اعلامیهاى که از طرف امام به مناسبت چهلم فاجعۀ فیضیه در روز دوازدهم اردیبهشت ماه سال 1342منتشر شد، مىتوان گفت که تا آن روز، در نوع خود بىنظیر بود و این حقیقت را نشان داد که امام با آهنگ سریع و خستگىناپذیرى به پیش مىتازد و از هرگونه درنگ و عقبگرد بشدت اجتناب مىورزد. در این اعلامیۀ تاریخى:
1ـ در آغاز با آوردن یک سرى فرازهاى حماسهاى و شورانگیز، بار دیگر خاطرۀ فاجعۀ خونین فیضیه را در دلها زنده ساخت و شور و هیجانى همراه با نفرت و انزجار هرچه بیشتر از مسببین آن فاجعه، در میان مردم پدید آورد.
2ـ رسالت مقدس خود را براى شناساندن دشمن اصلى اسلام و ملت و جهتگیرى مبارزه علیه او را با قاطعیت بیشترى دنبال کرد و به ملت ایران یادآور شد که نقش شاه در این جنایات و قانونشکنىها به عنوان عامل اصلى تا آنجا مشخص است که مهرههاى او نیز آن را انکار نمىکنند و «از نخستوزیر تا رئیس شهربانى و فرماندار قم، همه مىگویند فرمان مبارک است»! و براى آنکه راه هرگونه توجیه و تأویل را بر مشتى افراد سادهلوح و یا وابسته ـ که هنوز زمزمه مىکردند «شاه بىتقصیر است! اطرافىها همۀ جنایات را مىکنند و به دروغ به گردن او مىاندازند»!ـ بکلى مسدود کند، اعلام داشت: «اگر مأمورین به دروغ، جرمها و قانونشکنىها را به شاه نسبت مىدهند چرا او از خود دفاع نمىکند تا مردم عمال جرم را بشناسند و در موقع مناسب به سزاى اعمال خود برسانند»!
این حمله به شاه و مسئول معرفى کردن او در برابر جنایات، فجایع، خودکامگى و خونریزىهایى که در کشور جریان دارد، به دنبال استیضاح شدیداللحنى است که در اعلامیۀ «شاهدوستى یعنى غارتگرى» از علم «شاغل مقام نخستوزیرى» به عمل آورد. در این اعلامیه در حقیقت پاسخ آن استیضاح را که از طرف دولت و مقامات دولتى بهطور غیرمستقیم داده شده بود، به ملت رسانید. آن استیضاح مقدمۀ شناساندن و معرفى کردن عامل اصلى و مسئول واقعى جنایات و خیانتها بود که بدین ترتیب صورت پذیرفت.
3ـ با این فراز: «دستور اعلیحضرت است که به دانشگاه بریزند و دانشجویان را بکوبند»، علاوه بر شناساندن مجرم اصلى، نخستین گامى بود که بهطور رسمى و علنى براى پر کردن شکاف میان دانشگاه و حوزۀ علمیه برداشت و مىتوان گفت که از تاریخ روى کار آمدن رژیم سیاه و شیوۀ استعمارى نوین پهلوى تا به آن روز اولین بارى بود که یک مرجع و پیشواى روحانى رسماً به یارى دانشگاهى و دانشجو مىشتافت و از او پشتیبانى مىکرد.
4ـ با دو فراز: «جرم ما حمایت از اسلام و استقلال ایران است» و «دستگاه جبار، خیال مىکند با این اعمال غیر انسانى و فشارها مىتواند ما را از مقصدمان که جلوگیرى از ظلم، خونریزى و قانونشکنى، حفظ حقوق ملت و اسلام و برقرارى عدالت اجتماعى است بازدارد» تا حدودى هدف و انگیزۀ خود را از مبارزه روشن کرد.
