س: به آیتالله شریعتمداری اعتماد نداشتید؟
ج: خیر.
س: چرا؟
ج: خوب میدانستیم که ایشان چکار میکند. یک مرتبه هم آمدم خدمت امام و به ایشان عرض کردم: آقا، آقای شریعتمداری مستقیم با اطلاعات شهربانی و ساواک در ارتباط است. امام با اشاره گفتند: به کسی نگویی؟!
امام خیلی حفظ الغیب میکردند. خصوصاً حفظ الغیب علما را داشتند و اجازه نمیدادند چیزی پشت سر علما گفته شود. ایشان خیلی از نظر اخلاقی رعایت میکردند. ما هم بدون اجازه ایشان کاری نمیکردیم. حتی تمام کارهایمان بر طبق نظرات ایشان بود؛ چون ما باید مجوز شرعی میداشتیم و بیاجازه شرعی نمیتوانستیم جوانهای مردم را برای توزیع اعلامیه درگیر کنیم.
س: امام برخوردی با آقای شریعتمداری نشان ندادند؟
ج: نه، اما در مسأله دارالتبلیغ ما را چندین بار فرستادند نزد آقای شریعتمداری. دارالتبلیغ در آن موقعیت مسجد ضرار بود.
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 112 س: در ارتباطاتی که با بیت آقای شریعتمداری داشتید، موضع ایشان در مسائلی که پیش میآمد چه بود؟
ج: گاهی آقای شریعتمداری بعضی از اعلامیهها را امضا نمیکرد. به عنوان مثال یک اعلامیه هفت امضایی مربوط به رفراندوم بود. سه شبانه روز من و شهید عراقی در قم ماندیم تا بتوانیم امضای آقای شریعتمداری را بگیریم تا بلافاصله آن را برای چاپ به تهران بفرستیم. همان شب آقای شریعتمداری فرستاد که امضایم را پس بدهید. گفتیم: فرستادیم تهران.
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 113