مقصد سوم الهیات
براهین الهیین بر اثبات واجب
کیفیت انتزاع صفات بدون لزوم ترکب در ذات
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

کیفیت انتزاع صفات بدون لزوم ترکب در ذات

فریده اول احکام ذات واجب / غرر فی إثباته تعالی / اثبات واجب تعالی

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

کیفیت انتزاع صفات بدون لزوم ترکب در ذات

کیفیت انتزاع صفات بدون لزوم ترکب در ذات

‏حال که میزان عقلی ضابط اوصاف جمال که لایق جناب حق است به طور اجمال‏‎ ‎‏ذکر شد، باب دیگری از بحث گشوده و اوصاف را یکی پس از دیگری به طور تفصیل‏‎ ‎‏به پای میزان آورده و ذکر می نماییم. از اوصافی که به پای میزان آورده علم و قدرت و‏‎ ‎‏اراده و حیات است و در اثبات وجود آنها آن ادلۀ ثلاثه را ـ برهان خلف و استقامت و‏‎ ‎‏برهان امتن قرآنی که در استحکام آن محتاج به بطلان تسلسل نیستیم ـ جاری نموده و‏‎ ‎‏علم واجب و قدرت واجب و اراده و حیات واجب را اثبات می نماییم.‏

‏و چون بعد از اثبات این واجبات طرح اشکالی بجاست و آن اینکه تعدد واجبات‏‎ ‎‏لازم می آید، بعد ان شاء الله باب دیگری خواهیم گشود و معلوم خواهد گشت که تعدد‏‎ ‎‏واجب لازم نمی آید و این دو جمله را در آنجا تحقیق خواهیم نمود که: «هل یجوز‏‎ ‎‏انتزاع مفهوم واحد من المتکثّرات و المتخالفات أم لا؟» و «هل یجوز انتزاع مفاهیم‏‎ ‎‏متعدّده من شی ء واحد أم لا؟»‏

‏در بادی نظر چنین می نماید که هیچ کدام جایز نباشد، به این بیان: عقل که‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 39

‏می خواهد مفهومی را از ذاتی انتزاع کند لابد یک معنایی مناسب با ذات ملاحظه نموده‏‎ ‎‏سپس مفهومی را طبق آن معنای مناسب انتزاع می نماید و الاّ لازم می آید که بتوان هر‏‎ ‎‏مفهومی را از هر چیزی انتزاع کرد. هنگامی که دو شی ء باشد و عقل بخواهد از آنها‏‎ ‎‏مفهومی انتزاع کند یا باید آن مفهوم را از مجموع آن دو شی ء که دو خصوصیت متضاد‏‎ ‎‏با هم دارند انتزاع کند و یا باید از جامعی که بین آن دو شی ء است انتزاع نماید و یا‏‎ ‎‏اینکه هم از این شی ء با خصوص خصوصیت آن و هم از آن دیگری با خصوص‏‎ ‎‏خصوصیت دیگری که دارد انتزاع کند.‏

‏البته مجموع من حیث المجموع چیزی نیست و اگر آن مفهوم را از جامعی که بین‏‎ ‎‏آنهاست انتزاع کند، پس آن مفهوم را از شی ء واحد انتزاع کرده است و اگر بخواهد آن‏‎ ‎‏مفهوم را از خصوص لحاظ خصوصیت این شی ء که با خصوصیت آن شی ء دیگر‏‎ ‎‏متقابل است و از خصوص لحاظ خصوصیت آن شی ء دیگر که با مقابل آن متضاد‏‎ ‎‏است، انتزاع نماید محال است؛ زیرا به حکم تضاد اگر ضدی مناسب با معنایی باشد،‏‎ ‎‏ضد دیگر مناسب با آن معنی نخواهد بود، و ما گفتیم در انتزاع مفهوم، لحاظ معنای‏‎ ‎‏مناسب لازم است.‏

‏بلی، اگر بین دو شی ء جهت مشترکه از قبیل جهت مشترکۀ نوعیه و یا جنسیه باشد‏‎ ‎‏انتزاع مفهوم واحد از آن جهت متحدۀ مشترکه ممکن است، اما انتزاع مفاهیم متعدده از‏‎ ‎‏شی ء واحد از حیثی جایز بوده و از حیثی جایز نیست، اما از این حیث جایز نیست که‏‎ ‎‏گفتیم: هر مفهومی به مناسبت لحاظ معنای مناسبی که عقل آن معنی را در منشأ انتزاع‏‎ ‎‏ملاحظه می کند، انتزاع می شود و چون لحاظ هر معنی باید از جهت خصوصیتی در‏‎ ‎‏ذات محل انتزاع باشد، فلذا باید مفاهیم متکثره از خصوصیات متکثره انتزاع شود و اما‏‎ ‎‏حیث امکان انتزاع مفاهیم متعدده از منشأ واحد ان شاء الله بعد مطرح خواهد شد.‏

