قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، با تشریح نوع نگاه امام خمینی به چگونگی توسعه مکتب اهل بیت (ع) و دوری از ایجاد اختلاف بین مذاهب و تاکید بر روح واقعی اسلام ناب به جای ظواهر و نمادهای مذهبی، مهم ترین کار و وظیفهای که امام بر دوش خود احساس میکرد را احیای ارزشهای الهی و روح مکتب تشیع و اسلام ناب می داند و یادآوری می کند که باید بازنگری و بازخوانی مکتب تشیع متناسب با نیازهای روز صورت پذیرد، چون امام معتقد بودند که پیرایههای بسیاری از ناحیه نگرشهای ارتجاعی و تحجرگرایانه گرفته تا التقاطی و... به اسلام بسته شده است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی و خبری جماران، دکتر حمید انصاری، قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در گفت و گو با شفقنا (پایگاه بین المللی همکاری های خبری شیعه) با اشاره به نگاه امام خمینی (ره) و تعلق خاطر ایشان به تشیع، بر دینی بودن خاستگاه هویت و حرکت حضرت امام (ره) در فعالیت های علمی و در میدان مبارزه، سیاست و رهبری نظام، تاکید و بیان می کند: برخی تحلیل های مادی و غیر دینی که درباره حرکت امام خمینی در مواجهه و برخورد با شاه یا ورود به عرصه سیاست بیان می شود، نادرست هستند و ایشان بر اساس تکلیف و وظیفه دینی _ که مکرراً هم تکرار میکردند _ وارد این عرصهها شدند و تمام زندگی ایشان دینی بود.
انصاری با بیان اینکه همه معیارهای امام (ره) برای زندگی شرعی بود، می گوید: شاید به ندرت بتوان افرادی را پیدا کرد که نظیر امام، تمام مسایل زندگیشان تابع احکام شریعت باشد؛ مسایلی چون آداب معاشرت، زندگی شخصی، خانوادگی، اجتماعی، قیامشان، سکوتشان، فریادشان و... همه برگرفته از یک انگیزه دینی بود. این حقیقت در تمام طول زندگی و سراسر آثار ایشان کاملا مشهود است اما مساله این است که جامعه دینداران از دین و انگیزههای دینی قرائتهای مختلف و متفاوتی ارائه میکنند. در تمامی ادیان از جمله مسیحیت، یهود و اسلام که دارای فرق و مذاهب مختلفی هستند، این تفاوت قرائت ها وجود دارد.
حرکت امام، انگیزهها، الگوها و شعارها جملگی بر اساس تکلیف دینی بود
او با بیان اینکه نوع نگاه امام هم ویژه خودشان بود می افزاید: حرکت امام، انگیزهها، الگوها و شعارهای امام، جملگی دینی و بر اساس یک تکلیف دینی بود؛ البته با تأکید بر مکتب اهل بیت (ع) که حضرت امام (ره) در ابتدای وصیت نامه خود، این گرایش را به عنوان افتخارات انقلاب اسلامی مطرح کرده است.
او در پاسخ به سوالی درباره شاخصههای مکتب اهل بیت(ع) در نگاه امام تاکید می کند که پیش از ورود به این بحث و تفاوتهای آشکاری که بین این نوع قرائت از دین اسلام در مجموع فرق اسلامی وجود داشته و دارد، جست و جوی این شاخصه ها در متن خود دین بسیار مهم تر است؛ از آن رو که هویتهای فرقهای و مظاهر و شعائری که بیشتر، نمادهای فرق اسلامی هستند تا عمق اندیشه، عموما بر متن دین غلبه دارند و در طول تاریخ اسلام هم مکررا این چالشها، منازعات، جدلها و گفتوگوها حول محور همین شعارها، مظاهر و نمادهاست.
