مقصد سوم الهیات
رد مختار مشائین در علم باری
دو جواب از حاجی در رد مشائین
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

دو جواب از حاجی در رد مشائین

فریده دوم احکام صفات واجب / غرر فی ردّ حجّة المشائین علی کون علمه تعالی بالارتسام

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

دو جواب از حاجی در رد مشائین

دو جواب از حاجی در رد مشائین

‏اما جواب نقضی این است: چنانکه به گفتۀ ایشان علم مقتضی وجود معلوم بود،‏‎ ‎‏قدرت هم مانند علم مقتضی این است که مقدور داشته باشد.‏

‏پس همان گونه که اگر بگوییم خداوند ازلاً عالم است، بنابر اشکال مشائین، ازلیت‏‎ ‎‏معلوم لازم می آید، همچنین اگر بگوییم خداوند ازلاً قادر است، ازلیت مقدور لازم‏‎ ‎‏می آید، بلکه باید ایشان در قدرت به طریق أولی به اشکال قائل باشند؛ زیرا در قدرت،‏‎ ‎‏صور ذهنیه کفایت نمی کند؛ چون وقتی می گوییم خدا قادر است، یعنی بر اعیان نیز‏‎ ‎‏قادر است و اعیان نیز مقدور اوست، علاوه بر اینکه قدرت به واسطۀ صور علمیه معنی‏‎ ‎‏ندارد.‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 278

‏و اما جواب حلی این است که برای علم و قدرت و مانند آنها دو معناست: معنای‏‎ ‎‏اول از انتزاعیات است و علم و قدرت به این معنی از صفات اضافیه می باشند و بعد از‏‎ ‎‏تحقق طرفین اضافه، یعنی عالم و معلوم و قادر و مقدور، انتزاع می شوند و در این‏‎ ‎‏معنی عنوان قادر و مقدور از طرفین، بدون تقدم و تأخر انتزاع می گردد؛ چنانکه علت و‏‎ ‎‏معلول هم به یک معنی انتزاعی است و بعد از تحقق معنای علیت و معلولیت حقیقیه و‏‎ ‎‏تأثیر و تأثر منتزع می شوند. البته در این معنی باید علم، عالم و معلوم داشته باشد و‏‎ ‎‏عالم و معلوم در این معنای انتزاعی، متضایفان هستند، و المتضایفان متکافئان قوةً و‏‎ ‎‏فعلاً و وجوداً.‏

‏اما معنای دوم قدرت که در آن قادر با مقدور متضایف نیست عبارت از مبدأ و منشأ‏‎ ‎‏این قدرت اضافی است و آن شدت قوت وجود است که می تواند شی ء را از عدم به‏‎ ‎‏وجود بیاورد، مثل اینکه شما قدرت دارید فلان سنگ را بردارید ولی هنوز‏‎ ‎‏برنداشته اید یا می توانید چند فرسخ راه را طی کنید ولی هنوز طی نکرده اید و یا فلان‏‎ ‎‏کتاب را بنویسید ولی ننوشته اید.‏

‏قدرت به این معنی، قدرت حقیقیه است و مثل معنای اول اضافی و عرضی و‏‎ ‎‏اعتباری نیست.‏

‏حاجی می فرماید: علم هم مانند قدرت است؛ چنانکه علیت هم مثل قدرت و علم‏‎ ‎‏است؛ زیرا حقیقت علیت همان جهت قوۀ تأثیر ذاتی در کمون شی ء است که از‏‎ ‎‏روی اقتضای ذاتی در چیزی تأثیر داشته باشد، و این اقتضای ذاتی بر وجود‏‎ ‎‏معلول مقدم است.‏

‏در معنای انتزاعی باید متعلقات و طرفین اضافه باشند تا معلولیت و علیت‏‎ ‎‏انتزاع شود به خلاف آن جهت حقیقیه و معنای غیر اضافی که مبدأ معنای عرضی‏‎ ‎‏و اضافی و اعتباری است، والحاصل: حاجی قدرت و علم و اراده را علی وتیرة‏‎ ‎‏واحده دانسته است.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 279