مقصد چهارم طبیعیات
غرر فی أنّ المقولات التی تقع فیها الحرکة کم هی؟
بیان مقولاتی که حرکت در آنها واقع می شود
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

بیان مقولاتی که حرکت در آنها واقع می شود

فریده دوم در لواحق جسم طبیعی

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

بیان مقولاتی که حرکت در آنها واقع می شود

بیان مقولاتی که حرکت در آنها واقع می شود

‏ ‏

‏پنج مقوله است که در آنها حرکت واقع می شود و آن عبارت از کمّ و کیف و وضع‏‎ ‎‏و اَین و جوهر می باشد.‏

‏مرحوم حاجی  ‏‏رحمه الله‏‏ حرکت را در این مقولات به تعبیر خود پسندیده دانسته است.‏

‏بعد می فرماید: در مقولات فعل و انفعال و متی و ملک و مضاف حرکت واقع‏‎ ‎‏نمی شود چون آنها یا دفعی و یا تبعی می باشند.‏

‏مقوله های فعل و انفعال، تأثیر بخشی و تأثر پذیری می باشند. و آن تدریجی‏‎ ‎‏الحصول می باشد و مقولۀ متی عبارت از نسبت شی ء به زمان است که به نحو تدریجی‏‎ ‎‏است. بنابراین در این سه مقوله چون تدریجی بودن، در مفاهیم آنها معتبر است، لذا‏‎ ‎‏آنها حرکت دیگری نخواهند داشت؛ زیرا در غیر این صورت اولاً حرکت در حرکت‏‎ ‎‏لازم می آید و ثانیاً برای حرکت ابتدا و انتها حقیقی نیست و نیز لازم می آید حرکت در‏‎ ‎‏موضوع غیر قارّ الذات حاصل شود.‏

‏در مقولۀ اضافه هم حرکت واقع نمی شود؛ چون اضافه عبارت از نسبت متکرره‏‎ ‎‏بین دو شی ء می باشد و وجود آن استقلال ندارد و تابع طرفین یعنی مضاف و‏‎ ‎‏مضاف الیه است.‏

‏مقولۀ جده هم چون احاطۀ جسمی به جسم دیگری است و وجود آن تابع محیط و‏‎ ‎‏محاط است، لذا در آن هم حرکت واقع نمی شود.‏

‏مقولاتی که در آنها حرکت واقع می شود عبارتند از:‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 479

‏الف) مقولۀ کمّ: در این مقوله حرکت با زیاده و نقصان پذیرفتن جسم همراه است‏‎ ‎‏و این دگرگونی کمّی دارای اقسامی است:‏

‏1ـ تخلخل حقیقی: یعنی افزایش حجم جسم بدون اینکه چیزی به اجزاء آن‏‎ ‎‏افزوده گردد، مانند انبساط آب هنگام حرارت یافتن آن.‏

‏2ـ تکاثف حقیقی: یعنی کاسته شدن حجم جسم بدون اینکه چیزی از اجزاء آن‏‎ ‎‏کاسته گردد، مانند انقباض آب هنگام برودت یافتن آن.‏

‏3ـ از اقسام حرکت در مقولۀ کمّ حرکت در نمو و ذبول می باشد: یعنی افزایش ابعاد‏‎ ‎‏سه گانۀ جسم با تناسب طبیعی که به سبب پیوستن اجزاء غذائیه به اجسام نباتیه و‏‎ ‎‏حیوانیه به وجود می آید و یا کاسته شدن ابعاد آن.‏

‏صاحب ‏‏مطارحات‏‎[1]‎‏ و اشراقیون حرکت در نمو و ذبول را انکار نموده اند و‏‎ ‎‏می گویند: جسم عین مقدار و ابعاد سه گانه است و زیادت و نقصانهای حجمی به‏‎ ‎‏واسطۀ حرکت اَینی انجام می گیرد.‏‎[2]‎