یکی از ویژگیهای رویکرد امام(ره) به تشیع توجه به محتوا بود نه ظواهر و نمادها
انصاری یکی از ویژگیهای رویکرد امام (ره) به تشیع را توجه به محتوا و روح تشیع و نه تکیه بر ظواهر و نمادهای فرقه یی می خواند و می گوید: حضرت امام، احیای مکتب اهل بیت (ع) و اندیشه الهی این بزرگواران را با نگاهی فلسفی، عرفانی و... در قالب این نمادهایی که غالباً هم تفرقه انگیز هستند، جست وجو نمیکرد. امام، قرائت شیعی از اسلام را تحت عنوان همان اسلام ناب و با تکیه بر قرآن و فرهنگ قرآنی برداشت میکرد و توسعه میداد و این مهم، وجه شاخص اندیشه حضرت امام شمرده میشود.
او رسانه های دینی از جمله شفقنا را مورد خطاب قرار می دهد و با تاکید بر اهمیت رویکرد رسانه های دینی در عرصه حراست از اندیشه و هویت شیعی، پاسخ به پرسش هایی در این زمینه را مهم می داند و می گوید: آیا رویکرد نمادین، شعاری یا مرزبندیهای شیعی با تکیه بر ظواهر آن در قیاس با سایر فرق و مذاهب اسلامی برای رسانه ها اولویت دارد یا عمق اندیشه شیعی که همان انسان کاملی می شود که در قرآن کریم آمده است؟ چرا که ائمه هم برای خود، رسالتی جز پیمودن راه انبیاء و به ویژه راه پیامبر اسلام(ص) نداشته اند. بدین معنا که داعیه دار تشکیل فرقهیی در برابر سایر فرق نبوده اند و اگر هم با گذشت دوران، مرزبندی پیدا شده، ناشی از انحرافاتی بوده است که در سطوح دیگر به اسلام راستین نسبت داده شده است.
قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، تاکید می کند: همه چیز در واقع به همان اسلام، توحید، وحدت، فرهنگ قرآنی و مفاهیمی باز می گردد که به تعبیر امام در اسلام ناب است. همان مفاهیمی که در زندگی ائمه (ع) و در رهبری حضرت علی (ع) در آن سالهای کوتاهی که ایشان زمامت جامعه را داشتند، جاری و ساری بوده است.
امام مراقب بود بازخوانی اندیشه شیعی به ایجاد حساسیت درجامعه اسلامی منتهی نشود
او درمورد بازخوانی اندیشه شیعی می افزاید: امام خیلی مراقب بود تا این بازخوانی اندیشه شیعی به ایجاد حساسیتهایی در جامعه بزرگ اسلامی و حتی در بین دیگر ادیان توحیدی منتهی نشود تا این مهم، رنجش دینمدارانی که همواره در بین این اختلافات مذهبی آسیب فراوانی میدیدند را به همراه نداشته باشد. نقطه ضعف رویکردهایی متکی بر ظواهر که تا پای جان هم به پای آن میایستند، این است که در عمل به تدریج از محتوای آن فاصله می گیرند و متاسفانه در تاریخ هم نمونههای تلخی از این دست مسایل کم نبوده اند. از این رو، امام هم پیش از آنکه طرح مساله اندیشه شیعی کنند، بحث توجه به این موضوع و نقطه ضعف را داشتند تا مورد سوءاستفاده استعمارگران قرار نگیرد چرا که به تعبیر حضرت امام (ره)، آنها از همین اختلافات فرقه یی سود میجویند.
او با تاکید بر اینکه باید در زمینه بازگویی اندیشه امام، دست کم مراقب باشیم تا از این زاویه لطمهای به اسلام ناب مورد نظر امام وارد نشود، تصریح می کند: تفاوت شاخص نگاه امام این است که علیرغم اینکه بسیار بر اندیشه و صحت حقانیت مکتب اهل بیت (ع) و راه تشیع تأکید میکرد اما مراقب بود که این تاکید، عرصهای برای پر رنگ شدن اختلافات در جوامع اسلامی فراهم نکند زیرا عوامل متعددی درصدد تشدید اختلافات هستند.
