کتاب نکاح
اولیای عقد
اعتبار اذن ولیّ در ازدواج باکره
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

اعتبار اذن ولیّ در ازدواج باکره

اعتبار اذن ولیّ در ازدواج باکره

[سؤال 10175]‏ ‏ ‏ 5663‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 10 ربیع الثانی 1399 ق‏

‏محضر مبارک زعیم عالی قدر آیت الله‌ العظمی الامام الخمینی دام ظله العالی‏

‏بعد از عرض سلام و تقدیم دعا، استدعا دارم جواب مسأله ذیل را مرقوم‏‎ ‎‏فرمایند:‏

‏دختری پانزده ساله بالغه و رشیده پدرش تقریباً چهار سال است که مفقود الاثر‏‎ ‎‏گردیده است و مادرش 9 سال است تقریباً مطلقه شده است آیا این دختر می تواند به‏‎ ‎‏اختیار خود و مادرش شوهر کند یا خیر؟ ظلّ عالی مستدام‏

بسمه تعالی، در صورت نیاز به شوهر می تواند شوهر کند.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 9

[سؤال 10176]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 769

‏9. عقد المنقطع هل یجوز علی الباکر بدون إذن أبیها دون افتضاضها وعلی تقدیر‏‎ ‎‏عدم الجواز فما حکم النکاح بمثل هذا العقد.‏

بسم الله‌ تعالی، العقد علی الباکر موقوف علی إذن أبیها بلا فرق فی ذلک بین‎ ‎الدوام والانقطاع.

[سؤال 10177]‏ ‏ ‏ 5664‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی دام ظله العالی‏

‏دختری است بسیار مکتبی و درس خوانده، عاقله و رشیده، تمایل دارد که با‏‎ ‎‏جوانی که طلبه است و در قم زندگی می کند ازدواج نماید و متقابلاً آن طلبه هم تمایل‏‎ ‎‏دارد و از هر جهت توافق فکری و رضایت از طرفین موجود است، لکن پدر و مادر و‏‎ ‎‏قبیله دختر که ثروتمند هستند مخالفت شدید دارند و می گویند ما میل نداریم که‏‎ ‎‏دخترمان با روحانی ازدواج کند و به دختر اصرار برای ازدواج با افرادی می کنند که‏‎ ‎‏خود دختر هیچ تمایل زندگی با آن افراد را ندارد، چون اشکالات مذهبی در آن ها‏‎ ‎‏می بیند، ولی علاقه شدید دارد که با طلبه مذکور ازدواج کند، در ضمن خود دختر هم‏‎ ‎‏درس طلبگی خوانده است و تفکر دختر بر اثر برخورد با افراد مذهبی کاملاً با تفکر‏‎ ‎‏خانواده اش که بعضی از مسائل مذهبی را مراعات نمی کنند مخالف است و این خود‏‎ ‎‏باعث عذاب روحی برای آن دختر شده است، مستدعی است بفرمایید آیا این دختر‏‎ ‎‏در این صورت می تواند بدون رضایت چنین پدری که مکتبی نیست، بلکه با عقیده‏‎ ‎‏دختر مخالف است خود را به ازدواج این طلبه درآورد که آن طلبه هم رضایت کامل‏‎ ‎‏دارد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، در ازدواج دختر باکره اذن پدر شرط است، مگر این که دختر‎ ‎میل به ازدواج داشته و پسری که خواستگار است کفو عرفی و شرعی او‎ ‎باشد و دختر بترسد که اگر با او ازدواج نکند بعداً شوهر خوبی پیدا نکند.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 10

[سؤال 10178]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5909

‏2. اگر ولیّ دختر باکره ای به عللی مصرّاً به ازدواج دائم با جوانی اجازه ندهد و‏‎ ‎‏طرفین نیز به هر وسیله شده ازدواج نمایند، در صورت وقوع و اجرای صیغۀ عقد دائم‏‎ ‎‏بدون حضور و اجازه ولیّ، این ازدواج شرعاً چه صورتی خواهد داشت؟‏

بسمه تعالی، موقوف است به اجازۀ پدر یا جدّ پدری دختر.

[سؤال 10179]‏ ‏ ‏ 5665‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 18 / 12 / 1361‏

‏حضور محترم رهبر کبیر انقلاب، یاور همۀ مستضعفان و نایب بر حق مهدی (عج)‏‎ ‎‏سلام عرض می کنم، از خداوند متعال سلامتی شما و توفیق روز افزون شما را برای‏‎ ‎‏انجام مسئولیت هایتان خواهانم.‏

‏مسأله ای برای من پیش آمده که حدود شش ماه است با بسیاری افراد مشورت‏‎ ‎‏کرده ام و چون مقلد شما هستم تصمیم گرفتم با شما که می دانم مرا آن طور که صلاح و‏‎ ‎‏امر خداست راهنمایی می کنید در میان بگذارم.‏

‏من دختری هستم 18 ساله که به خاطر دستور اسلام و سنت پیامبر تصمیم به‏‎ ‎‏ازدواج گرفتم و با یکی از برادران پاسدار تفاهم کردیم و خانواده هم در ابتدای امر از‏‎ ‎‏این مسأله راضی بودند و وقتی ما به تفاهم کامل رسیدیم و بنا بر برگزاری مراسم عقد‏‎ ‎‏شد، پدرم مانع شدند و گفتند چون ایشان بنا دارند به جبهه بروند من به پسری که به‏‎ ‎‏جبهه برود و در جبهه باشد دختر نمی دهم و هرچه با ایشان صحبت شد از طریق افراد‏‎ ‎‏ذی صلاح و همچنین طرفین ازدواج، باز هم پدرم راضی نشدند و وقتی آیات قرآن و‏‎ ‎‏یا احادیث را می خواندیم که آنچه مایه خوشبختی است تقوی و ایمان فرد است و در‏‎ ‎‏صدر اسلام پیامبر به فلان کس در مورد خواستگار خوب چه گفتند و چه شد؟‏‎ ‎‏می گفتند این شرع است، یک مقدار از عرف بگویید، در حالی که پدرم فردی مذهبی‏‎ ‎‏هستند و کاملاً متوجه آیات و روایات می شدند و قبول می کردند ولی نفس ایشان،‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 11

‏ایشان را از این کار منع می کرد، به خصوص این که من خواستگارهایی از آن طبقه ای‏‎ ‎‏که پدرم می خواستند ـ دارای خانه و ماشین و پولدار ـ داشتم و مرتب می گفتند من اول‏‎ ‎‏باید قبول کنم بعد تو و من هم قبول نمی کنم، تو حالا در احساسات به سر می بری و‏‎ ‎‏این مسائل را درک نمی کنی، من تجربه دارم. برادر پاسدارمان نیز به علت این که‏‎ ‎‏فرمانده یک قسمت از سپاه مرکز هستند (فرمانده توپخانه که نوبنیاد هست در اهواز) و‏‎ ‎‏به سبب تجربه ای که ایشان در این دو سال کسب کرده اند از نظر شرعی نمی توانند‏‎ ‎‏جبهه را ترک کنند، به خصوص در این برهه که اسلام به افراد متخصص مکتبی در‏‎ ‎‏جبهه نیاز دارد و کفویت کاملی نیز بین ما وجود دارد. برادرمان از حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏منتظری سؤال کردند و شرایط موجود را توضیح دادند و حضرت آیت الله‌ منتظری‏‎ ‎‏گفتند اگر ایراد، جبهه رفتن شماست شما می توانید بدون اجازه پدر دختر این عقد را‏‎ ‎‏جاری کنید و این مسأله مستقیماً از خود آیت الله‌ منتظری پرسیده شده است، ولی‏‎ ‎‏چون ما مقلد شما هستیم باز هم گفتیم مستقیماً از خود حضرت عالی سؤال کنیم.‏

‏خانواده و از جمله پدرم ایشان را پسندیده اند از نظر نجابت و ایمان و گفته اند اگر‏‎ ‎‏از جبهه بیایید ما این کار را می کنیم، من خود نیز با تحقیقات زیاد چنین مسأله ای را هر‏‎ ‎‏چند مشکلات دارد تنها به خاطر خدا قبول کرده ام، چون بالاخره ایشان و افرادی که‏‎ ‎‏خود را در مقابل خدا مسئول می دانند و در جبهه اند باید ازدواج کنند، به خصوص‏‎ ‎‏این که ایشان در اهواز هستند و آن جا خط مقدم است و اکثر دخترها و تقریباً همه‏‎ ‎‏خانواده ها به چنین امری راضی نمی شوند که دختر خود را به پاسداری که بنا دارد تا‏‎ ‎‏جنگ هست در جبهه باشد بدهند. حال با توجه به کفویتی که بین ما وجود دارد و‏‎ ‎‏استخاره هم پیش فرد معتبر کرده اند و بسیار خوب آمده، شما اجازه می دهید که بدون‏‎ ‎‏اجازه پدرم این کار را بکنم؟ وظیفه شرعی من چیست؟‏

‏به امید روزی که همۀ ما در همۀ کارها تنها رضای خدا را در نظر داشته باشیم. ‏

‏خواهشمندم حتماً بنویسید که آیا خود حضرت امام دامت برکاته جواب این نامه‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 12

‏را مستقیماً داده اند یا دفتر ایشان. به خاطر این که حضرت آیت الله‌ منتظری که دومین‏‎ ‎‏فرد مذهبی جهان هستند، با این شرایط به ما چنین اجازه ای را داده اند و در صورتی که‏‎ ‎‏امام خودشان جواب این نامه را بدهند من به پدرم نشان خواهم داد و امکان این که‏‎ ‎‏ایشان راضی بشوند با جواب امام، خیلی زیاد است؛ چون ایشان از دوست داران امام‏‎ ‎‏هستند و احتمال نزدیک به یقین حرف امام را خواهند پذیرفت. ‏

بسمه تعالی، بدون اجازه پدر نمی توانید ازدواج کنید، بلی اگر مرد مزبور‎ ‎کفو عرفی و شرعی شما است و خوف داشته باشید که اگر با او ازدواج‎ ‎نکنید دیگر شوهر خوبی برای شما پیدا نشود پدر شما حق منع ندارد و اگر‎ ‎منع کند می توانید بی اجازه او ازدواج نمایید.

[سؤال 10180]‏ ‏ ‏ 5666‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 4 / 4 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت امام خمینی مدّ ظله العالی‏

‏پدر دختری مهریۀ مربوط به ازدواج دخترش با یک پسر را تعیین و به پسر پیشنهاد‏‎ ‎‏نموده است و پسر آن را پذیرفته است و در همین رابطه عقد ازدواج در غیاب پدر‏‎ ‎‏دختر جاری شده است. در این ضمن پدر دختر از اجرای عقد اطلاع نداشته است و‏‎ ‎‏حضور شخصی در جلسۀ عقد نداشته است، ولی پدر دختر در همان غیبت خود، از‏‎ ‎‏ازدواج دخترش با پسر مورد نظر (چه در زمان قبل از اجرای عقد و چه در زمان حین‏‎ ‎‏اجرای عقد و چه در زمان بعد از اجرای عقد) رضایت کامل داشته است. آیا عقد‏‎ ‎‏جاری شده صحیح است؟ ‏

‏به امید پیروزی جهانی اسلام بر کفر و استکبار جهانی‏

بسمه تعالی، حضور پدر دختر در جلسۀ عقد شرط نیست، ولی ازدواج‎ ‎دختر باکره منوط به اذن یا اجازۀ پدر است و مجرد رضایت باطنی کافی‎ ‎نیست بنابر احتیاط.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 13

[سؤال 10181]‏ ‏ ‏ 5667‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏17 سال پیش در یکی از روستاهای شهرستان میانه به دنیا آمدم. تا دو سالگی پیش‏‎ ‎‏پدر و مادرم زندگی می کردم و دو ساله بودم که به علت این که عمه ام بچه نداشت مرا به‏‎ ‎‏عنوان فرزندی قبول کرده و همراه آن ها به تهران آمده ام پیش آنان زندگی می کردم و‏‎ ‎‏هر ساله سه ماه تابستان را با عمه ام به روستا می رفتیم و سه ماه پیش خانواده ام می ماندم‏‎ ‎‏و دوباره با آن ها اول مهر می آمدیم تهران. هفت ساله بودم که به مدرسه راه پیدا کردم،‏‎ ‎‏تا کلاس سوم راهنمایی بدون هیچ مشکلی درس خواندم. اول نظری بودم که پدرم با‏‎ ‎‏مدرسه رفتنم مخالفت کرد، ولی بر اثر اصرار عمه ام من ادامه تحصیل دادم تا امسال که‏‎ ‎‏سال چهارم دبیرستان رشتۀ علوم انسانی (اقتصاد) هستم. در کلاس دوم راهنمایی‏‎ ‎‏بودم که پسر عمه ام نسبت به من علاقه پیدا کرده بود، ولی چون ابراز نمی کرد من هم‏‎ ‎‏مخالفتی و یا هیچ عکس العملی در مقابل او نداشتم، تا این که کلاس دوم اقتصاد بودم‏‎ ‎‏که یکی از خویشان به خواستگاری آمد. پسر عمه ام به خاطر این که به آن طرف جواب‏‎ ‎‏مثبت ندهم به خواستگاری آمد. پدرم بدون این که نظر ما را بپرسد به آن فرد جواب رد‏‎ ‎‏داد و به پسر عمه ام جوابی نداد که بعد از حدوداً شش ماه به او جواب مثبت دادند. در‏‎ ‎‏این مدت یک فرد متعهد و مکتبی به خواستگاری آمد، ولی پدرم بدون نظرخواهی از‏‎ ‎‏من جواب رد داد. من با اقدام پدرم خیلی مخالفت کردم که این مخالفت همراه با گریه‏‎ ‎‏و داد و بیداد بود و گاهی هم صحبت کردن و با زبان خوش حرف زدن. ولی متأسفانه‏‎ ‎‏هیچ کدام جواب نداد و علت مخالفت من با پسر عمه ام به دلایل زیر می باشد: ایشان‏‎ ‎‏مسلمان هستند ولی به رعایت ضوابط و معیارهای اسلامی مقید نیستند. مثلاً نماز‏‎ ‎‏نمی خوانند، روزه گاهی می گیرند، گاهی نه و به دلخواه موسیقی گوش می کنند، قمار‏‎ ‎‏بازی نمی کند ولی اگر جمعی بازی می کنند، نگاه می کند. فکرشان بیشتر فکر زندگی با‏‎ ‎‏رفاه بیشتر و مسائل مادی است. مطالعه کتاب های اسلامی ندارند و خیلی مسائل‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 14

‏دیگر. البته این را هم بگویم که خود بنده قبل از انقلاب یک فردی به این شکل بودم و‏‎ ‎‏در همان مسیری که جز فساد و تباهی چیزی نداشت و بعد از انقلاب بود که نسبت به‏‎ ‎‏مسائل آگاه شدم و فهمیدم که چقدر از مسأله پرت بودیم و چقدر در زندگی اشتباه‏‎ ‎‏کردیم و سعی کردم خودم را با اسلام تطبیق دهم و ازدواج وسیله ای باشد برای رشد‏‎ ‎‏بیشتر و تکامل، به خاطر همین می خواهم با فردی ازدواج کنم که مشوقی باشد برای‏‎ ‎‏این که اسلام را بهتر و بیشتر بشناسیم و آن را در زندگی پیاده کنیم و فرزندان ما هم در‏‎ ‎‏آینده تربیت آن ها بر اساس موازین اسلام باشد و چون ایشان فاقد این ارزش ها‏‎ ‎‏می باشند نمی توانیم با هم زندگی کنیم. در ضمن هم خانواده ایشان و هم خانوادۀ من‏‎ ‎‏از خصوصیتی که برای این فرد شمردم برخوردارند و با انقلاب میانه زیاد خوبی‏‎ ‎‏ندارند. پدرم با همه مخالفت های من با ایشان صحبت کرده و حتی شیربها هم گرفته اند‏‎ ‎‏و قرار گذاشته اند تابستان که من درسم تمام شد پدرم بیاید مرا ببرد ده. آیا من می توانم‏‎ ‎‏با چنین ازدواجی مخالفت کنم و اجازه پدر تا چه حدی شرط است؟ در حالتی که‏‎ ‎‏حتی نظر من که یکی از اصول ازدواج است برای آن ها مهم نیست و اگر من مخالفت‏‎ ‎‏کردم آیا می توانم بدون اجازه پدرم کار بکنم و یا به مکان های آموزشی مثل تربیت‏‎ ‎‏معلم و یا حوزه بروم؟ چون اگر مخالفت کنم پدرم مرا به ده می برند و در آن جا من‏‎ ‎‏نمی توانم هیچ گونه فعالیتی داشته باشم و یک فردی بی ارزش خواهم شد و کسی هم‏‎ ‎‏در آن جا نیست که در زندگی به طور صحیح راهنمایی ام کند و یا به بالا بردن سطح‏‎ ‎‏آگاهی ام کمک کند. خواهش می کنم تکلیف من را از نظر شرعی روشن کرده و من را‏‎ ‎‏راهنمایی کنید.‏

بسمه تعالی، امر ازدواج دختر باکره با پدر است، ولی پدر اجازه و اختیار‎ ‎ندارد که دختر خود را به عقد کسی که کفو شرعی و عرفی وی نیست‎ ‎درآورد و یا به ازدواج کسی درآورد که آن ازدواج برای دختر مفسده داشته‎ ‎باشد، بلکه در چنین مواردی عقد در حکم فضولی و بدون اجازۀ دختر

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 15

صحیح نمی شود و همچنین اگر پدر از ازدواج دختر با کفو شرعی و عرفی‎ ‎وی ممانعت کند و رضایت ندهد و با میل دختر به ازدواج، خوف آن باشد‎ ‎که خواستگار دیگری که کفو شرعی و عرفی دختر باشد پیدا نشود در این‎ ‎صورت نیز ولایت پدر ساقط است.

[سؤال 10182]‏ ‏ ‏ 5668‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏سلام علیکم، یک نفر از خواهران مسلمان مسائلی را بیان کرده اند که در زیر درج‏‎ ‎‏می گردد، خواهشمند است طبق فتوای امام خمینی(دام ظله) وظیفۀ شرعی این خواهر‏‎ ‎‏را بفرمایید.‏

‏1. این خواهر می گویند: نزدیک به ده سال پیش یک آقای روحانی از او‏‎ ‎‏خواستگاری کرد پدر و مادر این خانم به دلیل سنت های غلط مرسوم موافقت‏‎ ‎‏نکرده اند. و اکنون آن آقا با کس دیگر ازدواج کرده، ولی باز هم تصمیم بر ازدواج با این‏‎ ‎‏خواهر را دارد. و همسر کنونی آن آقا نیز به دلائلی موافق با ازدواج آن ها است. ولی‏‎ ‎‏والدین این خانم راضی به چنین کاری نمی شوند وظیفۀ شرعی این خانم چیست؟ آیا‏‎ ‎‏با این آقا ازدواج کند یا خیر؟‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره منوط به رضایت پدر است و در ازدواج با‎ ‎زوج متأهل باید مقررات دولت اسلامی مراعات شود.

‏2. پسر و یا دختری که اکنون در خانۀ پدرش زندگی می کند و خود نیز شاغل است. پدرش نیز خمس و‏‎ ‎‏زکات نمی پردازد و آن فرد نیز مجبور به زندگی با آن ها است، در این صورت حساب سال چطور است؟‏

بسمه تعالی، از اموال پدر که مورد تصرف او واقع می شود اگر یقین ندارد که خمس در آن‎ ‎است، چیزی بر او نیست، ولی در صورت یقین باید در مقدارخمس اجازه از مرجع تقلید‎ ‎بگیرد.