5ـ با اعلام اینکه «ما از سربازى بردن فرزندان اسلام هراسى نداریم»، بار دیگر به او ثابت کرد که اینگونه توطئههاى ارتجاعى سست نمىتواند نهضت روحانیت را از حرکت باز دارد و فریاد امام خمینى را خاموش کند. علاوه بر اینکه با آوردن این نکتۀ حساس و معنىدار که «بگذار در بین سربازان، افراد روشنضمیر و آزادمنشى باشند تا بلکه به خواست خدا ایران به استقلال و سربلندى نایل گردد» به شاه فهماند که ارتش باید بیدار شود تا حاکمیت رژیم پایان یابد. این فراز از اعلامیه امام گزارش محرمانه ساواک را تأیید مىکرد که در آن آمده بود:
«... براى تبلیغات در ارتش اقدام نمایند...».
و این موجب نگرانى شاه شد. از این رو پس از صدور این اعلامیه و موضع امام در برابر اعزام طلاب به حوزۀ نظام وظیفه، یکباره از دستگیرى طلاب براى اعزام به سربازى خوددارى کردند.
6ـ موضوع وحدت ملل اسلامى را ـ که از آرمانهاى دیرینۀ ایشان بود ـ به صورتى ماهرانه که بتواند عواطف و احساسات برادرانۀ ملت ایران و عرب را تحریک کند، مطرح ساخت.
7ـ با استمداد از ارتش و دراز کردن دست اتحاد به سوى آن، گامى برجسته برداشت و به منظور جلب پشتیبانى ارتش، و فراهم آوردن زمینه براى یک کودتاى ملى و ضد استعمارى و گسترش آگاهى میان افراد ارتش و جلب قلوب آنان، برنامههایى را آغاز کرد. این برنامه را در بسیارى از اعلامیهها و سخنرانىها در طول دوران مبارزه تا به امروز به صورتهاى گوناگون دنبال کرده است.
8ـ گام دیگرى بهطور مشخص و چشمگیر در راه ایجاد مبارزات همهجانبه و پیگیر علیه نفوذ صهیونیسم و اسرائیل در ایران برداشت و کوشید که افکار ملت ایران را به این خطرِ زادۀ استعمار و غدۀ سرطانى متوجه سازد.
9ـ با دعوت عموم ملت ایران براى برپایى مراسم بزرگداشت شهداى فاجعۀ فیضیه و اظهار تنفر و انزجار از مسببین و عاملین آن جنایات، برنامۀ تازهاى را براى گسترش دامنۀ مبارزه و شرکت عموم تودهها و طبقات در آن ارائه داد و به مبارزات اسلامى و ضداستعمارى ملت ایران شکل و جهت بخشید.
10ـ امام در این اعلامیه به جریان مسجد گوهرشاد نیز اشاره کرد و بدینگونه به نسل آن روز یادآورى کرد که عالمان وارسته با دودمان پهلوى ستیزى دیرینه دارند و با پایه و بنیاد آن رژیم مخالفند.
در پى صدور اعلامیه امام به مناسبت چهلم فاجعه فیضیه اعلامیههایى نیز از طرف مقامات روحانى، طلاب علوم اسلامى و برخى از سازمانهاى سیاسى صادر شد.
در قم پیش از هر کس امام به برگزارى مراسم سوگ براى شهداى فیضیه پرداخت و مجلس باشکوهى در مسجد اعظم برپا کرد. در تهران و بعضى از شهرهاى بزرگ، هر شب چندین مجلس و مراسم بزرگداشت در مساجد مختلف برگزار مىشد و سخنگویان روشنضمیر مذهبى با کمال شهامت و شجاعت در مجالس مزبور، جنایات رژیم را در مدرسۀ فیضیه با آب و تاب فراوانى بازگو مىکردند و خشم و نفرت مردم را علیه دستگاه حاکمه بشدت تحریک مىکردند و به روشنگرى مىپرداختند و آنگاه که بر منبر، نام امام خمینى برده مىشد، مردم با صلوات بلند و رعدآسا نسبت به رهبر خویش، ابراز احساسات مىکردند که اکنون نیز این رسم ادامه دارد و در هر مجلسى که نام امام خمینى آورده شود، تودههاى غیور ایرانى با فرستادن صلوات مراتب فداکارى، پشتیبانى و وفادارى خود را ابراز مىدارند.
نهضت امام خمینی، سید حمید روحانی، جلد اول، ص426-433
.
انتهای پیام /*