مراتب کلام باری تعالی
کلام مراتبی دارد. البته هر چیزی که در مرتبۀ ذات باشد لازم نیست که بر ذات باشد. بلی در مثل علم، علم ذات به ذات معقول است ولی در مثل قدرت، قدرت ذات بر ذات معنی ندارد. چنانکه حیات در مرتبۀ ذات است ولی بر ذات نیست.
و بالجمله: چنانکه حضرت امیر علیه السلام فرموده: «یا من دلّ علی ذاته بذاته» جلوۀ ذات بر ذات در مرتبۀ ذات همان دلالت ذات بر ذات است. البته در این جلوه جلوۀ اسماء و صفات بر ذات نیست، بلکه خود ذات برای ذات ظاهر است.
این کلمه در مرتبۀ ذات است و وقتی کلام متحقق شد، متکلم هم در مرتبۀ ذات خواهد بود؛ زیرا کلام و تکلم دو معنی هستند که به اعتبار با هم فرق دارند. به یک چیز از این جهت که مثلاً صوت است و فعلاً متموّج در هواست و منفصل از گوینده است کلام گویند و از این جهت که صدور آن از شخص است و شخص موجد آن است به آن تکلم گویند و خلاصه به کلام از جهت صدور و قیامی که به شخص دارد، تکلم گویند و از همین جهت به آن شخص هم متکلم گویند.
همان گونه که در علم در مرتبۀ ذات لازم نیست یک علم و یک معلوم و یک عالم باشد، بلکه عالم اوست و او عین علم است و علم عین معلوم و معلوم عین ذات است؛ چون کشف تام ذات برای ذات است و لذا حقیقت علم است، همچنین
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 351 در مرتبۀ ذات، دلالت ذات بر ذات که به نحو اعلی و اتمّ جامع و راسم تمام کمالات است، کلمات است.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 352