صفات کمالیۀ حق اعتباری نیستند
اما در مورد اوصاف کمالیه، مثل علم و قدرت سؤال می کنیم: آیا اعتباری می باشند یا واقعیت دارند؟
اگر اعتباری باشند، منشأ آثار نخواهند بود و حال آنکه ما می بینیم علم و حیات منشأ آثارند پس حقیقت دارند و بنابر اصالة الوجود نمی تواند واقعیات متحققه غیر از وجود، چیز دیگری باشد؛ زیرا ماهیات اعتباری است و مفاهیم همچنانکه گفتیم از افراد حقیقیۀ خارجیه منتزع می باشند و حال عدم هم که معلوم است، پس خارجیات و متن و حاقّ اعیان غیر از وجود چیزی نیست و تمام کمالات، جهات وجودی بوده و همۀ نقایص جهات عدمی می باشند. پس چون کمالات حقۀ خارجیه ـ نه مفاهیم اعتباریه ـ وجود است و ذات حضرت حق هم صرف الوجود است، بنابراین کمالات خارجیه که در خارج وجود است عین ذات حضرت حق خواهد بود و چون وجود متحقق و اصیل است و صفات کمالیه هم وجود است، پس مرتبۀ ذات احدیت عین این صفات کمالیۀ خارجیه بوده و حق در مرتبۀ ذات مستحق حمل اوصاف کمالیه است.
نمی توان گفت این اوصاف کمالیه از حق در مرتبۀ ذات سلب می شوند و حق در مرتبۀ ذات مستحق حمل این اوصاف نیست، چرا که سلب الشی ء عن نفسه لازم می آید، منتها مفاهیم متعددۀ کمالیه بر این حقیقت کاملۀ فوق الکمال و تامۀ فوق التمام حمل می شود با اینکه در غایت بساطت است و وجه آن سابقاً گذشت که گفتیم: چون علم عبارت از انکشاف اشیاء نزد عالم است و اشیاء نزد صرف الوجود منکشف است، عقل از صرف الوجود مفهوم علم را انتزاع می نماید و مصداق علم عین ذات اوست.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 122