یکی از مهمترین تمهیدات دین اسلام در راستای دوراندیشی و تامین آینده مسلمین و فرزندان ایشان پایه ریزی سنت حسنه وقف است،چنان که وقتی به قرآن کریم و روایات اهل بیت (علیهم السلام) و سنت عملی ایشان رجوع می کنیم، اهمیت دو چندان این سنت زیبا را در می یابیم. گر چه در قرآن کریم آیه ای به صراحت دال بر وقف وجود ندارد اما از آیات متعددی می توان وقف را به عنوان یکی از مصادیق بارز اعمال صالحه یا باقیات صالحات معرفی نمود به تعبیر دیگر می توان گفت که روح وقف مورد تائید قرآن کریم قرار گرفته است.

پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه (علیهم السلام) گذشته از این که به فقرا، ضعفا، مستمندان و قشرهای محروم اجتماع کمک می کردند، آیندگان را نیز فراموش نمی کردند و با به جا گذاشتن صدقات و موقوفات زیادی از املاک و زمینها و اموال خویش، سنت حسنه وقف را پایه ریزی کردند. یکی از فصول درخشان زندگانی این پیشوایان بزرگ، اقدامات آنان در زمینه وقف است که هم مردم را به وقف تشویق می کردندو هم شخصا املاک و داراییهای ارزنده ای را وقف می کردند

پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در غابه (جایی نزدیک مدینه در راه شام) وقتی کنار چاه هم رسید، مسلمانان گفتند: ای رسول خدا آیا این چاه را مصادره نمی کنید؟ فرمود: خیر، ولی یک نفر این چاه را بخرد و بهای آن صدقه داده شود. طلحه بن عبیدالله آن را خرید و وقف کرد. (المغازی / ج ۱ / ص۵۴۷)

از شرایط وقف این است که مورد وقف شده وابسته به ملکیت خصوصی است که اگر شخصی مالک چیزی نباشد نمی تواند وقف کند. واقف باید مالک باشد تا بتواند به دیگری تملیک کند، اسلام با طرح مساله وقف و تشویق به صدقات جاریه از یک طرف اختیارات و نظرات مالک را نسبت به ملک خود (حتی سالها پس از مرگش) محترم و نافذ شمرده و از طرفی قدم اساسی را در راه گسترش علم و دانش و پرورش دانشمندان برداشته و بنای عمران و آبادی شهرها و روستاها و رفاه عموم را حتی در بیابانها و جاهای دور از آبادی پایه ریزی نموده است.

در روایات ائمه اطهار علیهم السلام در این زمینه نیز، با تعبیر صدقه و (صدقه جاریه) تاکید فراوانی شده است. پیامبر (ص) بزرگ اسلام می فرماید: «اذا مات ابن آدم انقطع عمله الا عن ثلاثک صدقه جاریه او علم ینتفع به او ولد صالح» هنگامی که کسی می میرد پرونده اعمال او بسته می شود مگر در مورد سه چیز: کار نیک روزانه و علم مفید و فرزند صالح.

امام خمینی همچون بسیاری از فقیهان و عالمان به مسئله وقف به عنوان بحث فقهی نگریسته و به تبیین و توضیح آن پرداخته است. در طول حیات علمی و فقاهتی حضرت امام ، علاوه بر آنچه در کتاب فقهی ارزشمند تحریر الوسیله با عنوان «کتاب الوقف» آمده ، حدود ۲۰۰ استفتاء در موارد مختلف از ایشان شده است که نشان از اهمیت و جایگاه بلند این موضوع دارد. مجموعه استفتائات حضرت امام در کتابی مستقل با همین عنوان در چند جلد به چاپ رسیده، در جایی است که حضرت امام درباره حضرت امیر و عظمت و جایگاه آن بزرگوار سخن می گوید و از برخی حساسیت هایی که آن حضرت در دوران حکومت خودشان داشتند پرده برمی دارد. سپس گذری به زندگی ساده و بی پیرایه حضرت می افکند و ضمن یاد کرد از برخورد ایشان در جریان ربوده شدن خلخال از پای دختر یهودی یا نصرانی و خروش امام علی (علیه السلام) بر مسلمانان ـ که از درد و ننگ، انسان سزاوار مردن است ـ ، به حکومت داری و حاکمیت بر مردم و مردم داری حضرت اشاره می کند؛ سپس نگاهی گذرا به زندگی شخصی حضرت دارد و می فرماید:

