معتبر نبودن اجازه و اذن ولیّ در ازدواج پسر بالغ رشید

‏‏معتبر نبودن اجازه و اذن ولیّ در ازدواج پسر بالغ رشید‏

‏‏[سؤال 10272]‏‏ ‏ ‏ 5736‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 21 / 1 / 1362‏

‏‏خدمت روح خدا، فرزند فاطمه زهرا علیهاالسلام، سلام علیکم‏

‏‏این بندۀ ضعیف و حقیر، فرزند شما، که محل خدمتم سپاه پاسداران انقلاب‏‎ ‎‏اسلامی است عرض کوچکی در مورد ازدواج خدمت شما دارم.‏

‏‏بنده حدود یک سال و نیم است که در سپاه می باشم. قبل از رفتن به جبهه ـ حدود‏‎ ‎‏هفت ماه پیش ـ مسأله را به پدر و مادرم گفتم؛ آن ها گفتند: برو جبهه و برگرد؛ رفتم و‏‎ ‎‏برگشتم؛ الآن حدود نه ماه است که به این ها همین مسأله را می گویم و آن ها به‏‎ ‎‏بهانه های واهی به عقب می اندازند.‏

‏‏حال خودم خواستم به این مسأله اقدام کنم و کردم و یک خواهری را پیدا کرده ام‏‎ ‎‏که الحمد لله‌ خواهری مذهبی می باشد و امیدوار هستم که وقتی به خانه ام آمد با‏‎ ‎‏سوادش کنم؛ ولی پدر و مادرم اگر مسأله را بفهمند غوغا خواهد شد. اولاً خواهند‏‎ ‎‏گفت که می خواهی یک نفر غریب را بگیری که شدیداً مخالف این مسأله هستند؛ زیرا‏‎ ‎‏که آن ها می گویند: باید صد در صد از ولایت خودمان بگیری یا فلان دختر فامیل را‏‎ ‎‏بگیری. دوم خواهند گفت که دختر فقیر می خواهی بگیری؟ سوم خواهند گفت که‏‎ ‎‏می خواهی دختر بی سواد بگیری؟ زیرا که این ها دختری می خواهند همشهری شان‏
‏‎

‎‏باشد، پول دار باشد، با سواد و نام خانوادۀ دختر بلندآوازه باشد؛ اگر این بلندآوازه گی‏‎ ‎‏در زمان طاغوت هم بود اشکالی ندارد برایشان. حال از محضر آن امام بزرگوار‏‎ ‎‏می خواهم که برایم تکلیف شرعی این مسأله را بگویید.‏

‏‏1. آیا این ها می توانند در انتخاب همسر برای بنده دخالت و یا مخالفت کنند و یا‏‎ ‎‏تأکید کنند که فلانی را باید بگیری؟‏

‏‏2. آیا به نظر شما با چنین دختری که این مشخصات و مسائل را دارد ازدواجمان‏‎ ‎‏شرعی خواهد بود؟‏

‏‏3. اگر در این مسأله، پدر و مادر مخالفت کردند وظیفۀ ما چیست؟‏

‏‏4. با بودن برادر بزرگ تر و خواهر کوچک تر که هر دو مجرد می باشند، این کار ما‏‎ ‎‏درست خواهد بود؟‏

‏‏5. در ضمن این ها با جبهه رفتن و به سپاه آمدن بنده شدیداً مخالف بودند که بدون‏‎ ‎‏اجازۀ این ها این کار را انجام دادم.‏

‏‏در ضمن اگر این ازدواج از لحاظ شما ایرادی ندارد، از محضر مبارکتان تقاضامندم‏‎ ‎‏که وقتی را برای عقدمان مشخص فرمایید تا به دیدار آن چهرۀ نورانی نایل گردیم.‏

‏‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

‏‏بسمه تعالی، اختیار ازدواج در دست خود شما است و پدر و مادر در‏‎ ‎‏ازدواج پسر ولایت ندارند؛ ولی تا می توانید رضایت آن ها را تحصیل‏‎ ‎‏نمایید.‏