‏3. پسر یا دختری که شاغل می باشد و مقداری از پولش را پس انداز می کند جهت زندگی آینده اش آیا‏‎ ‎‏خمس به آن تعلق می گیرد یا خیر؟ در صورت تعلق گرفتن، حساب آن و پرداختش چگونه باید باشد؟‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 16

‏آیا می تواند به امام جمعۀ شهر و به حساب امام پرداخت نماید یا خیر؟‏

بسمه تعالی، از درآمد کسب هرچه آخر سال زیاد بماند خمس دارد و به وکیل مسلّم الوکاله‎ ‎این جانب بپردازید.

[سؤال 10183]‏ ‏ ‏ 5669‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 23 / 6 / 1361 ‏

‏با سلام و درود فراوان بر شهیدان و رزمندگان اسلام و با آرزوی ظهور هرچه‏‎ ‎‏زودتر حضرت مهدی (عج) و پیروزی هرچه زودتر جبهه اسلام.‏

‏با عرض پوزش از این که مقداری از وقت عزیزتان را گرفته و مانع از انجام کارهای‏‎ ‎‏مهمتری شده ام، اما راهی جز این نیافتم که سؤالم را با شما که منبع مطمئنی هستید در‏‎ ‎‏میان بگذارم. دختری هستم 15 ساله که امسال اول نظری را به پایان رسانیده ام. در‏‎ ‎‏حدود 16 یا 17 سال پیش مادرم با یکی از بستگانش بالاجبار ازدواج نمود، بعد از یک‏‎ ‎‏سال از ازدواجشان من به دنیا آمدم، بعد به عللی پدر و مادرم از هم طلاق می گیرند و‏‎ ‎‏من پیش مادر می مانم و پدر هم به دنبال کار خود می رود تا این که دو سه سال بعد،‏‎ ‎‏مادرم دوباره ازدواج می کند. ناپدری من در ابتدا خیلی مهربان بود و من هم فکر‏‎ ‎‏می کردم واقعاً او پدر من می باشد و برایم نقش یک پدر واقعی را داشت. در حدود 8 یا‏‎ ‎‏9 سال داشتم که متوجه شدم محبت های ناپدری ام خالصانه نیست، و نیت سوء دارد از‏‎ ‎‏این رو به خاطر مادرم و وضع موجود با نارضایتی حاضر به ازدواج شدم همه می گفتند‏‎ ‎‏بعد از عقد علاقه پیدا می کنی اما نه تنها بعد از یک ماه بلکه بعد از پنج یا شش ماه یا‏‎ ‎‏بیشتر هم این علاقه را پیدا نکردم، بدتر از آن احساس تنفر هم پیدا کردم، من بدون‏‎ ‎‏هیچ تمایلی به عقد همسرم درآمده ام و حالا نسبت به او احساس تنفر دارم. یکی از‏‎ ‎‏دوستانم می گوید شاید عقد شما ـ چون سر عقد راضی نبودی ـ درست نباشد بهتر‏‎ ‎‏است با دفتر امام در میان بگذاری و جواب قطعی بگیری. خواهش می کنم بگویید آیا‏‎ ‎‏عقد من درست بوده یا باطل می باشد؟ اگر درست بوده من چگونه می توانم با چنین‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 17

‏فردی ازدواج کنم و زندگی مشترکی داشته باشم؟ و در صورت درست نبودن چگونه‏‎ ‎‏می توانم به آن ها بفهمانم؟ چون آن ها اهمیتی به نظر اسلام نمی دهند. آیا درست است‏‎ ‎‏که من برای مدتی بدون اجازه از خانه بروم و جای دیگری زندگی کنم؟ چون شاید به‏‎ ‎‏نفع آن ها نیز باشد. ‏

‏خواهش می کنم به این بندۀ حقیر و بی ارزش خدا که غیر از شما کسی را نیافته تا از‏‎ ‎‏او کمک بخواهد و جواب بگیرد کمک نموده و مرا راهنمایی کنید.‏

بسمه تعالی، اگر پدر یا جدّ پدری دارید صحت عقد موقوف بر اجازه پدر‎ ‎یا جدّ پدری است و در صورت رد و عدم موافقت محکوم به بطلان است،‎ ‎ولی اگر پدر و جدّ پدری ندارید با فرض این که رضایت به عقد دادید عقد‎ ‎محکوم به صحت است و جدایی تنها با طلاق میسور است که آن هم‎ ‎اختیارش با شوهر است و بنا را بر تسلیم در قبال مقدرات و سازش با‎ ‎زندگی بگذارید، خداوند مشکلات را رفع می فرماید.

[سؤال 10184]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5973

‏4. دختر بالغۀ رشیده با مردی ازدواج نموده بدون اطلاع پدرش و پدر بعد از‏‎ ‎‏اطلاع، اجازه نکرده است و پدر هم در بلد نبوده و در شهر دیگری بوده، لیکن امکان‏‎ ‎‏این که از رأی وی، زوجین با اطلاع گردند بوده است. چون حضرت امام استیذان از‏‎ ‎‏ولیّ را احتیاط دارد و مرد حاضر به طلاق نیست، آیا به این احتیاط امام، قاضی‏‎ ‎‏می تواند حکم به عدم صحت عقد نماید؛ خاصه این که پدر هم غایب بوده به نحوی که‏‎ ‎‏ذکر شد، یا چون مقلد می تواند در احتیاطات، به مجتهد دیگری رجوع کند و مرد‏‎ ‎‏می گوید رجوع می کنم ـ و خاصه در موردی که مرد، عامی هم هست که احتمال عدم‏‎ ‎‏دقت دربارۀ تقلید صحیح وی می رود و دربارۀ فروج و دماء هم احتیاط لازم است  ـ‏‎ ‎‏حکم به صحت باید کرد؟ و زن هم حال حاضر نیست با مرد زندگی کند. بفرمایید: اگر‏‎ ‎‏اصلاح ممکن نشود، وظیفۀ قاضی چیست؟ و اگر مرد گفت: من از مجتهد دیگری‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 18

‏تقلید می کنم چه باید کرد؟ یعنی اشکال مرتفع می شود و می شود حکم به زوجیت کرد‏‎ ‎‏به مجرد گفتۀ او یا خیر؛ چون در مظان جلب نفع است؟‏

بسمه تعالی، عقد مزبور باطل است و دادگاه حق طلاق ندارد؛ ولی خود‎ ‎طرفین اگر بکارت دختر زایل شده، می توانند ثانیاً بدون اجازۀ پدر باهم‎ ‎ازدواج کنند.

[سؤال 10185]‏ ‏ ‏ 5670‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 26 / 3 / 1361‏

‏محضر حضرت امام خمینی تقاضا می شود به سؤالات زیر پاسخ دهند‏

‏1. اگر پدر دختر نسبت به ازدواج دائم دخترش رضایت داشته باشد، ولی از قرائت‏‎ ‎‏صیغۀ عقد بی اطلاع باشد و در جلسۀ عقد حاضر نباشد و برای این ازدواج دائم مهریه‏‎ ‎‏دخترش را پدر تعیین کرده باشد آیا رضایت پدر دختر برای ازدواج دائم با توجه به‏‎ ‎‏این که مهریه ازدواج دائم مذکور را نیز پدر دختر تعیین و پیشنهاد کرده باشد و پسر‏‎ ‎‏پذیرفته باشد کافی است برای صحت عقد؟ و آیا عدم اطلاع پدر از قرائت عقد و عدم‏‎ ‎‏حضور شخص پدر در جلسۀ عقد موجب ابطال عقد نمی شود؟ با توجه به این که پدر‏‎ ‎‏دختر، قبل از زمان اجرای عقد ودر زمان حین اجرای عقد و بعد از آن هم راضی به این‏‎ ‎‏ازدواج باشد آیا عقد جاری شده بدون اطلاع دختر و بدون حضور پدر دختر صحیح‏‎ ‎‏است؟ آیا مفهوم مسألۀ شمارۀ (2376) از رسالۀ حضرت امام خمینی که می گوید: «بنا‏‎ ‎‏به احتیاط واجب اجازه باید بگیرد از پدر» تأمین شده است و عقد صحیح است؟‏

بسمه تعالی، اگر پدر در وقت عقد به آن راضی بوده و یا آن که بعداً راضی‎ ‎شده و عقد را اجازه نموده عقد صحیح است. و حضور پدر در مجلس عقد‎ ‎شرط نیست.

‏2. اگر کسی قصد انشا را نداند، ولی عقد را صرفاً به قصد محرم شدن جاری نماید، آیا عقد صحیح‏‎ ‎‏است. مثلاً اگر دختر و پسری عقد را دوتایی بین خود جاری نمایند؛ به طوری که پسر قصد انشا و معنی‏‎ ‎‏هر یک از کلمات عقد را بداند، ولی دختر قصد انشا و معنی کلمات را نداند و ایجاب را به قصد این که‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 19

‏با آن پسر محرم بشود، با قرائت صحیح بخواند. پسر هم صیغۀ قبول را با قرائت صحیح به قصد انشا‏‎ ‎‏بخواند و از هر کلمه معنی آن را قصد نماید. در عقد مذکور، دختر مقدار مهریۀ خود را نیز ـ که پدر دختر‏‎ ‎‏تعیین کرده است ـ می داند که چقدر است. عقد مذکور را هم از روی رساله خوانده. آیا عقد مذکور‏‎ ‎‏صحیح است؟ فتوای حضرت امام خمینی در این باره چیست؟ ‏

بسمه تعالی، در فرض سؤال، عقد صحیح است.

[سؤال 10186]‏ ‏ ‏ 5671‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 6 / 5 / 1361‏

‏از محضر حضرت امام خمینی، تقاضا می شود به سؤال زیر پاسخ دهند:‏

‏پسری برای ازدواج با دختری به خواستگاری وی می رود. دختر با اجازۀ پدرش،‏‎ ‎‏به آن پسر جواب مثبت می دهد و پدر دختر نیز با ازدواج آن ها موافقت می نماید.‏‎ ‎‏مدت ها آن ها با هم نامزد بوده اند. در حین نامزدیشان، یک روز، اعضای خانوادۀ پسر،‏‎ ‎‏به منزل پدر دختر می روند و پدر دختر در حضور چندین نفر، مقدار مهریه و شیربهای‏‎ ‎‏دخترش را تعیین، و به آن پسر پیشنهاد می کند. پسر مهریه و شیربهای مزبور را‏‎ ‎‏می پذیرد. سپس در نتیجۀ صحبت پدر دختر و اعضای خانوادۀ پسر، قرار می شود در‏‎ ‎‏آینده، آن ها به عقد هم در آیند. بعدها پدر دختر، خودش برای زندگی دخترش و آن‏‎ ‎‏پسر، اقدام به خرید یک فرش می نماید. و اعضای خانوادۀ پسر به همراه افرادی از‏‎ ‎‏خانوادۀ دختر، به اتفاق هم، مقداری اجناس لازم برای ازدواج آن دو، خریداری‏‎ ‎‏می نمایند، و پدر دختر نیز نسبت به این خرید ـ که در جامعه به «خرید عقد» معروف‏‎ ‎‏است ـ راضی بوده است. در همان روزها، دختر و پسر مذکور برای این که به هم‏‎ ‎‏نامحرم نباشند، عقد دائم را خودشان در غیاب پدر دختر، از روی رساله جاری‏‎ ‎‏می نمایند. با توجه به این که پدر دختر ـ همچنان که به طور خلاصه در فوق به عرض‏‎ ‎‏رسید ـ نسبت به ازدواج آن ها راضی بوده است، آن ها برای قرائت صیغۀ عقد، از پدر‏‎ ‎‏دختر اذن نمی گیرند. و بر اساس همین عقد، روابط بسیار محرمانۀ زناشویی با هم‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 20

‏داشته اند، به جز دخول، که آن هم برای عروسی و رسوماتی که در جامعه مرسوم و‏‎ ‎‏معمول است، انجام نشده است. در همان روزها پسر برای آزمایش خون جهت‏‎ ‎‏ازدواج، به دادن خون در بیمارستان اقدام می کند و پدر دختر نیز راضی بوده است.‏‎ ‎‏حتی پدر دختر، خودش پسر را برای معرفی به بیمارستان، به دفتر ثبت ازدواج متعلّق‏‎ ‎‏به یکی از دوستان قدیمی خود راهنمایی می کند. پسر نتیجۀ آزمایش خون را به منزل‏‎ ‎‏پدر دختر می برد و پدر دختر از نتیجۀ آزمایش خون نیز مطلع می شود و قرار می شود‏‎ ‎‏که در چند روز آینده، همان دفتر ثبت ازدواج مذکور، جهت ثبت ازدواج آن ها، به منزل‏‎ ‎‏پدر دختر بیاید. چند روز قبل از ثبت ازدواج، به علت خروج آن دختر از منزل و رفتن‏‎ ‎‏دختر به جایی بدون اجازه و موافقت آن پسر، بین آن ها اختلاف پیش می آید. و در اثر‏‎ ‎‏آن، دختر می گوید: یا باید مرا طلاق بدهی و یا اگر نمی خواهی طلاق دهی، باید همۀ‏‎ ‎‏مهریه و نفقۀ ایام گذشته ام را نقداً بپردازی، تا به تو تمکین کنم. در نتیجه پسر می پذیرد‏‎ ‎‏که مهریه و نفقۀ ایام گذشته او را نقداً بدهد، ولی طلاق نمی دهد، و دختر نیز قبول‏‎ ‎‏می کند که در صورت دریافت مهریه و نفقه به طور نقد، تمکین نماید. در این حین پدر‏‎ ‎‏دختر نیز راضی می شود که دخترش از آن پسر، مهریه و نفقه دریافت نماید. این قضیه‏‎ ‎‏می گذرد و پسر اقدام به پرداخت نفقه می نماید. بعد از یک ماه، دوباره دختر و پدر‏‎ ‎‏دختر اظهار می دارند که چون در هنگام قرائت عقد مذکور، از پدر دختر کسب اذن‏‎ ‎‏نشده، آن عقد باطل است. و این موضوع را وسیله ای قرار می دهند، تا دختر بدون‏‎ ‎‏طلاق از آن پسر جدا شود. حالا این سؤال مطرح است که با وجود گذشته ای که از اول‏‎ ‎‏تا آخر، به طور بسیار خلاصه ذکر شد، آیا دختر می تواند بدون طلاق از آن پسر جدا‏‎ ‎‏شود؟ و آیا عقد صحیح است یا باطل است؟ ‏

‏به امید پیروزی جهانی اسلام‏

بسمه تعالی، با فرض این که پدر عقد را اجازه داده، عقد صحیح است و‎ ‎جدایی با طلاق حاصل می شود و اختیار طلاق با شوهر است.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 21

[سؤال 10187]‏ ‏ ‏ 5672‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 21 / 9 / 1361‏

‏دفتر رهبر کبیر انقلاب اسلامی‏

‏سال گذشته با پسری آشنا شدم و با شناختی که از او داشتم می دانستم که می تواند‏‎ ‎‏کمکم کند و همان طور هم شد ولی چون در درجه اول می دانستم حرف زدنم با ایشان‏‎ ‎‏گناه می باشد و در ضمن علاقه ای که هم از نظر فکری و هم از نظر احساس به یکدیگر‏‎ ‎‏داشتیم بر آن شدیم که خطبه عقد دائم را بخوانیم لذا خودمان خطبه را خواندیم و باید‏‎ ‎‏اضافه کنم از زمانی که خطبه را خواندم چنان رفتار او بر من تأثیر گذاشت که ایمانم را‏‎ ‎‏نسبت به خدا و اسلام چندین برابر کرد و آن کارهای زشتی را که قبلاً مرتکب می شدم‏‎ ‎‏انجام نمی دهم و می دانم باعث این کار ایشان بودند و از این ماجرا کسی خبر نداشت‏‎ ‎‏تا زمانی که مسأله را با یکی از دوستان خوبم در ارتباط گذاشتم و بعد از صحبت کردن‏‎ ‎‏به این نتیجه رسیدیم که بنابر آن فتوا که شما (امام) دادید احتمال دادم که خطبه صحیح‏‎ ‎‏نباشد گفتم نامه ای بنویسم و جواب شرعی را از خود شما بپرسم که آیا به خاطر‏‎ ‎‏رفتارهای بد پدرم که با من داشتند آیا اذن پدر ساقط نمی شود؟ لطفاً چون جواب‏‎ ‎‏شرعی می باشد برایم فوری بنویسید.‏

بسمه تعالی، اگر قبل از عقد، بکارت دختر از بین رفته باشد یا پدر عقد را‎ ‎اجازه کند عقد صحیح است.

[سؤال 10188]‏ ‏ ‏ 5673‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏دفتر امام خمینی‏

‏حدود یک سال و نیم پیش خواستم با دختری ازدواج کنم؛ از او در مورد رضایت‏‎ ‎‏پدرش پرسیدم؛ اظهار داشت: پدرش موافقت نموده است. با توجه به این که امام‏‎ ‎‏خمینی رضایت پدر را احتیاط واجب دانسته و احتیاط واجب را ایشان و تقریباً همۀ‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 22

‏فقها اجازه داده اند که از مجتهد دیگری تقلید کنیم و آیت الله‌ شاهرودی اجازۀ پدر را‏‎ ‎‏مستحب دانسته بودند، خودمان صیغۀ عقد را خواندیم؛ (برای من مشکل بود که‏‎ ‎‏تحقیق کنم که او راست می گوید یا نه) سپس برای احتیاط، من در مورد او و عقد از‏‎ ‎‏دختر وکالت گرفتم و دوباره خودم به وکالت او صیغۀ عقد را خواندم. مدتی قبل‏‎ ‎‏فهمیدم آیت الله‌ شاهرودی در آن موقع فوت کرده بودند؛ ولی من خبر نداشتم؛ الآن به‏‎ ‎‏علت اختلافاتی نمی توانم از پدر دختر تحقیق نمایم که اجازه داده است یا نه؛ و در‏‎ ‎‏ثانی در این اواخر به قدری این خانواده به من دروغ گفته اند که حرفشان را هم‏‎ ‎‏نمی توانم باور کنم؛ ولی مطمئنم که خانواده از ازدواج ما خبر داشته اند. آیا عقد ما‏‎ ‎‏درست است یا باطل؟ و آیا بدون اجازۀ من می توانند این دختر را به عقد دیگری‏‎ ‎‏درآورند؟ چون احتمالاً باید این جواب را به خانوادۀ دختر نشان بدهم، اگر امکان دارد‏‎ ‎‏جواب را زیر مسأله بنویسید تا هم مسأله و هم جواب آن با هم مشخص باشد. قبلاً از‏‎ ‎‏مزاحمتی که ایجاد نمودم پوزش می طلبم.‏

بسمه تعالی، نمی توانند بدون طلاق، زن را به دیگری شوهر دهند و احتیاط‎ ‎آن است که یا پدر دختر عقد را اجازه کند و یا مرد زن را طلاق دهد.

[سؤال 10189]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 2169

‏3. آیا عقد دختر بدون اجازه پدر و بدون اطلاع او، باطل است یا صحیح؟‏

بسمه تعالی، صحیح نیست، مگر آن که پدر دختر آن را اجازه دهد.