‏و بالجمله: علاوه بر اینکه انتزاع مفهوم واحد از اشیاء متخالفه ممکن نیست؛‏‎ ‎‏چنانکه وجه عدم امکان آن گذشت، فعلاً مورد احتیاج ما هم نیست و در این مقام باید‏‎ ‎‏در تحکیم جواز انتزاع مفاهیم متعدده از منشأ واحد کوشید تا بتوانیم اوصاف متعدده‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 40

‏کمالیه را برای ذات واجب بسیط من جمیع الجهات اثبات نماییم.‏

‏گفتیم که: در بدو نظر عدم جواز مترائی است؛ زیرا انتزاع مفهوم به واسطۀ معنای‏‎ ‎‏مناسبی در ذات صورت می پذیرد، لذا هر مفهومی که غیر مفهوم دیگر است، باید به‏‎ ‎‏مناسبت معنایی غیر معنای مناسب با مفهوم دیگر انتزاع شود. بنابراین لازم است‏‎ ‎‏مفاهیم متعدده از معانی متعددۀ متناسب منتزع باشد و معانی متعدده باید از‏‎ ‎‏خصوصیات متعدده ملحوظ واقع شود و چون محل انتزاع باید دارای خصوصیات‏‎ ‎‏متعدده باشد ممکن نیست منشأ انتزاع، واحد بسیط باشد. این وجه ظاهری برهان‏‎ ‎‏ساده بر عدم امکان انتزاع مفاهیم متعدده از شی ء واحد است.‏

‏ولیکن مطلب را به این سادگی نمی گذرانیم والاّ بر موحد لازم است که هیچ‏‎ ‎‏وصفی برای ذات مقدس اثبات نکند؛ چون امر بین قول به ترکیب در ذات یا سلب‏‎ ‎‏کلی اوصاف دایر می شود، البته در صورت دوران نباید پایه و اصل بساطت مبدأ را‏‎ ‎‏از دست داد.‏

‏و این مطلب را باید در اینجا تحکیم نمود؛ چنانکه متکلمین و بسیاری از حکما‏‎ ‎‏نتوانسته اند وجه صحت انتزاع را خوب از آب درآورند، حتی از اعاظم عرفا، از جمله‏‎ ‎‏قاضی سعید عارف قمی‏‎[1]‎‏ که از اعاظم عرفاست، در آن گیر کرده و نتوانسته اند مطلب‏‎ ‎‏را بر وجه صحیحی تحکیم نمایند.‏‎[2]‎


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 41

‏والحاصل: اینجا محل الحاد به اسماء الله است ‏‏«‏وَ ذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی‎ ‎أسْمَائِهِ‏»‏‎[3]‎‏ ما اگر بخواهیم از این الحاد بیرون بیاییم باید بکوشیم و وجه صحت انتزاع‏‎ ‎‏مفاهیم متعدده از منشأ واحد بسیط را درست حل نموده و از این عویصۀ دینی راحت‏‎ ‎‏شویم.‏

‎ ‎

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 42

  • )) عالم فاضل، حکیم متشرع، عارف ربانی و محقق صمدانی محمد بن محمد مفید قمی، ملقب به قاضی سعید و حکیم کوچک از اعاظم علمای حکمت و ادب و حدیث به شمار می رود. وی در مراتب تأویل و عرفان و حکمت و استنباط نکات خفیه و اسرار و دقایق مکنونه در آیات و احادیث دینیه بسیار توانا بود و به عرفان میل مفرط داشت و در اسماء الله قائل به اشتراک لفظی بود. او از شاگردان ملا محسن فیض کاشانی و ملا عبدالرزاق لاهیجی و ملا رجبعلی تبریزی بود. از تألیفات اوست: اربعین حدیث، اسرار الصلاة، حقیقة الصلاة، روح الصلاة، شرح توحید صدوق و فوائد رضویه، که همگی به چاپ رسیده اند.     او مدتی در قم متصدی امر قضاوت بود و در سال 1103 ق. از دنیا رفت و در نزدیکی مرقد علی ابن بابویه به خاک سپرده شد.
  • )) شرح توحید صدوق، ص 188 و 193.
  • )) اعراف (7): 180.