هنر دینی، مهمترین پشتوانه تمدن بشری – استاد نصرالله ایسانوویچ
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

پدیدآورنده : ایسانوویچ، استاد نصرالله

زمان (شمسی) : 1374

زبان اثر : فارسی

هنر دینی، مهمترین پشتوانه تمدن بشری – استاد نصرالله ایسانوویچ

‏اشاره‏

‏همزمان با برگزاری کنفرانس بوسنی‏‎ ‎‏هرزه‌‌‌ گوین و چشم‌‌‌ انداز آینده آن که در‏‎ ‎‏شهریور ماه سالجاری در دفتر مطالعات‏‎ ‎‏و تحقیقات وزارت امور خارجه برگزار‏‎ ‎‏شد گفتگویی داشتیم با دو تن از شرکت‌‌‌ ‏‎ ‎‏کنندگان در کنفرانس بنامهای ‏«استاد‎ ‎نصرت ایسانوویچ»‏ رئیس دانشکده‏‎ ‎‏اسلامی «زنیت» و مدرس «تاریخ تمدن‏‎ ‎‏اسلامی» و استاد ‏«ابراهیم کارازاویچ»‎ ‎‏مدرس «تاریخ هنر» که توجه خوانندگان‏‎ ‎‏عزیز را به متن این دو مصاحبه کوتاه‏‎ ‎‏جلب می‌‌‌ کنیم.‏

[[column]]

[[column]]


حضور: یکی از رویدادهای مهم‎ ‎انقلاب اسلامی ایران این بود که‎ ‎رهبری نهضت به دنبال عدم امکان‎ ‎استقرار در کشورهای منطقه تصمیم‎ ‎گرفتند از پاریس انقلاب ایران را‎ ‎هدایت کنند. در آن زمان، زندگی‎ ‎ساده، زهد و نفوذ معنوی امام، حتی‎ ‎مردم و رسانه‌‌‌ های گروهی غرب را به‎ ‎شدت تحت‌‌‌ تأثیر قرار داده بود، و از‎ ‎آن پس، انقلاب اسلامی و شخصیت‎ ‎رهبری آن همواره کانون توجه غرب‎ ‎بوده است. شما به عنوان یک صاحب‎ ‎‌‌‌ نظر در مسائل هنری و فرهنگی‎ ‎غرب، چه تصوری از شخصیت و‎ ‎اندیشه‌‌‌ های امام خمینی(س) دارید.

کارازاویچ: ‏بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم ‏‎ ‎‏متاسفانه من تا قبل از پیروزی از جنبش و‏‎ ‎‏حرکت امام خمینی اطلاعی نداشتم. در‏‎ ‎‏واقع پس از پیروزی انقلاب، این مخالفت‏‎ ‎‏غرب و تبلیغات رسانه‌‌‌ های غربی علیه‏‎ ‎‏انقلاب ایران بود که ما را به حقانیت انقلاب‏‎ ‎‏ایران و شخصیت انقلابی و سازش‌ناپذیر‏‎ ‎‏رهبری آن دلالت نمود. حضرت امام مردی‏‎ ‎‏بسیار قدرتمند و دانشمندی صاحب‌‌‌ نظر و‏‎ ‎‏متفکر بزرگی است که در جهان اسلام ظاهر‏‎ ‎‏شد و مسلمانان را به راه خدا و برپایی‏‎ ‎‏حکومت اسلامی و وحدت کلمه دعوت‏‎ ‎‏کرد، و در ایران حکومت اسلامی بنیان نهاد.‏‎ ‎


‏بعد از اینها بود که ما متوجه شدیم آرمانهای‏‎ ‎‏این مرد بزرگ، یک ارزش در سطح جهان‏‎ ‎‏است.‏

حضور: بدون تردید یکی از‎ ‎آرمانهای والای امام خمینی که خود‎ ‎از منادیان حق بودند و همیشه انسان‎ ‎معاصر را به حق دعوت‎ ‎می‌‌‌ فرمودند، تربیت و خودسازی‎ ‎انسان معاصر به گونه‌‌‌ ای بود که مورد‎ ‎عنایت و توجه ویژۀ حضرت حق قرار‎ ‎گیرد. و از سوی دیگر، این آرمان،‎ ‎نقطۀ تکوین و عزیمت هنر اسلامی‎ ‎نیز بوده است. هنر اسلامی همواره‎ ‎عرصه تجلی قدسی است. به نظر‎ ‎شما دستاورد معنوی هنرهای دینی‎ ‎چگونه می‌‌‌ تواند خلاء معنوی زندگی‎ ‎بشر امروزی را جبران کند و راه توجه‎ ‎حق و بازگشت حق به زندگی انسان‎ ‎معاصر را هموار نماید.

