• کد مطلب: ۴۸۷۴۴
  • تاریخ مطلب: ۱۳۹۲/۰۶/۲۵
نسخه چاپی | ارسال به دوستان

گفتوگو با معاون پیشین عربی – آفریقایی وزارت خارجه

امام با انزوای سیاسی در صحنه بین الملل مخالف بود

دکتر محمد صدر که در زمان حیات امام خمینی مسئولیت های اجرایی متعددی داشت می گوید امام انزوای سیاسی را نفی می کرد و خواستار وجاهت بین المللی ایران در جامعه جهانی بود.معاون پیشین عربی – آفریقایی وزارت خارجه همچنین از تحولات اخیر در منطقه با نام"بیداری مسلمانان "یاد می کند و معتقد است بیداری امت اسلامی باعث به وجود آمدن بهار اسلامی در کشور های منطقه شده است.

 امام با انزوای سیاسی در صحنه بین الملل مخالف بود

در ارتباط با تحولات صورت گرفته در منطقه از عنوان بیداری اسلامی یاد می شود برخی معتقدند این تحولات از انقلاب اسلامی ایران و اندیشه های امام نشات گرفته است نظر شما چیست؟

اینکه حرکت‌های اعتراضی یا بگوییم انقلاب‌هایی که در کشور‌های عربی و اسلامی رخ داده منشاء آن در کجا است باید ویژگی‌ها و تاریخچه همان کشور‌ها مورد کنکاش قرار بگیرد. و اینکه آیا از انقلاب اسلامی ایران واندیشه‌های امام و کنش‌گران اولیه‌اش یا از حرکت‌های اصلاحی که در این 30 سال وجود داشته است گرته‌برداری شده یا نه باید دقیق‌تر به مسئله نگاه کنیم. اولین نکته مهم این است که ما از انقلاب اسلامی ایران و نهضت اصلاحات چه تعریفی داریم بعد می‌توانیم بگوییم تحولات اخیر در منطقه ربطی به آن دارد یا نه .انقلاب اسلامی ایران که امام آن را رهبری کرد واقعاً چه می‌گفت؟ اگر صحبت‌های قبل از انقلاب امام را مرور کنیم می‌بینیم که امام تأکید اصلی‌شان بر دیکتاتوری و استبداد شاه، فساد رژیم چه اقتصادی و چه فرهنگی و نیز وابستگی و استعمار بود. به همین دلیل هم شعار اصلی انقلاب استقلال آزادی جمهوری اسلامی و نیز نه شرقی نه غربی جمهوری اسلامی بود که نه شرقی و نه غربی همان بحث استقلال است. استقلال که تعریف آن مشخص است اینکه مردم خودمان بر خودشان حکومت کنند و خودشان تصمیم بگیرند آزادی هم که احتیاجی به تعریف ندارد.آزادی در زمان شاه وجود نداشت یعنی دیکتاتوری بود یعنی ما نه احزاب سیاسی مستقل داشتیم نه روزنامه و رسانه‌های مستقل و غیر وابسته به دولت داشتیم .نه دانشجو‌ها در دانشگاه‌ها آزاد بودند و نه مردم در جامعه. دانشجویان نمی‌توانستند اظهار نظری کنند در حالی که دانشجو یک عنصر سیاسی است .اگر به محض اینکه یک حرکت اعتراضی کوچک انجام می‌شد با دستگیری و اخراج از دانشگاه و یا اعزام به سربازی مواجه می‌شدند.

ما انقلاب کردیم که از قید این معضلات خارج شویم من به خوبی یاد دارم در دانشکده‌ای که درس می‌خواندیم کتابخانه ای داشتیم و از پرخواننده‌ترین کتاب‌ها در آن زمان کتاب‌های دکتر شریعتی بود بچه‌ها می‌آمدند در کتابخانه می‌نشستند و کتاب ایشان را مطالعه می کردند ولی جرات گرفتن آن و بردن به خانه را نداشتند چون اگر از در دانشکده به بیرون می‌آمدند و دستگیر می‌شدند کتاب دکتر شریعتی 2 سال زندانی داشت یعنی همینکه کتاب دکتر شریعتی در دست ما بود 2 سال زندانی می‌شدیم. این وضعیتی بود که در قبل از انقلاب حاکم بود.به همین دلیل انقلاب کردیم که این چیز‌ها وجود نداشته باشد، دانشجو آزاد باشد، روزنامه‌ها آزاد باشد. انتخابات آزاد و سالم باشد. امام بر حق تعیین سرنوشت توسط مردم تاکید زیادی داشت. من از یکی از محققان شنیدم که این اندازه‌ای که امام لغت مردم را در سخنرانی‌هایش به کار برده هیچ لغتی را به این اندازه به کار نبرد . پس در اندیشه‌ امام مردم اصالت دارند و حاکمیت باید با مردم باشد .اگر ما این تفسیر را از امام و انقلاب اسلامی داریم، جنبش‌های منطقه می‌تواند نشات از این اندیشه باشد چون اولین ویژگی‌ این جنبش‌ها ضد دیکتاتوری و ضد استبدادی بودنشان است. اگر دقت کرده باشید جنبش از تونس و از یک دست‌فروش که خود‌سوزی کرده بود شروع شد چند روزی نگذشت که این حرکت به سراغ حکام مستبدشان یعنی " زین‌العابدین بن‌علی " که یک آدم دیکتاتور خشن و نظامی بود رفت .یعنی حرکت مردم تونس در واقع علیه دیکتاتوری زین‌العابدین بن‌علی بود البته بعضا مسائل اقتصادی هم مهم بود ولی منشا اصلی آن استبداد بود.

