ولایت فقیه به استناد اخبار
حکومت بر وفق قانون
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1394

زبان اثر : فارسی

حکومت بر وفق قانون

حکومت بر وفق قانون

‏     ‏‏چون حکومت اسلام حکومت قانون است، قانون شناسان، و از آن بالاتر دین شناسان،‏‎ ‎‏یعنی فقها، باید متصدی آن باشند. ایشان هستند که بر تمام امور اجرایی و اداری و‏‎ ‎‏برنامه ریزی کشور مراقبت دارند. فقها در اجرای احکام الهی امین هستند. در اخذ مالیات،‏‎ ‎‏حفظ مرزها، اجرای حدود امینند. نباید بگذارند قوانین اسلام معطل بماند، یا در اجرای آن‏‎ ‎‏کم و زیاد شود. اگر فقیه بخواهد شخص زانی را حد بزند، با همان ترتیب خاص که معین‏‎ ‎‏شده باید بیاورد در میان مردم و صد تازیانه بزند. حق ندارد یک تازیانه اضافه بزند، یا ناسزا‏‎ ‎

کتابولایت فقیه؛ حکومت اسلامی: تقریر بیانات امام خمینی (س)صفحه 72

‏بگوید، یک سیلی بزند، یا یک روز او را حبس کند. همچنین اگر به اخذ‏‎ ‎‏مالیات پرداخت، باید روی موازین اسلام، یعنی بر وفق قانون اسلام عمل کند.‏‎ ‎‏حق ندارد یک شاهی اضافه بگیرد. نباید بگذارد در بیت المال هرج و مرج واقع شود،‏‎ ‎‏و یک شاهی ضایع گردد. اگر فقیهی برخلاف موازین اسلام کاری انجام داد «‏نعوذبالله ‏»‏‎ ‎‏فسقی مرتکب شد، خود به خود از حکومت منعزل است، زیرا از امانتداری ساقط شده‏‎ ‎‏است.‏

‏     حاکم در حقیقت قانون است. همه در امان قانونند، در پناه قانون اسلامند. مردم و‏‎ ‎‏مسلمانان در دایرۀ مقررات شرعی آزادند، یعنی بعد از آنکه طبق مقررات شرعی عمل‏‎ ‎‏کردند، کسی حق ندارد بگوید اینجا بنشین یا آنجا برو. این حرفها در کار نیست. آزادی‏‎ ‎‏دارند و حکومت عدل اسلامی چنین است. مثل این حکومتها نیست که امنیت را از مردم‏‎ ‎‏سلب کرده اند. هرکس در خانۀ خود می لرزد که شاید الان بریزند و کاری انجام دهند.‏‎ ‎‏چنانکه در حکومت معاویه و حکومتهای مانند آن امنیت را از مردم سلب نموده و مردم‏‎ ‎‏امان نداشتند. به تهمت یا صرف احتمال می کشتند، تبعید می کردند، و حبس می کردند‏‎ ‎‏ حبسهای طویل المدت ـ چون حکومت اسلامی نبود. هرگاه حکومت اسلامی تأسیس‏‎ ‎‏شود، همه در سایۀ قانون با امنیت کامل به سر می برند، و هیچ حاکمی حق ندارد برخلاف‏‎ ‎‏مقررات و قانون شرع مطهر قدمی بردارد.‏

‏     پس، معنای «‏امین‏» این است که فقها تمام اموری را که اسلام مقرر داشته به طور‏‎ ‎‏امانت اجرا کنند، نه اینکه تنها مسأله بگویند. مگر امام مسأله گو بود و تنها بیان قانون‏‎ ‎‏می کرد؟ مگر پیامبران مسأله گو بودند تا فقها در مسأله گویی امین آنها باشند؟ البته‏‎ ‎‏مسأله گویی و بیان قوانین هم یکی از وظایف فقهی است، لکن اسلام به قانون نظر «‏آلی‏»‏‎ ‎‏دارد، یعنی، آن را آلت و وسیلۀ تحقق عدالت در جامعه می داند، وسیلۀ اصلاح اعتقادی و‏‎ ‎‏اخلاقی و تهذیب انسان می داند. قانون برای اجرا و برقرار شدن نظم اجتماعی عادلانه به‏‎ ‎‏منظور پرورش انسان مهذب است. وظیفۀ مهم پیغمبران اجرای احکام بوده، و قضیۀ نظارت‏‎ ‎‏و حکومت مطرح بوده است.‏