کارازاویچ: ‏به نظر من هنر دینی، یکی از‏‎ ‎‏مهمترین پشتوانه‌‌‌ های تمدن بشری است.‏‎ ‎‏انسانیت – در عمیق‌‌‌ ترین وجه خود در هنر‏‎ ‎‏دینی ظاهر می‌‌‌ شود. و همچنین والاترین‏‎ ‎‏ارزشها و آرمان‌های بشری، که همان حسِ‏‎ ‎‏حقیقت‌جویی، و غایتمندی است در این‏‎ ‎‏هنرها ظهور می‌‌‌ کند. حتی می‌‌‌ توانم بگویم‏‎ ‎‏که بزرگترین هنرمندان و معمارانِ زیباترین‏‎ ‎‏مساجد و سایر آثار و بناهای باارزش هنری،‏‎ ‎

‏در آفرینش آن آثار، به بازتاب همین بعد‏‎ ‎‏قدسی و تجلیات الهی روان خود نظر‏‎ ‎‏داشته‏‎‌‌‌ ‎‏اند. هنر یکی از مهم‏‎‌‌‌ ‎‏ترین راههای‏‎ ‎‏رسیدن انسان به هویت انسانی است. تا قبل‏‎ ‎‏از ورود اسلام به اروپا، آئین مردم بوسنی‏‎ ‎‏کیش مانویت (آتش‌پرستی) بود. خود‏‎ ‎‏ایرانیان نیز قبل از اسلام بدین آئین بودند.‏‎ ‎‏بدین ترتیب، پیشینۀ پیوند فرهنگی مردم ما با‏‎ ‎‏ایران بسیار قدیمی و عمیق است، و در میانِ‏‎ ‎‏این دو ملت تبادل فرهنگی از غنای‏

‏قابل ملاحظه‏‎‌‌‌ ‎‏ای برخوردار است. فرهنگ ما‏‎ ‎‏همواره مورد تهاجم دشمنان کاتولیک غرب و‏‎ ‎‏ارتدوکس‏‎‌‌‌ ‎‏های شرق واقع می‏‎‌‌‌ ‎‏شده، ولی ما‏‎ ‎‏هویت خود را هم چنان حفظ کردیم و از‏‎ ‎‏تبادل فرهنگی با دنیای اسلام غافل نشدیم.‏‎ ‎‏تا قبل از قرن حاضر، یعنی در قرن نوزدهم‏‎ ‎‏میلادی، در تمام مدرسه‏‎‌‌‌ ‎‏های ما، بطور‏‎ ‎‏موازی، زبانهای عربی، فارسی و ترکی‏‎ ‎‏تدریس می‏‎‌‌‌ ‎‏شد. هم اکنون کسی را‏‎ ‎‏می‏‎‌‌‌ ‎‏شناسم که کتاب گلستان سعدی شیرازی‏‎ ‎

[[column]]

[[column]]


‏را به زبان بوسنیایی ترجمه کرده است. این‏‎ ‎‏تنها بخشی از همکاری و پیوستگی فرهنگی‏‎ ‎‏با فرهنگ ایرانی است که امیدوارم به نزدیکی‏‎ ‎‏بیشتر دو ملت منجر شود. من در رشتۀ‏‎ ‎‏اختصاصی خودم، یعنی تاریخ هنر، همیشه‏‎ ‎‏سعی می‏‎‌‌‌ ‎‏کنم دانشجویان را با غنای هنر‏‎ ‎‏اسلامی، و عمق تاریخ هنر اسلام و به‏‎ ‎‏خصوص هنر ایران آشنا بکنم. ولی‏‎ ‎‏متأسفانه، منابع بسیار اندکی از کتابهای‏‎ ‎‏مربوط به تاریخ هنر ایران در دسترس ما قرار‏‎ ‎‏دارد و همواره غلبه با منابع غربی است که‏‎ ‎‏با سلیقه‌‌‌ ها و اغراض خاص مؤلفان غربی‏‎ ‎‏تألیف شده‌‌‌ اند.‏