در مصر چطور؟

مصر یک سابقه 50 ساله دیکتاتوری داشت انورسادات و حسنی مبارک از دیکتاتورهای وابسته بودند ولی عبد‌الناصر دیکتاتور ملی بود یعنی وابسته به جایی نبود در مصر بحث فقر هم مؤثر بود، در لیبی هم یک دیکتاتوری مثل قذافی حاکم است در یمن یک دیکتاتوری مانند علی‌ عبدالله صالح و بعد از آن در سوریه یک دیکتاتوری بنام بشار اسد وجود دارد.

*وضعیت سوریه با کشورهای دیگر تفاوتی ندارد؟

هیچ فرقی ندارد.برای اینکه حرکت در تمام این کشور‌ها بگونه‌ای است که یک دیکتاتور حاکم است و حقوق مردم را رعایت نمی‌کند، البته درجه و ویژگی‌های آن متفاوت است ولی اصل این است که در این کشورها یک نفر پا روی حقوق مردم می‌گذارد و به خواسته‌های آنها توجه ندارد.

* ولی در سوریه می بینیم که بشار اسد در هفته های آغازین اعتراضات مردمی وعده آزادی فعالیت احزاب را می دهد و حتی برخی از زندانیان سیاسی را آزاد می‌کند...

ببینید یک اشتباهی که بعضی از دوستان می‌کنند این است که سیاست خارجی را با سیاست داخلی یکی می دانند..سوریه تفاوتش با دیگر کشور‌ها این است که سیاست‌ خارجی نسبتاً قابل قبولی دارد اما در زمینه سیاست داخلی سوریه با دیگر کشور‌ها فرقی ندارد. در سوریه اصلاً آزادی وجود ندارد فقط حزب بعث حرف اول را می‌زند احزاب و رسانه‌های آزاد وجود ندارد اکثریت مردم سوریه سنی هستند و نقش کمی در حاکمیت دارند. در بحرین نیز 80 درصد مردم بحرین شیعه هستند و نقش جدی در حاکمیت ندارند خواسته‌های مردم این کشورها مثل هم هستند و ان‌شا‌الله به زودی در لیبی و یمن و در بقیه کشور‌ها اکثریت مردم به حق و حقوق خود می‌رسند.

*برخی معتقدند نداشتن یک رهبری کاریزماتیک نقطه ضعف تحولات اخیر محسوب می‌شود نظر شما چیست؟

تا قبل از حرکت‌های اخیر تعریفی که جامعه‌شناسان یا دانشمندان علوم سیاسی از انقلاب می‌کردند و می‌گفتند انقلاب چه خصوصیاتی باید داشته باشد. معمولاً علاوه بر حضور مردم، ایدئولوژی و نقش رهبر را برجسته می‌کردند و می‌گفتند اگر که یکی از اینها نباشد اصلاً انقلاب به وجود نمی‌آید.ولی اکنون تجربه نشان می‌دهد که این تئوری‌ها در حال بهم خوردن است یعنی رهبری دیگر رهبری فردی نیست و رهبری جمعی است البته این سوغاتی است که محیط مجازی و رسانه‌های الکترونیک مثل اینترنت ، موبایل و فیس‌بوک و... به ارمغان آورده است و تا الان هم در 2 جا به پیروزی رسیده پس وقتی به پیروزی رسید دیگر رهبری کاریزماتیک تا یک حدی زیر سؤال می‌رود و اگر از این زوایه به تحولات اخیر نگاه کنیم هیچ شباهتی به انقلاب اسلامی ایران ندارد .

