مقصد چهارم طبیعیات
غرر فی إشارة إجمالیة إلی الأفلاک الجزئیة
بحثی اجمالی در افلاک جزئی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

بحثی اجمالی در افلاک جزئی

فریده چهارم فلکیات

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

بحثی اجمالی در افلاک جزئی

بحثی اجمالی در افلاک جزئی

‏ ‏

‏فلک کلی آن است که با او یکی از حرکات تسع منضبط گردد و فلک جزئی آن‏‎ ‎‏است که با او به تنهایی یکی از حرکات تسع منضبط نمی شود، بلکه باید غیر او به او‏‎ ‎‏منضم شود تا آن گاه یکی از حرکات تسع با او منضبط گردد.‏

‏ ‏

و إنّما الجزئی منها اثنان  ‎ ‎و عشرتان للذکا نوعان

ممثّل و الآخر التدویر  ‎ ‎أو خارج تردیدهم شهیر

‏ ‏

‏افلاک جزئیه بیست و دوتاست. برای شمس دو فلک جزئی است یکی ممثّل و‏‎ ‎‏دیگری تدویر یا خارج از مرکز. و چون برای شمس دو نحو حرکت خاصه یافته اند،‏‎ ‎‏ممثل را متکفل یکی از آنها دانسته اند و برای حرکت دیگر آن، که می بینیم گاهی از ما‏‎ ‎‏دور و گاهی به ما نزدیک می شود تدویر و یا خارج مرکز تصور کرده اند و آن فرضاً‏‎ ‎‏مانند گردویی است که داخل پوست هندوانه ای باشد و آن هندوانه یک حرکت و آن‏‎ ‎‏گردو هم یک حرکت داشته باشد. وقتی گردو حرکت می کند، شمس هم که بر آن گردو‏‎ ‎‏کوبیده شده است حرکت می کند و چون گردو دور می زند، پس گاهی شمس به طرف‏‎ ‎‏بالا افتاده و از ما دور می شود و آن اوج اوست و گاهی پایین آمده و به ما نزدیک‏‎ ‎‏می شود و آن حضیض اوست.‏

‏برای این حرکت شمس یا باید تدویر و یا خارج مرکز تصور نمود و فلک خارج‏‎ ‎‏مرکز آن است که مرکز او غیر مرکز عالم باشد و اگر چنین کره ای گردش کند و شمس‏‎ ‎‏هم در آن باشد، آن نقاطی از محیط که به طرف مرکز عالم است به ما نزدیک است و آن‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 556

‏نقاطی که به طرف مرکز عالم نیست از ما دور است.‏

‏بنابراین: با چرخش کرۀ مذکور گاهی شمس به طرف ما نزدیک می شود و آن‏‎ ‎‏حضیض اوست و گاهی از ما دور می شود و آن اوج اوست.‏

‏خلاصه برای این حرکت شمس یکی از دو فلک تدویر و خارج مرکز لازم است.‏

‏ ‏

مسیره منطقة البروج  ‎ ‎و لیس للخارج من خروج

‏ ‏

‏مسیر شمس دائماً روی منطقة البروج است، یعنی منطقۀ فلک شمس با منطقة‏‎ ‎‏البروج منطبق است و برای فلک خارج مرکز شمس خروجی از سطح منطقه نیست تا‏‎ ‎‏یک طرف آن به خارج منطقه بیفتد.‏

‏ ‏

بسیره یبدی الفصول الأربعة  ‎ ‎لأنّها معدّلاً مقاطعة

‏ ‏

‏شمس با سیر خود چهار فصل را ایجاد می نماید؛ زیرا دایرۀ منطقة البروج که از دو‏‎ ‎‏قطب عالم می گذرد با دایرۀ معدل النهار که به دور عالم کشیده شده تقاطع پیدا نموده و‏‎ ‎‏دایرۀ منطقة البروج دایرۀ معدل را نصف می نماید و در نتیجه عالم به دو قسمت شمالی‏‎ ‎‏و جنوبی تقسیم می شود و همچنین معدل النهار هم منطقة البروج را تنصیف می کند و‏‎ ‎‏لذا شش برج در طرف شمال و شش برج در طرف جنوب واقع می شود و چون فلک‏‎ ‎‏شمس با منطقة البروج منطبق می باشد بنابراین شمس شش ماه در بروج شمالی و‏‎ ‎‏شش ماه در بروج جنوبی خواهد بود.‏

