مقصد چهارم طبیعیات
بیان اقوال در حقیقت جسم طبیعی
کلام صاحب محاکمات و اشکال محقق دوانی بر حکما
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

کلام صاحب محاکمات و اشکال محقق دوانی بر حکما

فریده اول حقیقت جسم طبیعی / غرر فی ذکر الأقوال فی حقیقة الجسم الطبیعی

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

کلام صاحب محاکمات و اشکال محقق دوانی بر حکما

کلام صاحب محاکمات و اشکال محقق دوانی بر حکما

‏و بالجمله: انقسام جسم وقوف پیدا نمی کند، مانند عدد که تا هر جا فرض برود‏‎ ‎‏ممکن است و هر کجا که فرض نرود، واقف می شود. و نظیر عدم تناهی مقدورات‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 438

‏باری تعالی ـ بنابر مذهب متکلمین که می گویند مقدورات باری تعالی غیر متناهی‏‎ ‎‏است ـ ‏‎[1]‎‏ به این معنی که خداوند مدام خلق می کند و خلاصه این چنین در ‏‏محاکمات‏‎ ‎‏گفته شده است که انقسام جسم غیر متناهی لایقفی است.‏‎[2]‎

‏محقق دوانی‏‎[3]‎‏ به او اعتراض کرده است به اینکه: عدم تناهی انقسام را مثل عدد‏‎ ‎‏فرض کردن در وهم ظاهر است، ولی در عقل درست نیست؛ زیرا عدم تناهی انقسام در‏‎ ‎‏عقل مثل عدد نیست، بلکه همان غیر متناهی است که ادلۀ بطلان تسلسل در آن جاری‏‎ ‎‏است؛ زیرا عقل زمانی که برای جسم اجزاء غیر متناهیه فرض کند ـ بلکه برای هر یک‏‎ ‎‏از اجزاء، اجزاء غیر متناهیه فرض کند ـ جمیع اجزاء غیر متناهیه را دفعةً واحده فرض‏‎ ‎‏کرده است و آن ظاهر است؛ چون عقل بر احاطه پیدا کردن بر غیر متناهی قدرت دارد.‏‎ ‎‏بلی وهم از چنین احاطه ای عاجز است، زیرا او باید صور جزئیه را ادراک کند.‏

‏شاید باعث این تفسیری که از صاحب ‏‏محاکمات‏‏ نقل شد، دفع ایرادی باشد که‏‎ ‎‏ورود آن بر حکما مترائی است و آن این است که بین جزء تحلیلی و جزء ترکیبی در‏‎ ‎‏مقدار، آن چیزی که جسم از آن ترکب پیدا می کند و یا به سوی آن منحل می شود،‏‎ ‎‏فرقی نیست؛ زیرا ما قطعاً می دانیم مرکب از ذراعی و ذراعی، دو ذراع می شود؛ چنانکه‏‎ ‎‏چیزی که به دو ذراع منحل می شود، دو ذراع بوده که به یکدیگر متصل بوده اند. وقتی‏‎ ‎‏این مطلب ـ که بین جزء ترکیبی و جزء تحلیلی در مقدارِ «ما یترکّب منه او ینحل الیه»‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 439

‏فرقی نیست ـ مقرّر شد، می گوییم: حکما، مذهب نظّام را چنین ابطال کرده اند که اگر‏‎ ‎‏اجزاء جسم، غیر متناهی باشد ما آن جسم را متلاشی فرض کرده و سپس چند جزء از‏‎ ‎‏آن را نزدیک یکدیگر می گذاریم تا آن اندازه که مقداری حاصل شود و این ضروری‏‎ ‎‏است که اگر هر یک از آن اجزاء به تنهایی ولو خیلی کم، مقدار نداشته باشند چطور از‏‎ ‎‏قرار گرفتن آنها پهلوی یکدیگر، مقدار درست می شود؟ پس معلوم می شود اگر آنها را‏‎ ‎‏کنار هم بچینیم مقدار حاصل می شود و چون اجزاء غیر متناهی است پس باید در یک‏‎ ‎‏جسم مقدار غیر متناهی حاصل شود، در نتیجه باید به مسلک نظّام اگر جسم کوچکی‏‎ ‎‏را فرض نمودیم، مقدار غیر متناهی داشته باشد و چون بین جزء تحلیلی و جزء ترکیبی‏‎ ‎‏خارجی در مقدار فرقی نیست، پس آنچه بر نظّام لازم می آمد بر حکما لازم می آید.‏

‏صاحب ‏‏محاکمات‏‏ از این ایراد به نحوی که گذشت جواب داده است ولیکن‏‎ ‎‏مخفی نماند ایرادی که از طرف محقق دوانی شده است بر حکما وارد است و جواب‏‎ ‎‏صاحب ‏‏محاکمات‏‏ کافی نیست.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 440

  • )) شرح مواقف، ج 8، ص 58؛ شرح مقاصد، ج 4، ص 101.
  • )) محاکمات، ضمن شرح اشارات، ج 2، ص 8.
  • )) جلال الدین محمد بن سعد دوانی کازرونی ـ که نسبش به محمد بن ابی بکر می رسد ـ حکیمی است فاضل و متکلمی است کامل، محقق مدقق، شاعر ماهر که در تمام علوم متداوله، خصوصاً در معقول، دستی توانا داشت و مرجع استفادۀ اکابر و از مشاهیر علما و حکمای زمان ابوسعید تیموری به شمار می رفت. وی در اوایل شافعی مذهب بود و پس از آن به تشیّع گروید.     از تألیفات وی است: افعال العباد، الزوراء، شرح تهذیب المنطق، شرح العقائد العضدیه، نور الهدایه، و انموذج العلوم، شرح هیاکل النور سهروردی، حاشیه بر شرح تجرید قوشچی، اخلاق جلالی و اثبات الواجب.     وی در سال 907 یا 918 ق. درگذشت.