عقیده سالم فطری، راجع به دنیا، ‏‎ ‎‏مباحث مربوط به خدا و فاصله بین مبدأ تا معاد، به خوبی تبیین شده است‏‏؛‏‏ آن هم با ‏‎ ‎‏زبانی که برای تمام بشر قابل فهم است‏‏؛‏‏ هم برای عرب ساده‌ای که با الفاظ آشنا است، ‏‎ ‎‏هم برای فیلسوف متعمقی که جهان و رابطه موجودات طبیعی را مطالعه می‌کند، هم ‏‎ ‎‏برای عارفی که واصل شده است و هم برای کسانی که می‌خواهند با ابعاد اجتماعی بشر ‏‎ ‎‏آشنا شوند. ‏

‏همچنین در بحث ادبیات، با آن که قرآن کتاب داستان‌سرایی نیست و اصولاً برای ‏‎ ‎‏تبیین درست اهداف خود، از آن استفاده می‌کند و هدفش داستان سرایی نیست، ولی ‏‎ ‎‏بسیار عالمانه و هنرمندانه از آن استفاده کرده است. ‏

‏در بحث از تاریخ نیز، قرآن تاریخ را با فلسفه تاریخ در هم آمیخته است. قرآن، ‏‎ ‎‏تاریخ‌گوی محض نیست همان طور که فلسفه تاریخ هم نمی‌گوید، اما در آن جایی که ‏‎ ‎‏اشارات تاریخی دارد، تاریخ را با فلسفه‌اش با هم نشان می‌دهد و در صدد بیان هدف ‏‎ ‎‏داری تاریخ است. معارف قرآن هم که در اوج است.‏


مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 3

‏شایسته است امام را به عنوان شخصیتی قرآنی بشناسیم. ایشان از نظر سیاسی، کاملاً ‏‎ ‎‏شناخته شده است و از نظر فلسفی، فیلسوفی تمام‌عیار و از نظر اخلاقی، خود انسانی ‏‎ ‎‏اخلاقی و عالم به اخلاق و فرهنگ اسلام بودند. آن روزهایی که ایشان قرآن و اخلاق ‏‎ ‎‏درس می‌دادند، بحث‌هایشان نظیر نداشت. از لحاظ جامعه‌شناسی و مدیریت هم جزو ‏‎ ‎‏ممتازهای دنیا بودند. چنین شخصیتی که همراه خود عرفان و اخلاص دارد و شاید بقیه ‏‎ ‎‏مسائلشان هم ریشه در همین اخلاص و عرفان داشته باشد‏‏؛‏‏ شناخت درست جهان، ‏‎ ‎‏مبدأ، معاد، رابطه این دو، رابطه انسان و معاد، معنای واقعی وحی، تنزیل قرآن و ‏‎ ‎‏درجات انزال و...، همه مفاهیم عرفانی بسیار بالایی دارد و ایشان در آن قلّه عالی درک ‏‎ ‎‏این مفاهیم بودند. وقتی انسان با ایشان بحث می‌کرد، در خود نسبت به ایشان احساس ‏‎ ‎‏خضوع می‌کرد. من در زمره طلبه‌های سمج بودم و سؤالات خود را با ایشان در میان ‏‎ ‎‏می‌گذاشتم و گاهی هم گستاخی و لجاجت می‌کردم. در اوائل جوانی خیلی برایم سؤال ‏‎ ‎‏ایجاد می‌شد که بخشی از آن، مسائل قرآنی بود. گاهی ایشان چیزهایی می‌گفتند که ‏‎ ‎‏برایم سنگین بود. گاهی هم که به حرف‌های دیگران استدلال می‌کردم، ایشان می‌گفتند: ‏‎ ‎‏این‌ها اصلاً معانی این آیه را مس نکردند. من چه می‌گویم، آن وقت شما از چه ‏‎ ‎‏می‌پرسی؟ واقعاً مطالب برای ایشان، عین الیقین شده بود. کسی که این طور به معارف ‏‎ ‎‏آشنا شود، یقیناً در روحیه، اقدامات، شجاعت و مقاومت او، تأثیر دارد. ‏