بعد از اینکه این کار را کردند، آن کلنگش را برداشت رفت سراغ کارش، که کار می‏کرد خودش با دست خودش. آن وقت می‏کرد برای چی؟ آن قنات را وقتی که درآورد، یک کسی گفت که مثلًا مبارک است، چه است، فرمود که مبارک برای ورثه است. بعد گفت: [قلم‏] بیاورید، وقف کرد آنجا را برای مستمندان؛ ما یک همچو حاکمی، طالب یک همچنین حاکمی هستیم. (صحیفه امام، ج ۴، ص ۱۶۴).

امام خمینی (س) با یادکرد از حکومت و خلافت امام علی (علیه السلام) نخست چگونگی زندگی محرومانه آن بزرگ مرد را بیان می کند؛ سپس به مسئله بسیار مهمی که در نظر ایشان از اهمیت بالایی برخوردار بوده است ـ یعنی کندن قنات و بلافاصله وقف کردن آن برای مستمندان و بیچارگان ـ می پردازد که در واقع نشانگر اهمیت این موضوع و بیانگر فلسفه وقف است که همان نجات محرومان از تنگدستی و محرومیت است. واقفان نیز به ویژه آنان که به فکر عموم هستند، دیدگاهشان درباره وقف، کاری عام المنفعه و در راه محرومیت زدایی و نجات فقیران از فلاکت و زندگی سخت است. - مورد دیگری که حضرت امام (س) به تناسب، به مسئله وقف و سازمان اوقاف اشاره می کند، در سال ۱۳۵۷ در نوفل لوشاتوی پاریس است. مناسبت آن بود که حکومت پهلوی، به عنوان دولت آشتی ملی، شاپور بختیار را به عنوان نخست وزیر تعیین می کند و آمریکا از او حمایت می نماید. امام با بر ملا کردن نقشه آنان و اشاره به حمایت آمریکا از شاه و اکنون از دولت بختیار می فرماید: این دولت ها قانونیت ندارند و وعده های این دولت هم مثل وعده های دولت های سابق است و شاه و هر کس را که او تعیین کند مجرم معرفی می کند و سپس به برخی نقشه های دولت اشاره می کند. از جمله می فرماید:
این یک نقشه بوده است که یک دولتی بیاورند که وعده به مردم بدهد ما محاکمه می‏کنیم اینها را! ما اوقاف را بر می گردانیم به علما! علما چه احتیاجی به اوقاف دارند که می خواهی رشوه بدهی به علما! علما احتیاج به اوقاف دارند؟ علما اگر اوقاف را به دست بیاورند می‏دهند به آنهایی که بر آنها وقف شده است، به صاحبان وقف می دهند. تو با این کلمه می خواهی علما را بازی بدهی که ما اوقاف را برمی ‏گردانیم به علما؟ (همان؛ ج ۵، ص ۴۵۷)

به طور کلی نظر اسلام این است که مسلمانان علاوه بر اینکه باید وجودشان در زندگی منشأ خیر و برکت باشد بکوشند که پس از مرگ خود نیز آثار نیکی که در یکی از ابعاد زندگی انسانها به درد می خورد و موجب رفاه و سعادت زندگی آنها می گردد به یادگار بگذارند که این موضوع در حساب خداوند بسیار پر ارزش است و به حساب خواهد آمد.

. انتهای پیام /*