مقصد سوم الهیات
بیان اینکه علم واجب اضافه اشراقیه است
توضیح حدیث شریف نفی صفات‌
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

توضیح حدیث شریف نفی صفات‌

فریده دوم احکام صفات واجب / غرر فی أنّ علمه بالأشیاء بالعقل البسیط و الإضافة الإشراقیة

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

توضیح حدیث شریف نفی صفات‌

توضیح حدیث شریف نفی صفات

‏و بالجمله: در یک نظر جز حق که وجود مطلق است چیزی نیست. و در نظر دیگر‏‎ ‎‏یک جلوه برای حق هست که وجود منبسط و فعل حق است و در نظر دیگر کثرت‏‎ ‎‏یعنی ماهیات هست که اثر حق می باشند.‏

‏و چون ذات متقدم است و ماهیات اعتباری بوده و ذات قیوم، فیض مقدس می باشد؛‏‎ ‎‏لذا این صرف الوجود بودن، نسبت ذهنیه، یعنی اضافۀ مقولیه را نفی می کند؛ زیرا‏‎ ‎‏اضافه ای که در اینجاست دو طرف لازم ندارد و یک طرف دارد که قیوم است و طرف‏‎ ‎‏دیگرتحصل ندارد. بنابر قول صاحب کتاب شاید معنای فرمایش حضرت مولی العارفین:‏‎ ‎

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 243

‏«و کمال الإخلاص له نفی الصفات عنه؛ لشهادة کلّ صفة أ نّها غیر الموصوف ...»‏‎[1]‎‎ ‎‏همین باشد.‏

‏و عیبی ندارد ما هم متعرض اینکه معنای حق و اینکه احتمال صدق فرمایش مخبر‏‎ ‎‏صادق حق چیست بشویم.‏

‏یک احتمالی که درمعنای این فرمایش داده شده این است که: کمال توحید، نفی‏‎ ‎‏صفات زایده از حق است و باید موحد کامل صفات زاید بر ذات را اسقاط نموده و‏‎ ‎‏آنها را از ذات سلب کند و آنها را در مرتبۀ ذات نداند.‏‎[2]‎‏ و این معنی را به قرینۀ عبارت‏‎ ‎‏ذیل فرمایش مولی: ‏‏«لشهادة کلّ صفة أ نّها غیر الموصوف» ‏‏ذکر کرده اند.‏

‏احتمال دیگری که صاحب کتاب داده است این است که: نسبت مقولیه صفت‏‎ ‎‏منفی باشد.‏

‏توضیح این معنی این است که: مرتبۀ جسم غیر از مرتبۀ بیاض است و ثبوت بیاض‏‎ ‎‏برای جسم به معنای حرفی و ربطی است که به یک معنی وجود ضعیفی دارد به طوری‏‎ ‎‏که ثبوت بیاض برای جسم واقعیت دارد؛ چنانکه ثبوت علم برای انسان واقعیت دارد؛‏‎ ‎‏بنابر اینکه علم از مقولۀ کیف بوده و ثبوت آن برای زید، مثلاً از کیفیات او محسوب‏‎ ‎‏شود؛ زیرا ثبوت کیفیات شی ء برای شی ء خارج از ذات شی ء است.‏

‏والحاصل: احتمال اول نفی صفت زایده بود و احتمال دوم نفی ثبوت صفتی که از‏‎ ‎‏مقوله است؛ چون هر وصفی داخل یک مقوله ای است وبه عقیدۀ صاحب کتاب باید‏‎ ‎‏نسبت مقولیه را نفی کرد تا کمال توحید حاصل شود. ولیکن لسان صحیح مربیان‏‎ ‎‏حقیقی، لسان اصطلاحی مستحدث نیست و چون قائل عظیم و بلند مرتبه است، باید‏‎ ‎‏برای فرمایش ایشان احتمال صحیح و بلندی ذکر کرد.‏

‏این است که می گوییم: ما در مرتبۀ طبیعت و حجاب عالم واقع شده و از متوقفین و‏‎ ‎‏مغلولین محبس ظلمانی و چاه طبیعت هستیم.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 244

  • )) نهج البلاغه، ص 39، خطبۀ 1، فقرۀ 5.
  • )) رجوع کنید به: شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 1، ص 123؛ اسفار، ج 6، ص 140.