رژیم بعث عراق در ماههای آغازین سال 1362 در راستای سرکوب هرگونه مقاومت علیه نظام دیکتاتوری بغداد، 90 تن از اعضای خاندان آیتاللَّه سیدمحسن حکیم را دستگیر و چند روز بعد 6 تن از آنها را اعدام کرد. مدتی پس از آن نیز، 10 تن دیگر از اعضای این خانواده، اعدام شدند. آیتاللَّه العظمی حکیم از مراجع بزرگ تقلید در عراق بود که در سال 1348 ش وفات یافت. فرزندان و بسیاری دیگر از اعضای خانواده وی اهل علم و دانش هستند. به همین دلیل، رژیم عراق که از نفوذ خاندان حکیم در میان مردم این کشور بیمناک بود، در راه مبارزه با دین، روحانیت و حوزههای علمی دینی، تعداد زیادی از اعضای این خانواده را از بین برد یا زندانی کرد.
به دنبال شهادت شش تن از اعضای خاندان حکیم به دست دژخیمان رژیم صدام امامخمینی به ملت ایران و عراق پیامی فرستادند؛ امام با محکوم کردن این جنایت بزرگ و نیز محکوم کردن سکوت و بیتفاوتی نهادهای بین المللی و سازمانهای حقوق بشر و رسانههای گروهی در برابر این جنایت وحشیانه فرمودند: «عجب آن است که خیرخواهان منطقه به گمان خود برای اصلاح بین حزب بعث و دولت ایران... فعالیت مینمایند غافل از آن که این شخص... به هیچ قراردادی پایبند نیست...».
بسم اللَّه الرحمن الرحیم
إنا للَّه و إنا إلیه راجعون
خبر بسیار أسفانگیز و حیرتبار شهادت شش شخصیت از بیت مرحوم آیت اللَّه حکیم- رحمة اللَّه علیه- به دست جنایتکار ددمنش دهر، صدام عفلقى با کیفیتى که توسط فرزند برومند ایشان جناب حجت الاسلام سید محمد باقر حکیم- حفظه اللَّه تعالى- گزارش دادند، هر انسان با وجدانى را که از فطرت انسانى منحرف نشده است متأسف و ناراحت مىکند. ما در عصرى زندگى مىکنیم که مقدرات ملتهاى در بند مظلوم، به دست مشتى جنایت پیشه که خوى سبُعیت بر آنان غالب است مىباشد. دنیا در عصر ما و عصرهایى نظیر آن مبتلا به حکومتهایى بوده است که جز قانون جنگل در آن حکومت نمىکند. ما در عصرى هستیم که جنایتکاران به جاى توبیخ و تأدیب، تحسین و تأیید مىشوند. ما در عصرى به سر مىبریم که سازمانهاى به اصطلاح حقوق بشر، نگهبان منافع ظالمانه ابرجنایتکاران و مدافع ستمکارى آنان و بستگان آنان هستند. ما در منطقهاى به زندگى مرگبار خود ادامه مىدهیم که اکثر حکام آن چشم و گوش بسته تحت فرمان امریکا، به جنایات اسرائیل و حزب بعث عراق مشروعیت مىدهند و در هدم اسلام و قرآن کریم کوشش مىکنند. ما در محیطى گذران مىکنیم که مظلومان که جرمى جز دفاع از حق ندارند زیر چکمه ستمگران خرد مىشوند و آخوندهاى کثیف دربارى به این اعمال وجهه اسلامى مىدهند. ما و دنیاى مسیحیت در عصرى هستیم که پاپ، رهبر کاتولیکها به جاى آنکه امریکا را در جنایاتى که به بشریت مىکند، محکوم کند و پیروان خود را به مقابله با ظالمان برانگیزد، از امریکا پشتیبانى مىکند و به ستمکاران دیگر توصیه همکارى با آن را مىکند. اکنون در این دنیاى مسموم که نفس کشیدن در آن مرگ تدریجى است، تکلیف ملتهاى در بند این ابرقدرتها و انگلهاى آنان چیست؟ باید بنشینند و این صحنههاى جنایت بار را تماشا کنند و با سکوت مجال دهند که دنیا در آتش بسوزد؟ آیا روحانیون، نویسندگان، گویندگان، روشنفکران، متفکران از هر ملت و مذهب که هستند، در این زمان تکلیفى انسانى، مذهبى، ملى و اخلاقى ندارند و باید نقش تماشاگر را در کشورهاى خود ایفا کنند؟ و یا آنکه باید این سران و سردمداران با گفتار و نوشتار خود، ملتهاى مظلوم دربند را بسیج کنند تا ستمگران را از صحنه خارج نمایند و حکومت را به دست مستضعفان بسپارند، چونان که در ایران با همت ملت بزرگوار شد.
