بیان صدر المتألهین در حل اشکال
جوابی که آخوند رحمه الله از شبهۀ ربط حادث به قدیم داده که با آن از شبهۀ ربط متغیر به ثابت هم پاسخ داده می شود، این است که مرحوم آخوند در عالم طبیعت حتی در عالم افلاک به حرکت جوهریه قائل است، منتها در عالم افلاک قائل است به اینکه حرکت جوهریه منتهی نمی شود و الی الابد حرکت در جوهر افلاک واقع می شود، ولی در غیر افلاک معتقد است که حرکت در جوهر اشیاء هست و اشیاء در جوهر خود حرکت می کنند ولیکن این حرکت الی الابد نیست. عقیدۀ ایشان این است که نحوۀ وجود در عالم طبیعت وجودی است که تغیر، ذاتی آن است و این گونه نیست که ذاتی غیر از تغیر باشد و تغیر و حدوث بر آن عارض شود تا از علت تغیر سؤال شود، بلکه حرکت در جوهر این قسم از وجودات هست و تغیر نحوۀ وجود آنهاست، حتی فلک الافلاک نیز در جوهر خود حرکت دارد، منتها حرکت در جوهر آن از ازل تا ابد هست ولی در غیر افلاک؛ گرچه حرکت از ازل هست ولی الی الابد نیست، پس تغیر ذاتی وجود عالم طبیعت است و عالم طبیعت تنها در اصل وجود، علت لازم دارد.
والحاصل: چنانکه در عقل اول گفتیم که اصل وجود آن معلول علت است و کاستی و نقصان آن بالنسبه به مبدأ که جهت دیگر اوست، از مبدأ صادر نشده، بلکه نقصان عین وجود عقل اول است و محتاج جعل نیست، همچنین نحوۀ وجود عالم طبیعت تغیر می باشد و این گونه نیست که وجودی باشد که بر آن تغیر عارض شود و تغیر محتاج جعل دیگری باشد، بلکه یک وجود ازلی که ذاتاً متغیر بوده و نحوۀ آن تغیر است می باشد. پس تغیرات در عالم از این جهت است که وجودات متغیرند؛ یکی
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 387 معدوم می شود و دیگری حادث می گردد، یا اینکه ابتداءً حادث می شوند، و همان وجودات مجعول می باشند و دیگر تغیر آنها محتاج جعل دیگری نیست.
جواب آخوند مثل جوابی که از طرف مشائین داده شده است، نیست.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 388