‏مرحوم حاجی می گوید: «و فی نموّ و ذبول استقرّ» و به حرکت در نمو و ذبول‏‎ ‎‏به شرحی که بعد خواهد آمد قائل است. و نیز ایشان حرکت در سمن و هزال‏‎ ‎‏ـ یعنی فربه شدن بدن در عرض و عمق و کاهش بدن از عرض و عمق ـ را از اقسام‏‎ ‎‏حرکت در کمّ می داند.‏

‏فرق نمو و ذبول و سمن و هزال در این است که نمو و ذبول در اجزاء اصلیه مانند‏‎ ‎‏استخوان و پی و شریان است، ولی سمن و هزال در اجزاء فرعیه مانند لحم و شحم‏‎ ‎‏می باشد.‏

‏ب) مقولۀ اَین: مانند حرکت تدریجی اجسام در جابه جا شدن آنها که‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 480

‏از این حرکت به حرکت انتقالی نیز تعبیر می نمایند، مثل حرکت صعودی و‏‎ ‎‏نزولی سنگ.‏

‏ج) حرکت در وضع: و آن به معنای جدا شدن تدریجی اجزاء اجسام از اجزاء‏‎ ‎‏مکان می باشد. و این حرکت یا وضعی دوری است، مانند حرکت فلک و سنگ آسیاب‏‎ ‎‏و یا وضعی غیر دوری است، مانند نشستن و برخاستن و یا وضعی انتقالی است، مانند‏‎ ‎‏حرکت گوی غلطان و حرکت زمین.‏

‏د) مقولۀ کیف: که مانند کمّ حرکت در آن جایز می باشد و به آن استحاله هم‏‎ ‎‏می گویند چنانکه حرکت در اَین را، نقله نیز می نامند. مثال حرکت در کیف، حرکت در‏‎ ‎‏نمو است که حرکت در نمو هم کمّی و هم کیفی است.‏

‏برخی از حکما حرکت در کیفیات محسوسه را منکر گشته و گفته اند: حرکت در‏‎ ‎‏کیف، مانند گرم شدن آب، عبارت از بروز اجزاء ناریه است.‏‎[3]‎

‏و بعضی دیگر در مقام انکار گفته اند: تغییر کیفی آب ـ مثلاً ـ عبارت از نفوذ اجزاء‏‎ ‎‏ناریه در آن است‏‎[4]‎‏ و به اصحاب این قول اصحاب نشور و نفوذ گفته می شود. بنابراین‏‎ ‎‏دیگر حرکت کیفی باقی نمی ماند.‏

‏مرحوم حاجی می گوید: محال بودن این دو قول واضح است.‏

‏به حرکت در کمّیت اگر بدون افزایش اجزاء جسم باشد تخلخل حقیقی و اگر‏‎ ‎‏بدون نقصان اجزاء باشد تکاثف حقیقی گویند.‏

‏هر کدام از تخلخل و تکاثف یا حقیقی و یا مشهوری می باشند: تخلخل حقیقی،‏‎ ‎‏یعنی زیاد شدن حجم جسم بدون اینکه به اجزاء آن افزوده گردد، مانند انبساط آب‏‎ ‎‏گرم. تخلخل مشهوری، یعنی فزونی یافتن حجم جسم به واسطۀ افزایش اجزاء آن با‏‎ ‎‏ضمیمه شدن اجزاء خارجی.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 481

  • )) این سخن از بخش طبیعیات مطارحات نقل شده که به طبع نرسیده است، رجوع کنید به: حکمة الاشراق، در مجموعۀ مصنفات شیخ اشراق، ج 2، ص 77.
  • )) شرح حکمة الاشراق قطب الدین شیرازی، ص 212 ـ 218؛ شرح هدایۀ اثیریه، ص 96؛ اسفار، ج 3، ص 89.
  • )) رجوع کنید به: شرح اشارات، ج 2، ص 278؛ مباحث مشرقیه، ج 1، ص 695 ـ 700.
  • )) رجوع کنید به: شرح اشارات، ج 2، ص 279؛ مباحث مشرقیه، ج 1، ص 696.