‏ایشان، هم فقیه بودند، هم متخصص علم اخلاق، و فلسفه را نیز در بهترین شکل آن ‏‎ ‎‏دریافته بودند و در عرفان، گاهی که من کلمات بزرگانی که استاد امام بودند را بررسی ‏‎ ‎‏می‌کردم، می‌دیدم ایشان چیزی به آن اضافه کرده‌اند. ایشان، مخ عبادت را در ذکر ‏‎ ‎‏می‌دیدند و از ریاکاری و مطرح کردن خود به شدت متنفر بودند. وقتی ما طلبه‌ها به ‏‎ ‎‏فکر مرجعیت ایشان افتادیم، در نوشتن رساله تا به این نتیجه نرسیدند که بدون داشتن ‏‎ ‎‏رساله و عنوان مرجعیت محسوس و ملموس، نمی‌توان به مبارزه پرداخت، رساله ‏‎ ‎‏ننوشتند. روحیات ایشان برگرفته از عرفان و فلسفه ایشان بود. ایشان در اواخر عمرشان، ‏‎ ‎‏بر روی مسأله سیاست و مدیریت جامعه بشری، تکیۀ بیشتری داشتند و این مسأله را به ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 4

‏عنوان یک وظیفه کاملاً قرآنی تلقی می‌کردند و از کسانی که قرآن می‌خوانند، ولی با این ‏‎ ‎‏حال می‌گفتند امور سیاسی به ما ربطی ندارد و کار قیصر را به قیصر واگذار کنید و کار ‏‎ ‎‏مسجد و معبد را به اهل خودش، کاملاً متنفر و متعجب بودند. ‏

‏ایشان در بحث نظام و حکومت می‌گفتند حاکم می‌تواند همه چیز را به خاطر نظام، ‏‎ ‎‏تعطیل کند. حج را‏‏ ‏‏(کما این‌که چند سال حج را تعطیل کردند)، نماز را، زکات را. این ‏‎ ‎‏حرف‌ها را چه کسی می‌تواند بزند؟ ایشان شأن مسأله ولایت و امامت را، مدیریت نظام ‏‎ ‎‏و سیاست را و نیز تدبیر معاش خلق را، در معارف قرآن، آن قدر بالا می‌دانستند که تا ‏‎ ‎‏شرایط مساعد و مهیا شد، لحظه‌ای درنگ نکردند. افکار سیاسی امام به یک‌باره و در ‏‎ ‎‏سال 1340 و پس از فوت مرحوم بروجردی پیدا نشد‏‏؛‏‏ بلکه از سال‌ها پیش که ما با ‏‎ ‎‏ایشان مراوده داشتیم، این رفتارها را از ایشان می‌دیدیم. ولی به هر حال شرایط حوزه ‏‎ ‎‏این اجازه را به ایشان نمی‌داد که بتواند اقدام کرده و کار سیاسی از این نوع انجام دهد.‏

‏در زمان پهلوی اول، ایران به صورت یک زندان بزرگ درآمده بود و امکان هر گونه ‏‎ ‎‏حرکت اصلاحی و انقلابی از همگان سلب شده بود. و هیچ صدایی از ایران به گوش ‏‎ ‎‏نمی‌رسید و واقعاً خشن‌ترین دوره تاریخی ایران، دوران رضاخان بود که با فرار او، ‏‎ ‎‏اوضاع مقداری عوض شد و آن سیستم سخت دیکتاتوری از هم پاشید. بعد از بیستم ‏‎ ‎‏شهریور، فضای سیاسی باز شد و هر کس فکری داشت، مطرح می‌کرد. توده‌ای‌ها، ‏‎ ‎‏ملّی‌گراها و... مذهبی‌ها هم کم کم به خود آمده و حرکت سیاسی خود را آغاز کردند. ‏‎ ‎‏گروه‌هایی نظیر فداییان اسلام که گروهی بسیار متعصب و متصلب بودند، خواهان ‏‎ ‎‏اجرای مو به موی اسلام بودند. در چنین شرایطی، حرکت‌هایی نظیر حرکت آیت الله ‏‎ ‎‏کاشانی پیش آمد و جمع زیادی از مسلمانان مبارز به او پیوستند، نهضتی مثل نهضت ‏‎ ‎‏ملّی کردن نفت پیش آمد که مسأله‌ای ملّی بود و همه گروه‌ها در آن متفق القول بودند و ‏‎ ‎‏مذهبی و توده‌ای و... مطرح نبود.‏

‏یکی از مهم‌ترین کارهایی که ما طلبه‌ها باید همیشه خود را مرهون آن بدانیم، ‏‎ ‎‏تشکیل حوزه وسیعی بود که آیت الله بروجردی، بعد از مرحوم آقا سید ابوالحسن ـ که ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 5

