کلام محقّق طوسی در قبول طریقۀ اشراقیون
خواجه ـ علیه الرحمه ـ مطلبی ذکر کرده که به نظر می رسد طریقۀ اشراقیین مرضی خاطر وی بوده است.
ایشان فرموده است: اگر مبدأ اوّلی را فرض کنیم که «الف» باشد و از او شی ء واحدی صادر شود که «ب» باشد، پس «ب» اولین مرتبه از مراتب معلولات «الف» خواهد بود، سپس ممکن است که از «الف» به توسط «ب» چیزی صادر شود که «ج» باشد و از «ب» به تنهایی چیزی صادر شود که «د» باشد، پس در مرتبۀ دوم دو شی ء عرضی است که هیچ یک بر دیگری تقدم ندارد و اگر تجویز نماییم که از «ب» با نظر به
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 406 «الف» چیز دیگری صادر شود در مرتبۀ دوم سه چیز خواهد بود، سپس ممکن است که از «الف» به توسط «ج» چیزی و به توسط «د» چیز دیگری و به توسط «ج د» شی ء ثالثی و به توسط «ب ج» شی ء رابعی و به توسط «ب د» شی ء خامسی و به توسط «ب ج د» شی ء سادسی و از «ب» به توسط «ج» شی ء هفتمی و به توسط «د» شی ء هشتمی و به توسط «ج د» شی ء نهمی و از «ج» به تنهایی شی ء دهمی و از «د» به تنهایی شی ء یازدهمی و از «ج د» با هم شی ء دوازدهمی صادر شود و همۀ اینها در مرتبۀ سوم خواهند بود و هکذا.
و اگر تجویز کنیم که از سافل با نظر به مافوق آن، چیزی صادر شود و ترتیب را در متوسطاتی که بیش از یکی است ملاحظه نماییم، آنچه در مرتبۀ سوم است خیلی بیشتر می شود. پس عقول در سلسلۀ طولیه و عرضیه متکثر و غیر محدود می باشند، البته آنها به معنای حقیقی غیر محدود نیستند.
مثلاً آخرین عقلی که در صف نعال سلسلۀ عقول و افاضۀ نور واقع است به واسطۀ مشاهده ای که از عقل بالاتر دارد چیزی را ایجاد می کند و به واسطۀ مشاهده ای که از عقل بالاتر از آن بدون واسطه دارد چیزی را ایجاد می نماید و به واسطۀ مشاهده ای که از عقل بالاتر از آن با واسطه دارد موجد چیزی است و هکذا تا اول سلسله که هر یک از عقول به کرّات مثلاً مبدأ اول را به توسط عقول بالاتر مشاهده می نماید و خودش بدون واسطه هم آن را مشاهده می کند.
و بالجمله: چنانکه محقق گفت یک مرتبه از بالا حساب می کنیم که مبدأ اول، عقل اول را خلق کرد و عقل اول عقل ثانی و عقل ثانی عقل ثالث را ایجاد کرد و مبدأ اول به توسط عقل اول چیزی را و به توسط عقل ثانی چیز دیگری را ایجاد نمود و هکذا. یک دفعه هم از پایین حساب می کنیم چنانکه گفته شد.
والحاصل: مبدأ، که نور بالذات است نورانیت وجود را به عقل اول اعطا کرد و او به فاعلیت الهی عقل ثانی را ایجاد نمود. و مبدأ اول به توسط عقل اول چیز دیگری را ایجاد کرد و هکذا؛ زیرا آنچه بر آن برهان داشتیم این بود که از بسیط من جمیع
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 407 الجهات، غیر از واحد صادر نمی شود، ولی دیگر برهان نداشتیم بر اینکه از بسیط به توسط چیزی هم، چیز دیگری صادر نمی شود، بلکه ممکن است عقل اول به منزلۀ آینه ای باشد که از خود نوری نداشته باشد ولی صاحب نوری به او نور عطا کند و به توسط تابیدن صاحب نور بر آن، نور دیگری نیز منعکس شود.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 408