برهان حاجی و صدر المتألهین بر علم ذاتی حق
ولی به نظر صاحب کتاب که موافق با نظر آخوند رحمه الله صاحب اسفار است، این علم در مرتبۀ ذات، علم تفصیلی به تمام اشیاء ازلاً و ابداً، اشیاء سابقه و لاحقه و موجود و غیر موجود است و هیچ چیزی که از آن غیبت داشته باشد نیست و تمام ذرات وجود به نحو تفصیل تام با این علم در مرتبۀ ذات معلوم و منکشف است.
بیان و برهان مطلب این است که: بنابر اصالت وجود، در عالم غیر از وجود چیزی متحقق نیست و ماهیات اعتباری محض بوده که واقعیت نداشته و عقل بشر آن را اعتبار کرده است و آنچه متحقق است نحوۀ وجود است، اصل وجود متحقق است و تعین و حد آن امر عدمی است و امر عدمی متحقق نیست.
و اینکه گفته اند: ماهیت موجود بالعرض است، به این معنی نیست که تحققی داشته باشد، بلکه ماهیت بالعرض والمجاز موجود است و چیزی که مجازاً موجود است مثل مجازیت «زیدٌ اسدٌ» است که زید حقیقةً اسدیت ندارد، بلکه اسدیتِ آن ادعائی است. پس موجودیت ماهیت واقعیت ندارد و این گونه نیست که در خارج یک انسانیت و یک وجود باشد، یک حیوانیت و یک وجود باشد، بلکه وجودی محدود به حد و تعینی هست و حد و تعینِ نوری است که واقعیت ندارد.
والحاصل: این طور نیست که در خارج تکثرات واقعیت دار باشند، یعنی دارای وجود باشند به طوری که متحقق ومشت پُر کن باشند، بلکه در خارج فقط وجودات است چنانکه در خارج که زید و عمرو و بکر و عدد سه هست آنچه خارجاً هست نفس زید و عمرو و بکر است بدون اینکه برای عدد سه وجود حقیقی منحاز باشد.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 249