‏در نجف بودند ـ در قم شکل دادند که حقیقتاً کار سنگین و بزرگی بود. امام و دیگران، ‏‎ ‎‏آیت الله بروجردی را از عراق به ایران آوردند تا ایشان حوزه را تشکیل دهد و در این ‏‎ ‎‏راه او را حمایت و تقویت کردند و مرجع جهانی‌اش کردند. منتهی بعد از آن، کسانی ‏‎ ‎‏باعث منزوی شدن امام شدند که بحث غم‌انگیزی دارد، ولی تشکیل حوزه هم در قم ‏‎ ‎‏هم در شهرستان‌ها و تقویت پایگاه روحانیت و تکیه بر درس خواندن و پرورش عالمان ‏‎ ‎‏فرزانه، از ثمرات وجودی آیت الله بروجردی است. با آن که همه می‌دانستیم درس ‏‎ ‎‏خواندن جزو مهم‌ترین و لازم‌ترین و ضروری‌ترین کارهای دنیا نیست. امام با آن که ‏‎ ‎‏می‌توانستند کار سیاسی بکنند اما نمی‌خواستند این سنت و سیاست حوزه را بشکنند و ‏‎ ‎‏نشکستند، با آن که بعضی از کارهایی که انجام می‌شد یا برخی از روابط را قبول ‏‎ ‎‏نداشتند، ولی به هر حال ایشان هم به ایجاد حوزه‌ای نیرومند اصالت می‌دادند، که این ‏‎ ‎‏کار را حقیقتاً آقای بروجردی انجام دادند و وقتی از دنیا رفتند، پشت سر خود، یک ‏‎ ‎‏روحانیت بسیار بسیار نیرومند، عالم، فاضل و نسبتاً جوانی را به یادگار گذاشتند که این ‏‎ ‎‏میراث در اختیار امام قرار گرفت در همان زمان، طلبه‌های اهل فکر، اجتماعی، مبارز و ‏‎ ‎‏سیاسی، بیشتر اطراف امام جمع شده بودند‏‏؛‏‏ زیرا در امام آرزوها و امیدها و نگاه به ‏‎ ‎‏افق‌های دیگری را جستجو می‌کردند. ‏

‏پس از آن که حوزه و دنیای تشیع، مرجع تقلید خود را از دست داد و رژیم پهلوی ‏‎ ‎‏به فکر ایجاد تشتت بین حوزویان و انشقاق در بین مراجع و تقابل و رقابت حوزه قم و ‏‎ ‎‏نجف افتاد، در چنین شرایطی، رژیم که امام را می‌شناخت، می‌خواست ایشان جزو ‏‎ ‎‏مراجع مطرح شده، نباشد ولی اراده خداوند غلبه کرد و امام به مرجعیت عامّه رسید. از ‏‎ ‎‏آن پس، امام مجدّانه پی‌گیر مسائل سیاسی و مبارزاتی شد. وقتی که ایشان را از ایران ‏‎ ‎‏تبعید کردند و در نجف مستقر شدند در آن‌جا هم محدودیت خطرناکی پیدا کردند، ولی ‏‎ ‎‏در عین حال با همان تدبیر و اراده‌ای که داشتند، این حرکت جهادی را در ایران هدایت ‏‎ ‎‏کردند و به آن هدفی که می‌خواستند، رسیدند. خداوند نیز به ایشان آن قدر عمر داد تا ‏‎ ‎‏توانستند همه چیزهایی را که برای سیاست و حکومت و ساختار و راهنمایی و به ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 6

‏یادگار ماندن برای دیگران لازم است، پیاده نمایند. ایشان درس‌های تاریخ را با همان ‏‎ ‎‏افکار عمیق فلسفی و عرفانی و تفسیری خودشان و با زبانی ساده بیان می‌کردند. هرچند ‏‎ ‎‏در برخی مواقع اصطلاحات و تعبیراتی را به کار می‌بردند که فهم آن برای شاگردان ‏‎ ‎‏خودشان هم مشکل بود و احتیاج به تفسیر داشت. ‏

