فصل اول : قلب ایران در قلب اروپا (امام در پاریس)
دستور بازسازی اقامتگاه همراهان توسط امام
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : طباطبایی ، صادق

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1387

زبان اثر : فارسی

دستور بازسازی اقامتگاه همراهان توسط امام

‏در طول‌ مدت‌ زمان اقامت‌ امام‌ در نوفل‌لوشاتو طبیعی‌ بود که‌ در دو ساختمانی‌ که‌ در ‏‎ ‎‏اختیارما بود و نیز در فضای‌ باغ‌ تغییراتی‌ داده‌ شود. همچنین‌ هتل‌ محل‌ اقامت‌ دوستان ‏‎ ‎‏بسیار آسیب‌ دیده‌ بود. امام‌ به‌ این‌ نکته‌ توجه‌ عجیبی‌ ابراز داشتند و دستور دادند در هر ‏‎ ‎‏سه‌ محل‌ تعمیرات‌ اساسی‌ صورت‌ پذیرد و آقای‌ اشراقی‌ و آقای مروارید را مامور ‏‎ ‎‏کردند در پاریس‌ بمانند و کلیه‌ کارهای لازم‌ را در اسرع وقت‌ انجام‌ داده‌ و هزینه‌های‌ ‏‎ ‎‏ضروری‌ را بپردازند. علاوه‌ بر این‌ تعداد زیادی از دانشجویان که‌ از سراسر اروپا برای‌ ‏‎ ‎‏خداحافظی‌ با امام آمده‌ بودند و نمی‌توانستند شبانه‌ به‌ شهرهای‌ محل‌ تحصیل‌ و اقامت‌ ‏‎ ‎‏خود بازگردند، ناچار از اقامت‌ در نوفل‌لوشاتو بودند. امام‌ به‌ حجت‌الاسلام مروارید ‏‎ ‎‏دستور دادند به‌ جای‌ ایشان‌ از آنان‌ پذیرایی کرده‌ و تدابیر لازم‌ را برای‌ شام، محل‌ ‏‎ ‎‏استراحت‌ و بازگشت‌ آنان‌ فراهم‌ سازند. حاج‌ مهدی‌ عراقی‌ نیز بودجه‌ لازم‌ را فراهم‌ ‏‎ ‎‏آورده‌ و در اختیار ایشان‌ قرار داد. هنگام‌ خروج‌ امام‌ از نوفل‌لوشاتو، مردم‌ در دو طرف‌ ‏‎ ‎‏خیابان‌ ایستاده‌ بودند و عکس‌ امام‌ و پرچم‌ کاغذی‌ کشور خود را در دست‌ داشتند، یادم‌ ‏‎ ‎‏نیست‌ راننده‌ اتومبیل‌ چه‌ کسی‌ بود، اما وقتی حرکت‌ کرد یکباره‌ خیلی‌ تند گاز داد، امام‌ ‏‎ ‎‏سفارش‌ کردند آرامتر که‌ مردم‌ ببینند ایشان‌ به‌ ابراز احساسات‌ آنها پاسخ‌ می‌دهند. شب‌ ‏‎ ‎

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 207

‏بود و هوا تاریک‌ بود و همراهان‌ امام‌ با چند سواری‌ و دو مینی‌بوس‌ به‌ فرودگاه‌ رفتند. ‏‎ ‎‏مسیر نوفل‌ لوشاتو تا فرودگاه‌ اورلی‌ را پلیس‌ اسکورت‌ کرد.‏

‏پیگیری‌ کارها باز هم‌ با مرحوم‌ عراقی‌ بود ایشان‌ اثاث‌ همه‌ را تحویل‌ گرفت. همه‌ به‌ ‏‎ ‎‏دلیل‌ رعایت‌ مساله‌ سوخت‌ هواپیما با حداقل‌ بار راهی‌ ایران‌ شدند. من‌ خودم‌ یک‌ ساک‌ ‏‎ ‎‏کوچکی‌ به‌ همراه‌ داشتم. در داخل‌ هواپیما نیز حاج‌ مهدی‌ عراقی‌ اداره‌کننده‌ بود.‏

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 208