نقد حجت اول
این حجت تام و تمام است، ولیکن با این حجت نمی شود تجرد نفوس کلیۀ افراد بشر را اثبات کرد، برای اینکه علم به بسایط در نوع جماعت بشر اتفاق نمی افتد، بلکه به عدّۀ مخصوصی که عارف بالله هستند اختصاص دارد و با برهان مذکور تنها تجرد نفوس ایشان اثبات می شود. و اما برای عامۀ مردم در این گونه بسایط، فقط یک مفهومی حاصل است، آنها از حقیقت ذات، خبری ندارند، بلکه دلشان در معرفت به الله ، به آن مفهوم ذهنی که بیش از مفهوم الله چیزی نیست، خوش است.
بلی، برای نفوس عارفین بالله ، فیض عظیم حقیقت ذات به اندازۀ وسعت و تجردی که پیدا کرده اند، حاصل است و به اندازۀ قابلیت فهم، به حسن محبوب نایلند. البته نوع بشر دارای صور خیالیه هستند؛ گرچه نمی توانند با مرتبۀ تجرد تام عقلانی، اشیاء را بفهمند. و چون صور خیالیه دارند در نتیجۀ بحث ـ که معاد است و ما برای معاد این منزل را طی می کنیم ـ فرق نمی کند؛ به جهت اینکه اگر بشر به مرتبۀ تجرد خیالی ـ که از ماده مجرد باشد و از مقدار وشکل مجرد نباشد ـ برسد در مبحث معاد، معاد برای او ثابت می شود.
از این رو ما قائلیم: حتی از حیوانات، آنها که به تجرد خیالی رسیده اند، محشور می شوند.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 8