* آقای صدر تحولاتی که در منطقه در حال رخ دادن است همانطور که در سوال اول هم مطرح شد بیداری اسلامی عنوان می شود .....

من به جای بیداری اسلامی به بیداری مسلمانان معتقد هستم

*بیداری مسلمانان در برابر چه چیزی؟ یعنی تاکنون خواب بودند؟

بله، خواب بودند یعنی دیکتاتوری و استبداد را متوجه نبودند مخصوصا در کشور‌های عربی، اسرائیل حدود 60 سال مردم را چنان تحقیر کرده بود که این مردم اصلاً آزادی و دموکراسی را فراموش کرده بودند و حتی به دیکتاتوری به مانند صدام و یا تروریستی مثل بن لادن احترام می‌گذاشتند. یعنی رهبران و روسای دیکتاتور را می‌پذیرفتند به دلیل اینکه آنها می‌گفتند در حال جنگ با اسرائیل هستیم. بنابراین تحولات اخیر بیداری مسلمانان یا امت اسلامی است و رسیدن به این موضوع که باید دنبال حقوق شهروندی خودشان باشند.

* چرا مردم این کشورها نسبت به مردم ایران 30 سال دیر‌تر قیام کردند؟

حاکمان دیکتاتور عامل اصلی‌اش است. دیکتاتور‌های وابسته به آمریکا و اسرائیل در این کشورهای حاکم بودند و با زور مردم را در چارچوبی قرار داده بودند و از آنها سواستفاده می‌کردند مانند مصر و سوریه که چون بحث مقابله با اسرائیل مطرح است و اسرائیل دشمن جنایت‌کار و خطرناکی محسوب می‌شود باعث می‌شود که مردم از حقوق خودشان باز بمانند ولی الان به این نتیجه رسیده اند که هم باید با اسرائیل مبارزه کنند و هم دنبال حقوق مدنی خودشان باشند و اجازه ندهند که مستبدین برای آنها حکومت کرده و از قضیه اسرائیل برای سرکوب مردم سو‌استفاده کنند.

* یعنی فقط عامل حاکم مستبد باعث شد که مرمان این منطقه از خواب بیدار شوند؟

عواملی همچون انقلاب اسلامی ایران و اصلاحات و حرکت‌های مسالمت آمیز بعدی نیز در این تحولات موثر بودند.

منظورتان دوران اصلاحات بعد از خرداد 76 است؟

بله، زیرا معتقدم که اصلاحات از دل انقلاب اسلامی ایران بیرون آمد. در زمان آقای خاتمی ایران روی آنتن بود یعنی ایران یک وجاهت بین‌المللی پیدا کرده بود که از سازمان ملل گرفته تا کشور‌های عربی و کشور‌های اسلامی و اروپا با اسلام رحمانی آشنا شدند که جذابیت پیدا کرد حرکت‌ مسالمت‌آمیزی که بعدها رخ داد هم در تاثیر گذاری اینگونه تحرکات در منطقه بی تاثیر نبود. در تحولات مصر و تونس و بویژه یمن دقت کنید می بینید که با اینکه اکثر مردم مسلح هستند کسی دست به اسلحه نبرد و این خیلی پدیده عجیبی است.

*آقای صدر من هنوز جواب سوالم را نگرفتم که چرا با توجه به انقلاب اسلامی ایران در منطقه تحولات در کشورهای عربی تا این حد طول کشید؟

فرهنگ و تاریخ ایران با تاریخ و فرهنگ کشورهای عربی متفاوت است و ویژگی‌های جامعه ایران در کشورهای عربی یافت نمی‌شود. مثلاً سابقه ایران با تونس و یمن قابل قیاس نیست جامعه ایران از این نظر از همه کشور‌ها جلو‌تر است. ملت ایران شاید تنها ملتی باشد که در عرض یک قرن 2 انقلاب بزرگ انجام داشته است. انقلاب مشروطیت و انقلاب اسلامی ایران. بحث دیگر تفاوت شیعه و سنی است .ایدئولوژی شیعه، ایدئولوژی اعتراض است شیعه هیچ وقت از وضع موجود راضی نبوده حتی اگر بهترین شرایط حاکم باشد. در‌حالی که سنی‌ها معتقد هستند که وضع موجود بهترین است و باید پذیرفت هر کسی که حاکم است باید از آن تبعیت کرد در حالی که اصلاً شیعه اینطور نیست بنابراین می‌خواهم بگویم که بلاخره جامعه ایران در حرکت‌های انقلاب جلوتر از کشور‌هایی عربی است و این نشات گرفته از فرهنگ و تاریخ ما است.