[سؤال 10190]‏ ‏ ‏ 5674‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور محترم رهبر انقلاب و امام امت، خمینی بت شکن سلام عرض می کنم.‏

‏سلام بر شما که قلب مستضعفان جهان هستید شما که در برابر سختی ها مقاومت‏‎ ‎‏کردید و بدانید امام عزیز که شما را بهتر از پدر و مادر خود دوست دارم. من دختری‏‎ ‎‏هستم که هفده سال دارم و محصل هستم و دلم می خواهد که در یکی از ارگان ها عضو‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 23

‏بشوم، اما پدر و مادرم اجازه نمی دهند. آن قدر پیش آن ها التماس کردم تا این که اجازه‏‎ ‎‏دادند. فقط در کلاس های مواضع حزب شرکت کنم و چیزی را می خواهم برایتان‏‎ ‎‏بنویسم که برایم خیلی مشکل است، اما برای شما که عزیزتر از افراد خانواده ام هستید‏‎ ‎‏می نویسم. امام عزیز، پدر من که خود را یک مسلمان واقعی می داند می توانم بگویم که‏‎ ‎‏هیچ یک از احکام دین را انجام نمی دهد و آن هایی را هم که واجب است انجام‏‎ ‎‏نمی دهد و همیشه عذر می آورد که نمی توانم انجام دهم. آیا وظیفه من این است که‏‎ ‎‏طبق آیه قرآن به او سلام نکنم و همانند یک غریبه که واجبات را انجام نمی دهد رفتار‏‎ ‎‏کنم؟ خواهشمندم که جوابم را بدهید.‏

‏سؤال دیگری دارم. پدرم می خواهد مرا مجبور کند با مردی ازدواج کنم که هم‏‎ ‎‏اکنون سرباز است و چندی قبل که می بایست به جبهه برود گریه می کرد که چرا باید به‏‎ ‎‏جبهه برود و من حاضر نیستم که با چنین مردی ازدواج کنم. چون در این زمان جوانان‏‎ ‎‏12، 15 ساله برای رفتن به جبهه گریه می کنند که هرچه زودتر آن ها را به جبهه ببرند؛‏‎ ‎‏اما او که سرباز است برای این که او را از طرف ارتش به جبهه می برند گریه می کند و‏‎ ‎‏می ترسد که شاید کشته شود. از شما می خواهم که به من بگویید با این مرد ازدواج کنم‏‎ ‎‏یا نه؟ فقط به سخن شما عمل خواهم کرد. ای امام عزیز، از شما خواهش می کنم که‏‎ ‎‏جواب این سؤالات مرا بدهید تا جواب شما را نشان خانواده ام بدهم و به همان عمل‏‎ ‎‏بکنم. خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار. والسلام علیکم ورحمة الله‌‏

بسمه تعالی، به پدر خود احترام کنید و در ازدواج با صلاح دید خودتان و‎ ‎مراعات اذن پدرتان اقدام نمایید.

[سؤال 10191]‏ ‏ ‏ 5675‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 12 / 10 / 1358‏

‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی نایب الامام، امام خمینی، دامت برکاته‏

‏پس از اهدای سلام وافره و تحیت به ساحت آن وجود مقدس، ان شاء الله‌ مصون و‏‎ ‎‏محفوظ بوده باشید.‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 24

‏معروض به این که یک شخص با دوشیزه ای نامزد کرده است و برای نامزدی آن‏‎ ‎‏دوشیزه مبلغی پول برای شیرینی و لباس و غیره خرج کرده است. بعد از مدتی دوشیزه‏‎ ‎‏می گوید: «به آن شخص ازدواج نمی کنم» ولی آن شخص حاضر است با تمام مخارج‏‎ ‎‏بعدی با او ازدواج کند دوشیزه به ازدواج حاضر نمی شود در این صورت آیا مخارجی‏‎ ‎‏که آن شخص خرج نموده است به او می رسد یا نه؟ ‏

‏ضمناً اگر دوشیزه به ازدواج حاضر شود، اما ولیّ او مانع ازدواج باشد چطور است؟‏‎ ‎‏سلامتی شما را از خداوند متعال خواهان و خواستاریم.‏

بسمه تعالی، حق مطالبه مخارجی که کرده ندارد و ازدواج دختر باکره بدون‎ ‎اذن پدر یا جدّ پدری صحیح نیست.

[سؤال 10192]‏ ‏ ‏ 5676‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 4 / 12 / 1361‏

‏دفتر محترم رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی، حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏العظمی امام خمینی، دامت برکاته، امید است با امعان نظر و بذل توجه مخصوص، به‏‎ ‎‏استفتا و استعلام زیر پاسخ شرعی مقتضی را مرحمت فرمایید:‏

‏دختری به سن رشد و کمال عقل رسیده و آموزگار نیز می باشد. مردی را شیفتۀ‏‎ ‎‏خود ساخته و به او قول ازدواج داده و حتی سندی رسمی تنظیم کرده که پدر و مادر و‏‎ ‎‏بستگانم نیز حق مداخله در زندگی ام ندارند. ضمناً پس از این که مرد را مجذوب خود‏‎ ‎‏نموده؛ به پدر خودش از طریق دفتر ازدواج ابلاغ نموده است که من شوهر دل خواه‏‎ ‎‏خود را با ذکر اسم و تعیین دقیق مهریه و صداق معین نموده ام و مایلم با او ازدواج کنم.‏‎ ‎‏اخطاریه به منزل پدرش فرستاده شده است و پدر دو روز بعد به دفتر ازدواج رفته و‏‎ ‎‏اظهار نموده که بلااشکال است. البته چند روز وقت داده اند حق هرگونه اعتراضی را‏‎ ‎‏داشته است، ولی عکس العملی انجام نداده است. اینک، پس از این که در تاریخ 11 / 7 /‏‎ ‎‏1356 به نامبرده ابلاغ شده و در تاریخ 21 / 8 / 1356 نیز عقد ازدواج اجرا گردیده‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 25

‏است؛ پدر پس از سپری شدن این مدت مدعی بی اطلاعی شده و اظهار نموده که‏‎ ‎‏رضایت ندارم. لذا متمنی است، پاسخ شرعی و قانونی خود را مرقوم فرمایید که آیا‏‎ ‎‏این عقد ازدواج باطل است یا صحیح است؟‏

بسمه تعالی، اگر عقد بدون اذن یا اجازۀ پدر دختر واقع شده، صحیح‎ ‎نیست. 

[سؤال 10193]‏ ‏ ‏ 5677‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏دفتر امام خمینی، این جانب دختری داشتم که در ده سالگی با یکی از خان ها رفته‏‎ ‎‏است. یعنی او را برای خدمتکاری با خود برده است. الآن در حدود 17 سال است که‏‎ ‎‏در خانه او است و او نمی گذارد دختر من بیاید به خانه تا من او را شوهر کنم. برای‏‎ ‎‏این که غیرت من قبول نمی کند که ناموس من در خانه اجنبی باشد، از آن دفتر تقاضا‏‎ ‎‏می نمایم دستور شرعی آن را بیان فرمایند.‏

بسمه تعالی، اختیار با خود دختر است و کسی حق ندارد مزاحم او شود و‎ ‎در ازدواج دختر، اذن پدر معتبر است.

[سؤال 10194]‏ ‏ ‏ 5678‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با سلام به رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی و درود بر شهیدان گلگون کفن از صدر‏‎ ‎‏اسلام تا به حال‏

‏با اجازه از شما؛ درخواست می کنم مرا که در سر دو راهی قرار گرفته ام هدایت‏‎ ‎‏کنید. مشکل من این است که آقایی به خواستگاری این جانب آمده و تمام معیارهایی‏‎ ‎‏را که من برای همسر آینده ام گذاشته ام، ایشان دارا هستند. و به طور کلی می توان گفت:‏‎ ‎‏دارای تمام ضوابط اخلاق اسلامی هستند و علاقه ای که ما نسبت به همدیگر داریم‏‎ ‎‏وصف ناپذیر است؛ اما پدرم اجازه نمی دهد و می گوید: من دلم می خواهد تو را به‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 26

‏شخص دیگری بدهم. در صورتی که من هیچ علاقه ای به این شخص ندارم. حالا شما‏‎ ‎‏به من بگویید که من در این جا چه باید بکنم؟ آیا باید تسلیم حرف پدر شوم و زندگی‏‎ ‎‏خشک و بی روحی را با کسی که علاقه ای به او ندارم شروع کنم؟ آیا رضایت مادر هم‏‎ ‎‏کافی است؟‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره بدون اذن پدر صحیح نیست. 

[سؤال 10195]‏ ‏ ‏ 5679‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 10 / 12 / 1360‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، ادام الله‌ عمره، پس از سلام؛ تقاضا می شود‏‎ ‎‏جواب سؤالات زیر را محبت فرمایند که محل حاجت است:‏

‏1. باتوجه به فتوای حضرت آیت الله‌ که در ازدواج باکره اجازه پدر شرط است،‏‎ ‎‏اخیراً وقتی که برادران پاسدار به خواستگاری می روند دختر و بستگانش اظهار تمایل‏‎ ‎‏می کنند؛ ولی پدرش مخالفت می کند و می گوید که پاسداران می روند کشته می شوند و‏‎ ‎‏دختر ما بی سرپرست می ماند. آیا اجازه پدری که این چنین منطقی دارد باز هم لازم‏‎ ‎‏است؟‏

بسمه تعالی، اجازه پدر شرط است.

‏2. بعضی از خانم ها بچه زیاد دارند و یا اصولاً بچه آوردن برای سلامتی آنان ضرر دارد. برای بستن لوله‏‎ ‎‏رحم نیز اطبا معالج تقاضای مجوّز شرعی از ائمه جمعه دارند؛ وظیفۀ ائمه جمعه در این رابطه چیست؟‏

بسمه تعالی، اگر موجب عقیم شدن یا ضرر نباشد، با اجازه شوهر مانع ندارد.

[سؤال 10196]‏ ‏ ‏ 5680‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 15 / 1 / 1361‏

‏1. خواهری تصمیم به ازدواج با شخص معلولی گرفته که در اثر جنگ و یا هر‏‎ ‎‏اتفاق دیگری معلول شده؛ ولی پدر او مخالفت می کند. آیا می تواند بدون اجازه اقدام‏‎ ‎‏به این عمل نماید؟‏

بسمه تعالی، اذن پدر در ازدواج دختر باکره شرط است؛ ولی اگر دختر میل

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 27

به ازدواج دارد و پسر کفو شرعی و عرفی او باشد و بترسد که اگر با آن پسر‎ ‎ازدواج نکند بعداً شوهر خوبی برای او پیدا نشود، پدر حق منع ندارد.

‏2. کشتۀ عراقی ها از نظر تغسیل و تکفین و نماز و دفن چه حکمی دارد؟‏

بسمه تعالی، واجب نیست، مگر معلوم شود که از روی اجبار و اکراه به جبهه آمده است.

‏3. تصرف در اموال اسرا، مثل ساعت، اورکت، لباس ها و غیره از نظر شرعی چه صورتی دارد؟‏

بسمه تعالی، موقوف است به رضایت صاحب اموال.

‏4. آیا وسایل و لوازم کشته های عراقی جزو غنیمت جنگی حساب شده و هر فردی می تواند هر مقدار‏‎ ‎‏که توانست بردارد یا خیر؟ در صورت تفصیل در قضیه، ذکر بفرمایید.‏

بسمه تعالی، در غیر آلات و اسلحه جنگی برای رزمندگان مانع ندارد با رعایت مقررات دولت‎ ‎اسلامی.

‏خداوند آن حضرت را در کمال صحت و سلامت به خدمتگزاری اسلام بیش از پیش توفیق دهد. ‏

[سؤال 10197]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5657

‏5. به واسطه اختلاف سلیقه و عقیده بالخصوص در مورد پیشامدهای اخیر بین‏‎ ‎‏بعضی از دخترها و پدرهایشان دخترها مایل به ازدواج بعضی از پسرها می شوند که‏‎ ‎‏هم فکر و هم سلیقه اند با آن ها، ولی پدر مایل به ازدواج دختر با آن ها نیست آیا باز هم‏‎ ‎‏رضایت پدر را در عقد دختر لازم می دانید یا نه؟‏

بسمه تعالی، اگر با رد خواستگار مورد پسند دختر کفو شرعی و عرفی‎ ‎دیگری برای دختر پیدا می شود و تأخیر ازدواج دختر تا پیدا شدن کفوی‎ ‎که مورد پسند پدر هم باشد مفسده ندارد اجازۀ پدر شرط است.

[سؤال 10198]‏ ‏ ‏ 5681‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏1. دختر باکره اگر بدون اذن رضایت پدر ازدواج کند عقد او صحیح است یا باطل؟‏

بسمه تعالی، صحیح نیست؛ مگر در صورتی که پدر از ازدواج دختر با کفو‎ ‎خودش ممانعت کند و دختر نیاز به ازدواج داشته باشد و بترسد که اگر این‎ ‎ازدواج را نکند دیگر شوهر خوبی برای او پیدا نشود.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 28

‏2. بعضی بچه ها هستند که اول بلوغ، پدر و مادر به آن ها می گویند: «شما ضعیف هستید و روزه‏‎ ‎‏نگیرید». ولی خود آن بچه ها تشخیص نمی دهند که روزه مضر است یا نه. و به گفتۀ پدر یا مادر روزه‏‎ ‎‏نمی گیرند و بعد از رشد و بزرگ شدن هم یاد ندارند که آن روز واقعاً ضعیف بوده اند و روزه مضر بوده یا‏‎ ‎‏نه، فقط پدر یا مادر می گویند که «شما ضعیف بودید». این گونه اشخاص علاوه بر قضا کفاره عمد هم‏‎ ‎‏باید بدهند یا خیر؟‏

بسمه تعالی، لازم نیست.

[سؤال 10199]‏ ‏ ‏ 5682‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی ‏

‏1. آیا دختری که بالغۀ رشیدۀ عاقله بوده و حدود بیست سال سن داشته و تحصیل‏‎ ‎‏کرده است و مایل به ازدواج با جوان متدیّن مسلمان است. پدر دختر به واسطه امور‏‎ ‎‏مادی اذن نمی دهد. آیا دختر می تواند بدون اذن پدر ازدواج کند؟‏

‏2. در صورتی که پدر دختر بهانه تراشی کند و به جهات مختلف از قبیل بیکاری و‏‎ ‎‏بی خانه بودن پسر، اجازه ندهد؛ تکلیف چیست؟‏

بسمه تعالی، اذن پدر در ازدواج دختر باکره شرط است، مگر در صورتی که‎ ‎از تزویج به کفو منع کند و دختر نیاز به ازدواج داشته باشد و بترسد که اگر‎ ‎از این ازدواج صرف نظر کند، شوهر خوبی برای او پیدا نشود.

[سؤال 10200]‏ ‏ ‏ 5683‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور محترم رهبر انقلاب اسلامی ایران ـ دام ظله ـ سلام عرض می نمایم‏

‏غرض از مزاحمت، من دختری هستم 19 ساله که چهارم نظری را تمام کرده ام و‏‎ ‎‏مدت هفت ماه است که پاسداری از من خواستگاری کرده و با تمام وجود حاضر به‏‎ ‎‏ازدواج با من می باشد. و از همه جهت، خود و خانواده و تمام ارحام به دلیل داشتن‏‎ ‎‏ایمان قوی او، با این ازدواج موافقند، جز پدرم که به علت قلّت اطلاع اجازه نمی دهد و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 29

‏تنها دلیل او این است که پاسدار است و ممکن است شهید و یا ترور شود و قلب من‏‎ ‎‏راضی نیست. اکنون با توجه به این که من جز زن پاسدار، همسر کس دیگری‏‎ ‎‏نمی خواهم بشوم و این پاسدار از ایمان والایی برخوردار است، تکلیف شرعی من در‏‎ ‎‏مورد ازدواج چیست؟ لطفاً جواب را هرچه زودتر کتباً مرقوم فرمایید. ‏

بسمه تعالی، در تزویج دختر باکره اذن پدر شرط است، مگر آن که با رغبت‎ ‎دختر به ازدواج، پدر از ازدواج او با کفو شرعی و عرفی وی منع کند و‎ ‎خوف آن باشد که کفو دیگری برای خواستگاری او پیدا نشود، که در این‎ ‎صورت ولایت پدر ساقط است.

[سؤال 10201]‏ ‏ ‏ 5684‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 / 4 / 1361‏

‏تهران، جماران، دفتر امام خمینی‏

‏جوانی است که بنا به وظیفۀ شرعی و نیازهای روحی، تصمیم به ازدواج گرفته‏‎ ‎‏است. وی دختر جوان رشیدۀ بالغۀ 21 ساله ای را انتخاب کرده است که با او توافق‏‎ ‎‏کامل دارد، ولی پدر دختر موافقت نمی کند. تکلیف شرعی چیست؟‏

بسمه تعالی، در ازدواج دختر باکره، اذن پدر شرط است؛ بلی اگر دختر‎ ‎مایل به ازدواج باشد و پسر، کفو عرفی و شرعی او هست و دختر بترسد که‎ ‎اگر او را رد کند، بعداً شوهر خوبی پیدا نشود، پدر نمی تواند او را منع کند، و‎ ‎در صورت منع، ولایتش ساقط می شود.

[سؤال 10202]‏ ‏ ‏ 5685‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 11 / 5 / 1361‏

‏سلام علیکم ورحمة الله‌‏

‏پدر عزیزم! مشکلی دارم که مزاحم وقت گران بهایتان که متعلق به تمام امت است،‏‎ ‎‏می شوم. بنا بر وظیفه ای که احساس می کنم و برای خشنودی امام زمان (عج)، به یاری‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 30

‏خداوند تعالی، تصمیم گرفته ام با طلبۀ جوانی که دو پای خود را در راه رضای الله‌ از‏‎ ‎‏دست داده است، ان شاء الله‌ ازدواج نمایم. با رضای پدرم با جوان صحبت کرده و‏‎ ‎‏برنامۀ زندگی آینده مان را ریخته ایم. ولی بعد از آمدن پدر جوان به منزل ما، مادرم‏‎ ‎‏شدیداً مخالفت کرده و پدرم را نیز به مخالفت وامی دارد، به طوری که پدرم اکنون‏‎ ‎‏مخالفت می نماید و از رضایت قبلی خود دست برداشته است. در رابطه با حل این‏‎ ‎‏مشکل، با یک برادر روحانی صحبت کردم. ایشان در صحبت هایشان فرموده اند که در‏‎ ‎‏این مورد خاص امام اجازۀ پدر را شرط نمی داند. و نیز فرمودند: برای اطمینان بیشتر به‏‎ ‎‏شما نامه ای نوشته و از شما اجازه بگیرم. خواهش می کنم هرچه سریع تر در این مورد،‏‎ ‎‏مسئولیت و وظیفۀ من را معین کنید، تا خدای نکرده باعث گناه بیشتری نگردم.‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره منوط به اجازۀ پدر است؛ ولی هرگاه با‎ ‎رغبت دختر به ازدواج، پدر از ازدواج او با کفو شرعی و عرفی خویش‎ ‎ممانعت کند و خوف آن باشد که کفو دیگری برای خواستگاری او پیدا‎ ‎نشود، در این صورت ولایت پدر ساقط است.