‏متأسفانه، ما هم در گذشته نتوانستیم این‏‎ ‎‏کمبود را جبران کنیم. در زمان کمونیستها،‏‎ ‎‏چون رژیم‌‌‌ های کمونیستی معارض فرهنگ‏‎ ‎‏دینی بودند، بیشتر منابع غربی را در دسترس‏‎ ‎‏ما قرار می‏‎‌‌‌ ‎‏دادند. و از جانب کشورهای‏‎ ‎‏اسلامی، هیچ کتابی به دست ما نمی‌‌‌ رسید.‏‎ ‎‏ولی در برنامه‏‎‌‌‌ ‎‏های آینده ما، در تألیفاتی که‏‎ ‎

‏قرار است انجام بدهیم، پرداختن به هنر‏‎ ‎‏اسلامی و بررسی و تحلیل ساختارهای هنری‏‎ ‎‏اسلام، جایگاه ویژه‌‌‌ ای دارد. ما می‌‌‌ خواهیم‏‎ ‎‏دانشجویان ما آشنایی هر چه بیشتری با هنر‏‎ ‎‏اسلامی داشته باشند. و فکر می‌‌‌ کنم حضورم‏‎ ‎‏در ایران، باعث شده تا ضرورت این کار را‏‎ ‎‏بیشتر احساس کنم. ما حدود ده روز است‏‎ ‎‏که در تهران به سر می‌‌‌ بریم، و همچنین قصد‏‎ ‎‏داریم به چند شهر دیگر ایران نیز سفر کنیم.‏‎ ‎‏من از آمدنم به اینجا بسیار خوشنودم. تهران‏‎ ‎‏شهری است پاکیزه و مدرن، و معماری آن‏‎ ‎‏نیز که ترکیبی از معماری سنتی با معماری‏‎ ‎‏مدرن است، تجزیۀ بسیار ارزشمندی در‏‎ ‎‏معماری شهری است. ملت ایران ملتی‏‎ ‎‏ بزرگ است و من به موفقیت این ملت بسیار‏‎ ‎‏خوشبینم.‏

حضور: می‌‌‌ خواستم اضافه کنم که‎ ‎هنر ما بعد از انقلاب رویکرد‎ ‎تازه‌‌‌ ای دارد و این ملهم از اندیشه‎ ‎‌‌‌ های حضرت امام است که انسان را‎ ‎به تزکیه دعوت می‌‌‌ کنند و عقیده‎ ‎دارند که انسان از طریق تزکیه و‎ ‎خودسازی می‌‌‌ تواند هواهای نفسانی‎ ‎خود را از درون مهار کند، و از سوی‎ ‎دیگر هنر اسلامی را به مبارزه با‎ ‎غاصبان و ستمگران برانگیختند.‎ ‎

[[column]]

[[column]]


بنابراین حضرت امام که علاوه بر‎ ‎ابعاد فقهی، سیاسی و رهبری، دارای‎ ‎منزلت ویژه‌‌‌ ای در شاعری هستند، و‎ ‎اخیراً دیوانی از اشعار عرفانی‎ ‎حضرت امام منتشر شده که مؤید این‎ ‎منزلت ایشان در شاعری است، هنر‎ ‎معاصر را به دو بعد عمده سوق‎ ‎دادند: یکی بعد معنوی، یعنی‎ ‎سازندگی انسان از درون و دیگری‎ ‎بعد عینی یعنی پیکار با ظلم و ستم و‎ ‎پلشتی. نظر شما در این‌‌‌ باره چیست؟

کارازاویچ:‏ من فکر می‌‌‌ کنم سرچشمه‏‎ ‎‏طبیعی همه هنرها یکی است و همۀ هنرها‏‎ ‎‏ریشه در خواستهای معنوی و الهی بشر‏‎ ‎‏دارند. امام خمینی، در حقیقت، با فراهم‏‎ ‎‏آوردن شرایط مناسب، هنرمندان معاصر را به‏‎ ‎‏همین آبشخور فراخواندند. و همۀ هنرمندان‏‎ ‎‏توانستند از این سرچشمه سیراب شوند. تنها‏‎ ‎‏هنرمندانی می‌‌‌ توانند هنر الهی را در آثارشان‏‎ ‎‏منعکس کنند، که در این دو بعد، یعنی‏‎ ‎‏خودسازی معنوی، و تلاش در جهت پیکار‏‎ ‎‏با ظلم و ستم پیش رفته باشند. در غیر این‏‎ ‎‏صورت، اگر تحت تأثیر بت‌‌‌ ها و الگوهای‏‎ ‎‏دیگری قرار گیرند هنرشان، هنری دروغین و‏‎ ‎‏غیرانسانی خواهد بود.‏

حضور: از شما تشکر می‌‌‌ کنیم.