اساس تلاش ائمه (ع) پاسداری از اسلام ناب است
انصاری، مهم ترین شاخصه مکتب اهل بیت (ع) را حق مداری می داند و می افزاید: یعنی اصل و اساس تلاش ائمه (ع) این بود که از آن اسلام ناب پاسداری شود. امام هم منادی این اندیشه بود و نقطه بارز آن اندیشه نیز همان توجه به حقیقتی است که در جوهره دین قرار دارد. این مهم ایجاب میکرد که اگر در مواقعی ایستادگی بر منافع و حقوق ائمه (ع) به ایجاد اختلاف در کیان اسلام منتهی شود و اصل اسلام و نظام اسلامی را به خطر می اندازد، از آن اجتناب می کرده اند. من فکر میکنم این جزو نکات کلیدی است که امام بر روی آن خیلی تأکید داشتند و از زمانی هم که به عرصه سیاست ورود کردند، همیشه مراقب بودند. هر چند، بودند افرادی که میخواستند انقلاب اسلامی ایران را به عنوان یک انقلاب صرفا شیعی و فرقهای در مقابل سایر فرق اسلامی علم کنند، اما در زمان حیات حضرت امام، چنین مجالی پیدا نکردند.
او می افزاید: بعد از رحلت امام (ره) برخی قرائتها و جریانات در حال پیمودن راه دیگری هستند اما فکر میکنم هر جا قرائت شیعی امام را از اسلام ناب داشته باشیم، اول باید بر این نکته تأکید کنیم که از دیدگاه امام هر حرکتی تحت عنوان هر یک از فرق اسلامی که منتهی به تضعیف کلیت کیان اسلام و جامعه اسلامی و فراموشی اصلیترین و اساسیترین مسایل امروز جهان اسلام شود و به اصطلاح سبب بروز زوایای انحرافی مابین فرق اسلامی و مسلمانان شود، به عنوان یک نگاه شیعی مورد قبول نیست.
امام (ره) تلقی از شیعه را توسعه نمادهای تفرقه افکن نمی دانستند
انصاری ادامه می دهد: به عبارتی دیگر، امام (ره) تلقی از شیعه را توسعه نمادهای تفرقه افکن نمی دانستند. نمادها و شعارها و ظواهر البته مهم هستند و مکتبی که فاقد شعارها و شاخصه های هویت بخش است، ماندگار نخواهد بود اما نقش نمادها باید نگهبانی از اصالت محتوا باشد.
مکتب بر حق شیعه، قرائت درست و ناب از اسلام است
آیا صرفا با بزرگ کردن ایام و مناسبتها مکتب شیعه توسعه پیدا می کند؟
انصاری با بیان اینکه مکتب بر حق شیعه، قرائت درست و ناب از اسلام است، می گوید: حال باید به دنبال این باشیم که حراست از آن چگونه باید اتفاق بیفتد. آیا این مهم صرفا با بزرگ کردن افراطی روزها، ایام، شعارها، مناسبتها، راهاندازی جریانات افراطی که منادی نمادهای فرقهیی شیعی هستند، رخ می دهد و مکتب شیعه توسعه پیدا می کند؟ یا از طریق ترویج و عمل به روح اصلی مکتب اهل بیت (ع) که همان دفاع از حق و حقیقت و ترویج فرهنگ و آموزه های قرآنی است؟ شاخصههایی چون، درست و سالم بودن انسان، تلاش برای به وجود آوردن یک جامعه سالم و مومن، در نظر گرفتن حقوق مردم، رعایت حقوق الهی در جامعه، گذشت، ایثار و همه آن مفاهیم خیری که در دین داریم و انبیاء نیز برای توسعه و گسترش آنها آمدند. ائمه شیعه منادی این مسایل بودند بنابراین صرف ترویج یک هویت فرقهیی با تأکید بر فرم و شکل و صورت و نه محتوا فاصله زیادی با نگاه امام دارد.
