مریم کاظمی در منظومه فکری و اعتقادی امام خمینی (س) انتظار فرج به معنی سکون و بی تحرکی و انتظار نیست، بلکه ایشان انتظار را یک حرکت پویا به سمت ظهور تعریف می کردند و این حرکت را نه فقط در شخص منتظر، بلکه در ابعاد بزرگ اجتماعی و سیاسی و در اندازه های بزرگ دنیا ارزیابی می کردند و خود نیز در اجرای این اندیشه پیش قدم بودند. ایشان استخراج انتظار سازنده را منوط به اعمال منتظرانه حقیقی می دانستند. امام خمینی (س) حتی در موضع و دیدگاهی صریح به مقابله با القای نظرات سطحی از انتظار برای ایجاد تصویری منفعلانه ازاسلام و تفکر مهدویت می پردازند و بیان می کنند: بعضی ها انتظار فرج را به این مىدانند که در مسجد، در حسینیه، در منزل بنشینند و دعا کنند و فرج امام زمان- سلام اللَّه علیه- را از خدا بخواهند. (صحیفه امام، ج21: ص13) حضرت امام (س) با عملکرد خود، جامعه اسلامی را متوجه مهدی نگری، مهدی باوری، مهدی یاوری و مهدی محوری کرد و در پرتو این بینش، معیاری برای تشخیص مهدویت صحیح از مهدویت کاذب را ارایه نمود. از این منظر امام خمینی (س) را باید بزرگترین منتظر در قرن حاضر دانست؛ چرا که با تعریفی عمیق از مقوله انتظار و منتظر، به ایجاد حکومت اسلامی برای زمینه سازی ظهور حضرت مهدی(عج) پرداختند. ارتباط نگرش امام به مهدویت با رویکرد دینی، سیاسی و عرفانی ایشان: نگرش حضرت امام به مهدویت در ابعاد گوناگون آن، به رویکرد دینی، سیاسی و عرفانی ایشان ارتباط مستقیم دارد؛ یعنی مسئله مهدویت صرفاً یک موضوع تاریخی یا سیاسی نیست، بلکه ریشه در باورهای دینی ایشان دارد که این باورها ریشه در اصول اساسی نبوت و بالاخص امامت و تداوم آن تا آخرالزمان دارد. به بیان دیگر ضرورت اکمال دین و اتمام نعمت و ویژگی جامعیت دین اسلام، تداوم امامت را با زنده و حاضر بودن حضرت مهدی (عج) تا ظهور آن حضرت در زمان معین شده از سوی خدا دارد، که یکی از مهمترین اهداف این امر تحقق حاکمیت الهی و بسط عدالت واقعی در سرتاسر جهان است. نگرش عرفانی امام خمینی (س) به مسئله مهدویت ریشه در دیدگاه های عرفانی ایشان به عنوان یک عارف شیعی پیرو عرفان ابن عربی دارد، یعنی برگرفته از تعالیم اسلام با گرایش شیعی آن است که در آن امام هم دارای شأن دینی و هم شأن عرفانی است. زیرا او حجت حق، انسان کامل، عالم به دین و دنیای مؤمنان و رابط فیض حق برای بندگان است که این امر در عرفان اسلامی به زبانی دیگر، بالاخص در عرفان ابن عربی نمودار
می شود. بنابراین از دیدگاه امام خمینی (س)، حضرت مهدی (عج) انسان کاملی است که صاحب ولایت مطلقه الهی، تداوم بخش رسالت انبیا، حجت حق بر زمین و نیز صاحب ولایت باطنی بر بندگان است. از این رو از دیدگاه امام خمینی (س) خلقت ائمه اطهار و نیز حضرت مهدی (عج) با خلقت پیامبر اکرم (ص) از یک نور واحدی بوده است. یعنی حضرت مهدی نیز مثل سایر ائمه و پیامبر اکرم دارای جایگاه انسان کامل، خلیفه خدا و ولایت مطلقه الهی در روی زمین است که این نشان دهنده جایگاه رفیع ایشان در هستی است. امام خمینی (س) حضرت صاحب (عج) را دارای جایگاه واسطه فیض و عنایات حق میداند که خداوند در این زمان مواهب خود را به واسطه او بر خلایق ارزانی میدارد. تا آنجا که از دید امام، حضرت صاحب الزمان(عج) دارای سلطه و احاطه بر جمیع تغییرات و تبدیلات عالم طبیعت است. یعنی تعیین و تدوین سرنوشت هستی در زمانه حاضر در ید قدرت اوست که این بواسطه دارا بودن قدرت ولایت الهی است و بواسطه این قدرت، او میتواند در تدبیر طبیعت تغییراتی را ایجاد کند. (ر.