[سؤال 10203]‏ ‏ ‏ 5686‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏سلام گرم ما به حضور آن بزرگ رهبر و پدر مهربانمان که همچون قلب تپندۀ امت،‏‎ ‎‏در پی مشکلات امت می تپد. اینک ما دختران شما به مشکلی دچار شده ایم که راه‏‎ ‎‏حلش را در پناه گفتار شما می جوییم.‏

‏مشکل ما، مشکل ازدواج و تشکیل زندگی شرافتمندانه در سایۀ اسلام و حکومت‏‎ ‎‏اسلامی است، لیکن خانواده هایمان مشکلاتی از قبیل زندگی مادی و طایفه و همچنین‏‎ ‎‏مسأله روستایی و شهری را مطرح می کنند. البته همراه با این مسائل، مسأله ایمان فرد و‏‎ ‎‏اصالت اسلامیش را مد نظر دارند، ولی اگر کسی ایمانش خوب بود و از نظر مادی هم‏‎ ‎‏در حد متوسط بود و پدر و مادر ـ بدون هیچ عذر شرعی ـ اشکال تراشی کنند، آیا‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 31

‏می شود در این مورد با ایشان مخالفت کرد یا نه؟ و در صورتی که مسأله فقط طایفه و‏‎ ‎‏خانواده باشد و خودش از نظر اسلامی و انسانی تأیید شده می باشد و پدر و مادر به‏‎ ‎‏استخاره متوسل می شوند، آیا باید به این استخاره، محل گذاشته شود یا نه؟‏

‏و اگر خانوادۀ طرف از نظر عقیدتی و فکری زیاد انقلابی فکر نمی کنند، اما طرف‏‎ ‎‏خودش با انقلاب و اسلام حرکت می کند و فکرش اسلامی می باشد و به خاطر امر‏‎ ‎‏خدا و پیغمبر این کار را می خواهد انجام دهد، آیا می شود در این مورد با ایدۀ پدر و‏‎ ‎‏مادر مخالفت نمود یا خیر؟ اگر پدر خانوادۀ پسر از نظر شغلی به ظاهر مناسب نباشد،‏‎ ‎‏منظور این است که مثلاً در رژیم گذشته ژاندارم بوده، اما حالا بازنشسته شده و اکنون‏‎ ‎‏خانواده به این علت که شغلش ـ شغل پدرش ـ این بوده مخالفت می نمایند، اما خود‏‎ ‎‏طرف، عضو سپاه می باشد در این مورد آیا باید به مخالفت پدر و مادر ترتیب اثر داد یا‏‎ ‎‏نه؟ از شما خواهش می کنیم به طور کلی بنویسید که در چه شرایطی پدر و مادر‏‎ ‎‏می توانند از ازدواج دخترشان با یک فردی که از نظر شرعی عذری ندارد، فقط‏‎ ‎‏عذرشان یک مقداری مادی، و یک مقداری به خانواده و طایفه ترتیب اثر می دهند و با‏‎ ‎‏ازدواج با یک فرد مخالفت می کنند چیست؟‏

بسمه تعالی، در ازدواج دختر باکره اذن پدر شرط است، مگر این که دختر‎ ‎میل به ازدواج داشته و پسر، کفو شرعی و عرفی او باشد و بترسد که اگر او‎ ‎را رد نماید بعداً شوهر خوبی پیدا نخواهد کرد، که در این صورت ازدواج او‎ ‎بدون اذن پدر صحیح است.

[سؤال 10204]‏ ‏ ‏ 5687‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏خدمت امام و رهبر بسیار عزیزم، امام خمینی‏

‏پس از عرض سلام و احوالپرسی، می خواستم مقداری با شما درد دل کنم. می دانم‏‎ ‎‏که وقتتان بیشتر از این ارزش دارد که ما بخواهیم به خاطر مسائل فردی، مزاحمتان‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 32

‏شویم، ولی امام! خیلی دلم گرفته و به هیچ کس به انداز‏‏ۀ‏‏ شما اطمینان ندارم. خلاص‏‏ۀ‏‎ ‎‏مطلب این است که دختری هستم که تحصیلات دانشگاه را تمام کرده ام. پدرم به‏‎ ‎‏شدت مخالف انقلاب است و برای همین هم ما را خیلی در تنگنا قرار می دهد. قبل از‏‎ ‎‏انقلاب هم همیشه با من به خاطر این که روسری می پوشیدم و یا به مردها دست‏‎ ‎‏نمی دادم، دعوا داشت و می گفت: من باید تو را به کسی بدهم که روسریت را بردارد.‏‎ ‎‏بعد از انقلاب هم با این که خواستگار زیاد می آید، نمی گذارد ازدواج بکنم. می گوید:‏‎ ‎‏شماها در خیابان ریختید و مشت هایتان را بالا گرفتید و مملکت را به هم زدید، من هم‏‎ ‎‏می خواهم از شما انتقام بگیرم. زندگی را از شما می گیرم و می خواهم بدبخت شوید،‏‎ ‎‏همان طور که مملکت را به روز بدبختی انداختید. ناگفته نماند که بعد از انقلاب هم،‏‎ ‎‏نمازشان را کنار گذاشته اند؛ با این که کارمند دولت بوده و ضرری هم از انقلاب به‏‎ ‎‏ایشان نخورده است. من جرأت رفتن به مسجد و یا نماز جمعه و یا راهپیمایی ها را‏‎ ‎‏ندارم؛ چون که در خانه غوغا به پا می شود. چند ماه پیش شما را خواب دیدم و به شما‏‎ ‎‏گفتم: امام! التماس دعا از شما دارم و شما خندیدید. حالا هم دیگر دلم خیلی گرفته‏‎ ‎‏بود، واقعاً راه به هیچ جا ندارم. خواستگار هم که می خواهد بیاید، یا از خانه بیرون‏‎ ‎‏می رود، و یا تلفن را قطع می کند که نتوانند تماس بگیرند و می گوید: من دختر به حزب‏‎ ‎‏اللهی نمی دهم. یک خواب دیگر هم چند ماه پیش دیدم و آن خواب حضرت‏‎ ‎‏فاطمه علیهاالسلام بود. البته خودشان را ندیدم، ولی قصری بود و مرتب نور به طرف من‏‎ ‎‏می آمد. من زبانم بند آمده بود و نمی توانستم حرف بزنم. بعد از مدتی دو کلمه از‏‎ ‎‏دهانم خارج شد، یکی «شوهر خوب» و دیگری «شهادت»؛ ولی وقتی «شوهر خوب»‏‎ ‎‏را گفتم، ابر کوچک سفیدی جلو آمد و وقتی کلم‏‏ۀ‏‏ «شهادت» را گفتم، ابر ناپدید شد.‏‎ ‎‏خلاصه امام من خیلی ناراحتم. اصلاً دیگر نمی دانم چه کار باید بکنم. شما را به‏‎ ‎‏جان  حضرت مهدی علیه السلام قسم می دهم که من را هم با نفستان دعا کنید. البته می دانم‏‎ ‎‏شما آن قدر خوب هستید که همه را دعا می کنید. ولی از شما خواهش التماس‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 33

‏دعای  مخصوص دارم. در ضمن چند بار هم خواسته ام که در محضر عقد کنم و اصلاً‏‎ ‎‏از خانه بیرون بروم، ولی راستش دوباره ترسیدم؛ چون که به مردها نمی توانم آن‏‎ ‎‏قدر  اطمینان کنم؛ می ترسم در زندگی سرکوب بشوم که تو چنین و چنان کردی.‏‎ ‎‏خلاصه امام من بعد از خدا، امیدم به شما است. هرچه شما بفرمایید به روی چشم‏‎ ‎‏انجام می دهم.‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره، موکول به اجازۀ پدر است؛ ولی اگر دختر‎ ‎مایل به ازدواج باشد و پدر با ازدواج وی با کفو شرعی و عرفی موافقت‎ ‎نکند و خوف آن باشد که کفو دیگری برای خواستگاری دختر پیدا نشود،‎ ‎در این صورت اعتبار اذن پدر ساقط است.

[سؤال 10205]‏ ‏ ‏ 5688‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 31 / 3 / 1361‏

‏با سلام و آرزوی سلامتی و موفقیت روز افزون شما این جانب پاسدار کمیته و‏‎ ‎‏معلم آموزش و پرورش چند ماه پیش با دختر خانمی برای ازدواج به گفت وگو‏‎ ‎‏نشستیم تا این که امسال جهت خواستگاری رفتم و با والدین ایشان صحبت کردم آن ها‏‎ ‎‏علاوه بر برخورد تند و خشک، مقداری زیاد چوب لای چرخ گذاشتند و گفتند که باید‏‎ ‎‏کمِ کم ماهی 15 هزار تومان درآمد داشته باشید تا بتوانید زندگی تقریباً خوبی داشته‏‎ ‎‏باشید و بعد از مدتی به دخترشان گفتند که نمی گذاریم این ازدواج صورت بگیرد. لازم‏‎ ‎‏است بدانید که والدین این دختر ضد انقلاب و ضد اسلام و شرع هستند و زندگی‏‎ ‎‏غربی مآب و صددرصد مادی دارند پدر ایشان در رژیم گذشته رئیس بانک سپه بوده و‏‎ ‎‏مادر ایشان فردی بی حجاب و غرب زده و متوسل به رنگ و روغن، در ضمن این‏‎ ‎‏دختر یک خواهر و یک برادر دارد که خواهر ایشان در انگلستان است و برادر ایشان‏‎ ‎‏نیز فردی بی بند و بار و گه گاه دوستان فاسد خود را به منزل می آورد و با هم به تماشای‏‎ ‎‏فیلم ها و کاست های مبتذل مشغول می شوند در کل لازم است گفته شود که این دختر‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 34

‏تنها فرد مذهبی و پای بند به شرع و انقلاب است و تا حد زیادی غرق در معنویات و‏‎ ‎‏متمسک به ادعیه و ائمه معصومین علیهم السلام و با جوی که در منزل ایشان هست با بودن‏‎ ‎‏مسائل خلاف شرع و اسلام و عقاید ضد انقلابی و ضد روحانی و با استهزاهایی که‏‎ ‎‏این دختر می شود در این منزل به ایشان بسیار سخت و ناگوار می گذرد البته این مسأله‏‎ ‎‏را با دفتر امام در تهران تلفنی در میان گذاشته و به ما گفتند که با بودن این مسائل اگر هم‏‎ ‎‏کفو باشید و دختر تشخیص بدهد که از شما بهتر را نمی تواند پیدا کند این جا اذن پدر‏‎ ‎‏ساقط می شود و لازم نیست از پدر اجازه گرفته شود و می توانید بدون اذن پدر عقد‏‎ ‎‏کنید لذا به محضر جهت عقد رفتیم به ما گفتند که این مسأله را به دفتر امام بنویسید و‏‎ ‎‏اجازه را بدهد تا خطب‏‏ۀ‏‏ عقد را جاری کنیم در غیر این صورت ما نمی توانیم عقد کنیم‏‎ ‎‏لذا تقاضا می شود که نسبت به این مسأله خیلی مهم تمام اقدامات لازم را مبذول‏‎ ‎‏فرمایید. قبلاً از همکاری شما کمال تشکر را دارم.‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره موقوف بر اجازۀ پدر است مگر آن که با‎ ‎میل دختر به ازدواج، پدر از ازدواج وی با کفو شرعی و عرفی او ممانعت‎ ‎کند و خوف آن باشد که کفو دیگری برای خواستگاری دختر پیدا نشود که‎ ‎در این صورت ولایت پدر ساقط است و ازدواج بدون موافقت پدر‎ ‎محکوم به صحت است.

[سؤال 10206]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4477

‏11. آیا اذن پدر در عقد شرط است یا خیر؟ و در صورتی که پدر، ضد انقلاب باشد‏‎ ‎‏و دختر بخواهد با فردی مکتبی ازدواج کند و پدر اذن ندهد، چه صورت دارد؟‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره منوط به اجازۀ پدر است؛ ولی اگر با میل‎ ‎دختر به ازدواج، پدر از ازدواج وی با کفو شرعی و عرفی ممانعت کند و‎ ‎خوف آن باشد که کفو دیگری برای خواستگاری دختر پیدا نشود، در این‎ ‎صورت ولایت پدر ساقط است و اجازۀ وی شرط نیست.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 35

[سؤال 10207]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 4246

‏2. صبیۀ بنده در تظاهرات شرکت داشته؛ جوانی او را گول زده و به محضری‏‎ ‎‏مراجعه نموده است. برای آن که بنده راضی نبوده ام. ـ یعنی اصلاً به بنده مراجعه نشده ـ‏‎ ‎‏دختر به دروغ به صاحب محضر گفته است سابقه ازدواج دارم؛ اقرارنامه تنظیم نموده،‏‎ ‎‏محضر ازدواج او را عقد نموده؛ عقد صحیح است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره موقوف به اجازۀ پدر است؛ ولی با میل‎ ‎دختر به ازدواج اگر پسر کفو عرفی و شرعی او باشد و دختر بترسد که دیگر‎ ‎شوهر خوبی پیدا نکند، پدر حقّ منع از ازدواج آن ها ندارد.

[سؤال 10208]‏ ‏ ‏ 5689‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 4 / 1361‏

‏احتراماً؛ به عرض می رساند، پسری که سنش بیش از 22 سال است و خدمت‏‎ ‎‏سربازی را نیز تمام کرده، و تمام دوران سربازی خود را در جبهه ها گذرانده است و‏‎ ‎‏فردی انقلابی نیز می باشد، به طوری که عموم مردم محل، به این امر واقفند. این جوان‏‎ ‎‏به خواستگاری دختری رفته که برادرش عضو بسیج بوده و حدود پنج ماه است که به‏‎ ‎‏اسارت متجاوزین بعثی عراق درآمده است. وقتی پسر به خواستگاری دختر می رود،‏‎ ‎‏خانوادۀ دختر به پسر جواب می دهند که ما از دین و اخلاق و یا هر جور دیگر از شما‏‎ ‎‏راضی هستیم، و خود دختر نیز همین طور، ولی برای انجام این پیوند، باید صبر کنی تا‏‎ ‎‏اسیر جنگی ما (برادر دختر) از عراق برگردد. و این امر باعث انجام نگرفتن ازدواج‏‎ ‎‏شده است. از آن جایی که خانوادۀ دختر و پسر، و خود آن ها (دختر و پسر) حزب‏‎ ‎‏اللهی هستند و به تأخیر افتادن ازدواج آن ها، به علت اسیر بودن یکی از افراد خانوادۀ‏‎ ‎‏دختر می باشد، و این هم به جنگ، و جنگ هم به ایدئولوژی ما ـ اسلام ـ بستگی دارد،‏‎ ‎‏شاید بتوان این مطلب را به عنوان یک مسأله شرعی مورد سؤال قرار داد که آیا از نظر‏‎ ‎‏شرعی، درست هست که خانوادۀ دختر صبر کنند تا اسیر آن ها از اسارت آزاد شود؟‏‎ ‎‏قابل تذکر است که خانوادۀ دختر به امام خمینی اعتماد زیادی داشته و جواب شما،‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 36

‏مسأله را حل می نماید. به امید روزی که پیوند این پسر و دختر انقلابی و حزب اللهی،‏‎ ‎‏به صورتی اسلامی انجام پذیرد. ‏

بسمه تعالی، اختیار با پدر دختر است، مگر آن که دختر میل به ازدواج‎ ‎داشته باشد و پسر حاضر نباشد صبر کند، و پدر اگر فعلاً موافقت نکند،‎ ‎خوف آن باشد که بعداً خواستگاری که کفو دختر باشد پیدا نشود، در این‎ ‎صورت ولایت پدر ساقط است.

[سؤال 10209]‏ ‏ ‏ 5690‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با درود به امام عزیز، و با سلام به رزمندگان جبهه های اسلام، خدمت امام امت:‏

‏من دختری هستم که در خانواده ای زندگی می کنم که پدرم بسیار مخالف انقلاب و‏‎ ‎‏دولت و همه کس است، ولی برادرها و مادرم همه با من هم عقیده اند و حتی یک‏‎ ‎‏برادرم اسیر، و یک برادرم هم پاسدار اسلام است. به هر حال می خواستم از حضور‏‎ ‎‏جناب عالی بپرسم در موقع ازدواج پدرم مخالف است که با یک فرد حزب اللهی و‏‎ ‎‏معتقد به انقلاب و امام ازدواج کنم و می گوید: تا من زنده ام حق ندارد با چنین‏‎ ‎‏اشخاصی ازدواج کند. ولی واقعاً منطقی نیست؛ چون عقیدۀ من با پدرم متضاد است و‏‎ ‎‏مسلماً نمی توانم با شخصی که پدرم می خواهد، ازدواج کنم. به هر حال می خواستم‏‎ ‎‏بدانم اجازۀ پدر تا چه حد مورد قبول است؟ در صورتی که الآن یک فرد حزب اللهی و‏‎ ‎‏از هر نظر خوب آمده، ولی پدرم مخالفت می کند و می گوید: اگر می خواهی ازدواج‏‎ ‎‏کنی، به من کاری نداشته باش. به هر حال وظیفۀ من در این میان چیست؟ یا باید تا‏‎ ‎‏پدرم زنده است ازدواج نکنم، یا باید بدون اجازۀ پدر دست به این کار بزنم. لطفاً‏‎ ‎‏جواب را برایم بنویسید. از خدا امید پیروزی و نصرت شما را خواهانم. ‏

بسمه تعالی، اجازۀ پدر دختر شرط است، مگر آن که پسر، کفو عرفی و‎ ‎شرعی دختر باشد و دختر بترسد که اگر با آن پسر ازدواج نکند دیگر شوهر‎ ‎خوبی پیدا نکند، در این صورت پدر حق منع ندارد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 37

[سؤال 10210]‏ ‏ ‏ 5691‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 18 / 10 / 1361‏

‏جماران، دفتر آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏با کمال احترام و ادب، استدعا دارد مقرر فرمایند نظر مبارک را اعلام دارند. چنانچه‏‎ ‎‏خواستگار دختر کبیره و باکره، فاقد صلاحیت اخلاقی و تقوای اسلامی باشد، اذن ولی‏‎ ‎‏در نکاح، شرط واجب و لازم است یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، اذن پدر یا جد پدری، در ازدواج دختر باکره شرط است، ولی‎ ‎اگر پسر، کفو عرفی و شرعی دختر باشد و دختر بترسد که اگر با او ازدواج‎ ‎نکند، دیگر شوهر خوبی پیدا نکند، پدر یا جد حق منع از ازدواج آنان‎ ‎ندارند.

[سؤال 10211]‏ ‏ ‏ 5692‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر حضرت آیت الله‌ العظمی، قائد اعظم، مرجع اعلی، الامام الخمینی، دام ظله‏‎ ‎‏الشریف، السلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏در مسأله ای که در ذیل استفتا می شود، لطفاً حکم شرعی را بیان فرمایید، مورد ابتلا‏‎ ‎‏است. مسأله این است که اگر دختر بالغۀ رشیده را برای بالغ رشید، بدون اذن پدر دختر‏‎ ‎‏عقد کند و بعد از اجرای عقد، از پدرش اذن طلب نماید ولیکن پدر اذن ندهد. با این که‏‎ ‎‏دختر و پسر هر دو کفو شرعی و عرفی بوده و دختر به این پسر میل تام دارد و هر چند‏‎ ‎‏از پدر اذن می طلبد، ممانعت می کند و پدر می گوید که من نسبت به ازدواج با این پسر‏‎ ‎‏اصلاً اجازه نخواهم داد. و دختر می گوید: من به غیر از این پسر با کسی دیگر ازدواج‏‎ ‎‏نخواهم کرد آیا در این صورت اذن پدر لازم است یا نه؟ و در فرضی که اذن پدر لازم‏‎ ‎‏باشد، از پسر ابراء مدت می خواهد یا نه؟ بیان بفرمایید. أجرکم علی الله‌‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره منوط به اجازۀ پدر است، مگر آن که با میل

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 38

دختر به ازدواج، پدر از ازدواج وی با کفو عرفی و شرعی او ممانعت کند و‎ ‎خوف آن باشد که کفو دیگری برای خواستگاری دختر پیدا نشود، که در‎ ‎این صورت ولایت پدر ساقط است، و در موردی که ولایت پدر ساقط‎ ‎نیست، صحت عقد مشروط به اجازۀ پدر است، و اگر پدر اجازه نکند‎ ‎دختر نمی تواند آثار عقد صحیح را مترتب نماید و احوط آن است که با‎ ‎طلاق در عقد دائم، و با ابراء مدت در عقد متعه، از هم جدا شوند گرچه این‎ ‎احتیاط واجب نیست.

