مقصد سوم الهیات
چگونگی حصول تکثر بنا بر طریقه حکمای اشراقی
کلام محقّق طوسی در قبول طریقه اشراقیون
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

کلام محقّق طوسی در قبول طریقه اشراقیون

فریده سوم افعال حقّ تعالی / غرر فی کیفیة حصول التکثّر علی طریقة الإشراقیین

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

کلام محقّق طوسی در قبول طریقه اشراقیون

کلام محقّق طوسی در قبول طریقۀ اشراقیون

‏خواجه ـ علیه الرحمه ـ مطلبی ذکر کرده که به نظر می رسد طریقۀ اشراقیین مرضی‏‎ ‎‏خاطر وی بوده است.‏‎[1]‎

‏ایشان فرموده است: اگر مبدأ اوّلی را فرض کنیم که «الف» باشد و از او شی ء‏‎ ‎‏واحدی صادر شود که «ب» باشد، پس «ب» اولین مرتبه از مراتب معلولات «الف»‏‎ ‎‏خواهد بود، سپس ممکن است که از «الف» به توسط «ب» چیزی صادر شود که «ج»‏‎ ‎‏باشد و از «ب» به تنهایی چیزی صادر شود که «د» باشد، پس در مرتبۀ دوم دو شی ء‏‎ ‎‏عرضی است که هیچ یک بر دیگری تقدم ندارد و اگر تجویز نماییم که از «ب» با نظر به‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 406

‏«الف» چیز دیگری صادر شود در مرتبۀ دوم سه چیز خواهد بود، سپس ممکن است‏‎ ‎‏که از «الف» به توسط «ج» چیزی و به توسط «د» چیز دیگری و به توسط «ج د» شی ء‏‎ ‎‏ثالثی و به توسط «ب ج» شی ء رابعی و به توسط «ب د» شی ء خامسی و به توسط «ب‏‎ ‎‏ج د» شی ء سادسی و از «ب» به توسط «ج» شی ء هفتمی و به توسط «د» شی ء هشتمی‏‎ ‎‏و به توسط «ج د» شی ء نهمی و از «ج» به تنهایی شی ء دهمی و از «د» به تنهایی شی ء‏‎ ‎‏یازدهمی و از «ج د» با هم شی ء دوازدهمی صادر شود و همۀ اینها در مرتبۀ سوم‏‎ ‎‏خواهند بود و هکذا.‏

‏و اگر تجویز کنیم که از سافل با نظر به مافوق آن، چیزی صادر شود و ترتیب را در‏‎ ‎‏متوسطاتی که بیش از یکی است ملاحظه نماییم، آنچه در مرتبۀ سوم است خیلی بیشتر‏‎ ‎‏می شود. پس عقول در سلسلۀ طولیه و عرضیه متکثر و غیر محدود می باشند، البته آنها‏‎ ‎‏به معنای حقیقی غیر محدود نیستند.‏

‏مثلاً آخرین عقلی که در صف نعال سلسلۀ عقول و افاضۀ نور واقع است به واسطۀ‏‎ ‎‏مشاهده ای که از عقل بالاتر دارد چیزی را ایجاد می کند و به واسطۀ مشاهده ای که از‏‎ ‎‏عقل بالاتر از آن بدون واسطه دارد چیزی را ایجاد می نماید و به واسطۀ مشاهده ای که‏‎ ‎‏از عقل بالاتر از آن با واسطه دارد موجد چیزی است و هکذا تا اول سلسله که هر یک‏‎ ‎‏از عقول به کرّات مثلاً مبدأ اول را به توسط عقول بالاتر مشاهده می نماید و خودش‏‎ ‎‏بدون واسطه هم آن را مشاهده می کند.‏

‏و بالجمله: چنانکه محقق گفت یک مرتبه از بالا حساب می کنیم که مبدأ اول، عقل‏‎ ‎‏اول را خلق کرد و عقل اول عقل ثانی و عقل ثانی عقل ثالث را ایجاد کرد و مبدأ اول به‏‎ ‎‏توسط عقل اول چیزی را و به توسط عقل ثانی چیز دیگری را ایجاد نمود و هکذا. یک‏‎ ‎‏دفعه هم از پایین حساب می کنیم چنانکه گفته شد.‏

‏والحاصل: مبدأ، که نور بالذات است نورانیت وجود را به عقل اول اعطا کرد و او به‏‎ ‎‏فاعلیت الهی عقل ثانی را ایجاد نمود. و مبدأ اول به توسط عقل اول چیز دیگری را‏‎ ‎‏ایجاد کرد و هکذا؛ زیرا آنچه بر آن برهان داشتیم این بود که از بسیط من جمیع‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 407

‏الجهات، غیر از واحد صادر نمی شود، ولی دیگر برهان نداشتیم بر اینکه از بسیط به‏‎ ‎‏توسط چیزی هم، چیز دیگری صادر نمی شود، بلکه ممکن است عقل اول به منزلۀ‏‎ ‎‏آینه ای باشد که از خود نوری نداشته باشد ولی صاحب نوری به او نور عطا کند و به‏‎ ‎‏توسط تابیدن صاحب نور بر آن، نور دیگری نیز منعکس شود.‏

‎ ‎

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 408

  • )) رجوع کنید به: شرح اشارات، ج 3، ص 244 ـ 245؛ و نیز شرح هدایۀ اثیریه، ص 366.