دلیل سوم بر عمومیت قدرت حق تعالی
والشیء لم یوجد متی لم یوجدا و باختیار اختیار مابدا
دلیل سوم بر عمومیت قدرت این است که شی ء مادامی که موجود نباشد، نمی تواند موجِد باشد و ایجاد، فرع وجود است؛ باید علت موجود باشد تا معلول را ایجاد نماید.
و از طرفی همۀ وجودات جز وجود واحد، ربط محض بوده و وجود آنها از غیر می باشد.
از طرف دیگر محال است مبدأ تأثیر، که وجود است از غیر باشد ولی تأثیر از خود شی ء باشد؛ زیرا وقتی مبدأ تأثیر و وجود چیزی، ولو عقل اول، از غیر باشد تأثیر و تأثر او نیز از غیر خواهد بود و محال است وجود ربطی و تعلقی اثر استقلالی داشته باشد و تأثیر از خود او باشد.
به عبارت دیگر: تمام تأثیرات از وجود است و مادامی که وجود نباشد، منشأ اثری نیست پس مبدأ تأثیر، وجود است. حال اگر جهت مؤثریت و مبدأ تأثیر از غیر باشد، محال است تأثیر و اثر از خود شی ء باشد؛ زیرا بعد از آنکه به حکم اصالت وجود، وجود در عالم متحقق است، وجود بسیط است و تأثیر و اثر آن، غیر از جهت مؤثریت آن ـ که خود همان وجود است ـ نیست و صفت مؤثریت زاید بر وجود نیست. بنابراین درصورتی که وجود ازغیر باشد، مؤثریت نیز از غیر بوده و یک حقیقت بسیطۀ مربوط و متعلق به غیر خواهد بود.
به بیان دیگر: برای موجودات ممکن در نظام وجود، دو جهت یکی جهت وجود و دیگری جهت ماهیت می باشد و این اثرها و تأثیرها و مؤثریتها یا از جهت وجودی و یا از جهت ماهوی است.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 304 البته واضح است که این اثرات و تأثیرات به وجود آنها مربوط است؛ زیرا امور متحققه و موجوده می باشند و اگر به ماهیات متعلق باشند، لازم می آید امور متحققه به امر اعتباری مربوط باشند و منشأ این امور متحققۀ اصیله، امر اعتباری باشد و این جایز نیست.
و اگر جهت مؤثریت، جهت وجود موجودات ممکنه است؛ چون وجود آنها صرف تعلق و صرف ربط به غیر بوده و حقیقت بسیطی می باشد که ورای آن، چیزی که مؤثریت به او مربوط باشد نیست، پس جهت مؤثریت آنها و مبدأ تأثیر در آنها نیز، غیر خواهد بود.
بنابراین: چیزی که از خود، خودی ندارد و از غیر است، اثر او نیز که از شؤون وجود است از غیر خواهد بود و اگر فرض شود که اثر از خود اوست مستلزم انقلاب خواهد بود که چیزی که ممکن و مرتبط و متعلق به غیر است واجب بشود؛ زیرا چنانکه گفتیم مبدأ تأثیر و جهت مؤثریت همان وجود است و مؤثریت امر زایدی بر اصل وجود نیست، بلکه مؤثر ذاتاً و حقیقةً عین همان وجود واحد و بسیط خارجی است، پس اگر بگوییم تأثیر و مؤثریت و اثر از خود موجود ممکن است، لازم می آید وجود او از خود او باشد و لازمۀ این فرض، انقلاب ممکن به واجب است.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 305