[سؤال 10212]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5542

‏2. وقتی که یک برادر پاسداری به یک خواهر مؤمن و متعهد پیشنهاد ازدواج‏‎ ‎‏می دهد و هر دو هم موافق به این ازدواج هستند، ولی پدر و مادر و برادر و خواهر،‏‎ ‎‏اعلام مخالفت شدید می کنند. در آن صورت وظیفه چیست؟ لطفاً به طور واضح‏‎ ‎‏تشریح فرمایید. آیا در این صورت اجازه پدر و مادر و برادر شرط است؟ ‏

بسمه تعالی، در ازدواج دختر باکره، اذن پدر شرط است، مگر آن که با میل‎ ‎دختر به ازدواج، پدر رضایت به ازدواج او با کفو شرعی و عرفی وی ندهد‎ ‎و خوف آن باشد که کفو دیگری برای خواستگاری دختر پیدا نشود، که در‎ ‎این صورت ولایت پدر ساقط است.

[سؤال 10213]‏ ‏ ‏ 5693‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 12 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی، امام خمینی، دامت برکاته، السلام علیکم‏

‏احتراماً؛ نظر به این که در توضیح المسائل اجازۀ پدر را برای ازدواج دخترش شرط‏‎ ‎‏فرموده اید، ولی در تحریر الوسیله، جلد دوم، اجازۀ پدر را در صورت خودداری از‏‎ ‎‏اجازه برای دختری که به سن رشد شرعی رسیده باشد شرط، مقرر نفرموده اید.‏‎ ‎‏مستدعی است نظر عالی را در مورد دختری که کبیره و رشیده است و می خواهد‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 39

‏ازدواج بکند، ولی پدر دختر اجازه نمی دهد، بیان فرمایید که به کدام یک از دو نظریه‏‎ ‎‏مذکور عمل شود.‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره، باید با اجازه پدر باشد. بلی اگر پسر، کفو‎ ‎عرفی و شرعی دختر باشد و دختر میل به ازدواج دارد و بترسد که اگر با او‎ ‎ازدواج نکند، دیگر شوهر خوبی برای او پیدا نشود، پدر نمی تواند او را از‎ ‎ازدواج منع کند.

[سؤال 10214]‏ ‏ ‏ 5694‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 8 / 1361‏

‏حضور محترم امام امت، آیت الله‌ خمینی، دام ظله‏

‏آیا دختر بدون اذن پدر می تواند شخصاً اقدام به ازدواج نماید، در صورتی که سه‏‎ ‎‏شرط حاکم باشد: 1. میل به ازدواج؛ 2. هم کفو بودن دو طرف؛ 3. احتمال این که اگر‏‎ ‎‏این شخص را رد کند، هم کفو دیگری برای او پیدا نخواهد شد. پدر دارای صلاحیت‏‎ ‎‏اخلاقی نیست و تعهد به اجرای احکام الهی نیز ندارد. خداوند شما را مؤید و منصور‏‎ ‎‏بدارد. به امید برقراری حکومت اسلامی در سراسر جهان‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره، منوط به اجازۀ پدر است؛ ولی اگر با میل‎ ‎دختر به ازدواج، پدر از ازدواج وی با کفو شرعی و عرفی ممانعت کند و‎ ‎خوف آن باشد که کفو دیگری برای خواستگاری دختر پیدا نشود، در این‎ ‎صورت ولایت پدر ساقط است و دختر می تواند بدون اجازۀ پدر ازدواج‎ ‎کند.

[سؤال 10215]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 2458

‏3. البته مسائل رسومات محلی در این مناطق هنوز پا برجا است، لذا بعضی از‏‎ ‎‏پدران، ازدواج را به دختران خود به زور تحمیل می کنند و از کسانی که عرفاً هم تا و‏‎ ‎‏هم شأن ایشان می باشند باز می دارند، آیا این دختر 15 یا 17 ساله و بیشتر، در صورتی‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 40

‏که با عقل خود کار کند، می تواند ازدواج کند به دور از اجازه پدر؟ چون پدر، هدفش‏‎ ‎‏تحمیلی است و این دختر هم می گوید که باید طبق موازین اسلام باشد و او دختر را باز‏‎ ‎‏می دارد، در این صورت اگر دختر ازدواج کند، بدون این که پدر قبول کند، چطور‏‎ ‎‏می باشد؟ ‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره منوط به اجازۀ پدر است؛ ولی اگر با میل‎ ‎دختر به ازدواج با کفو شرعی و عرفی خود، پدر مخالفت نماید و خوف آن‎ ‎باشد که کفو دیگری برای خواستگاری دختر پیدا نشود، در این صورت‎ ‎ولایت پدر ساقط است.

[سؤال 10216]‏ ‏ ‏ 5695‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 ذی القعده 1401 ق‏

‏محضر مبارک رهبر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله‌ العظمی، امام خمینی،‏‎ ‎‏دام  ظله العالی، احتراماً؛ به عرض می رساند:‏

‏یک دختر و پسر با شناخت همدیگر، قصد ازدواج دارند؛ اوّلاً: دختر نیاز به ازدواج‏‎ ‎‏دارد. ثانیاً: پسر نیاز به ازدواج دارد. ثالثاً: پسر دارای شرایطی نیست که در اسلام‏‎ ‎‏ازدواج با او حرام یا مکروه باشد، مثلاً شارب الخمر یا تارک الصلاة باشد، بلکه از نظر‏‎ ‎‏تقوا زبانزد خاص و عام است.‏

‏با چنین خصوصیاتی، پدر دختر ـ با وجود چندین بار مراجعه ـ اجازۀ ازدواج‏‎ ‎‏نمی دهد. آیا در صورت اجازه ندادن پدر، اجازۀ او در مورد ازدواج چنین دختری‏‎ ‎‏ساقط می شود یا خیر؟‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره، موقوف بر اجازۀ پدر است؛ ولی در‎ ‎صورت میل دختر به ازدواج، اگر پدر از اجازۀ ازدواج او با کفو شرعی و‎ ‎عرفیش امتناع ورزد و خوف آن باشد که کفو دیگری برای خواستگاری‎ ‎دختر پیدا نشود، اجازه او اعتبار ندارد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 41

[سؤال 10217]‏ ‏ ‏ 5696‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 11 / 1361‏

‏حضرت امام خمینی‏

‏به فرض اگر دختر بالغ و مسلمانی و پسری بالغ و مسلمان یکدیگر را خواسته و‏‎ ‎‏بدون اجازۀ پدر دختر، با هم ازدواج نموده باشند، آیا عقد آن ها باطل است یا نه؟ آیا‏‎ ‎‏عدم رضایت پدر دختر موجب ابطال عقد ازدواج آن ها می شود یا نه؟ آیا دختر مذکور‏‎ ‎‏بدون طلاق از آن پسر جدا می شود یا نه؟ پسر حاضر به طلاق نیست.‏

بسمه تعالی، عقد دختر باکره بدون اذن و اجازۀ پدر باطل است، مگر این که‎ ‎پسر، کفو عرفی و شرعی دختر باشد و دختر بترسد که اگر با او ازدواج‎ ‎نکند، دیگر شوهر خوبی پیدا نکند.

[سؤال 10218]‏ ‏ ‏ 5697‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏دفتر امام، بخش شهرستان ها، برادر حجت الاسلام حسن قدیری، سلام علیکم،‏‎ ‎‏احتراماً به عرض می رساند: این جانب عضو سپاه پاسداران هستم. در رابطه با ازدواج‏‎ ‎‏به مسأله ای برخوردم مبنی بر این که خواهری را در نظر گرفتم و این خواهر در مورد‏‎ ‎‏ازدواج کاملاً موافقت داشته و هیچ مانعی از نظر ازدواج کردن با بنده ندارد. و به حد‏‎ ‎‏بلوغ رسیده است و دیپلم هم دارد. مادرش راضی است، برادرش نیز با ازدواج ما‏‎ ‎‏موافق است؛ ولی پدرش ناراضی است و دلیل نارضایتی را هم فرموده اند به علت‏‎ ‎‏بودن بنده در سپاه می باشد و به طور کل راضی نمی باشند. به چه صورت می توان‏‎ ‎‏ولایت پدر را در این مورد که دختر آماده برای ازدواج می باشد ساقط کرد؟ ‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره موقوف است به اذن و اجازه پدر دختر.‎ ‎بلی، اگر دختر میل به ازدواج داشته باشد و پسر کفو عرفی و شرعی او باشد‎ ‎و دختر بترسد که اگر با او ازدواج نکند شوهر خوبی برای او پیدا نشود،‎ ‎پدر نمی تواند منع کند.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 42

[سؤال 10219]‏ ‏ ‏ 5698‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک آیت الله‌ العظمی، امام خمینی، دام ظله العالی علی رؤوس الانام‏

‏دختری اجازۀ عقد نکاح خود به شخصی را داد و به قلم و امضای خود، کسی را از‏‎ ‎‏طرف خودش، برای اجرای عقد نکاح وکیل ساخت و امضا کرد و هنوز هم اعتراف‏‎ ‎‏می کند که خودش نکاح را قبول کرده است، و نوشتۀ وکالت نامه هم از خودش‏‎ ‎‏می باشد، و عقد در خانۀ ناکح انجام گرفته است. و حالا دختر می گوید من از ترس‏‎ ‎‏اقرار نمودم و نوشته دادم. و ناکح می گوید که پدر و برادر منکوحه، در حضور شش‏‎ ‎‏نفر گواه و نکاح خوان ـ که هفتمی بود ـ همراه دختر بودند پیش از اجرای عقد نکاح، از‏‎ ‎‏برادر بزرگ و بالغ دختر که حاضر بود، پرسید که آیا پدرت و شماها از این عقد راضی‏‎ ‎‏هستید؟ برادر دختر جواب داد که پدرم اجازه داده و من هم راضی هستم. و بر این‏‎ ‎‏مطلب چند نفر شاهد هست. و مدتی بدین منوال بدون عروسی گذشت و بعداً یک‏‎ ‎‏رنجش میان پدر دختر و ناکح پیدا شد، و پدر دختر می گوید: من خبر نداشتم و الآن هم‏‎ ‎‏راضی نیستم. حکم این نکاح را بیان بفرمایید.‏

بسمه تعالی، اگر شرعاً ثابت شود که پدر، عقد را اجازه نداده، حکم به‎ ‎بطلان عقد می شود و در غیر این صورت عقد محکوم به صحت است.

[سؤال 10220]‏ ‏ ‏ 5699‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور محترم اعضای دفتر امام خمینی‏

‏پس از عرض سلام و آرزوی موفقیت و پیروزی برای شما، مسأله ای را برایتان‏‎ ‎‏مطرح می کنم که در حل این مشکل به همکاری شما و رهنمود حضرت امام خمینی‏‎ ‎‏نیازمندم:‏

‏دختری 20 ساله هستم و با پسری از فامیل قرار ازدواج گذاشتیم، اما به دلیل این که‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 43

‏هنوز خدمت سربازی را پشت سر نگذاشته، ناچار شدیم صبر کنیم تا مدت سربازی او‏‎ ‎‏تمام شود. در این بین ـ چون ما نمی خواستیم گناهی کرده باشیم ـ از روی رسالۀ یکی‏‎ ‎‏از مراجع که مقلد ایشان هستم با عربی صحیح صیغۀ موقتی خواندیم، فقط به این دلیل‏‎ ‎‏که به یکدیگر محرم باشیم، نه به دلیل دیگری. وقتی این موضوع را با یکی از نزدیکانم‏‎ ‎‏در میان گذاشتم، گفتند که این صیغه درست نیست؛ چرا که باید حتماً اجازۀ پدر باشد‏‎ ‎‏(البته همان طور که می دانید، مطلقاً از لزوم اجازه پدر در این باره صحبتی نشده). از‏‎ ‎‏چندی پیش تا به حال که این موضوع را شنیده ام، از این که مبادا گناهی کرده باشیم‏‎ ‎‏شدیداً رنج می برم و بعد از این تکلیف ما چیست؟ از شما درخواست و تمنا می کنم که‏‎ ‎‏به محض مشاهدۀ این نامه، موضوع را با حضرت امام در میان گذاشته وپاسخ آن را‏‎ ‎‏هرچه زودتر برای من ارسال فرمایید و بگویید که من چه کنم؟ لازم به تذکر است که‏‎ ‎‏چون این پسر از فامیل ما است، من نمی خواهم که فعلاً کسی از بستگانم (پدر، مادر و‏‎ ‎‏یا دیگران) از این موضوع با خبر شود. ولی این اطمینان را هم دارم که به خواست خدا‏‎ ‎‏حتماً با هم ازدواج خواهیم کرد.‏

بسمه تعالی، اگر پدر شما عقد را اجازه دهد، صحیح است و گرنه باطل‎ ‎است.

[سؤال 10221]‏ ‏ ‏ 5700‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 28 شوال 1402 ق‏

‏محضر مبارک حضرت زعیم امّة الاسلامیه، سیدنا و مولانا، امام الخمینی، اطال الله‌‏‎ ‎‏عمره الشریف‏

‏معروض خدمت سرکار، به عنوان استفتا این است چون که یک رساله عملیه‏‎ ‎‏موسوم به زبدة الاحکام طبع مطبعة الاداب النجف الاشرف، از قِبَل سرکار به دست ما‏‎ ‎‏رسیده بود و حالاً هم در دست ما موجود است. در مسائل اولیاء العقد (مسأله 1) چنین‏‎ ‎‏تحریر فرموده اید که ما عین عبارت را نقلاً نوشته ایم: «وأمّا إذا کانَت بکراً، ففیه أقوالٌ‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 44

‏والأحوط استیذان منهما، نعم لا إشکال فی سقوط اعتبار إذنهما إن منعاها عن التزویج‏‎ ‎‏بِمن هُو کُفوٌ لها شرعاً وعرفاً، مع مَیْلها» بناءً و عملاً بر این عبارت، یک دختر بالغۀ‏‎ ‎‏رشیده و یک پسر عاقل و بالغ رشید، عقد ازدواجی را بدون اذن صریح ولی، جاری‏‎ ‎‏نموده اند و بعد از اجرای عقد نکاح شرعی، بعضی از اشخاص مسأله را مورد بحث و‏‎ ‎‏نزاع قرار داده، قیل و قالی در صحت عقد کرده، و بطلان آن را ریشه و بنیاد فساد قرار‏‎ ‎‏داده اند لهذا صحیح شدن و نشدن را تفصیلاً تحریر فرموده و با مهر شریف مزیّن‏‎ ‎‏فرمایید. جواب این مسأله مورد حاجت را بیان فرمایید.‏

بسمه تعالی، اگر پدر اذن در عقد دختر باکره نداده و بعد از عقد آن را اجازه‎ ‎نکرده، عقد صحیح نیست و با اجازه پدر صحیح می شود.

[سؤال 10222]‏ ‏ ‏ 5701‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 9 / 1361‏

‏حضور حضرت امام خمینی؛ امید است سالم و تندرست بوده و خداوند به عمر‏‎ ‎‏شریفتان بیفزاید، از حضورتان چند سؤال داشتم:‏

‏1. چون شما در امر ازدواج شرط اجازه پدر در مورد دختر باکره را واجب دانستید؛‏‎ ‎‏سؤالم این است که اگر دختر باکره ای پدر نداشته باشد، اجازۀ چه کسی شرط است و‏‎ ‎‏آیا اجازه اش همانند اوامر پدر است یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، اگر پدر و جد پدری ندارد، اجازۀ خودش کفایت می کند و‎ ‎اجازۀ دیگران شرط نیست.

‏2. شما در رساله فرمودید که اگر دو نفر با هم راضی و خانوادۀ ایشان نیز راضی باشند، طبق شرایط، این‏‎ ‎‏دو می توانند همدیگر را عقد کنند یا وکیل بگیرند؛ در حالی که ارگان های نظامی اگر این نوع زن و‏‎ ‎‏شوهری که بدون مدرک هستند را ببینند می گیرند. لطف کنید فتوا را در رابطه با نظام کشور اسلامی ما‏‎ ‎‏بگویید.‏

بسمه تعالی، اگر عقد مطابق با ضوابط شرعی انجام بگیرد، صحیح است؛ ولی مراعات مقررات‎ ‎دولت اسلامی لازم است.

‏3. آیا پولی که در قبال ازدواج ـ که مبلغی به اندازۀ یک یا دو هزار تومان و یا بیشتر ـ به عنوان شیرینی‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 45

‏دریافت می کنند و اگر ندهند، طلب محسوب می کنند آیا حلال است یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، اگر در ضمن عقد شرط شده باید بپردازد؛ و گرنه منوط به رضایت دهندۀ پول‎ ‎است.

[سؤال 10223]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5782

‏2. حدود 8 سال پیش عمۀ شوهرم که از داشتن فرزند محروم بوده است، دختری‏‎ ‎‏را از پرورشگاه به فرزندی قبول کرده است؛ حال که فرزند به سن بلوغ رسیده، تکلیف‏‎ ‎‏مرد (پدر) چیست؟ آیا محرم است یا نامحرم؟ و ازدواج این دختر به چه صورت‏‎ ‎‏است؟‏

بسمه تعالی، دختر نسبت به مرد (پدرخوانده) نامحرم است و اگر پدر‎ ‎ندارد یا معلوم نیست، بعد از بلوغ و رشد اختیار با خود او است.

[سؤال 10224]‏ ‏ ‏ 5702‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 4 / 6 / 1361‏

‏مرجع عالی قدر و رهبر کبیر انقلاب مقدس اسلامی، حضرت آیت الله‌ العظمی‏‎ ‎‏الامام خمینی، دامت برکاته، سلام علیکم، از درگاه حضرت احدیت تقاضا داریم‏‎ ‎‏وجود مبارک حضرتت را در نهایت صحت و سلامت و عافیت و در اوج افتخار و‏‎ ‎‏عظمت، لااقل تا طلوع فرج مولایمان حضرت مهدی (عج) نگه داشته و از جمیع‏‎ ‎‏حوادث مصون و محفوظ نگه دارد.‏

‏امام عزیز! دختری هستم در حدود 25 سال سن و در حدود دیپلم سواد دارم و‏‎ ‎‏اینک در یک نهاد انقلابی افتخاراً خدمتگزارم. قریب به دو سال است که از فیض‏‎ ‎‏وجود پدر بی بهره شده ام و می خواهم با مردی که در همان نهاد خدمت می کند و در‏‎ ‎‏حدود 40 سال سن دارد ازدواج کنم. متأسفانه مادر و برادر 28 ساله ام با این وصلت‏‎ ‎‏مخالف هستند و دلیل مخالفت آن ها تفاوت سنی ما است، در حالی که از نظر‏‎ ‎‏این جانب این مشکلی نیست؛ چرا که فرد مذکور را از نظر ایمان و روش زندگی قابل‏‎ ‎‏توجه می دانم، مخصوصاً که می دانم در امر دین و عرفان مرا یاری می کند و راهنما‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 46

‏است و دیگر این که او برایم شناخته شده است.‏

‏گو این که به آن ها گفته ام که از نظر شرع و طبق فتوای مرجع اشکالی در امر ازدواج‏‎ ‎‏ما نیست، اما ایشان نمی پذیرند. و دلیل دیگر این که پیامبر گرامی اسلام و حضرت‏‎ ‎‏خدیجه و امیرالمؤمنین و حضرت فاطمه علیهاالسلام با هم از نظر سنی فرق زیاد داشته اند، لذا‏‎ ‎‏این مهم نیست، پذیرا نیستند، و می گویند حرف مردم را چه بگوییم و چه کنیم؟!‏

‏امام بزرگوار! اینک که به عنوان ولی فقیه، اطاعت از جناب عالی واجب است،‏‎ ‎‏تقاضا دارم که اگر موضوع ازدواج ما اشکال شرعی ندارد و اگر اجازت می فرمایید،‏‎ ‎‏حکمی بفرمایید تا مادر و برادرم را موظف به اجرا کند.‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، اختیار ازدواج و حق انتخاب همسر با خود‎ ‎شما است و رضایت برادر و مادر شرط نیست.