پیاده شدن اسلام ناب در جامعه، هم صدایی و همراهی مردم را می طلبد
او در ادامه در بیان تعریف امام (ره) از اسلام ناب، رویکرد کلی امام برای پیاده کردن اسلام ناب در بستر حرکات اجتماعی را جلب همراهی مردم تعریف می کند و آن را مهم ترین شاخصه در این زمینه می داند و می افزاید: پیاده شدن اسلام ناب در جامعه هم صدایی و همراهی مردم را می طلبد و پس از توجه به این مهم، در جهان امروز مقابله با استکبار، استعمار، زورگویی قدرتهای بزرگ، مقابله با استبداد و با بدیها و پلشتیهایی که بشریت با آن دست و پنجه نرم میکند، ترویج ایمان به خدا و برکشاندن روح انسان از این حصار طبیعت، جامعه و شرایطی که آن را از سعادت، تعالی نفس و ارزشهای الهی دور میکند، مولفه هایی است که اسلام ناب از دیدگاه امام با آنها تعریف می شود؛ البته اینها مشخصات کلی است اما به طور ریز و روشن هم امام در هر برههای معتقد بود که این اردوگاه اسلام ناب، ویژگیها و مطالباتی دارد که آن را از دیگر اردوگاهها متفاوت میکند.
او در تعریف اسلام ناب از بعد سیاسی آن در نگاه امام به شفقنا می گوید: یکی از ویژگیهایی که امام برای اسلام ناب برمیشمردند، همین تلاش برای ایجاد وحدت اسلامی و توحید کلمه است که فوقالعاده هم مهم است یعنی اسلام ناب ایجاب میکند که به مشترکات مذاهب اسلامی بپردازیم و با دوری از تضادهای فرعی از دامن زدن به اختلافات بپرهیزیم. همچنین امام در نظر داشتند کسی که امروزه ادعای اسلام ناب و پیروی از آن را دارد، نمیتواند نسبت به مساله قدس بیتفاوت باشد. شعارهایی که بعضا از موضع ناسیونالیسم یا عربی صرف مطرح میشد با اندیشه امام سازگار نبود. عینیت دین با سیاست و ضرورت حضور دین در تمامی عرصههای زندگی به ویژه در بعد حیات اجتماعی، مسایل سیاسی، حکومت، نیل به استقلال فکری و سیاسی و نفی نظامهای سلطه گر حاکم بر عرصه بینالمللی که در زمان حضرت امام این نگرش در قالب شعار نه شرقی نه غربی ترسیم می شد و همچنین داشتن موضع مشخص در همه روابط فردی و اجتماعی مبتنی بر اندیشه وحیانی دینی نیز از شاخصههای مهم اندیشه اسلام ناب از دیدگاه امام بود.
انصاری با تاکید بر اینکه امام (ره) قرائتهایی را برنمیتابیدند که اسلام را در حد یک آیین فردی، عبادی یا اخلاقی صرف و به اصطلاح درونگرا معرفی میکند، ادامه می دهد: میتوان این مهم را یکی از کلیدیترین نقاط افتراق اندیشه اسلام ناب از منظر بعد سیاسی آن از دیدگاه امام با قرائتهایی برشمرد که در طول تاریخ و هم اکنون هم در شیعه و هم سایر فرق اسلامی دیده می شود.
اسلام ناب از منظر عقل و عقلانیت بسیار مورد تأکید امام بود
ظاهرگرایی صرف یا حدیثگرایی افراطی در اندیشه امام (ره) نبود
او تصریح می کند: در برداشت حضرت امام (ره) از مکتب اهل بیت (ع)، عقلگرایی و توجه به بنائات عقلایی در فقه و در مباحث فلسفی ایشان کاملاً مشهود است یعنی اسلام ناب از منظر عقل و عقلانیت بسیار مورد تأکید امام بود. بدین معنا که ظاهرگرایی صرف یا حدیثگرایی افراطی در اندیشه امام (ره) نبود و ایشان معتقد بود که ندای دین کاملا از ناحیه فطرت کمال جوی مطلقگرای آحاد نفوس انسان است و بشر با چراغ عقل و فطرت پیام دین را پذیراست لذا هر نوع قرائتی از دین و مفاهیم و ارزشهای دینی که با آن رویکرد فطری و عقلانی و با بنائات عقلایی سازگار نیست، به عنوان یک رویکرد دینی از جانب امام مورد پذیرش نبود.