*آقای دکتر، شما گفتید تحولات اخیر بیداری مسلمانان است نه بیداری اسلامی چرا به بیداری اسلامی معتقد نیستید؟

بستگی به تعریف بیداری اسلامی دارد. اگر بیداری اسلامی را همان تعریفی که من از انقلاب کردم ببینیم، بله می‌توان تحولات اخیر را بیداری اسلامی نامید. ولی اینکه بگوییم کشورهایی همچون مصر و تونس بدنبال تشکیل حکومت دینی هستند به هیچ وجه اینگونه نیست.بنابراین بیداری مسلمانان که ترجیح می‌دهم بیداری امت اسلامی به آن بگویم باعث به وجود آمدن بهار اسلامی در این کشور‌ها شده است.

*آقای صدر علت اینکه در مصر ارتش مقابل مردم قرار نگرفت چه بود؟

پدید‌های جامعه شناختی تک عاملی نیست و ممکن است یک عامل بیشتر نقش داشته باشد و سه- چهار عامل کمتر .ارتش مصر بعد ملی‌اش بالا بود یعنی یکی- دو بار با اسرائیل خوب جنگیده بود مخصوصاً در سال 1973 که اسرائیل را ابتدا شکست داد و مردم مصر و عرب احساس غرور کردند. گرچه به دلیل کمک بی شائبه آمریکا به اسرائیل بعدها نتیجه جنگ تغییر کرد. ارتش مصر علاوه بر ویژگی‌های ملی همیشه در کنار مردم بوده است و هیچ وقت مقابل مردم نبوده است. در حالی که نیرو‌های امنیتی مصر همیشه در مقابل مردم بودند برای همین مردم مصر خیلی از نیرو‌های امنیتی و اطلاعاتی مبارک بدشان می‌آمد ولی هیچ زمان از ارتش بدشان نمی‌آمد یعنی در نتیجه ارتش بیش از آن که خودش را در کنار یک مستبدی مثل مبارک ببیند در کنار مردم می‌بیند. به مرور زمان بین ارتش آمریکا و ارتش مصر یک تداخل جدی به وجود آمد که بعد از قرارداد صلح کمپ دیوید آمریکا سالانه حدود 3 میلیارد دلار به مصر کمک می‌کرد و 4 میلیارد دلار به اسرائیل کمک کرد که بعد از یک مدت اکثر این کمک برای ارتش مصر ارسال می شد یعنی در واقع بودجه ارتش مصر را آمریکا می‌داد. این ارتباط باعث شد که سران ارتش به دستور مبارک که مردم را هدف بگیرند گوش ندادند.

آقای دکتر با توجه به تخصص شما در مباحث مربوط به سیاست خارجی می خواستیم نظر شما را درباره توجه امام به دیپلماسی بدانیم و اینکه امام تا چه حد به ارتباط با کشورهای دنیا اعتقاد داشتند؟

امام اعتقاد داشت که انقلاب اسلامی ایران پیامی جدید برای تمام ملل مسلمان و حتی غیر مسلمان دارد. به همین دلیل ایشان معتقد به ارتباط با همه کشورها بود تا از طریق این ارتباط پیام ملت انقلابی ایران به آنها رسانده شود.به همین دلیل امام انزوای سیاسی را نفی می‌کرد و خواستار وجاهت بین‌المللی ایران در جامعه جهانی بود.این تفکر امام با موقعیت سو‌ق الجیشی ایران که یک کشور ذاتا بین المللی است تطابق داشت و باعث شد به مرور زمان این اندیشه جامه عمل بپوشد.

امام دیپلماسی را خیلی جدی می‌گرفت و به روابط با کشور‌ها توجه داشت پیام‌هایی که برای رهبران کشورها صادر می‌کرد تمام آن احتراماتی که برای رئیس یک کشور در واقع باید به جا آورد شود را ایشان به جا می‌آورد .امام معتقد به ارتباط با تمام کشورها غیر از اسرائیل بود حتی درباره آمریکا هم نظرشان بر این بود که اگر آمریکا آدم باشد با این کشور رابطه برقرار می کنیم.

*امام تحولات اخیر در منطقه را پیش بینی می‌کرد؟

دقیقا نمی‌توانم بگویم پیش بینی می‌کرد ولی در مجموع اندیشه امام اندیشه ضد دیکتاتوری و ضد وابستگی بود و از این زوایه معتقد بود باید مقابل رهبران دیکتاتور ایستاد.

