مقصد سوم الهیات
بحثی پیرامون جبر و تفویض
دلیل دوم بر ابطال جبر
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

دلیل دوم بر ابطال جبر

فریده دوم احکام صفات واجب / غرر فی عموم قدرته تعالی لکلّ شی‌ء خلافاً للثنویة و المعتزلة / بیان عمومیت قدرت باری تعالی‌

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

دلیل دوم بر ابطال جبر

دلیل دوم بر ابطال جبر

‏دلیل دوم بر ابطال جبر: بعضی از اشیاء هست که نحوۀ وجود آنها، تعلق بوده و تمام‏‎ ‎‏ذات آنها ربط و تعلق است که اگر به جهتی از جهات ربط و تعلق نداشته باشند اصلاً‏‎ ‎‏وجودات آنها نبوده، بلکه وجودات دیگری خواهند بود چون از ربط و تعلق من جمیع‏‎ ‎‏الجهات خارج شده اند.‏

‏اهل جبر که به علیت و معلولیت، بدون واسطه بین مبدأ مطلق و تمام موجودات‏‎ ‎

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 312

‏قائل شده و همه چیز را مخلوق بلا واسطۀ او می دانند، برهانی بر آن ندارند، بلکه از‏‎ ‎‏روی آیات و اخبار حرفی گفته اند و حرف آنها حرف عقلی نبوده بلکه عقلایی‏‎ ‎‏می باشد از قبیل سخنانی که در فقه می توان گفت.‏

‏چنانکه گفته اند: قول به جبر، مستلزم تنزیه و تقدیس حق از شرک افعالی است.‏‎[1]‎

‏این حرف باطل است به خاطر دلیلی که گفتیم و آن این بود که: نحوۀ وجود‏‎ ‎‏بعضی از اشیاء، تعلق است و باید آنچه نحوۀ وجود آن، تعلق و معلولیت است بدون‏‎ ‎‏واسطه و من جمیع الجهات ربط و تعلق باشد، و لذا در بعضی از اشیاء که از بعض‏‎ ‎‏دیگر متأخر می باشند، مانند تکلّمی که فردا از تو صادر خواهد شد که از حیث زمان از‏‎ ‎‏تو متأخر است، اگر بخواهد از خدا باشد، نباید تو در وسط باشی و از تو به آن‏‎ ‎‏اضافه برسد.‏

‏والحاصل: بلا تشبیه یک مبدأ را که باید بر شیئی افاضۀ نور کند و جلوتر از آن‏‎ ‎‏شی ء، چیز دیگری هست فرض کنید، اگر این مبدأ نور بخواهد از جای خود تجافی‏‎ ‎‏کرده و پایین بیاید تا شعاع آن مستقیماً به شی ء متأخر برسد، از فرض خارج می شود؛‏‎ ‎‏زیرا فرض این است که شی ء متأخر بعد از شی ء متقدم و پشت سر اوست، پس قهراً‏‎ ‎‏افاضه باید از شی ء متقدم بگذرد تا به آنچه پشت سر اوست برسد. بنابراین نمی تواند‏‎ ‎‏نحوۀ وجود شی ء متأخر، تمام تعلق و معلول بدون واسطه برای مبدأ نور باشد، بلکه‏‎ ‎‏باید نسبت و استناد و ربطی به شی ء متقدم داشته باشد.‏

‏اگر کسی بگوید: این اشیاء هم در طول هم نبوده، بلکه در عرض هم می باشند؛‏‎ ‎‏افاضه برهمه یکسان است وچیزی حائل و واسطه نیست تا گفته شود اگر فیض از‏‎ ‎‏ورای چیزی رسید، شی ء متأخر نمی تواند معلول بلاواسطه باشد.‏

‏می گوییم: اینکه فردا تکلم خواهی کرد، آیا الآن متکلم آن هستی یا فردا؟ اگر‏‎ ‎‏بگویی الآن، دروغ است و اگر بگویی فردا، پس بین تو و بین آن، زمان متخلل شده‏‎ ‎‏است بنابراین تقدم و تأخر هست.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 313

  • )) شرح مواقف، ج 8، ص 175.