او در تعریف اسلام ناب در بعد اجتماعی آن بیان می کند: توجه به عدالت اجتماعی در بعد وسیع آن که بسیار فراتر از یک تعریف و تعبیر ساده است نیز از شاخصههای مهمی بود که امام از ویژگیهای اسلام ناب میدانستند؛ یعنی کسی نمیتواند پیرو اسلام ناب باشد و نسبت به بیعدالتیهای فراوانی که هم در عرصه نظام اقتصاد بینالملل امروز و هم در جوامع اسلامی و جامعه خودمان نیز حاکم است، نظیر فاصله بسیار غنی و فقیر، بیتفاوت باشد.
تلاش برای ایجاد عدالت در نظر امام (ره) بسیار مهم بود
جنبههای اخلاقی و عرفانی، مبانی اندیشه اسلام ناب در تفکر امام را تشکیل میدهند
انصاری می گوید: در نظر امام (ره)، تلاش برای ایجاد عدالت در راستای کاهش رنجها و گرفتاریهای محرومان و مستضعفان بسیار مهم بود لذا یکی از کارهایی که ایشان در عرصه پایبندی به ارزشهای دینی انجام میداد همین فرهنگ توجه به قشرهای کم درآمد جامعه به عنوان یک وظیفه جدی شرعی و دینی بود که نظام، دولت و تمامی افراد را در مقابل آن مسوول میدانستند. به هر حال وقتی دست به ترسیم اسلام ناب در مرزهای گوناگون میزنیم، موضوعات یاد شده از مهم ترین موارد و شاخههای اسلام ناب از دیدگاه امام شمرده میشوند. ضمن اینکه طبیعتا جنبههای اخلاقی و عرفانی، مبانی اندیشه اسلام ناب در تفکر امام را تشکیل میدهند.
او شاخصه های اخلاقی اسلام را از دیدگاه امام، خداباوری و خدامحوری، حاکمیت خدا به عنوان قدرت مطلق و بلامنازع بر عالم هستی، باور جدی به اینکه همه عالم محضر خدای متعال و مظهر تجلی صفات و اسماء الهی است و توسعه این اندیشه که تمامی انبیاء در پی حاکم ساختن حاکمیت خدا بر عالم بوده اند، ذکر می کند و ادامه می دهد: خلوص در دین و دیگر مواردی که امام در مجموعه آثار خود به آنها اشاره کردهاند، از جمله ویژگیهایی است که نسبت جامعه مدعی طرفداری از اسلام ناب به این مفاهیم اخلاقی، نمی تواند نسبت فاصله داری باشد.
امام معتقد بودند پیش از ورود به مسایل سیاسی و اجتماعی باید اخلاق خود را بسازیم
انصاری با بیان اینکه از نظر امام یک جامعه دینمدار به معنای واقعی، جامعهای است با ارزشها و محاسن اخلاقی و اوصاف نیکی که همه ما به حسب فطرتمان به آنها گرایش داریم و اخلاق دینی بر آن حاکم است، می گوید: امام معتقد بودند پیش از اینکه وارد مسایل سیاسی و جریانهای اجتماعی شویم باید در ابتدا خودمان را به لحاظ اخلاقی ساخته و به اخلاص دینی مجهز کرده باشیم و به این باور برسیم که حرکتمان باید در جهت مسیر خیر و کمالات اخلاق و برای خدا باشد.
