دلیل دوم بر ابطال جبر
دلیل دوم بر ابطال جبر: بعضی از اشیاء هست که نحوۀ وجود آنها، تعلق بوده و تمام ذات آنها ربط و تعلق است که اگر به جهتی از جهات ربط و تعلق نداشته باشند اصلاً وجودات آنها نبوده، بلکه وجودات دیگری خواهند بود چون از ربط و تعلق من جمیع الجهات خارج شده اند.
اهل جبر که به علیت و معلولیت، بدون واسطه بین مبدأ مطلق و تمام موجودات
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 312 قائل شده و همه چیز را مخلوق بلا واسطۀ او می دانند، برهانی بر آن ندارند، بلکه از روی آیات و اخبار حرفی گفته اند و حرف آنها حرف عقلی نبوده بلکه عقلایی می باشد از قبیل سخنانی که در فقه می توان گفت.
چنانکه گفته اند: قول به جبر، مستلزم تنزیه و تقدیس حق از شرک افعالی است.
این حرف باطل است به خاطر دلیلی که گفتیم و آن این بود که: نحوۀ وجود بعضی از اشیاء، تعلق است و باید آنچه نحوۀ وجود آن، تعلق و معلولیت است بدون واسطه و من جمیع الجهات ربط و تعلق باشد، و لذا در بعضی از اشیاء که از بعض دیگر متأخر می باشند، مانند تکلّمی که فردا از تو صادر خواهد شد که از حیث زمان از تو متأخر است، اگر بخواهد از خدا باشد، نباید تو در وسط باشی و از تو به آن اضافه برسد.
والحاصل: بلا تشبیه یک مبدأ را که باید بر شیئی افاضۀ نور کند و جلوتر از آن شی ء، چیز دیگری هست فرض کنید، اگر این مبدأ نور بخواهد از جای خود تجافی کرده و پایین بیاید تا شعاع آن مستقیماً به شی ء متأخر برسد، از فرض خارج می شود؛ زیرا فرض این است که شی ء متأخر بعد از شی ء متقدم و پشت سر اوست، پس قهراً افاضه باید از شی ء متقدم بگذرد تا به آنچه پشت سر اوست برسد. بنابراین نمی تواند نحوۀ وجود شی ء متأخر، تمام تعلق و معلول بدون واسطه برای مبدأ نور باشد، بلکه باید نسبت و استناد و ربطی به شی ء متقدم داشته باشد.
اگر کسی بگوید: این اشیاء هم در طول هم نبوده، بلکه در عرض هم می باشند؛ افاضه برهمه یکسان است وچیزی حائل و واسطه نیست تا گفته شود اگر فیض از ورای چیزی رسید، شی ء متأخر نمی تواند معلول بلاواسطه باشد.
می گوییم: اینکه فردا تکلم خواهی کرد، آیا الآن متکلم آن هستی یا فردا؟ اگر بگویی الآن، دروغ است و اگر بگویی فردا، پس بین تو و بین آن، زمان متخلل شده است بنابراین تقدم و تأخر هست.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 313