س: حاج صادق امانی چگونه دستگیر میشد؟
ج: حاج صادق امانی حدود یک هفته مخفی بود، ابتدا در منزل آقای حبیبالله عسگر اولادی در خیابان بوذر جمهری و چند شبی هم منزل آقا مصطفی حائری زاده بود. من قبلاً با ایشان که از اعضای رسمی موتلفه بود صحبت کرده بودم و او را برای این کارآماده نموده بودم. وقتی ایشان را به منزل آقای حائری فرستادم نگران بودم که
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 157 یک وقت مشکلی برای خانوادهاش پیش نیاید؛ چون میدانید آن روزها خیلی مشکل بود. خانوادهها همه آمادگی نداشتند که یک چنین مسائلی را بتوانند تحمل کنند. بنابراین یک روز در میان به او سر میزدم و حال او را میپرسیدم. دو روز بعد من با ایشان تماس گرفتم، گفتم: مهمان چطور است؟ گفت: عجیب است. او یک نفس میکشد اما یک کلام که حرف میزند؛ انسان را مثل کوره آتش میکند.
شهید حاج صادق امانی انسانی وارسته و معلم اخلاق بود، او به امام خمینی عشق میورزید. در راه مبارزه با رژیم فاسد شاه سرسخت و استوار بود و همواره آرزوی شهادت داشت. بعد از چند روزی کمتر از یک هفته که منزل آقای حائری زاده بود بهتر دیدیم جای ایشان را عوض کنیم. آخرین جائی که او را جابجا کردم، منزل سید ابوالقاسم رضوی بود. منزل او در خیابان بهار بود. جابجائی او بعهده من بود و من معمولاً شبها این جابجائی را انجام میدادم. شبی که حاج صادق به منزل رضوی منتقل شد همان شب مامورین اطلاعات شهربانی او را بازداشت کردند، البته ظاهراً از طریق خانواده به محل اختفای ایشان پی برده بودند.
کتابدیدار در نوفل لوشاتوصفحه 158