ک؛ مصباح الهدایه الی الخلافه و الولایه، ص 53) مهدویت و تحقق واقعی عدالت و تشکیل حکومت: در دید امام خمینی (س) رسالت انبیاء برای تحقق عدالت واقعی در جهان تنها با قیام حضرت مهدی (عج) کامل میشود که به همین دلیل ایشان تداوم بخش و وارث رسالت انبیاء است که ولایت مطلقه الهی در او خاتمه مییابد و بشر به واسطه او به کمال خود میرسد. حضرت امام بر این اساس بر آن است که لازمه اجرای عدالت توسط حضرت صاحب طولانی شدن عمر او تا زمانی است که اراده الهی بر آن تعلق بگیرد؛ زیرا او وظیفه دارد زمین را از فساد و ظلم پاک نماید و از این رو مصداق یملأ الارض عدلاً بعد ما ملئت جورا است؛ یعنی او بعد از اینکه زمین و ساکنان آن آکنده از ظلم و ستم شدند، آنها را از ظلم و ستم پاک کرده و عدالت را در آن برقرار میسازد. همچنین دو وظیفه مهم برقراری عدالت و اجرای شریعت اسلام، تنها با تشکیل نظام حکومتی اسلامی امکانپذیر است. این امری است که در زمان انبیاء و امامان قبلی برای هر یک که میسر بود واقع شد؛ یعنی در این دنیا برای تحقق اهداف عالیه دینی باید نظام و ساز و کار مربوطه را هم ایجاد کرد. که این همان وراثت مستضعفین بر روی زمین خواهد بود. از این رو امام خمینی (س) ظهور انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی در ایران و امکان آن در سایر نقاط جهان را مقدمهای برای انقلاب جهانی حضرت مهدی و تشکیل دولت فراگیر او میداند و میگوید: امید است که این انقلاب جرقه و بارقهاى الهى باشد که انفجارى عظیم در تودههاى زیر ستم ایجاد نماید و به طلوع فجر انقلاب مبارک حضرت بقیة اللَّه- ارواحنا لمقدمه الفداء- منتهى شود. (صحیفه امام، ج 15: ص 62) همچنین از آنجا که یکی از مهمترین رسالت انبیاء در طول تاریخ ریشهکنی ظلم و اجرای عدالت بود، این امر پس از حضرت رسول در فرایند امامت و ولایت ائمه اطهار دنبال گردید. از این رو حضرت مهدی (عج) و دیگر امامان، وارثان نبوت هستند که این امر با حضرت صاحب و ختم ولایت در او به پایان میرسد. به بیان دیگر از آنجا که اسلام دین کاملی است و دعوی اجرای تمامی احکام برای تأمین سعادت بشر را دارد، بنابراین بنا به خود اصول اسلامی باید پس از پیامبر جامعه اسلامی توسط حجت حق و امام عصر مربوطه هدایت و رهبری شود، که از آن به امامت و ولایت تعبیر میشود. پس میتوان گفت امامت یک اصل مسلمی در اسلام است که خدا آن را قرار داده تا اجرای احکام دین و زنده بودن آن تضمین گردد. پس امامت تداوم بخش نبوت به صورتی دیگر برای اجرای احکام دینی و تضمین سعادت انسانهای دیندار است و ضروری اصلی دین نیز است یعنی دین اسلام بدون اصل امامت نمیتواند یک دین کامل باشد. این امر از دید امام خمینی تا آنجا