جایگاه فلسفۀ اُولی و موضوعات علوم
فلسفۀ اُولی متکفل بیان موضوعات همۀ علوم است؛ زیرا فلسفۀ اُولی آنچه را که در عالم ثابت و موجود است، اثبات می کند و آنچه را که در صفحۀ وجود موجود نیست، از آنها تمیز می دهد؛ چون انسان موهومات و متخیلات و معلوماتی دارد و باید همۀ اینها طبق میزانی تفتیش شود که کدام موجود است و کدام موجود نیست. لذا فلسفۀ اُولی ممحّض است در اینکه موجودات عالم را بیان نماید.
پس در فلسفۀ اُولی از اثبات وجود یا ماهیت بحث می شود و بعد از آنکه در آن وجود مطلق ثابت شد، تقسیماتی که برای وجود هست مورد بحث و تفتیش قرار می گیرد که انحاء موجودات در عالم چیست؟ یعنی بعد از اثبات اصالت وجود،
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 414
تقسیماتی مورد بحث قرار می گیرد و پیوسته وجود تقسیم می شود، مثل اینکه گفته می شود: وجود یا واجب و یا ممکن است، سپس گفته می شود: ممکن یا جوهر و یا عرض است، و آن گاه گفته می شود: جوهر یا مقارن با ماده و یا مفارق از آن است و همچنین گفته می شود: جوهر مفارق یا عقل و یا نفس و یا ... است. پس همۀ موجودات در فلسفه اثبات می شوند.
البته موضوعات علوم، موجودات می باشند، منتها موضوع هر علمی یکی از موجودات قرار داده می شود و در اطراف آن بحث می شود. پس زمینۀ اثبات موضوعات علوم، فلسفۀ اُولی است و موضوعات علوم، محمولات در فلسفۀ اُولی است؛ زیرا چنانکه گفتیم در فلسفۀ اُولی گفته می شود: موجود یا واجب یا ممکن است و ممکن یا جوهر یا عرض است و جوهر یا مفارق از ماده و یا مقارن با آن است و هکذا.
باید در اینجا این نکته مورد التفات قرار گیرد که چرا در علم از موضوع آن بحث نمی شود.
علت آن این است که درعلم از عوارض ذاتیۀ موضوع بحث می شود بنابراین: بحث از موضوع، از علم خارج است. همچنین در علم از علل قوام موضوع، یعنی جنس و فصل آن هم بحث نمی شود؛ چون جنس و فصل از لواحق موضوع نیستند، بلکه از مبادی می باشند. پس بحث از آنها هم از علم خارج است.
و بالجمله: وجود موضوع از عوارض موضوع نیست؛ زیرا وجود موضوع، نفس موضوع و تحقق موضوع است و امری که به موضوع منضم شده باشد نیست؛ چون وجود اعم است و مفهوم وجود برای همۀ موضوعاتی که در موضوع فلسفۀ اُولی داخل است ثابت است و موضوع فلسفۀ اُولی وجود مطلق است و وقتی مفهوم وجود بر آن صادق است بر تمام موضوعات علوم نیز صادق خواهد بود؛ زیرا موضوعات علوم از اقسام وجود مطلق می باشند، بنابراین مفهوم وجود از عوارض عامه است.
علت دیگر برای اینکه بحث از وجود موضوع علم در خود آن علم ممکن نیست،
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 415
این است که مسائل علم، اثبات اعراض ذاتیه است و اثبات اعراض ذاتیه بر ثبوت موضوع و اجزاء موضوع موقوف است، پس اگر ثبوت موضوع و اجزاء آن از مسائل علم باشد توقف شی ء بر نفس لازم می آید.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 416