‏‏[سؤال 10273]‏‏ ‏ ‏ 5737‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 26 / 11 / 1361‏

‏‏دفتر محترم امام خمینی، روحی فداه‏

‏‏با عرض سلام خدمت آن برادران عزیز، از آن جا که ما بندگان خدا موظف هستیم‏‎ ‎‏مشکلاتمان را تحت رهبری ولی فقیه زمانمان حل کنیم و مطیع فرمان و حکم ولی‏
‏‎

‎‏فقیه یا نمایندۀ او باشیم، در مشکلی که دارم شما را ـ که نمایندۀ امام هستید ـ مدیون‏‎ ‎‏می کنم که مسأله ام را حل بفرمایید و جواب دهید. و خواهشمندم سریع تر به آن‏‎ ‎‏رسیدگی کنید.‏

‏‏دختر 22 ساله ای هستم حدود یک سال است که توسط رابطی که ایشان شهید‏‎ ‎‏شدند با پاسداری برای ازدواج آشنا شدم. ما با هم صحبت کردیم و به توافق رسیدیم،‏‎ ‎‏ولی چون خانوادۀ من مذهبی نیستند، خانوادۀ ایشان مخالفت داشتند. من مخالفت‏‎ ‎‏شدید خانوادۀ ایشان را نمی دانستم و فکر می کردم مسأله مان به ازدواج ختم می شود.‏‎ ‎‏این بود که بدون این که پدرم بداند، با ایشان محرم شدم و خود را زن ایشان حساب‏‎ ‎‏کردم، البته هنوز دختر هستم. در این مدت ما به هم علاقه مند شدیم و تقریباً ساعات‏‎ ‎‏زیادی را با هم گذراندیم. ایشان و من هر دو منتظر بودیم و او هم تلاشش را برای‏‎ ‎‏رضایت خانواده اش کرد که به خانه مان بیایند، ولی آن ها راضی نشدند و کاملاً با‏‎ ‎‏ازدواج با دختری که خانواده اش نمازخوان نباشند، مخالفت می کردند. پس از ماه ها‏‎ ‎‏انتظار، که برای من بسیار سخت می گذشت؛ چون در میان همسایه ها هم مجبور شدیم‏‎ ‎‏که بگوییم محرم هستیم و به زودی ازدواج می کنیم، یعنی من که یک مربی تربیتی‏‎ ‎‏هستم، در نظر همسایه ها طور دیگری معرفی شدم. ‏

‏‏خلاصه در این مدت من خیلی عذاب کشیدم و در فشارهای روحی سختی بودم.‏‎ ‎‏از طرفی جوّ خانواده برایم زجردهنده بود و گفته اند که زودتر ازدواج کنم. سرانجام‏‎ ‎‏پس از این همه مکافات ـ که البته آزمایش های الهی است ـ وقتی ناراحتی ام را به این‏‎ ‎‏پسر گفتم، ایشان بدون خبر و رضایت من، چون از دست من هم ناراحت شده بودند،‏‎ ‎‏رفتند و استخاره کردند و بعد گفتند که استخاره بد آمده و نمی توانند دیگر کاری کنند.‏‎ ‎‏البته بعد هم بسیار پشیمان بودند که استخاره کرده اند و فشارهای خانوادگی و رفتار من‏‎ ‎‏مجبورشان کرده بود. ولی من نمی توانم چنین مسأله ای را قبول کنم. خدا می داند برایم‏‎ ‎‏بسیار سنگین و گران تمام شده است. خواهشمندم مرا راهنمایی کنید و احکام شرعی‏‎ ‎‏را بفرمایید و بگویید آیا رضایت پدر و مادر در ازدواج پسرشان لازم است یا نه؟‏