[سؤال 10225]‏ ‏ ‏ 5703‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 29 / 10 / 1361‏

‏محترماً به عرض می رساند، نظر به این که این جانب مقلد امام هستم نظر آن جناب‏‎ ‎‏را در بارۀ چند مسأله خواستم:‏

‏1. دختری که پدر و پدربزرگ نداشته باشد، می تواند (اختیار آن را دارد) ازدواج‏‎ ‎‏موقت بکند (متعه شود).‏

بسمه تعالی، مانع ندارد.

[سؤال 10226]

‏2. اگر پدر داشته باشد، ولی در شهری دیگر که به آسانی نمی شود با او تماس‏‎ ‎‏گرفت می تواند بدون اجازه متعه شود؟‏

بسمه تعالی، اگر طوری است که اجازه گرفتن از او ممکن نیست، اشکال‎ ‎ندارد. ولی اگر تماس با او ممکن است ولو مدتی طول بکشد یا سخت‎ ‎باشد، بدون اجازه نمی تواند صیغه شود.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 47

[سؤال 10227]‏ ‏ ‏ 5704‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 20 / 7 / 1361‏

‏محضر مقدس حضرت مستطاب، آیت الله‌ العظمی، امام خمینی، دامت برکاته‏

‏محترماً معروض می دارد: فرضاً زید با دختری به نام سمیه ازدواج کرده، پدر دختر‏‎ ‎‏رضایت نداده و مرجع قضایی با توجه به مسأله 2376 مندرج در توضیح المسائل امام،‏‎ ‎‏حکم به بطلان عقد داده است. ولی زید با استفاده از قسمت دوم مسأله 2377، با‏‎ ‎‏عبارت: «... و نیز اگر دختر باکره نباشد، در صورتی که بکارتش به واسطۀ شوهر کردن‏‎ ‎‏از بین رفته باشد، اجازه پدر و جد لازم نیست» و با استفاده از حالت زن بودن سمیه، به‏‎ ‎‏دفتر اسناد رسمی مراجعه و او را به عقد خود در آورده است. آیا این ازدواج به دلایل‏‎ ‎‏زیر محکوم به بطلان نیست؟‏

‏منظور از عبارت «در صورتی که بکارتش به واسطۀ شوهر کردن از بین رفته باشد»‏‎ ‎‏این است که ازدواج شرعی، با رعایت همه جهات واقع شده و سپس طلاق واقع شده،‏‎ ‎‏یا شوهر فوت کرده باشد و زن بیوه باشد، که در این صورت ازدواج دوم صحیح بوده و‏‎ ‎‏اذن پدر و جد بر اساس فتوای امام لازم نیست، و یا زنی که ازدواجش باطل شده، با‏‎ ‎‏اذن پدر با مرد دیگر غیر از زید ازدواج کند و سپس طلاق بگیرد، یا بر اثر مرگ شوهر‏‎ ‎‏بیوه شود، که در این صورت اگر به عقد زید در آید، به فتوا عمل شده است؛ در‏‎ ‎‏صورتی که در موارد زیر، خلاف فتوا عمل گردیده است:‏

‏1. عدم اذن پدر در ازدواج، با وجود صدور حکم بطلان عقد زید با سمیه.‏

‏2. اجرای عقد برای بار دوم بین زید و سمیه، بدون اجازۀ پدر دختر، و بدون‏‎ ‎‏اجرای صیغۀ طلاق یا مرگ زید. یعنی فقط بر اساس رفع بکارت، که اساس فتوا‏‎ ‎‏بکارت نیست، بلکه ازدواج هر دختری برای بار اول با اذن پدر منظور است.‏

‏بنا بر جهات معروض، عقد دوم نیز باطل به نظر می رسد و با توجه به جهات‏‎ ‎‏مختلف و مضرات خانوادگی و اجتماعی، نظر مبارک آن مرجع عالی قدر را برای تنفیذ‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 48

‏عملی مسأله 2376 خواستار است. والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، اگر قبلاً با دخول ولو به نحو زنای محرّم، ازالۀ بکارت شده،‎ ‎صحت عقد بعدی منوط به اجازه پدر نیست.

[سؤال 10228]‏ ‏ ‏ 5705‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 18 / 7 / 1361‏

‏محضر مرجع عالی قدر، حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏هرگاه دختر باکره ای با عقد و ازدواج بدون اذن پدر ازاله بکارت شود و بعداً با‏‎ ‎‏توجه به این که اذن پدر در ازدواج دختر باکره شرط است، با طلاق احتیاطی (طلاق‏‎ ‎‏خلعی) از آن مرد جدا شود؛ چنانچه آن زن دوباره با همان مرد ازدواج کند، آیا صحت‏‎ ‎‏عقد دوم منوط به اذن پدر دختر است؟‏

‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، ازدواج دومی صحیح است و اذن پدر شرط‎ ‎نیست.

[سؤال 10229]‏ ‏ ‏ 5706‏

‏ ‏ ‏ بسم الله‌ الرحمن الرحیم‏

‏مولانا ما تقولون فی رجل أراد أن یعقد علی بکر بغیر إذن أبیها، فرجع إلی تحریر‏‎ ‎‏الوسیلة فوجد أنّکم تقولون بالاحتیاط، فرجع فی هذه المسألة إلی من یقول بالجواز،‏‎ ‎‏فدخلت بها بعد العقد علی مهر معیّن وبعد ذلک أخبرتُ بأنّکم تشترطون إذن الأب فی‏‎ ‎‏تزویج البکر، فأصبحت ثیّباً فعقدت علیها ثانیةً علی مهر معیّن آخر ولم أدخل بها بعد‏‎ ‎‏العقد الثانی، أفتونا مأجورین:‏

‏1. صحة العقد الأوّل وفساده؟‏

‏2. هل تستحق علیَّ مهر المثل أو مهر المسمی؟‏

‏3. هل یثبت علیه کفارة أو أمثال ذلک؟‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 49

‏4. ما هو حد البذل فی الطلاق الخلعی، وهل یحقّ للزوج أن یطلب أضعاف مهر‏‎ ‎‏المسمّی.‏

بسمه تعالی، یصحّ العقد الثانی ویثبت المهر المعیّن فیه، ولا کفّارة لذلک،‎ ‎ولا حد للبذل فی الطلاق الخلعی.

[سؤال 10230]‏ ‏ ‏ 5707‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 25 / 6 / 1361‏

‏محضر شریعت گستر، حضرت آیت الله‌ العظمی، امام خمینی، روحی فداه‏

‏با عرض سلام، جسارتاً خاطر مبارک را به مراتب زیرین معطوف، و با پوزش از‏‎ ‎‏تصدیع، معروض می دارد:‏

‏کلیه ازدواج های دخترهای باکره ای که تا کنون بدون اذن پدر واقع، و بنا به فتوای‏‎ ‎‏صریح آن پیشوای عالی قدر و حکم قطعی دادگاه های مدنی خاص باطل گردیده، به‏‎ ‎‏محض صدور حکم بطلان، بلافاصله دختر و پسر بدون اذن پدر، تجدید ازدواج‏‎ ‎‏کرده اند و با این توجیه که چون بکارت از بین رفته است، نیازی به اجازۀ پدر نیست از‏‎ ‎‏فتوای آن حضرت، به عنوان راه حل شرعی سوء استفاده و با این حیلۀ شیطانی، عملاً‏‎ ‎‏اذن پدر در دختر باکره نیز ساقط، و احکام دادگاه ها در این قبیل مسائل بلا اثر شده‏‎ ‎‏علاوه بر این که این امر مغایر با مفهوم مسأله 2377، در رسالۀ عملیۀ آن حضرت‏‎ ‎‏می باشد؛ زیرا در قسمت اخیر این مسأله که عین آن ذیلاً در پرانتز نقل می شود (و نیز‏‎ ‎‏اگر دختر باکره نباشد، در صورتی که بکارتش به واسطۀ شوهرکردن از بین رفته باشد،‏‎ ‎‏اجازه پدر و جد لازم نیست) استنباط این است که هر دختری باید یک بار با اجازۀ‏‎ ‎‏پدر، شوهر اختیار کند. بنابر این وقتی ازدواجی باطل گردیده، در حکم دختر‏‎ ‎‏غیرباکره ای است که بکارتش به واسطۀ شوهرکردن از بین نرفته پس بنا بر مفهوم این‏‎ ‎‏مسأله، بار دوم نیز نیاز به اذن پدر دارد.‏

‏مضافاً چنانچه سوابق این قبیل ازدواج ها ـ که در اثر اغفال دختران معصوم، بدون‏‎ ‎‏اذن پدر انجام گردیده ـ بررسی شود، اکثراً پس از مدت کوتاهی، به عدم توافق اخلاقی‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 50

‏و جدایی این قبیل زوجین و متلاشی شدن کانون خانواده ها منتهی می شود، و حاصل‏‎ ‎‏آن اشاعه مفاسد اخلاقی و اجتماعی است. و از طرفی، پدری که با خون دل، دختری‏‎ ‎‏را بزرگ کرده و بهتر از هر کس در صلاح اندیشی صاحب نظر می باشد، انتظار دارد که‏‎ ‎‏در انتخاب داماد و سرنوشت دخترش، به خصوص در نظام جمهوری اسلامی،‏‎ ‎‏دخالت داشته باشد و سلب این اختیار از طرف علمای اعلام یا حکام محترم شرع، به‏‎ ‎‏معتقدات مردم و آبروی جمهوری اسلامی لطمه وارد می کند و خانواده های دختردار‏‎ ‎‏را غمگین، و دچار دغدغۀ خاطر می سازد.‏

‏علی هذا استدعا دارد نظر مبارک را نسبت به صحت یا بطلان این قبیل ازدواج های‏‎ ‎‏توأم با حیله، که به طور معروض، عملاً خنثی کنندۀ اثرات حکم شرعی این مسأله‏‎ ‎‏می باشد، ذیلاً مرقوم فرمایند. ‏

بسمه تعالی، پدر و جدّ پدری بر دختر غیرباکره ولایت ندارند و اجازۀ آن ها‎ ‎در ازدواجشان معتبر نیست.

[سؤال 10231]‏ ‏ ‏ 5708‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏در ازدواج با باکره فرموده اید: احوط باید به اذن پدر باشد. بعداً نقل شد که فتوا به‏‎ ‎‏این موضوع داده اید. بنابراین اگر باکره نباشد ولی عدم باکره بودن مستند به زنا باشد آیا‏‎ ‎‏ازدواج بدون اذن پدر صحیح است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، بعید نیست عدم الحاق به بکر لکن احتیاط در آن ترک نشود.

[سؤال 10232]‏ ‏ ‏ 5709‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏ما با هم ازدواج نموده ایم و پدر این جانب به عنوان این که اجازۀ عقد نداده به دادگاه‏‎ ‎‏شکایت و رأی به ابطال عقد واقع شده گرفت. مجدداً در تاریخ 6 / 5 / 1361 نامه ای به‏‎ ‎‏دفتر محترم امام در تهران تقدیم داشته و تقاضای کسب تکلیف نموده با دستوری که‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 51

‏در ذیل نامه از طرف دفتر محترم امام نوشته شده و تقدیم می گردد بنا بر احتیاط طلاق‏‎ ‎‏جاری و مجدداً به ازدواج هم درآمده ایم با توجه به این که این جانبان پسرعمه و‏‎ ‎‏دختردایی بوده و همدیگر را دوست داشته و با توجه به این که بعد از ازدواج آمیزش‏‎ ‎‏حاصل و به احتمال زیاد زوجه حامله می باشد تقاضا داریم امام عزیز و رهبر محبوب‏‎ ‎‏انقلاب چون پدری دلسوز با اجازه به ازدواج، ما دو نفر را در پناه عدل اسلامی به‏‎ ‎‏زندگی امیدوار فرمایند عندالله‌ خالی از اجر نخواهد بود. ‏

بسمه تعالی، اگر قبل از عقد دوم دخول محقق شده عقد ازدواج دوم‎ ‎صحیح است و احتیاج به اذن و اجازه پدر ندارد.

[سؤال 10233]‏ ‏ ‏ 5710‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 18 / 7 / 1361‏

‏محضر مبارک مرجع عالی قدر حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏هرگاه دختر باکره ای با عقد و ازدواج بدون اذن پدر، از او ازالۀ بکارت شود و بعداً‏‎ ‎‏با توجه به این که اذن پدر در ازدواج دختر باکره شرط است، با طلاق احتیاطی (طلاق‏‎ ‎‏خلعی) از آن مرد جدا شود، چنانچه آن زن دوباره با همان مرد ازدواج کند، آیا صحت‏‎ ‎‏عقد دوم منوط به اذن پدر دختر است؟‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، ازدواج دومی صحیح است و اذن پدر شرط‎ ‎نیست.

[سؤال 10234]‏ ‏ ‏ 5711‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 5 / 1361‏

‏حضور مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، روحی فداه، با عرض سلام‏

‏دختر باکره ای بدون اجازۀ پدر، شوهر اختیار نموده و به واسطه شکایت پدر‏‎ ‎‏که  علت آن، فقدان صلاحیت اخلاقی پسر بوده ازدواج آن ها باطل شده؛ ولی‏‎ ‎‏بلافاصله  مجدداً بدون اذن پدر و مادر، با همان پسر ازدواج نموده. آیا ازدواج دوم‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 52

‏با  همان پسر صحیح است یا باطل؟ ‏

بسمه تعالی، اگر در وقت ازدواج دوم، هنوز دختر باکره بوده، اعتبار اذن‎ ‎پدر به قوت خود باقی است؛ و اگر باکره نبوده، ولایت پدر ساقط بوده‎ ‎است.

[سؤال 10235]‏ ‏ ‏ 5712‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏جماران، دفتر آیت الله‌ العظمی، امام خمینی، مدّ ظله‏

‏با احترام و عرض ادب، استدعا دارد مقرر فرمایند در پاسخ، نظر مبارک را اعلام‏‎ ‎‏فرمایند. در رساله های آن حضرت اذن پدر در ازدواج دختر کبیره و باکره، احتیاط‏‎ ‎‏واجب است. آیا این شرط حتمی و لازم است یا خیر؟ به خصوص اگر خواستگار فاقد‏‎ ‎‏تقوا و اخلاق اسلامی بوده، و متجاهر به فساد اخلاق باشد، و کفو دختر هم نباشد.‏‎ ‎‏تکلیف پدر چیست؟ ‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره بدون اذن پدر دختر، صحیح نیست.

[سؤال 10236]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5505

‏2. دختر و پسری که فقط قصد درس خواندن دارند، اگر بدون اجازۀ پدر و مادر، به‏‎ ‎‏عقد غیر دائم همدیگر درآیند و فقط برای درس خواندن، بدون هیچ قصد دیگری، آیا‏‎ ‎‏اشکال دارد؟‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره ولو موقت باشد، منوط به اجازۀ پدر است.

[سؤال 10237]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5909

‏3. ازدواج منقطع با دختران باکره با اذن ولیّ یا در صورت فقدان ولیّ برای تمتّع و‏‎ ‎‏زناشویی منع شرعی دارد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، با اذن پدر یا جدّ پدری دختر و با نبود آن ها با اذن خود دختر‎ ‎مانع ندارد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 53

[سؤال 10238]‏ ‏ ‏ 5713‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 10 / 9 / 1358‏

‏به پیشگاه زعیم عالی قدر، امام امت، مرجع عالم تشیع، آیت الله‌ العظمی امام‏‎ ‎‏خمینی، متّع الله‌ المسلمین بطول بقائه‏

‏این بنده ضعیف، عاجزانه از محضر مبارک آن رهبر و پیشوا استفتا می نماید در‏‎ ‎‏خصوص این مسأله: «دختری که به حد بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت‏‎ ‎‏خود را تشخیص می دهد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه باکره باشد بنابر احتیاط‏‎ ‎‏واجب باید از پدر یا جدّ پدری خود اجازه بگیرد و اجازۀ مادر و برادر لازم نیست».‏

‏اگر این دختر بخواهد متعه شود و با رعایت کامل حفظ بکارت به عقد موقت‏‎ ‎‏فردی که بسیار شدید مورد علاقۀ اوست درآید، آیا در این صورت، نظر مبارک‏‎ ‎‏حضرت عالی چیست؟ و آیا اجازۀ پدر باز شرط است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اجازۀ پدر شرط است.

[سؤال 10239]‏ ‏ ‏ 5714‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 25 / 10 / 1361‏

‏دختری است از هر نظر مورد قبول این جانب؛ یعنی مؤمن، مسلمان، حزب اللهی و‏‎ ‎‏پایدار به انقلاب و جمهوری اسلامی است و قصد ازدواج با وی را دارم و هم خودش‏‎ ‎‏و هم پدر و مادرش رضایت دارند؛ ولی تا پایان دورۀ آموزش موقعیتم ایجاب نمی کند‏‎ ‎‏که وی را عقد کنم. آیا می شود بین ما توسط خودمان صیغۀ عقد موقت تا زمان عقد‏‎ ‎‏دائم خوانده شود؛ برای این که اگر منزلشان رفتم و صحبتی و نگاهی به یکدیگر کردیم،‏‎ ‎‏از نظر شرعی اشکال نداشته باشد؟‏

‏خواهشمند است در این مورد راهنمایی ام فرمایید؛ هر چند که نامه ها زیاد و ممکن‏‎ ‎‏است فرصت جواب دادن به آن نباشد، ولی استدعا دارم در این مورد پاسخ فرمایید.‏

بسمه تعالی، با اذن پدر مانع ندارد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 54

[سؤال 10240]‏ ‏ ‏ 5715‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏

‏خدمت پدر عزیزم، آیت الله‌ خمینی ‏

‏پس از عرض سلام و آرزوی سلامتی شما از درگاه ایزد یکتا؛ مسأله ای بود که‏‎ ‎‏می خواستم خدمت آن پدر عزیز، عرض کنم و آن این که من دختری 18 ساله هستم،‏‎ ‎‏که مدت هشت ماه است خانواده ام به یکی از افراد فامیل، قول ازدواج مرا داده اند و‏‎ ‎‏این ها بارها آمده اند و گفته اند که اجازه بدهید صیغه بخوانیم، تا این ها محرم باشند و‏‎ ‎‏بتوانند با هم حرف بزنند. اما خانوادۀ من ـ با این که تحصیل کرده اند ـ قبول نمی کنند و‏‎ ‎‏می گویند: اگر پسر می خواهد، بیاید و برود، ولی ما نمی گذاریم صیغه بخوانید. و من،‏‎ ‎‏خود حاضر نیستم و می گویم که گناه دارد. و دیگر آن که خانوادۀ پسر می گویند: در‏‎ ‎‏شرایط فعلی عقد کردن رسم ما نیست، وگرنه عقد می کردیم. و خود پسر می گوید: من‏‎ ‎‏باید در بارۀ زندگی آینده خودم حرف بزنم. ولی خانواده اجازه نمی دهند، و با این که‏‎ ‎‏می گویند: بیاید و برود ولی می گویند صیغه نه، به من هم می گویند: تو اصلاً جلو نیا.‏‎ ‎‏خواهشمندم تکلیف مرا مشخص کنید. آیا می شود بدون اجازۀ پدر و مادر، صیغۀ‏‎ ‎‏محرمیت برای یک مدت معیّن، با شرایط معیّن بخوانیم یا نه؟ و اگر ممکن است،‏‎ ‎‏بگویید که از نظر شرعی ما دو نفر چه کار کنیم که گناهی ـ از نظر نگاه ـ مرتکب نشویم‏‎ ‎‏و اشکال نداشته باشد؟‏

بسمه تعالی، بدون عقد بر یکدیگر، محرم نیستند و عقد باید با اجازۀ پدر‎ ‎دختر باشد.

