مقصد سوم الهیات
چگونگی بروز کثرت در عالم‌
شبهه ای دیگر از فخر رازی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

شبهه ای دیگر از فخر رازی

فریده سوم افعال حقّ تعالی / غرر فی کیفیة حصول الکثرة فی العالم

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

شبهه ای دیگر از فخر رازی

شبهه ای دیگر از فخر رازی

‏شبهۀ دیگر فخر این است که: اگر گفتۀ حکما درست باشد، نباید بین کلمات آنها‏‎ ‎‏اختلاف باشد و حال آنکه بعضی می گویند: عقل اول یک جهت وجود و کمال و تعقل‏‎ ‎‏نسبت به مبدأ دارد که از آن جهت، عقل دوم موجود شده است و یک جهت نقصی‏‎ ‎‏دارد که فلک اول از آن موجود شده است، و بعضی می گویند: او یک جهت ماهیتی و‏‎ ‎‏یک جهت امکانی دارد که صورت فلک اول از جهت ماهیت آن و نفس فلک اول از‏‎ ‎‏جهت امکانش صادر شده است، پس این اختلاف کلمات کاشف از عدم صحت قول‏‎ ‎‏آنهاست.‏‎[1]‎

‏جواب این شبهه هم معلوم است؛ زیرا طرف سخن ایشان اهل خبره در فن است و‏‎ ‎‏این اختلاف کلمات اختلاف لبّی نیست، بلکه به این خاطر است که اگر کسی فلک را‏‎ ‎‏متکثر حساب کند و برای آن نفس و ماده و هیولی و صورت قائل باشد در قبال چنین‏‎ ‎‏کسی، آنها هم عقل اول را متکثر می دانند و اگر کسی فلک را یک چیز حساب کند در‏‎ ‎‏مقابل او آنها هم تنها برای عقل اول ماهیت اعتبار می کنند.‏

‏علاوه بر اینکه در اینجا دو مطلب هست: یکی اینکه چرا درعالم کثرت واقع شده‏‎ ‎‏است با اینکه قاعدۀ «الواحد لا یصدر منه الاّ الواحد» برهانی است و لازمۀ آن این است‏‎ ‎‏که فقط یک رشتۀ طولی که همه بسایط باشند درعالم باشد ولو آنچه در آخرین حلقه و‏‎ ‎‏سلسلۀ طولی واقع می شود در بساطت ضعیف تر از دیگران است.‏

‏در رد این شبهه همین اندازه که موضوع قاعدۀ الواحد منحصر به مبدأ المبادی‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 379

‏است و عقل اول واحد نیست و لذا ممکن است از او کثیر صادر شود، کفایت می کند‏‎ ‎‏ولو تثلیث و تربیع جهات در عقل اول غلط باشد.‏

‏مطلب دیگر این است که: کیفیت وقوع کثرت در عالم چگونه است و چطور کثرت‏‎ ‎‏شروع شده است؟‏

‏البته این مطلب دیگری است و ربطی به جواب اشکال ندارد ولو حکما در اعتبار‏‎ ‎‏جهات کثرت اشتباه هم کرده باشند جواب تمام است.‏

‏و بالجمله: وقوع کثرت در عالم به نحوی که گفتیم حاصل گردیده تا به عقل عاشر‏‎ ‎‏و فلک نهم رسیده است.‏

‏البته کسی حق دارد بگوید: از عقل عاشر هم یک نفس صادر می شد و به این‏‎ ‎‏ترتیب سرانجام کثرات عرضیه تولید نمی شد.‏

‏جواب این است که: عقل عاشر، هیولی و مادۀ اُولی را صادر کرده است که به‏‎ ‎‏واسطۀ حرکت افلاک که حرکت دوریه غیر متناهی است، قابل انفعالات و استعدادات‏‎ ‎‏غیر محدود است. وقتی مادۀ قابل انفعالات و استعدادات غیر متناهی با مربی فعالی که‏‎ ‎‏تأثیر آن غیر متناهی است جمع شدند، با تربیت وی استعدادات از قوه به فعلیت رسیده‏‎ ‎‏و در عالم، کثرات عرضیه و اختلافات واقع می شود.‏

‏این حاصل گفتۀ مشائین بود.‏

‏مشائین به اتحاد عاقل و معقول قائل نبوده‏‎[2]‎‏ و تعقل عقل اول نسبت به مبدأ و ذات‏‎ ‎‏و ماهیت خود را به صور ارتسامیه می دانند.‏‎[3]‎

‏و آن صور ارتسامیۀ تعقلات مختلف را، منشأ صدور کثرات مختلف می دانند و‏‎ ‎‏چون آنها به علم ارتسامی قائل هستند، اصلاً ممکن است بگویند کثرات بدون واسطه‏‎ ‎‏طبق صور مرتسمۀ علمیه از حضرت حق صادر می شود. بلی آنها صور مرتسمۀ علمیه‏‎ ‎‏باری را متکثر و از ذات منفصل می دانند.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 380

  • )) شرح اشارات فخر رازی، ج 2، ص 48؛ مباحث مشرقیه، ج 2، ص 530 ـ 531.
  • )) شفا، بخش طبیعیات، ص 359؛ شرح اشارات، ج 3، ص 292 ـ 298.
  • )) شفا، بخش الهیات، ص 501ـ504؛ شرح اشارات، ج 3، ص 298ـ304؛ التحصیل، ص574ـ577.