‏     روایت حضرت رضا(ع) را خواندم که ‏لو لم یجعل لهم اِماماً قیّماً حافظاً مستودعاً، لدرست‎ ‎الملّة‏... به طور قضیۀ کلی می فرماید: برای مردم امامِ قیّمِ حافظِ امین لازم است. و در این‏‎ ‎

کتابولایت فقیه؛ حکومت اسلامی: تقریر بیانات امام خمینی (س)صفحه 73

‏روایت می فرماید: فقها أمنای رسل هستند. از این صغرا و کبرا‏‎[1]‎‏ برمی آید که فقها باید رئیس‏‎ ‎‏ملت باشند تا نگذارند اسلام مندرس شود و احکام آن تعطیل شود. چون فقهای عادل در‏‎ ‎‏کشورهای مسلمان نشین حکومت نداشته و ولایتشان برقرار نشده، اسلام مندرس گشته و‏‎ ‎‏احکام آن تعطیل شده است. فرمایش حضرت رضا(ع) به تحقق پیوسته است. تجربه‏‎ ‎‏صحت آن را بر همه ثابت کرده است.‏

‏     اکنون اسلام مندرس نشده است؟ اکنون که در بلاد اسلامی احکام اسلام اجرا‏‎ ‎‏نمی گردد، حدود جاری نمی شود، احکام اسلام حفظ نشده، نظام اسلام از بین رفته، هرج و‏‎ ‎‏مرج و عنان گسیختگی متداول شده، اسلام مندرس نیست؟ آیا اسلام همین است که در‏‎ ‎‏کتابها نوشته شود؟ مثلاً در کافی نوشته و کنار گذاشته شود؟ اگر در خارج احکام اجرا‏‎ ‎‏نشد، و حدود جاری نگشت، دزد به سزای خود نرسید، غارتگران و ستمگران و مختلسین‏‎ ‎‏به کیفر نرسیدند، و ما فقط قانون را گرفتیم و بوسیدیم و کنار گذاشتیم، قرآن را بوسیدیم و‏‎ ‎‏حفظ کردیم، و شبهای جمعه سورۀ «یاسین» خواندیم، اسلام حفظ شده است؟‏

‏     چون بسیاری از ما فکر نکردیم که ملت اسلام باید با حکومت اسلامی اداره و منظم‏‎ ‎‏شود، کار به اینجا رسید که نه تنها نظم اسلام در کشورهای اسلامی برقرار نیست و قوانین‏‎ ‎‏ظالمانه و فاسدکننده به جای قانون اسلام اجرا می شود، بلکه برنامه های اسلام در ذهن‏‎ ‎‏خود آقایان علما هم کهنه شده، به طوری که وقتی صحبت می شود، می گویند ‏الفقهاء امناء‎ ‎الرسل‏ یعنی در گفتن مسائل امین هستند. آیات قرآن را نشنیده می گیرند، و آنهمه روایات را‏‎ ‎‏که دلالت دارد بر اینکه در زمان غیبت علمای اسلام «والی» هستند تأویل می کنند که مراد‏‎ ‎‏«مسأله گویی» است. آیا امانتداری اینطور است؟ آیا امین لازم نیست که نگذارد احکام‏‎ ‎‏اسلام تعطیل شود، و تبهکاران بدون کیفر بمانند؟ نگذارد در مالیاتها و درآمدهای کشور‏‎ ‎‏اینقدر هرج و مرج و حیف و میل واقع شود و چنین تصرفات ناشایسته بشود؟ بدیهی است‏‎ ‎‏که اینها امین لازم دارد. و وظیفۀ فقهاست که امانتداری کنند. و در این صورت امین و عادل‏‎ ‎

کتابولایت فقیه؛ حکومت اسلامی: تقریر بیانات امام خمینی (س)صفحه 74

‏خواهند بود.‏

‎*‎‏     ‏‎*‎‏     ‏‎*‎

‎ ‎

کتابولایت فقیه؛ حکومت اسلامی: تقریر بیانات امام خمینی (س)صفحه 75

  • )) مراد حضرت امام(س) از صغرا و کبرا به ترتیب، این دو جمله است: «فقها امنای رسل هستند» و «برای مردم، امام قیم حافظ امین لازم است» یعنی با علم به اینکه فقها امین پیامبرانند و رهبر مردم هم باید فردی امین باشد نتیجه می گیریم که سررشتۀ امور را فقیهان باید به دست گیرند.