[سؤال 10241]‏ ‏ ‏ 5716‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با اهدای سلام به خدمتتان، سؤالی شرعی داشتم:‏

‏خانمی از آشنایان ما دخترش را در سن سه سالگی صیغه موقتی با پدر من کرده، تا‏‎ ‎‏این که خودش به پدرم محرم شود. بدیهی می باشد که بعد از صیغه، برادر من نیز به آن‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 55

‏دختر محرم می شود. حال با توجه به این که دختر سنش کم بوده و قادر به فکر کردن‏‎ ‎‏هم نبوده، پس وکیل او پدرش می باشد و پدر او با یک چنین چیزی مخالف است و‏‎ ‎‏راضی به این صیغه نیست، صیغه باطل است یا نه و برادر من می تواند با این دختر‏‎ ‎‏ازدواج کند؟ در ضمن دختر هم به این صیغه راضی نمی باشد و ما با آن خانم نسبت‏‎ ‎‏فامیلی نیز نداریم. والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، در فرض سؤال، اگر پدر دختر به عقد راضی نبوده و بعداً هم‎ ‎اجازه نکرده، عقد باطل است.

[سؤال 10242]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5827

‏5. متعۀ دختر بالغۀ رشیده بدون اجازۀ پدرش چه صورتی دارد؟ آیا عقد به عمل‏‎ ‎‏می آید یا نه؟‏

بسمه تعالی، صحیح نیست.

[سؤال 10243]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 1152

‏5. ازدواج موقت با دختری که باکره است و صیغه خوانده اند و غرض فقط صِرف‏‎ ‎‏دوست بودن و از تنهایی درآمدن است ـ بدون شهوت و بدون استفاده از امیال‏‎ ‎‏جنسی  ـ آیا اجازۀ والدین طرفین ضروری است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، بدون اجازۀ پدر دختر صحیح نیست. 

[سؤال 10244]‏ ‏ ‏ 5717‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 9 / 8 / 1361‏

‏با سلام به محضر حضرت آیت الله‌ خمینی، رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران‏

‏سؤالی است که استدعا دارم جواب آن را بفرمایید. از لطفتان سپاسگزارم.‏

‏چون حضرت امام، اذن پدر را در باکره احتیاط واجب می فرمایند، و در بعضی‏‎ ‎‏موارد هست که پسر و دختر به هم علاقه دارند، و یا این که لازم می بینند قبل از ازدواج،‏‎ ‎‏بیشتر با هم آشنا شوند و این معاشرت ها حرام نباشد. و چون تحصیل اذن پدر به‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 56

‏واسطۀ شرم و حیا و موانع دیگر مشکل است، امام اجازه می فرمایند که این احتیاط‏‎ ‎‏ترک شود و بدون اذن ولی، صیغه محرمیت جاری گردد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره منوط به اجازۀ پدر است، و فرقی بین‎ ‎ازدواج دائم و منقطع نیست.

[سؤال 10245]‏ ‏ ‏ 5718‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 8 / 8 / 1361‏

‏با درود به رهبر کبیر انقلاب و بنیان گذار جمهوری اسلامی و نایب بر حق امام‏‎ ‎‏عصر و مرجع تقلید خویش، خواستم مسأله ای را که برایم پیش آمده و مرا گیج کرده‏‎ ‎‏است، به حضور شما عرض نمایم.‏

‏من بیشتر اوقات خانۀ دایی ام می روم؛ چون ایشان راننده است و همیشه در این‏‎ ‎‏شهر و آن شهر می باشد و من هم مجبورم که شب ها پیش زن و بچه اش بخوابم و از‏‎ ‎‏آن ها سرپرستی کنم و وسایل مورد نیازشان را در اختیارشان قرار دهم و چون یک اتاق‏‎ ‎‏دارند، بایستی حتماً همگی پیش هم بخوابیم. و ایشان دارای دختری می باشند هم سن‏‎ ‎‏من، یعنی به رشد بلوغ رسیده است و می ترسم که احساسات نوجوانی ما را به گناه‏‎ ‎‏اندازد. آیا به نظر شما می توانیم صیغۀ عقد موقت بین خود بخوانیم، و پدر و مادر هم‏‎ ‎‏هیچ گونه اطلاعی نداشته باشند؛ زیرا در چنین مواقعی، پدرها خیلی لجاجت می کنند و‏‎ ‎‏فکرهای سوء در بارۀ ما می کنند و در ضمن اگر صیغۀ عقد بخوانیم هیچ گونه نزدیکی با‏‎ ‎‏هم نخواهیم داشت. تو را به خدا هرچه زودتر جواب نامه را بفرستید. ‏

بسمه تعالی، پدر دختر باید اجازه بدهد، ولی اجازۀ پدر پسر لازم نیست.

[سؤال 10246]‏ ‏ ‏ 5719‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏السلام علیکم، خدمت آقایان دفتر امام، محترماً به عرض می رسانم:‏

‏این جانب دختری هستم متولد سال 1341 و دیپلمه، و مایلم با جوانی که متولد‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 57

‏سال 1339، دیپلمه و پاسدار کمیته مرکزی می باشد ازدواج کنم. ما خودمان شخصاً به‏‎ ‎‏توافق کامل برای این ازدواج رسیده ایم، ولی پدر من با این امر الهی، به مخالفت‏‎ ‎‏برخاسته است و مانع ازدواج من با این شخص می باشد. پدرم مخالفتش به این علت‏‎ ‎‏است که ایشان پاسدار، و در حقیقت باید بگویم حزب اللهی و شخصی با ایمان‏‎ ‎‏می باشد. و در ضمن یادآور شوم که مادرم موافق با این ازدواج می باشد، و تنها مانع ما‏‎ ‎‏برای ازدواج، پدر می باشد. حالا شما بگویید تکلیف و وظیفۀ شرعی ما، در برابر این‏‎ ‎‏موضوع چیست؟ و در ضمن خانوادۀ ایشان (پسر) کاملاً راضی هستند. با تشکر‏‎ ‎‏فراوان، خواهشمندم که پس از نوشتن جواب، مهر دفتر امام را نیز در آخر به آن اضافه‏‎ ‎‏فرمایید، تا بتوانیم به دیگران، شرعی بودن کار خود را که از طرف دفتر اعلام می شود‏‎ ‎‏ثابت کنیم.‏

بسمه تعالی،ازدواج دختر باکره موقوف است بر اجازۀ پدر.

[سؤال 10247]‏ ‏ ‏ 5720‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر محترم حضرت امام خمینی، روحی له الفداء ‏

‏با توجه به بخش مسائل متفرقه توضیح المسائل، سؤال 94 به شرح زیر، نظر مبارک‏‎ ‎‏امام در این مورد، فتوا می باشد یا این که احتیاط واجب می فرمایید؟ ‏

‏1. دختر و پسرهای امروزه که در مدارس و دبیرستان ها و دانشگاه ها و مؤسسات با‏‎ ‎‏هم معاشر هستند و برای محرمیت، صیغه برای خودشان یا پدر و فرزندانشان قصد‏‎ ‎‏دارند جاری کنند که این معاشرت ها حرام نباشد، چون حضرت عالی اذن پدر را در‏‎ ‎‏باکره، احتیاط واجب می فرمایید و در این موارد چه بسا هست که پدرها راضی‏‎ ‎‏نمی شوند و یا آن که نمی شود اذن گرفت، اجازه می فرمایید که این احتیاط ترک شود و‏‎ ‎‏بدون اذن ولیّ، صیغه جاری گردد یا خیر؟ و دیگر آن که بعضی موارد هست که پسر و‏‎ ‎‏دختر، به هم علاقه دارند و تحصیل اذن از پدر، به واسطۀ شرم و حیا و موانع دیگر‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 58

‏مشکل است. آیا ترک احتیاط در این صورت جایز است یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، شرطیت اذن پدر در صحت ازدواج دختر باکره، فتوا است نه‎ ‎احتیاط. 

[سؤال 10248]

‏2. حال که بدون اذن خواستن از پدر، عقدی صورت گرفته، نظر مبارک در مورد‏‎ ‎‏صحت یا بطلان عقد چیست؟ ‏

بسمه تعالی، عقد مذکور باطل است؛ مگر این که بعد از عقد، پدر آن را‎ ‎اجازه نماید.

‏3. در صورت بطلان عقد، در مورد مهریه چگونه عمل شود؟ ‏

بسمه تعالی، در صورتی که دخول محقّق شده باشد و دختر عالم به بطلان عقد نبوده، مهر‎ ‎المثل را حق دارد.

[سؤال 10249]‏ ‏ ‏ 5721‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏سلام علیکم، مرجع عالی قدرم حضرت امام خمینی با آرزوی سلامت شما از‏‎ ‎‏درگاه خداوند متعال، استدعا دارم چنانچه امکان دارد به سؤالات این جانب پاسخ‏‎ ‎‏بفرمایید:‏

‏1. حضرت عالی در پاسخ سؤالی که طی آن پرسیده شده بود که آیا اذن پدر در‏‎ ‎‏مورد باکره را می توان ترک کرد؟ فرموده بودید: «اذن پدر ساقط نمی شود. بلکه اخیراً‏‎ ‎‏شرط می دانم به حسب فتوا»؛ لطفاً بفرمایید منظور از «اخیراً» به طور دقیق چه تاریخی‏‎ ‎‏است؟ (از چه تاریخی اذن پدر برای باکره، از احتیاط واجب به فتوا تغییر یافته است؟)‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره، باید با اذن و اجازۀ پدر او باشد و حکم از‎ ‎اول چنین بوده است و زمان تغییر به فتوا را نظر ندارم.

‏2. مکلفی که مدتی اعمال خود را بدون تقلید انجام داده است و حالا مقلد شده است، برای بررسی‏‎ ‎‏صحت یا عدم صحت اعمال گذشته اش (اعمالی که در زمانی که تقلید نمی کرده منظور است)، آیا‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 59

‏بایستی تحقیق کند که زمان انجام عمل فتوای مجتهدی که وظیفه اش تقلید از او بوده و یا فتوای‏‎ ‎‏مجتهدی که فعلاً باید از او تقلید کند، چه بوده است؟‏

بسمه تعالی، لازم نیست و چنانچه عمل مطابق فتوای فعلی بوده، صحیح است.

[سؤال 10250]

‏3. اگر مردی به دختر باکره ای که مقلد نیست و مسائل تقلیدی را نمی داند، بگوید:‏‎ ‎‏«برای عقد دائم اجازۀ پدر لازم است، ولی برای عقد موقت اجازۀ پدر لازم نیست»، و‏‎ ‎‏دختر به حرف او اعتماد کند، به لحاظ آن که او را آدمی مذهبی می داند و فکر می کند که‏‎ ‎‏وی به مسائل فقهی آگاه است و بدون اذن پدر ـ بر اساس این حرف ـ صیغۀ عقد‏‎ ‎‏موقت جاری می شود. آیا این عقد موقت صحیح است یا باطل؟ پدر دختر، بعد از‏‎ ‎‏اطلاع مخالفت شدید ابراز کند.‏

بسمه تعالی، بدون اجازۀ پدر دختر، عقد صحیح نیست.

[سؤال 10251]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 7087

‏2. آیا ازدواج با معلولین، در صورتی که پدر و مادر راضی نباشند، صحیح است؟‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره باید با اذن پدر او باشد.

[سؤال 10252]‏ ‏ ‏ 5722‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 15 / 11 / 1361‏

‏این جانبه دوشیزه 24 ساله، معلم، در حدود یک سال است که تصمیم گرفته ام به‏‎ ‎‏خاطر رضای خدا ـ نه به خاطر احساسات ـ با یکی از جانبازان ازدواج کنم؛ چون به‏‎ ‎‏این نتیجه رسیده ام که جهاد ما دختران، همین است که این سربازان و پاسدارانی که به‏‎ ‎‏خاطر ما معلول شده اند را پرستاری کنیم. دو ماه است که یکی از اقواممان، که خودش‏‎ ‎‏هم معلول انقلاب است، جانبازی را که در درگیری با منافقان از نخاع کمر معلول شده‏‎ ‎‏به من معرفی کرده است، و اکنون بعد از یک سال و سه ماه، دکتر اجازۀ ازدواج به او‏‎ ‎‏داده است و من هم به خاطر حقی که این جانبازان بر ما دارند، قبول کرده ام و با پاسدار‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 60

‏مورد نظر صحبت نموده و موافقت طرفین حاصل شد. اما پدرم راضی نمی شود.‏‎ ‎‏درضمن پدرم مخالف انقلاب است. حالا از شما خواهشمندیم که ما را راهنمایی‏‎ ‎‏فرمایید. آیا در این شرایط، ما بدون اذن پدرم می توانیم ازدواج کنیم یا نه؟ لطفاً جواب‏‎ ‎‏را در این نامه مرقوم فرمایید. والسلام‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره، باید با اذن پدر باشد و بدون اذن صحیح‎ ‎نیست.

[سؤال 10253]‏ ‏ ‏ 5723‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 13 / 3 / 1361‏

‏حضور محترم امام عزیز سلام عرض می کنم از خداوند متعال سلامتی و طول عمر‏‎ ‎‏شما را خواهانم ان شاء الله‌ تعالی خدا شما را تا انقلاب مهدی برای ما نگهدارد.‏‎ ‎‏می خواستم چند جمله ای برای امام عزیز عرض کنم. امام! دخترهایی هستند که‏‎ ‎‏می خواهند با معلولین ازدواج کنند ولی پدر و مادرشان اجازه این کار را به آن ها‏‎ ‎‏نمی دهند من هم یکی از آن دخترها هستم اما متأسفانه پدرم و مقدار خیلی کمی مادرم‏‎ ‎‏مخالف هستند از شما می خواستم اعلام کنید و به مردم بگویید که عیب نیست ازدواج‏‎ ‎‏با معلول ها و به پدر و مادرها بگویید که اجازه بدهند که دخترهاشان با معلولین ازدواج‏‎ ‎‏کنند. دوم این که امام! دستور دهید که افراد مسئول جدی تر و با پشتکار بیشتر این مواد‏‎ ‎‏مخدر را ریشه کن کنند و افراد و عوامل این کار را به سزای عملشان برسانند. در‏‎ ‎‏موقعی که جوانان عزیز ما با خونشان از اسلام عزیز دفاع می کنند عده ای از عوامل‏‎ ‎‏اجنبی و سودجو جوان های ما را به فساد می کشند. امام! از شما عاجزانه خواهش‏‎ ‎‏می کنم دستور دهید هرچه زودتر این کار را انجام دهند. مطلب سوم این که از شما‏‎ ‎‏سؤالاتی داشتم: سرودها و آهنگ ها که در رادیو و تلویزیون می گذارند که بعضی از‏‎ ‎‏آن ها خیلی شاد است حرام است؟ چگونه می توانیم استعدادها را بشناسیم؟ چگونه‏‎ ‎‏می توانیم مراحل اولیۀ خودسازی را طی کنیم؟ آیا معامله چیزی که می دانیم از آن‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 61

‏استفاده حرام می کنند حرام است؟ اگر هست پس چرا کشور ایران کشمش را به خارج‏‎ ‎‏صادر می کند در حالی که می دانیم از آن شراب درست می کنند؟ متشکرم. امام عزیز بیا‏‎ ‎‏به قم ما قمی ها منتظرت هستیم.‏

‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر موقوف است به اجازۀ پدر او و موسیقی مطرب‎ ‎حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد و معامله برای استفاده حرام‎ ‎جایز نیست.

[سؤال 10254]‏ ‏ ‏ 5724‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏خدمت امام امت، خمینی بت شکن، دامت افاضاته، السلام علیکم ورحمة الله‌‏

‏این جانب دختری 24 ساله، اهل تجریش هستم. با توجه به رهنمودهای رهبر‏‎ ‎‏عزیز، و دستورات شرع مقدس اسلام، حاضر شدم با یکی از جانبازان انقلاب، که‏‎ ‎‏افغانستانی و عضو سازمان نیروی انقلاب اسلامی افغان می باشد و در جبهۀ حق علیه‏‎ ‎‏باطل ـ منطقه دهلران ـ دو پای خود را از دست داده است ازدواج کنم، و چون تصمیم‏‎ ‎‏گرفته ام به غیر از جانبازان، همسر دیگری انتخاب نکنم، خواستگاران دیگر را جواب‏‎ ‎‏کرده و در این مورد رضایت پدر و مادر خود را خواسته، موافقت نکردند. وعلت‏‎ ‎‏مخالفت پدر و مادرم، علاوه بر جانباز بودنش، مسأله افغانی بودنش است و عامل این‏‎ ‎‏مخالفت، دوستان و آشنایانی است که پدرم را تحریک کرده، و گفته اند که افغانی ها،‏‎ ‎‏دزد و آدم کش هستند، و باید در کشور خود می ماندند و با ابرقدرت شرق‏‎ ‎‏می جنگیدند. از این جهت مخالفت می کنند. و چون من با خدای خود عهد کرده ام که‏‎ ‎‏خدمتگزار جانبازان انقلاب باشم. فتوای امام را در این مورد خواستارم. با تشکر‏‎ ‎‏فراوان و توفیق باری تعالی و دعای خیر شما‏

بسمه تعالی، باید با اجازه پدرتان ازدواج کنید.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 62

[سؤال 10255]‏ ‏ ‏ 5725‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏سلام علیکم، با درود فراوان به رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی، و با درود به‏‎ ‎‏رزمندگان مبارز اسلام، و با سلام به شهیدان انقلاب اسلامی ایران، می خواهم مشکلی‏‎ ‎‏را با شما در میان گذاشته و از شما کمک بخواهم. امیدوارم که ما را در این مشکل یاری‏‎ ‎‏فرموده و راه حل مناسبی را برایم بگویید.‏

‏من دختری 20 ساله هستم که مدت یک سال پیش، یکی از برادران معلول از من‏‎ ‎‏خواستند که با ایشان ازدواج کنم و من خیلی خوشحال شدم که می توانم کاری را انجام‏‎ ‎‏دهم که خداوند آن را دوست می دارد. ولی متأسفانه پدر و مادرم با این کار مخالفت‏‎ ‎‏کردند. البته مادر می گوید: من چطور می توانم با فامیل رفت و آمد کرده و بگویم‏‎ ‎‏دخترم با یک معلول ازدواج کرده است. و آن برادر معلول نیز چندین بار با پدرم حرف‏‎ ‎‏زده است، تا شاید پدرم را قانع کند، ولی متأسفانه جواب آن ها منفی می باشد. خود من‏‎ ‎‏نیز می خواهم با یک معلول ازدواج کنم. از شما می خواهم مرا راهنمایی کنید که آیا من‏‎ ‎‏می توانم بدون اجازۀ پدر و مادرم، با این برادر ازدواج کنم؟ در ضمن، خودم به خدمت‏‎ ‎‏در شغل معلمی، در اطراف میانه مشغول می باشم و می توانم با سعی و تلاش بیشتر،‏‎ ‎‏زندگی خود و این برادر را تأمین کنم. خواهش می کنم مرا راهنمایی کرده و جوابی‏‎ ‎‏برای من بفرستید. والسلام‏

بسمه تعالی، بدون اجازۀ پدر نمی توانید با او ازدواج کنید و بدون اجازه‎ ‎عقد باطل است.