او در پاسخ به اینکه امام در موقعیتهای گوناگون، صحبت از منافع جهان اسلام به میان میآورند، ارزیابی شما از این نوع نگاه امام چگونه است؟ این رویکرد امام را به دو دلیل مهم عنوان می کند: یکی اینکه تمام حرف، سخن و موضعگیری امام و اهتمامی که به مسایل داشتند، از منظر دینی بود و اینکه ایشان، توجه به منافع اسلامی طبق نصوص قرآنی و آنچه که در متون دینی است را وظیفه شرعی همه مسلمانان میدانستند. این نیز یکی از اندیشههای دینی امام است مبنی بر اینکه مسلمان نمیتواند نسبت به گرفتاریها و مشکلات دیگر بلاد اسلامی بیتفاوت باشد؛ ضمن اینکه برای پیشبرد امور کشور ایران و جوامع اسلامی به این حقیقت رسیده بودند که در دنیای امروزه وضعیت مسلمانان به گونهای است که اگر قرار باشد توفیقی برای کشورهای اسلامی به صورت مجزا برای هر یک از این جوامع ایجاد شود و سطح آنها را از کشورهای عقب مانده و ضعیف، ارتقا بخشد تا در جهان حرفی برای گفتن داشته باشند، این مهم بدون توجه به منافع عموم جوامع اسلامی با توجه به موقعیت جغرافیایی که کشورهای اسلامی دارا هستند و مجموعه منابع آنها، ممکن نخواهد بود. امام معتقد بود برای پیدایی دوباره تمدن اسلامی تمامی این مؤلفهها نیاز است و منافع ایران هم از طریق پیگری این بحث کلان تأمین می شود.
او ادامه می دهد: امروزه هم پر واضح است که ایران به ویژه به لحاظ موقعیت جغرافیایی در مهم ترین نقطه خاورمیانه و در قلب کشورهای اسلامی قرار دارد و اصلاً نمیتواند نسبت به مسایل پیرامون خود بی تفاوت باشد یا اینکه بخواهد اندیشه ناسیونالیسم ایرانی یا عجمی محدود منطقهای را مطرح کند که اگر این کار را کند، مطمئناً بازنده خواهد بود؛ مگر اینکه منافع خود را به یکی از قدرتهای بزرگ گره بزند، همان کاری که در زمان شاه صورت میگرفت. شاه در حالی که با کشورهای جبهه مقاومت اسلامی و عربی در ستیز و چالش بود ایران را به صورت یک کشور مستعمره در آورده بود و درحقیقت استقلال ایران را به غرب و آمریکا فروخته بود؛ یعنی شما بدون حمایت یک دولت بزرگ در حالی که با سایر کشورها رابطه خصمانه دارید، نمیتوانید مابین کشورها به شکل مستقل زندگی کنید و منافعتان هم تأمین باشد بنابراین نمیتوانید بگویید فلان کشور اسلامی به من چه ارتباطی دارد زیرا خیلی ارتباط دارد و حفظ هویت اسلامی و توسعه این مفهوم در بین آحاد مسلمانان و ارتقا سطح اقتصاد، تکنولوژی، دانش، اندیشه، فرهنگ و... مطمئناً در گرو یکدیگر است و امکان ندارد کشوری بتواند مستقل از جوامع دیگری که با آنها مشترکات بسیاری دارد رأسا و بدون توجه به منافع کلان امت اسلامی و منافع مشترک تصمیمگیری کند.
منافع ملی ایران در گرو حفظ منافع عام جهان اسلام است
قائم مقام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ادامه می دهد: ما اگر به دنبال توسعه اندیشه ناب اسلامی و ترویج هستیم باید بسیاری از مظاهر و روح آن اندیشه را در تعامل با کشورهای دیگر به دست بیاوریم؛ قبله ما و همه مسلمانان و اماکن شریفه مکه و مدینه بهترین فرصت را برای وحدت اسلامی و ارتقای فرهنگ آگاهی بخشی بین جوامع اسلامی در اختیار می گذارد یا مزارهای شریفی که در کشور عراق داریم و نمادهای بی شمار یادآور دوران شکوفایی تمدن اسلامی در بسیاری از کشورهای اسلامی قرار دارند و موضوع قدس و فلسطین که مهم ترین دغدغه تمامی پیروان حضرت محمد (ص) است، زمینه ساز وحدت اسلامی هستند. مطمئناً منافع ملی ایران در گرو حفظ منافع عام جهان اسلام است و من نمیدانم کسانی که منافع ملی را به ویژه در دنیای امروز به گونه ای تعریف میکنند که میتواند در تضاد با منافع جهان اسلام و دیگر مسلمانان قرار بگیرد، چگونه اندیشه خود را قابل دفاع می دانند.
ادامه دارد...
.
انتهای پیام /*