اهمیت دارد که او امامت را همپایه نبوت میداند و آن را عامل حفظ جامعه مسلمین تلقی کرده و میگوید: همانطور که دین و قرآن در پیشگاه خدا و پیامبر با اهمیت تلقی میشود، امامت هم باید در آن پیشگاه به همان اهمیت شناخته شود، زیرا امامت قوه و جریان قانون است که مقصود اصلی از دین و قانونگذاری است از این جهت بیامامت قانونگذاری لغو و بیهوده است و امری بسیار کودکانه و از قانون خرد بیرون است و با امامت، دین کامل و تبلیغ تمام میشود. (امام خمینی، کشف اسرار: ص134-136) همچنین همانطور که بیان شد از مهم ترین ویژگیهایی که برای حضرت صاحب در نظر گرفته میشود برپایی عدالت و داد توسط او در جهان است، و به یقین میتوان گفت که تأکید بر این جنبه او از تمام دیگر ویژگی هایش بیشتر میباشد. این نشاندهنده آن است که بشر امروز بیش از هر چیز، از ظلم و بیعدالتی رنج میبرد و بیصبرانه منتظر ظهور منجی خود برای ریشهکنی ظلم و گسترش عدالت است. از سوی دیگر این امر نشاندهنده بروز انحراف در باورهای دینی بشر و در واقع ایجاد خلا معنویت میباشد، یعنی گسترش ظلم در جهان امروز نتیجه معنویت زدایی و دینز دایی از زندگی انسان بوده است که آدمی را دچار ظلم خانه برانداز کرده است. از این رو ریشهکنی و عدالتگستری و نیز اجرای احکام دین واقعی از ویژگیهای مهم قیام مهدی موعود است. امام خمینی (س) که در پرتو اندیشه شیعی میاندیشد بر این ویژگی حضرت صاحب تأکید زیادی دارد او برپاداشتن عدالت را اهم رسالت انبیاء میداند که تداوم آن تا تحقق کامل بر عهده امام زمان است و هم بواسطه گسترش بیش از حد ظلم در جامعه انسانی که آدمی از آن به فریاد آمده است. از این در خصوص تداوم راه انبیاء برای تحقق عدالت توسط حضرت مهدی می فرمایند: مِن جمله اینکه براى یک همچو کار بزرگى که در تمام دنیا عدالت به معناى واقعى اجرا بشود در تمام بشر نبوده کسى الّا مهدى موعود- سلام اللَّه علیه- که خداى تبارک و تعالى او را ذخیره کرده است براى بشر. هر یک از انبیا که آمدند، براى اجراى عدالت آمدند و مقصدشان هم این بود که اجراى عدالت را در همه عالم بکنند لکن موفق نشدند. حتى رسول ختمى- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- که براى اصلاح بشر آمده بود و براى اجراى عدالت آمده بود و براى تربیت بشر آمده بود، باز در زمان خودشان موفق نشدند به این معنا، و آن کسى که به این معنا موفق خواهد شد و عدالت را در تمام دنیا اجرا خواهد کرد... در زمان ظهور مهدى موعود- سلام اللَّه علیه- که خداوند ذخیره کرده است او را از باب اینکه هیچ کس در اولین و آخرین، این قدرت برایش نبوده است و فقط براى حضرت مهدى موعود بوده است که تمام عالم را، عدالت را در تمام عالم گسترش بدهد، و آن چیزى که انبیا موفق نشدند به آن با اینکه براى آن خدمت آمده بودند، خداى تبارک و تعالى ایشان را ذخیره کرده است که همان معنایى که همه انبیا آرزو داشتند، لکن موانع، اسباب این شد که نتوانستند اجرا بکنند، و همه اولیا آرزو داشتند و موفق نشدند که اجرا بکنند، به دست این بزرگوار اجرا بشود. (صحیفه امام، ج12: صص 481-482)

. انتهای پیام /*