جهات حقیقی و اعتباری
لذا مرحوم حاجی می گوید: فوق و تحت، جهت بالطبع است و اعتباری نیست و تغییر و تبدیل نمی پذیرد به خلاف سایر جهات که اعتباری می باشد.
دلیل عدم قبول تغییر فوق و تحت این است که اگر شخصی منکوس گردد یعنی پاهای خود را به طرف بالا و سر خود را بر زمین گذارد طرف سر او به اعتبار، فوق نمی شود و طرف پاهای وی به اعتبار پا، تحت نمی شود، بلکه همان جهت فوق و تحت محفوظ بوده و طرف پاهایش فوق و طرف سر او تحت خواهد بود.
پس جهت فوق و تحت به خلاف سایر جهات حقیقی و بالطبع است؛ چون محدّد بقیۀ جهات انسان است؛ زیرا در بدن انسان آن طرفی که اقوی است «یمین» نامیده می شود و طرف ضعیف «یسار» خوانده می شود و به آن طرفی که با وجه انسان محاذی
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 529 است و حرکات انسان و حس بصر و سایر حواس به آن طرف است «قدّام» و به مقابل آن «خلف» گفته می شود؛ چون انسان موجودی یک طرفی است و همۀ قوای عملی او به طرف جلو است و در پشت سر چیزی ندارد.
این چهار جهت به اعتبار جهات چهارگانه انسان تغییر و تبدیل می یابد؛ مثلاً اگر اعضای قویه را به طرفی که به مناسبت محاذات با دست چپ، طرف چپ گفته می شد برگردانید قضیه برعکس می شود یعنی یسار، یمین و قدام، خلف می گردد پس این جهات چهارگانه تابع اعضای بدن است، اما فوق و تحت تابع آنها نیست، چنانکه در مورد انسان منکوس گذشت.
و بالجمله: این چهار جهت، عند التحقیق جهت فوق و تحت است با اضافه ای که با آن اعتبار می شود؛ مثلاً اگر جهت فوق با اضافه به قدّام اعتبار شود طرف قدّام حاصل می شود و اگر با اضافه به طرف اعضای قویۀ انسان اعتبار شود طرف یمین حاصل می گردد و هکذا.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 530