آیا در منطقه قدرتى به پایه قدرت رژیم ظالمانه شاهنشاهى و ستمشاهى بود و ملتى همچون این ملت مظلوم دربند بود؟ و دیدید که با دست خالى و ایثار جان و توان در مدت کوتاهى از بندها رها و ستمگران و دزدان را یا در بند کشیدند و یا بیرون راندند.
محرومان و ستمدیدگان تاریخ باید خود برخیزند و انتظار نکشند که ستمکاران آنان را از بند نجات دهند.
این جانب این مصیبت بزرگ را که بر بیت معظم حکیم وارد شده است و شش تن از فرزندان پیامبر عظیم الشأنِ مظلومان را به دست دژخیمان صدام با آن وضع فجیع و رقتبار به شهادت رساندند، به اجداد بزرگ آنان و به اسلام بزرگ و مسلمانان متعهد جهان و به ملت ایران و عراق تسلیت مىدهم.
باید ملت عراق بدانند که قضیه مربوط به بیت معظم حکیم نیست. اینان که با آن شکنجهها شهید شدند، در راه اسلام عزیز و مصالح ملت عراق به شهادت رسیدند و به لقاء اللَّه در جوار اجداد معظمشان محشورند. لکن مسئله مهم، اسلام است که اگر به این ملحد مخالف بالذات با اسلام مهلت داده شود، اسلام بزرگ و ملت عزیز عراق را در زیر چکمه دژخیمان جنایتکارش خرد خواهد کرد و به حَرث و نسل ملت عراق بس نخواهد کرد. ارتش عراق که از همان ملت هستند و فرزندان همان آب و خاک هستند تا کىْ تحمل این گونه ننگها را که این جنایتکار مىکند، مىنمایند؟ و عجب آن است که خیرخواهان منطقه به گمان خود براى اصلاح بین حزب بعث و دولت ایران دامن به کمر زدهاند و فعالیت مىنمایند، غافل از آنکه اصلاح با این پلنگ تیز دندان، ستمکارى بود بر مستمندان و اسلام و مسلمین و غافل از آنکه این شخص که به واسطه شکست در جنگ و از دست دادن همه چیز خود آن چنان دیوانه شده است که به هیچ قراردادى پایبند نیست و ملت ایران با آن همه رنج و درد که از این دژخیم دیدهاند به هیچ وجه به اصلاح تن در نمىدهند و اسلام عزیز اجازت نخواهد داد که با اسم اصلاح، به ملتهاى مظلوم، ستمهاى فوق طاقت تحمیل شود.
بار دیگر این مصیبت بزرگ را به همه مسلمانان بخصوص خاندان معظم حکیم و جناب حجت الاسلام آقاى سید محمد باقر حکیم تسلیت عرض مىنمایم. و السلام علیکم و رحمة اللَّه و برکاته.
6 رمضان المبارک 1403/ 28/ 3/ 1362
روح اللَّه الموسوی الخمینى
صحیفه امام، ج17، ص: 500-502
.
انتهای پیام /*