مقصد سوم الهیات
بیان اقوال مختلف در علم باری
نظریه عرفا
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نظریه عرفا

فریده دوم احکام صفات واجب / غرر فی ذکر الأقوال فی العلم و وجه الضبط لها

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

نظریه عرفا

نظریۀ عرفا

‏چنانکه این قول مزیف است، قول عرفا به اعیان ثابته هم مزیف است؛ چون ثابتات‏‎ ‎‏بنابر عقیدۀ معتزله در اعیان است و بنابر عقیدۀ عرفا در مرتبۀ واحدیت است؛ زیرا عرفا‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 154

‏قائلند که اشیاء در مرتبۀ واحدیت حضرت حق، که مرتبۀ ظهور اسمائی و صفاتی است‏‎ ‎‏می باشند نه در اعیان. و ماهیات لوازم اسماء و صفات او بوده و هر ماهیتی به اندازۀ‏‎ ‎‏خود در کنف و پناهندگی اسمی و یا صفتی از حق ثابت است، بدون اینکه ثبوت آنها را‏‎ ‎‏به وجود اسناد دهند و بدون اینکه وجود به آنها ترشح کرده باشد و نور به آنها سرایت‏‎ ‎‏نموده باشد و رایحۀ وجود استشمام کرده باشند و ماهیات در مقام لا تعین اوّلی‏‎ ‎‏احدیت که مقام لا رسم له و لا اسم له است تقرری نداشته، بلکه تعینات ماهیات و‏‎ ‎‏اعیان ثابته که لوازم اسماء و صفاتند در مرتبۀ ثانیه به ثبوت پیوسته اند.‏

‏لکن این قول عرفا با اصالت وجود مخالف بوده و بنابر ادلۀ اصالة الوجود چیزی‏‎ ‎‏که رایحۀ وجود را استشمام نکرده باشد غیر از عدم و صرف ظلمت نیستی، چیزی‏‎ ‎‏نیست.‏

‏ولی حاجی می فرماید: شاید مراد ایشان از ثبوت، مرتبه ای از وجود بوده و کأنّ‏‎ ‎‏مرتبه ای از حقیقت وجود را با مرتبۀ دیگر مباین قرار داده و آن مرتبه را مرتبۀ اعیان‏‎ ‎‏ثابته گفته اند.‏

‏مخفی نماند: خود حاجی در یکی از مباحث آتیه از بحثی دو جواب خواهد داد؛ که‏‎ ‎‏یکی بنابر عقیدۀ عرفا بوده و اصطلاح آنها گرچه با اصطلاح حکما مخالف است ولکن‏‎ ‎‏لبّاً مرجع آنها یک چیز است، مثلاً حکما می گویند: معلول جلوه ای از جلوات علت‏‎ ‎‏است و ماهیات تحققی از خود نداشته و نسبت وجود به آنها و اطلاق موجود بر آنها‏‎ ‎‏بالعرض بوده و به اصل وجود بالذات می باشد.‏‎[1]‎

‏عرفا به جلوۀ علت، اسم ظاهر می گویند که در حقیقت ظاهر وجود است و ماهیات‏‎ ‎‏لوازم اسم ظاهرند.‏‎[2]‎

‏والحاصل: اصل متحقق، اسم ظاهر است که حکما از آن به وجود تعبیر نموده و‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 155

‏عرفا آن را اسم ظاهر می خوانند و لوازم که متحقق نبوده، حقیقت ماهیات و اعیان ثابته‏‎ ‎‏است که بالذات موجود نیست. پس اگر حرف عرفا را به این بیان تقریب نماییم، دیگر‏‎ ‎‏قول آنها مثل قول معتزله نخواهد بود که به کلام بی ربطی بنابر مبنای خلاف واقعشان‏‎ ‎‏که اضافه بودن علم است قائل شده اند.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 156

  • )) اسفار، ج 1، ص 65 ـ 71 و ج 2، ص 216 و 291.
  • )) شرح فصوص الحکم قیصری، ص 16؛ جامع الاسرار، ص 264؛ رسالۀ نقد النقود، ضمن جامع الاسرار، ص 670.