‏
‏‎

‎‏و مهم تر از آن این که آیا می توانیم خلاف این استخاره عمل کنیم، یا استخاره،‏‎ ‎‏استخارۀ پس از عمل بوده، یعنی ایشان تصمیمش را به ازدواج با من گرفته و بعد‏‎ ‎‏استخاره کرده است؟ و به این هم توجه داشته باشید که ما به هم علاقه مندیم و برای‏‎ ‎‏من   مطرح شدن شوهری دیگر، خیلی سخت است. مسأله ما فقط مسأله خانواده بوده،‏‎ ‎‏که تقصیر هیچ کدام از ما هم نیست. شما عزیزان را محرم اسرارم دانستم. احکام‏‎ ‎‏شرعی  را بفرمایید و سعی در مخفی داشتن نامم کنید. اجر شما با خدا و التماس دعا،‏‎ ‎‏خداحافظ؛ خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگه دار‏

‏‏بسمه تعالی، اجازه پدر و مادر در ازدواج پسر شرط نیست، و استخاره‏‎ ‎‏الزام نمی آورد و به این استخاره ترتیب اثر ندهید. ولی در صحت عقد شما‏‎ ‎‏اجازۀ پدرتان شرط است.‏

‏‏[سؤال 10274]‏‏ ‏ ‏ 5738‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 7 / 11 / 1361‏

‏‏دفتر محترم استفتائات حضرت امام خمینی، مدّ ظله الشریف علی رؤوس‏‎ ‎‏المسلمین، پس از سلام حضور آن برادران گرامی؛ خواهشمند است نظرات خود را‏‎ ‎‏که  همانا مطلع نمودن این جانب از دستورات شرع مقدس اسلام می باشد در موارد‏‎ ‎‏زیر  بیان فرمایید:‏

‏‏جوانی هستم متولد سنه 1342 ه.ش. با توجه به شرایط موجود، تصمیم به امر‏‎ ‎‏ازدواج گرفته ام (دانشجوی رشته پزشکی و عضو دائم سپاه...) و متأسفانه در این راه‏‎ ‎‏مواجه با مخالفت پدر و مادر خود ـ که آن ها را بر خود عزیزتر می دانم ـ گشته ام. به‏‎ ‎‏دلیل پرهیز از اطالۀ کلام، تنها نظرات ایشان را ـ که در ازای مخالفت خود بیان‏‎ ‎‏می دارند  ـ عرض کرده، نظرات شما را در خصوص آن ها جویا می گردم.‏

‏‏1. می فرمایند سن فردی که به بنده معرفی شده است در مقایسه با سن خودم زیاد‏‎ ‎‏است. (ایشان ظاهراً متولد 1343 می باشند).‏

‏
‏‎

‎‏2. می فرمایند از لحاظ ظاهر مناسب نیستند. در این مورد، به اعتراف خودشان، یک‏‎ ‎‏بار هم ایشان را ندیده اند.‏

‏‏3. بیان می دارند که چون ایشان فرزند یکی از شهدای گران قدر انقلاب می باشند؛‏‎ ‎‏لذا از بستگان شخصیت های جمهوری اسلامی محسوب می گردند، که مناسب حال ما‏‎ ‎‏نمی باشند.‏

‏‏4. بیان دیگرشان این است که ما باید خودمان، فردی مناسب برای تو انتخاب‏‎ ‎‏نماییم، البته بنده هم حرفی ندارم و لیکن دلیلی هم بر عدم تناسب فرد معرفی شده،‏‎ ‎‏نمی بینم.‏

‏‏در انتها باید عرض کنم که ملاک های ایمان، تقوا، حجب و عفت موجود در ایشان،‏‎ ‎‏مورد تأیید والدین محترم بنده هم می باشد. و نکتۀ ثانی این که ایشان را چند تن از‏‎ ‎‏دوستان مورد وثوق کامل، به ما معرفی نموده اند و همگی به اتفاق، بر متناسب بودن و‏‎ ‎‏کفو بودن فرد مورد نظر، نظر مساعد دارند. تقاضا دارم ما را در موارد فوق الذکر‏‎ ‎‏راهنمایی فرمایید، که به یاری خداوند متعال، همگی بر اساس رضای او و احکام شرع‏‎ ‎‏مقدس تصمیم گیری نماییم. والسلام‏