‏ایشان در بین مجموعه محتوای جامع قرآن، بر مدیریت جامعه و نظام و امامت و ‏‎ ‎‏ولایت تکیه زیادی داشتند. البته چون خودشان در مرکز ولایت بودند، کمتر از آن حرف ‏‎ ‎‏می‌زدند. ولی از امامت و تشیع سخن می‌گفتند‏‏؛‏‏ چون جزو محورهای اساسی حرکت ‏‎ ‎‏تاریخی شیعه، از لحظه اول تا کنون و تا آینده است. یادگارهای ایشان برای ما و ‏‎ ‎‏نیروهایی که درد اجتماع و جامعه را دارند، درد دین دارند و واقعاً می‌خواهند برای ‏‎ ‎‏خداوند کار کنند، به ‌اندازه کافی راهنما است. ‏

‏در مورد قرآن، فکر می‌کنم برای شناخت قرآن از دیدگاه امام اثر جاویدانی از این ‏‎ ‎‏کنگره باقی بماند. امروزه، با توجه به مطالب و تفاسیر فراوانی که شیعه و سنی ‏‎ ‎‏نوشته‌اند، مجموعه جامعی راجع به قرآن در دست است، اما ما می‌خواهیم به قرآن از ‏‎ ‎‏بعدی که امام به آن اهمیت می‌دادند، نگاه کنیم. من به چند مورد از فرمایشات امام ‏‎ ‎‏درباره قرآن، اشاره می‌کنم: ‏

‏مفتاح معرفت خداوند‏‏؛‏‏ معرفت خداوند چند راه دارد اما مفتاحش از نظر امام، قرآن ‏‎ ‎‏است. ‏

‏سازنده انسان، تبلور اسماءُ الله و حقایق عالم. این، آن بعد عرفانی ایشان است. این ‏‎ ‎‏را من خیلی مهم می‌دانم. امام تأکید داشتند که قرآن را یک بعدی نبینیم‏‏؛‏‏ بلکه جامعیت ‏‎ ‎‏قرآن را در ابعاد مختلف مادی، معنوی، عبادی و... ببینیم. ‏

‏ایشان معتقد بودند: مسأله حکومت و تشکیل حکومت از آموزش‌های مهم قرآن و ‏‎ ‎‏اقامه عدل از بزرگ‌ترین دستورات آن و عامل وحدت و برادری از نکات اساسی است ‏‎ ‎‏که قرآن بر آن تأکید دارد. امروز نیز چیزی جز قرآن نمی‌تواند محور وحدت در دنیای ‏‎ ‎‏اسلام باشد. اگر با وحدت دنیای اسلام، می‌توان در دنیا کاری کرد، باید به قرآن متوسل ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 7

‏شویم‏‏؛‏‏ زیرا روایات و سیره مورد اختلاف فرق اسلامی‌ است. قرآن می‌تواند برای همه ‏‎ ‎‏مفید باشد، امام نیز روی این مسأله خیلی تأکید داشتند.‏

‏امام بر اعجاز قرآن و عدم تحریف آن خیلی تأکید داشتند و خودِ قرآن را معجزه ‏‎ ‎‏می‌دانستند. این قرآن با همین الفاظ و ترکیب و آهنگ و محتوایش معجزه است و بشر ‏‎ ‎‏اصلاً نمی‌تواند چنین کاری بکند و نکرده است. و در آینده هم نمی‌تواند بکند. قرآن، ‏‎ ‎‏مخالفان و منکرانش را به تحدّی فراخوانده است. ‏

‏نکتۀ دیگری که ایشان تکیه دارند، صبر در فهم قرآن است. فهم قرآن، آسان نیست. ‏‎ ‎‏قرائت قرآن انسان را به جایی نمی‌رساند‏‏؛‏‏ البته ثواب دارد، انسان ساز هم هست اما فهم ‏‎ ‎‏قرآن، صبر می‌خواهد، دقت می‌خواهد. در عمل به قرآن نیز احتیاج به صبر داریم. امام، ‏‎ ‎‏تأکید داشتند که این قرآن، سدّ راه دشمنان ما و حافظ ما، جامعه ما، امت ما و ‏‎ ‎‏کشورهای مسلمان است. ایشان از مهجوریت قرآن خیلی رنج می‌بردند. محتوای قرآن ‏‎ ‎‏برخلاف ظاهر قرآن که در دنیا معزّز است و در همه خانه‌ها وجود دارد و در مراسم ‏‎ ‎‏عروسی و مرگ که جزو مهم‌ترین حوادث زندگی انسان‌ها است، حضور دارد، در عمل ‏‎ ‎‏مهجور است. حتی در جامعه ما و در میان متدینین ما، آن قرآنی که امام می‌فهمیدند که ‏‎ ‎‏حقیقت قرآن است، مهجور است.‏

