مقصد سوم الهیات
چگونگی بروز کثرت در عالم‌
بسایط خارجیه و ترکیب عقلی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

بسایط خارجیه و ترکیب عقلی

فریده سوم افعال حقّ تعالی / غرر فی کیفیة حصول الکثرة فی العالم

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

بسایط خارجیه و ترکیب عقلی

بسایط خارجیه و ترکیب عقلی

‏بسایط خارجیه هنگامی که مورد تحلیل عقلی واقع می شوند، مرکب عقلی‏‎ ‎‏می گردند؛ زیرا عقل در مقام تحلیل، برای آنها یک وجود و یک نقصان و حد وجود‏‎ ‎‏قائل است گرچه نقص و حد و محدودیت امر وجودی نیست تا با وجود، دو شی ء‏‎ ‎‏مستقل و مخلوط با یکدیگر باشند.‏

‏ترکیب اعم از معنایی است که در اذهان ساده می باشد؛ اذهان ساده گمان می کنند که‏‎ ‎‏باید مثلاً ارده و شیره و یا انگبین و سرکه ای باشد و آنها را با هم مخلوط کنند تا مرکب‏‎ ‎‏حاصل شود.‏

‏اگر دو مفهوم که با یکدیگر متقابل هستند، از یک شی ء انتزاع شوند در صورتی که‏‎ ‎‏مصداق آنها مختلف باشد، آن شی ء را مرکب گویند به خلاف مفاهیمی که با یکدیگر‏‎ ‎‏متوافق می باشند و گرچه در عالم مفهومیت با یکدیگر اختلاف دارند ولیکن مصداق‏‎ ‎‏آنها مختلف نبوده و برای همۀ آنها بیش از یک مصداق نیست. مثل مفهوم علم و‏‎ ‎‏قدرت و حیات و اراده و وجود، که گرچه از نظر مفهوم با یکدیگر فرق دارند ولی‏‎ ‎‏محال است که در مصداق با هم تفاوت داشته باشند و مصداق علم غیر از مصداق‏‎ ‎‏قدرت، حیات، اراده و وجود یا برعکس باشد.‏

‏لذا از ذات باری با اینکه بسیط من جمیع الجهات است مفاهیم متعدده انتزاع‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 371

‏می شود و عقل هر چیزی را می تواند تحلیل کند جز ذات بسیط من جمیع الجهات را‏‎ ‎‏که او اصلاً تحلیل نمی شود و به گونه ای صرف الوجود است و صرافت دارد که نتیجۀ‏‎ ‎‏تحلیل عقل، عین محلَّل است و عقل هرچه صرف الوجود را مورد تحلیل قرار دهد‏‎ ‎‏غیر از وجود چیزی از آن حاصل نمی شود. ولی در موجودات ممکنه اگر دو مفهوم که‏‎ ‎‏با یکدیگر مختلف و متقابل می باشند داشته باشیم، محال است آنچه از جهتی مصداق‏‎ ‎‏برای یکی از آن دو هست از همان جهت، مصداق برای دیگری هم باشد. مثل اینکه‏‎ ‎‏بگویند زید عالم به فقه و جاهل به موسیقی است و یا مانند اینکه در عقل اول‏‎ ‎‏می گویند: او موجود و ناقص است، که مفهوم  موجود بر جهت وجودیه او که صادر از‏‎ ‎‏مبدأ است منطبق می باشد. و محال است که مفهوم ناقص هم بر همان جهت منطبق‏‎ ‎‏باشد، بلکه آن جهت تضییق از علت و محدودیت و حیثیت تعیّنی در او، مصداق‏‎ ‎‏مفهوم ناقص است به خلاف مفهوم موجود و مفهوم کامل نسبت به حضرت احدیت‏‎ ‎‏که مصداق موجود همان مصداق کامل است و مصداق کامل همان مصداق موجود است‏‎ ‎‏بلکه مصداق کامل، جهت وجود به نعت شدت و قوت و صرافت و کمال است وهرکدام‏‎ ‎‏از این دو مفهوم بر حضرت باری از جهت و حیثیت وجود صادق می باشند، ولی بر‏‎ ‎‏موجودات دیگر هر یک از دو مفهوم موجود و ناقص، از یک حیثیت صادق نیستند.‏

‏پس مفاهیمی که بر حضرت حق صادق می باشند، مانند مبدأ و ربّ و محیی و قادر‏‎ ‎‏و ازلی و ابدی مصداق همۀ آنها یکی است و کلٌّ الی ذاک الجمال یشیر.‏

‏و بالجمله: خداوند به همان حیثیت وجودیه که ربّ العالمین است، قادر و مبدأ و‏‎ ‎‏ازلی و ابدی است.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 372