‏‏بسمه تعالی، رضایت پدر و مادر در ازدواج پسر شرعاً معتبر نیست، اگر‏‎ ‎‏چه بهتر است رضایت ایشان را تحصیل کنید.‏

‏‏[سؤال 10275]‏‏ ‏ ‏ 5739‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏دفتر امام بزرگوارمان آیت الله‌ العظمی امام خمینی، پس از سلام توفیق شما را در‏‎ ‎‏کارهایتان از پروردگار بزرگ خواستارم. ‏

‏‏این جانب ساکن شهرستان زاهدان مدّتی است با یک خانواده آشنا و در نتیجه‏‎ ‎‏تمایل پیوند با آن خانواده را گرفتم، اما با یک دندگی پدرم مواجه شدم و هرچه به پدرم‏‎ ‎‏گفتم تمام حرف هایش نه بود، من هم قصد ازدواج فقط با همین دختر را دارم و پدرم‏
‏‎

‎‏به هیچ عنوان رضا به این کار خیر نیست، تکلیف من از نظر شرعی چیست و چه کار‏‎ ‎‏باید بکنم؟ منی که تا به حال نخواسته ام موجبات ناراحتی پدرم را فراهم کنم و این یک‏‎ ‎‏امر بسیار مهم است و سرسری نباید گرفت و حتی کارمان به جایی رسیده که پدرم آن‏‎ ‎‏خانواده را تهدید می نماید که مرا رد نمایند و چون من از امام بزرگوار تقلید می کنم‏‎ ‎‏موظف هستم از آن جناب کسب تکلیف نمایم. خداوند نگهدار همه تان باشد.‏

‏‏بسمه تعالی، رضایت پدر در ازدواج پسر بالغ عاقل شرط نیست ولی سعی‏‎ ‎‏کنید بدون رضایت پدر اقدام به ازدواج نکنید.‏

‏‏[سؤال 10276]‏‏ ‏ ‏ 5740‏

‏‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏‏دفتر امام خمینی، دامت برکاته‏

‏‏جوانی بیست و سه ساله می باشم. حدود دو سال است که تصمیم به ازدواج‏‎ ‎‏گرفته ام، اما با اختلاف سلیقه ای که بین من و مادرم وجود دارد هنوز نتوانسته ام ازدواج‏‎ ‎‏کنم. دو نفری را که تا کنون خودم انتخاب نموده ام، با انواع و اقسام ایرادها ـ از قبیل‏‎ ‎‏این که: قدش کوتاه و یا بلند است ـ رد کرده است؛ گاهی اوقات می گوید تا 30 سالگی‏‎ ‎‏نمی خواهد ازدواج کنی. من ملاک های انتخابم همان ملاک های مکتب اسلام (اخلاق،‏‎ ‎‏ایمان، تقوا...) است اما مادرم ملاکش قیافۀ خوب و سر و زبان خوب دختر است.‏‎ ‎‏ضمناً برای هم چشمی با قوم و خویش ها می خواهد حتماً جشن باشکوهی گرفته‏‎ ‎‏شود؛ با توجه به این که من احساس می کنم که ازدواج در حال حاضر بر من واجب‏‎ ‎‏است و ضمناً درآمدی به آن صورت ندارم. وظیفه من را بیان فرمایید.‏

‏‏بسمه تعالی، رضایت مادر در ازدواج معتبر نیست.‏

‏‏[سؤال 10277]‏‏ ‏ ‏  ‏‏---->‏‏ ‏‏ 6097‏

‏‏2. حدود دخالت مادر شوهر در زندگی زناشویی پسر و عروسش چیست؟‏

‏‏بسمه تعالی، حق دخالت ندارد.‏

‏‎ ‎

‏‎

‎