[سؤال 10256]‏ ‏ ‏ 5726‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 3 / 1361‏

‏دفتر محترم حضرت امام خمینی، أدام الله‌ ظله العالی علی رؤوس المسلمین‏

‏ضمن عرض سلام و تحیات وافره‏

‏به پیوست، نامۀ خانمی که می خواهد با برادری که دو پا و یک دست خود را از‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 63

‏دست داده، ازدواج کند ولیکن خانواده این خواهر مخالفت می کنند و خواهش کرده‏‎ ‎‏که این موضوع را به اطلاع برسانند که آیا می شود بدون اجازۀ خانواده، اقدام به ازدواج‏‎ ‎‏نمود یا نه؟ ارسال می شود، خواهشمند است پاسخ نامۀ فوق را به آدرس این خواهر‏‎ ‎‏ارسال نمایند. با آرزوی توفیق برای شما‏

بسمه تعالی، در ازدواج دختر باکره، اذن پدر یا جد پدری شرط است و اذن‎ ‎سایر افراد خانواده معتبر نیست.

[سؤال 10257]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5803

‏2. وقتی یک دختری می خواهد با یک معلول انقلاب ازدواج کند، ولی مخالفت‏‎ ‎‏پدر و مادر مانع از این کار می شود، آیا در این صورت جلب رضای والدین واجب‏‎ ‎‏است یا نه؟‏

بسمه تعالی، در ازدواج دختر باکره، اذن پدر شرط است.

[سؤال 10258]‏ ‏ ‏ 5727‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏خدمت مسئولین محترم دفتر امام، دامت برکاته‏

‏محترماً معروض می دارم که من دختری هستم که در یکی از دهات جرقویه، به‏‎ ‎‏شغل معلمی مشغول هستم و تصمیم گرفته ام با یکی از جانبازان انقلاب اسلامی‏‎ ‎‏ازدواج کنم. می خواستم ببینم اجازۀ پدر و مادر شرط است یا نه؟ متشکرم‏

بسمه تعالی، اجازۀ پدر شرط است و بدون اجازۀ او، عقد صحیح نیست.

[سؤال 10259]‏ ‏ ‏ 5728‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 11 / 11 / 1361‏

‏برادران محترم مسئول دفتر امام خمینی، دام ظله‏

‏پس از عرض سلام و آرزوی سلامت و طول عمر با عزت برای امام ‏

‏چندی قبل نامه ای ارسال داشته و ضمن آن خصوصیاتی از پدرم نقل کردم و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 64

‏خواستم بفرمایید، با این گفته ها آیا او کافر است یا نه؟ پاسخ دادید:‏

‏کسی که منکر خدا یا رسالت خاتم الانبیاء صلوات الله‌ علیه و آله باشد، و یا یکی از‏‎ ‎‏ضروریات دین مبین اسلام را منکر شود، محکوم به کفر و نجاست است و بر فرزندان‏‎ ‎‏ولایت ندارد و... برادران گرامی سؤال من این است:‏

‏من می خواهم بنا به توصیۀ امام، و برای به جا آوردن ذره ای از وظایف خطیر و‏‎ ‎‏اسلامی، با یک پاسدار معلول ازدواج کنم، ولی پدرم رضایت نمی دهد و مدت ها این‏‎ ‎‏ازدواج به تعویق افتاده است. اگر او بر من ولایتی نداشته باشد، به نظر شما آیا می توانم‏‎ ‎‏بدون اجازۀ او، اقدام به ازدواج با پاسداری معلول بنمایم؟ و یا اصولاً هر ازدواج‏‎ ‎‏دیگری را، بدون اجازۀ او انجام دهم؟‏

بسمه تعالی، بدون اذن پدر، نمی توانید ازدواج کنید.

[سؤال 10260]‏ ‏ ‏ 5729‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏1. دختری که می خواهد با یک مجروح ازدواج کند ولی پدر و مادرش اجازه‏‎ ‎‏نمی دهند، تکلیفش چیست؟ آیا می تواند مخالفت آنان را نادیده بگیرد یا باید به امر‏‎ ‎‏آنان باشد؟‏

بسمه تعالی، دختر بدون اذن پدر نمی تواند ازدواج کند.

‏2. آیا به ظرف یا لباسی که برای انسان هدیه می آورند خمس تعلق می گیرد؟ (از زمانی که آورده اند آیا‏‎ ‎‏باید سال قرار دهند؟)‏

بسمه تعالی، هدیه خمس ندارد.

‏3. آیا گوش دادن به آهنگ هایی (سرودها) که در حال حاضر در رادیو و تلویزیون اجرا می شود، فعل‏‎ ‎‏حرام است؟ چون به هر حال موسیقی در آن ها به کار رفته؛ مثلاً برنامۀ خانواده را که از رادیو گوش‏‎ ‎‏می دهیم، برنامۀ تربیتی دارد، آشنایی با قرآن و تفسیر و حدیث و... که برنامه های خوبی هستند و‏‎ ‎‏شنیدنشان مفید است، ولی در بین پخش این برنامه ها، موسیقی و آهنگ است؛ اگر تماماً بشنویم، فعل‏‎ ‎‏حرام است و اگر در موقع موسیقی و شعار که توأم با موسیقی است خاموش کنیم، بعد یادمان می رود‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 65

‏دوباره روشن کنیم و از شنیدن آن مطالب محروم می گردیم؛ تکلیف چیست؟ چرا باید هنوز این‏‎ ‎‏موسیقی و غنا از رادیو (تلویزیون) جمهوری اسلامی پخش شود؟ آیا کسی نیست رسیدگی کند؟‏

بسمه تعالی، موسیقی مطرب حرام است و صداهای مشکوک مانع ندارد.

‏4. آیا پوشیه زدن دخترها بدون اجازۀ مادر یا پدر جایز است، حتی اگر به مجادله و دعوا بکشد.‏

بسمه تعالی، لازم نیست پوشیه بزنید؛ حجاب شرعی کافی است.

‏5. آیا زنی که بچه شیر می دهد مثلاً 5 دقیقه به طلوع آفتاب مانده از خواب بیدار می شود، بچه هم همان‏‎ ‎‏وقت بیدار شده و گرسنه است، در این جا زن باید اول نمازش را بخواند یا بچه را سیر کند؟ (اگر نماز‏‎ ‎‏بخواند، ممکن است بچه بی تاب شود و اگر بچه را شیر دهد، نمازش قضا می شود).‏

بسمه تعالی، اگر می تواند جمع کند و اگر ممکن نیست و بچه بی تاب می شود بچه را شیر دهد.

‏6. آیا برای درمان درد، جایز است به دکتری که به اسلام و انقلاب و حتی شخص امام اعتقاد ندارد و‏‎ ‎‏بدگویی می کند، مراجعه شود؟ (البته تنها دکتر متخصصی است که به او دسترسی هست) از نظر شرع‏‎ ‎‏مقدس وظیفۀ ما چیست؟‏

بسمه تعالی، برای معالجه مانع ندارد؛ مگر این که رفتن نزد او ترویج ضد انقلاب باشد.

[سؤال 10261]‏ ‏ ‏ 5730‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏خدمت نایب بر حق امام زمان (عج) و رهبر عظیم الشأن و پدر دلسوز مستضعفین‏‎ ‎‏جهان، سلام عرض می کنم.‏

‏امام! با عرض پوزش و با توجه به کمی وقت شما، دست از مقدمه چینی برداشته و‏‎ ‎‏سر اصل مطلب می روم. پدر بزرگوارم! من دختری دیپلمه هستم و در خانواده ای به‏‎ ‎‏سر می برم که بر آن، مادیات حکومت می کند، نه معنویات. در چنین خانواده ای که‏‎ ‎‏شامل نه فرزند و والدین هست، تنها این حقیر است که ـ ان شاء الله‌ ـ طرفدار انقلاب‏‎ ‎‏می باشد و متأسفانه الباقی... . چون نمی توانم به جبهه بروم و با مرگ سرخ خود، دفتر‏‎ ‎‏سیاه زندگیم را ببندم و نهایتاً به لقاء الله‌ بپیوندم، تصمیم گرفتم جهادی دیگر اختیار کنم‏‎ ‎‏و آن ازدواج با یک برادر معلول است، ولی می دانم که خانوادۀ من شدیداً با این‏‎ ‎‏تصمیم، مخالفت خواهند کرد، ولی من پیه کتک خوردن و نیش و کنایه شنیدن را به تنم‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 66

‏مالیده ام؛ چون فکر می کنم تحمل این سختی ها در راه خدا ـ ان شاء الله‌ ـ عبادت‏‎ ‎‏خواهد بود. ولی نگرانی عمدۀ من این است که مبادا مادرم از ناراحتی سکته کند.‏‎ ‎‏بزرگوارا! به من بگویید که آیا من از نظر شرعی می توانم با توکل به خدا، دست به‏‎ ‎‏چنین عملی بزنم. امام! من تا حدی گریز از عذاب الهی را در این جهاد می بینم و به این‏‎ ‎‏دلیل آن را حیاتی می شمارم. امام! من در جمع خانواده از نظر معنوی، باید حالت‏‎ ‎‏حیوان را داشته باشم. آن ها به معنویت اسلامی توجه ندارند. پدر بزرگوار ما جوانان!‏‎ ‎‏مرا راهنمایی کنید؛ زیرا شدیداً به آن نیاز دارم. دیگر عرضی ندارم. خداوند پرچم‏‎ ‎‏خونین انقلاب اسلامی ایران را، با دست مبارک شما به حضرت مهدی (عج) بدهد.‏‎ ‎‏برایمان دعا کنید. از آخرت می ترسم، راهنمایی کنید.‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره، منوط به اجازۀ پدر است.

[سؤال 10262]‏ ‏ ‏ 5731‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با سلام به پیشگاه امام مهدی (عج) و درود بر نایب او، امام خمینی‏

‏این جانب یکی از جانبازان انقلاب می باشم که بر اثر اصابت گلوله به نخاع کمر،‏‎ ‎‏دچار معلولیتی به صورت فلج از دو پا گردیده ام و از نظر جنسی نیز دچار نقص‏‎ ‎‏شده ام. بدین ترتیب که دیگر توانایی بچه دار شدن را ندارم. و از طرفی خواهری‏‎ ‎‏داوطلب ازدواج با این جانب شده اند، لکن پدر این خواهر، در مورد این امر رضایت‏‎ ‎‏ندارد. با توجه به این که قصد این خواهر از این کار، فقط خدمت به اسلام می باشد، نه‏‎ ‎‏هیچ چیز دیگر؛ لذا نظر امام عزیز را در مورد این که آیا اذن پدر لازم است یا خیر،‏‎ ‎‏خواهانم، ضمن این که این مسأله تنها در رابطه با این جانب نمی باشد و خواهران‏‎ ‎‏زیادی داوطلب ازدواج با معلولین می باشند، و پدر یا مادر آن ها رضایت نمی دهند.‏‎ ‎‏امام عزیز لطف کرده و فتوای کلی در این رابطه بدهند. من الله‌ التوفیق ‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره، بدون اذن پدر صحیح نیست.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 67

[سؤال 10263]‏ ‏ ‏ 5732‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏امام و رهبر بزرگوارم! سلام علیکم ورحمة الله‌‏

‏امام عزیزم! ضمن سلام، دستان پر مهر و محاسن شما را از دور می بوسم و به این‏‎ ‎‏نامه حسرت می خورم که شما را زیارت می کند، در حالی که من تا به حال سعادت‏‎ ‎‏زیارت شما را به دست نیاورده ام و نمی دانم این سعادت نصیبم می شود یا نه؟‏

‏موضوع مهمی که می خواهم عرض کنم این است که پسر عمه ام ـ که مدت نه سال‏‎ ‎‏در خانۀ ما مشغول تحصیل بوده، و نیز پسری متدین و اسلامی است ـ از من‏‎ ‎‏خواستگاری نموده، ولی چون من او را برادری برای خودم به حساب آورده ام، حاضر‏‎ ‎‏به قبول نشدم. در مقابل، مادرم به خاطر این که مرا مجبور به قبول کند، تمام‏‎ ‎‏خواستگارانم را جواب رد داده و اصلاً با ازدواجم با دیگران مخالفت می کند. حال من‏‎ ‎‏مردد بر سر دو راهی قرار گرفته ام، نمی دانم قبول کنم یا نه؟ تنها فکری که به نظرم‏‎ ‎‏رسید این بود که از محضر شما امام بزرگوارم ـ که با تمامی وجود و در همه امور،‏‎ ‎‏گوش به فرمانت هستم ـ کسب تکلیف نمایم. امیدوارم که با استفاده از کلام خداوند‏‎ ‎‏متعال، مرا از این تردید و دو دلی نجات دهید. ضمناً توضیح بفرمایید که آیا در صورت‏‎ ‎‏قبول، آیه های اول سورۀ مجادله شامل حالم می شود یا نه؟‏

بسمه تعالی، اگر پدرتان هستند و با این ازدواج موافقت دارند، با ترتیبی که‎ ‎نوشته اید خوب است موافقت نمایید و اگر هم نیستند مناسب است‎ ‎خودتان موافقت کنید ان شاء الله‌ موفق باشید.

[سؤال 10264]‏ ‏ ‏ 5733‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 26 / 2 / 1361‏

‏1. اگر شخصی پدر نداشته باشد و تحت تکفل مادر باشد، برای ازدواج یا صیغه‏‎ ‎‏موقت و دائمِ عقد، اذن چه کسی بر او واجب است؟ آیا اجازۀ اجداد شرط است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اگر دختر است و جد پدری دارد باید با اجازۀ او عقد کند. 


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 68

‏2. آیا می شود جهت این که دو نفر مسلمان میانشان به نزاع نکشد، دروغ گفت؟ ‏

بسمه تعالی، در فرض سؤال، مانع ندارد. 

[سؤال 10265]

‏3. آیا اذن پدر شرط صیغۀ عقد موقت برای دختران است؟ اگر تنها با رضایت مادر‏‎ ‎‏باشد چطور؟ در صورتی که پدر با عقد دائم موافق، ولی با صیغۀ عقد موقت مخالف‏‎ ‎‏باشد؛ می شود برای مدت کوتاهی با فرد مورد نظر صیغۀ محرمیت خواند؟‏

بسمه تعالی، عقد باید با اجازه پدر باشد و فرقی بین عقد دائم و عقد موقت‎ ‎نیست. 

[سؤال 10266]‏ ‏ ‏ 5734‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی حاج آقا پسندیده دامت برکاته‏

‏محترماً به عرض مبارک می رساند، شخصی مدت 9 سال است خانواده خود را‏‎ ‎‏ترک نموده است، مدت سه سال در زندان بوده و در اواخر سال 54 از زندان آزاد شده‏‎ ‎‏لیکن کسی او را ندیده است از اواخر سال مزبور تا کنون که مدت 6 سال می گذرد‏‎ ‎‏مفقود و دارای 5 فرزند می باشد که یکی از فرزندان او دختری می باشد که موقع‏‎ ‎‏ازدواج او می باشد و جد پدری هم ندارد و مادر آن ها زندگی خود را ترک نموده است‏‎ ‎‏آیا دختر نامبرده می تواند با شرایطی که پدر او مفقود شده و از او اثری نیست ازدواج‏‎ ‎‏نماید یا خیر؟‏

بسمه تعالی، در صورت حاجت دختر تزویج مانع ندارد.

[سؤال 10267]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 6038

‏4. آیا اگر زن و شوهری طلاق بگیرند، باز هم باید دختر برای ازدواج از پدرش‏‎ ‎‏اجازه بگیرد یا خیر؟ در صورتی که آن پدر را نتوان پیدا کرد باید چه کرد؟‏

بسمه تعالی، اجازه پدر در ازدواج دختر باکره شرط است. بلی در صورت

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 69

نیاز دختر به ازدواج اگر پدر غایب است و تحصیل اجازه ممکن نیست‎ ‎اجازه معتبر نیست.

[سؤال 10268]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 769

‏12. عادة سیّئة فی بلادنا أنّ الشابّ یخطب الفتاة من أهلها فیرفض الأهل فتخرج‏‎ ‎‏الفتاة مع الشابّ ویتزوّجها بالعقد الدائم ویدخل بها ثمّ بعد مدّة یصالح أهلها فهل یکون‏‎ ‎‏النکاح قبل الصلح شرعیاً؟‏

بسم الله‌ تعالی، قد مرّ أنّ العقد علی الباکر موقوف علی إذن أبیها.

[سؤال 10269]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 398

‏2. اگر یک دختر بخواهد با یک شخص مورد نظر خود که واقعاً اسلامی است‏‎ ‎‏ازدواج کند ـ فرق نمی کند چه پاسدار، چه جانباز و چه حزب اللهی ـ اگر با مخالفت‏‎ ‎‏پدر و مادر روبه رو شد، آیا حق ازدواج را ندارد یا دارد؟ ‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باکره موقوف است به اذن پدر.

[سؤال 10270]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 5827

‏7. متعۀ دختر نابالغ که رشیده هم نباشد بدون اذن ولیّ او چه صورتی دارد؟ آیا عقد‏‎ ‎‏به عمل می آید؟ و اگر دخول واقع شد، ولی افضاء نشد، آیا حرام ابدی نمی شود؟‏

بسمه تعالی، عقد باطل است و حرام ابدی نمی شوند.

[سؤال 10271]‏ ‏ ‏ 5735‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با تبریک به مناسبت پیروزی رزمندگان اسلام در جبهه خرمشهر‏

‏آیا اگر کسی به خواستگاری دختری آمده باشد که غریب باشد و مسلمان باشد و‏‎ ‎‏دختر پسر را خواسته باشد می تواند بدون اجازه پدرش با او ازدواج کند؟ اگر نمی شود‏‎ ‎‏از شما خواهشمندم که چند نصیحت به پدر من بکنید از شما خواهشمندم یک‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 70

‏روحانی خوب برای ما بفرستید.‏

‏شما را به امام مهدی عجل الله‌ فرجه الشریف قسم می دهم به خواسته های ما‏‎ ‎‏فوری جواب دهید.‏

بسمه تعالی، ازدواج دختر باید با اجازه پدر دختر باشد و بدون اذن و‎ ‎اجازه او صحیح نیست.

 

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 71