‏نتیجه این انسان و آن قرآن و این حوزه و این قم که وارث شیعیان مجاهد صدر ‏‎ ‎‏اسلام است، این انقلاب عظیم شد. این انقلاب نیز، همان‌گونه که در بین خودمان ‏‎ ‎‏مظلوم است، در دنیا، مظلوم‌تر است. این انقلاب، حرکتی کاملاً مردمی ‌بود. مردم از ‏‎ ‎‏رژیم پهلوی عصبانی و ناراحت بودند‏‏؛‏‏ این یک واقعیت بود. امام، حوزه را به حرکت ‏‎ ‎‏درآوردند که اگر ایشان نبودند، حوزه به حرکت درنمی‌آمد‏‏؛‏‏ زیرا حوزویان گروه گروه ‏‎ ‎‏بودند و اگر روحانیت نبود، ملّت به حرکت درنمی‌آمد. در این صورت با آن که ‏‎ ‎‏گروه‌های زیادی مبارزه می‌کردند، اما چون متّحد و یکپارچه نبودند، ملّت یکپارچه ‏‎ ‎‏نشده و به حرکت درنمی‌آمد. روحانیت، در مساجد، تکایا و سخنرانی‌ها، مردم را با ‏‎ ‎‏واقعیات آشنا کردند و به حرکت درآوردند. توجه داشته باشیم که در آن روزها بحث ‏‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 8

‏دموکراسی و این قبیل مسائل نبود و با این حال امام و روحانیت، مردم را به صحنه ‏‎ ‎‏آوردند و مردم هم تصمیم گرفتند که شاه برود و امام بیاید. همچنین تصمیم گرفتند که ‏‎ ‎‏استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی ‌باشد. ما که بعضی از برنامه‌ها را، هدایت می‌کردیم ‏‎ ‎‏این را به مردم القا نکردیم. بلکه این از درون خود مردم جوشید و این حرکت امام، در ‏‎ ‎‏تاریخ امروز دنیا، از آن انواعی که در جاهای دیگر نمونه‌هایش پیدا می‌شود، نیست‏‏؛‏‏ ‏‎ ‎‏بلکه از آن نوع است که به عقاید و با روح مردم ارتباط پیدا می‌کند، لذا تقدس دارد و ‏‎ ‎‏مردم، با آن تقدس زندگی کرده و پایداری می‌کنند. و تا این تقدس را دارند، منحرف ‏‎ ‎‏نمی‌شوند و راه خدا را فراموش نمی‌کنند‏‏؛‏‏ زیرا قرآن در دستشان است و خدا بر زبانشان ‏‎ ‎‏جاری است.‏

‏کار امام، خیلی بزرگ بود. این انقلاب خیلی عظیم بود و دل‌های فراوانی در تمام ‏‎ ‎‏دنیا برای این انقلاب می‌تپد و به آن عشق می‌ورزند‏‏؛‏‏ تاریخ مشعشع پر محتوای ‏‎ ‎‏افتخارآمیزی در این 27 سال بعد از انقلاب و 17 سال قبل از انقلاب، به جا مانده است. ‏‎ ‎‏موتور تاریخ، قرآن و اسلام است و هدایتگر این تاریخ، امام است. ما امروز مسئولیت ‏‎ ‎‏بسیار سنگینی داریم که نگذاریم این دستاورد عظیم فراموش شود. در تاریخ ایران‏‏؛‏‏ در ‏‎ ‎‏تمام هزار و سیصد و چند سالی که اسلام، ایران را فتح کرده است، چنین قطعه‌ای ‏‎ ‎‏وجود ندارد. و این ودیعۀ الهی، اکنون در اختیار ما است و خداوند به ما توفیق دهد که ‏‎ ‎‏در این راه، وظایفمان را انجام دهیم و در پیشگاه الهی مقصر نباشیم.‏

‏ ‏

‏والسلام علیکم و رحمة الله وبرکاته‏

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 9

‎ ‎

مجموعه مقالات همایش اندیشه های قرآنی امام خمینی (س) ـ جلد 1مجموعه مقالاتصفحه 10

  • . حجر(15): 9.