‏دو نقطه ای که محل تقاطع معدل النهار و منطقة البروج است یکی نقطۀ اعتدال‏‎ ‎‏ربیعی و دیگری نقطۀ اعتدال خریفی است. شمس با طی نود درجه رو به بالا ازنصف‏‎ ‎‏بالایی دایرۀ منطقه به نقطۀ اعتدال ربیعی که اول بهار است رسیده و با طی نود درجه رو‏‎ ‎‏به پایین از آن به نقطۀ انقلاب صیفی که اول تابستان است می رسد و به همین منوال‏‎ ‎‏نصف پایینی دایره را نیز پیموده و فصول چهارگانه پدید می آید.‏

‏ ‏

علویة و زهرة کراتها  ‎ ‎کلّ ثلث استوت هیئاتها

ممثّل و حامل تدویر  ‎ ‎یرکز فیه کوکب منیر

‏ ‏

‏هر یک از کواکب علویه که عبارت از مریخ و مشتری و زحل است و زهره سه‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 557

‏فلک دارند؛ زیرا آنها دارای سه نحو حرکت خاصه می باشند و آن سه فلک ممثل و‏‎ ‎‏حامل و تدویر است. تدویر موصوف است به اینکه کوکب منیری در آن مرکوز باشد.‏‎ ‎‏بنابراین این چهار کوکب دارای دوازده فلک می باشند.‏

‏ ‏

عطارد زاد مدیراً کالقمر  ‎ ‎علویة و زهرة بالجوزهر

‏ ‏

‏هر یک از عطارد و قمر یک فلک زاید بر افلاک علویه و زهره دارند. فلک زاید‏‎ ‎‏عطارد مدیر و فلک زاید قمر جوزهر نام دارد. جوزهر فلکی متوازی السطحین است،‏‎ ‎‏یعنی از هر نقطه از سطح آن که خطی به سوی سطح کرۀ ارض کشیده شود آن خطوط‏‎ ‎‏با یکدیگر مساوی خواهند بود، مرکز جوزهر با مرکز عالم موافق است و بر سه فلک‏‎ ‎‏دیگر قمر نیز محیط می باشد، بنابراین عطارد و قمر هم دارای هشت فلک بوده و عدد‏‎ ‎‏افلاک جزئیه بیست و دو می شود.‏

‏ ‏

و قمر حامله فی مایل  ‎ ‎لیس مطبّقاً علی ممثّل

مناطق الممثّلات انطبقت  ‎ ‎منطقة البروج و اسما أنطقت

و خارج لغیر شمس مشرقة  ‎ ‎مقاطع المناطق ذی المنطقة

ممثّل حامل ذی الومیض  ‎ ‎اشترکا فی الأوج و الحضیض

‏ ‏

‏حامل قمر، در ثخن فلک مایل آن است و منطقۀ فلک مایل با منطقۀ ممثل قمر،‏‎ ‎‏منطبق نیست. و منطقه های تمام فلکهای ممثل با منطقة البروج منطبق است و به همین‏‎ ‎‏جهت به ممثل نامگذاری شده است. و منطقه های فلکهای خارج مرکز همۀ این‏‎ ‎‏کواکب غیر از فلک خارج مرکز شمس منطقة البروج را قطع می نمایند، ولی منطقۀ‏‎ ‎‏خارج مرکز شمس با منطقة البروج موافق است و لذا شمس همیشه روی منطقة البروج‏‎ ‎‏حرکت می نماید.‏

‏فلک ممثل همۀ این کواکب روشن با فلک حامل آنها در اوج و حضیض مشترک‏‎ ‎‏می باشند؛ زیرا سطح محدب حامل، با سطح محدب ممثل در یک نقطه مشترک هستند‏‎ ‎‏و وقتی کوکب به آن نقطه می رسد، اوج آن از مرکز عالم است؛ چون در غایت ارتفاع از‏‎ ‎‏مرکز عالم است و همچنین سطح مقعر حامل با سطح مقعر ممثل در یک نقطه مشترکند‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 558

‏و هنگامی که کوکب به آن نقطه می رسد حضیض آن است و کوکب در غایت نزدیکی‏‎ ‎‏به ماست.‏

‏ ‏

و ما کالأطلس لغرب مایل  ‎ ‎فجوزهر و مدیر مایل

‏ ‏

‏حرکت فلک اطلس و جوزهر و مدیر و مایل از مشرق به مغرب است و حرکت‏‎ ‎‏غیر آنها از مغرب به مشرق و بر وفق توالی بروج است و با اینکه در اصل حرکت به‏‎ ‎‏طرف مغرب با هم اشتراک دارند، لیکن در سیر و حرکت مختلف می باشند و مقادیر‏‎ ‎‏حرکات آنها مانند مقادیر حرکات شرقیه در علم هیئت معین شده است.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 559