مقصد سوم الهیات
بحثی پیرامون جبر و تفویض
تقریری دیگر در اثبات امر بین الامرین‌
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

تقریری دیگر در اثبات امر بین الامرین‌

فریده دوم احکام صفات واجب / غرر فی عموم قدرته تعالی لکلّ شی‌ء خلافاً للثنویة و المعتزلة / بیان عمومیت قدرت باری تعالی‌

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

تقریری دیگر در اثبات امر بین الامرین‌

تقریری دیگر در اثبات امر بین الامرین

‏تقریر دیگر این است که: افعال یا از روی اختیار و علم و شعور و یا از روی قوۀ‏‎ ‎‏طبعیه و میل و طبع صادر می شوند و در هر دو صورت منشأ آثار، وجود است.‏

‏والحاصل آنکه می گوییم: تمام آنچه از افعال و خواص و آثار از روی جبر و از روی‏‎ ‎‏تفویض صادر نمی شود، برای این است که اگر غیر این را بگوییم یا باید قائل شویم به‏‎ ‎‏اینکه وجود، بسیط نیست و در عالم مبدأ آثار غیر از حقیقت وجود چیز دیگری هست‏‎ ‎‏و یا باید بگوییم وجود مستقلی هست که ربطی به مبدأ المبادی ندارد و هر دو حرف‏‎ ‎‏باطل است؛ زیرا منشأ آثار و مبدأ آنها همان تمام هویت ذات وجود است و تمام هویت‏‎ ‎‏وجود، همان هویت مبدأیت برای آثار است و چون چنین است، پس وجودی که منشأ‏‎ ‎‏آثار است، وجود ربطی و تعلقی و غیر مستقل است، بنابراین بدون اینکه دو نسبت در‏‎ ‎‏میان باشد و فعل و اثر نسبتی به مبدأ المبادی و نسبت دیگری به وجود غیر مستقل‏‎ ‎‏ممکن که منشأ آن است داشته باشد، بلکه فعل و اثر به یک نسبت به هر دو منسوب‏‎ ‎‏است و در عین حالی که ممکن فاعل است حق هم فاعل است و ظهور فاعلیت حق به‏‎ ‎‏ممکن می باشد.‏

‏چنانکه در علم گفتیم: این نظام عالم به تمام هویت ذات و سراسر وجود نظام‏‎ ‎‏کیانی، عین علم فعلی حق است و ظهور و بروز علم در مرتبۀ ذات به علم در مرتبۀ فعل‏‎ ‎‏است و همان گونه که این نظام با هویت خود، عین بروز و ظهور علم است، همچنین‏‎ ‎‏عین فعالیت و ظهور و بروز فعل اوست.‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 321

‏و چنانکه در مرتبۀ ذات صرف الوجود و حقیقة الوجود یک هویت بسیطۀ تامۀ‏‎ ‎‏حقه است ولی به خاطر ظهور آثار و اطوار و به اعتبار مشاهدۀ آثار از آن، قدرت و علم‏‎ ‎‏و اراده و مشیت انتزاع می کنیم در حالی که در واقع غیر از وجود بسیط چیزی نیست و‏‎ ‎‏واقع قابل تعدد و تفکیک نیست، همچنین وجود غیر مستقل هم قابل تفکیک نبوده و‏‎ ‎‏در واقع تعدد ندارد تا مبدأیت برای آثار و حیثیت مؤثریت غیر حیثیت وجود باشد،‏‎ ‎‏بلکه یک هویت بسیطه است که به تمام هویت خود منشأ آثار و مبدأ آثار است و به‏‎ ‎‏تمام هویت خویش وجود است و همان طور که اصل وجود از اوست، مؤثریت و‏‎ ‎‏مبدأیت نیز از اوست.‏

‏والحاصل: هر کجا مبدأ اثری هست وجود است، منتها مبدأیت برای اثر در موجود‏‎ ‎‏به اندازۀ حظّی است که او از وجود دارد. هیولای اُولی هم به اندازۀ خود منشأ آثار‏‎ ‎‏است و خیال نشود که باید مبدأیت او، مبدأیت برای سماوات و ارض باشد، بلکه حظّ‏‎ ‎‏او ـ که قوه است ـ از وجود حظّ ضعیفی است و او در مرتبۀ آخر وجود قرار گرفته‏‎ ‎‏است. بنابراین مبدأیت او نیز مرتبۀ آخر منشأیت و مبدأیت است که صرف قبول است.‏

‏و بالجمله: اثر در عالم مال وجود است که مرتبه ای از آن، جاعل و مرتبه ای مجعول‏‎ ‎‏است ولو مرتبه ای که مجعول است خود، جاعل باشد و جاعلی که مجعول نباشد تنها‏‎ ‎‏وجود بحت بسیط صرف است که فوق قاهریت او شدةً و مدةً وجودی نیست.‏

‏این مبدأیت برای اثر در سلسلۀ وجود و مراتب آن جریان دارد؛ زیرا هویت وجود‏‎ ‎‏همان هویت منشأ اثر بودن است و هویت مبدأیت برای اثر، غیر از هویت وجود‏‎ ‎‏نیست. بنابراین هر کجا وجود هست همان هویت عین هویت مبدأیت و منشأیت‏‎ ‎‏برای آثار است، منتها به اندازۀ شدت و ضعف در وجود شدت و ضعف در مبدأیت و‏‎ ‎‏منشأیت پیدا می شود و شدت و ضعف در وجود عین همان شدت و ضعف در‏‎ ‎‏مبدأیت و منشأیت است؛ زیرا مبدأیت و منشأیت عین وجود است و آخرین ضعف‏‎ ‎‏در هیولای اُولی است، چنانکه آخرین مرتبۀ وجود اوست.‏

‏بلی همان گونه که وجود در هیولای اُولی صرف القوه است، مبدأیت فعل هم در‏‎ ‎

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 322

‏آن، صرف قابلیت است. و چون همۀ وجودات غیر مستقل می باشند، کسی نمی تواند‏‎ ‎‏بگوید عالم از مبدأ المبادی نیست و خودش مستقل است؛ زیرا استقلال در غیر وجود‏‎ ‎‏واجب، موجب تعدد واجب الوجود است، پس چون تمام وجودات از اوست تمام‏‎ ‎‏مبدأیت نیز از آنِ اوست.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 323