. انتهای پیام /*
ادامه ...
گفت و گو
  • کد مطلب: ۴۸۷۴۵
  • تاریخ مطلب: ۱۳۹۲/۰۶/۲۵
نسخه چاپی | ارسال به دوستان

حسین شیخ الاسلام: امام دیپلمات بسیار زبده ای بود

حسین شیخ الاسلام دبیرکل دبیرخانه حمایت از انتفاضه فلسطین به مانند اکثر کارشناسان سیاست خارجی بر این اعتقاد است که موج بیداری اسلامی در منطقه اگرچه نسخه برداری از انقلاب اسلامی ایران نیست ولی الهام گرفته از اندیشه های امام است. به همین دلیل است که میگوید امام تحولات اخیر در منطقه را پیش بینی کرده بود. با حسین شیخ الاسلام درباره بیداری اسلامی و خیزش های صورت گرفته در کشورهای عربی به گفت وگو نشستیم. در این مصاحبه دبیرکل دبیرخانه حمایت از انتفاضه فلسطین، بارها از نقش کلیدی رهبر کبیر انقلاب در بیداری اسلامی سخن به میان آورد.

 حسین شیخ الاسلام: امام دیپلمات بسیار زبده ای بود

تحولات اخیر در منطقه بنا بر تحلیل بسیاری از کارشناسان موج جدیدی از بیداری اسلامی است. مقدمتاً آغاز و خاستگاه بیداری اسلامی را تبیین کنید.

همانطور که می‌دانید مردم منطقه مسلمان هستند و آن چیزی که هویت اصلی‌ آنها را می‌سازد اسلام است اگر منطقه به حال خودشان گذاشته می‌شدند همه مسلمان بودند .تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران سیاست استکبار، منطقه را براساس ملیت تقسیم می‌کرد یعنی شاه ایران به 2500 سال شاهنشاهی افتخار می کرد ، عربستان به جاهلیت عرب‌ها.ولی حضرت امام به اسلام عشق می‌ورزید و نماد عشق به خدا بود وقتی انقلاب اسلامی در ایران پیروز شد همه مجد و عظمت صدر اسلام را در این انقلاب دیدند درست عکس سیاست‌های انگلیس و آمریکا، آمریکایی‌ها از تخم نفاق تفرقه دیر‌باز که بین عرب و عجم کاشته بودند در جنگ عراق علیه ما استفاده کردند و قصد هم داشتند حسابی پیش بروند ولی در هر حال، خاستگاه طبیعی مردم منطقه، اسلام بود.

نخستین کنش‌گران این بیداری چه کسانی بودند؟

اگر بخواهیم در قرون قدیم بگوییم. اولین افراد حضرت رسول(ص) و ائمه بودند که هر کدامشان در فراز‌ونشیب‌های خودشان تحولات چشمگیری از بیداری اسلامی ایجاد کردند مثل نوع حکومتی که در مدینه برقرار شد. در قرون جدید هم شخصیتهایی مانند سید‌جمالدین اسد‌آبادی را می‌توان نام برد ولی افرادی همانند سید جمال تئوری و تزشان مثل تئوری و تز امام نبود آنها می‌خواستند اسلام به حکومت برسد و می‌خواستند اسلام به زندگی مردم سرو‌سامان دهد ولی دنبال نخبگان رفتند ولی امام دنبال مردم رفتند .امام همه مردم را با انگیزه الهی و با انگیزه تقرب الی الله به صحنه آوردند هویت اسلامی این انقلاب هم اولین وجهه همت حضرت امام بود اینکه گفتند جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کله زیاد این خاصیت را شما می‌بینید و اگر خاطرتان باشد. قانون اساسی ما وقتی نوشته شد ابتدا نام مجلس شورای ملی در آن گنجانده شده بود امام همانجا اعتراض کردند و گفتند مجلس شورای اسلامی و این تعصب را در اصل ولایت فقیه هم داشتند گفتند که در این قانون اساسی به ولایت فقیه ظلم شده و کلمه مطلقه با نظر حضرت امام در اصلاح قانون اساسی اضافه شد .

ولی اصلاح قانون اساسی بعد از فوت امام صورت گرفت ....

با فشار حضرت امام بصورت گرفت چون نظرشان ولایت مطلقه فقیه بود. بگذارید در این زمینه خاطره‌ای برای شما نقل کنم. در زمان حضرت امام فردی به نام آقای قدیری با امام سر اینکه این ولایت باید مطلقه بشود یا نباشد بحث طلبگی کردند که به روزنامه‌ها کشیده شد امام معتقد بودند حکومت ولایت مطلقه فقیه همان حکومت رسول‌الله است در همان زمان حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در یکی از نمازهای جمعه بگونه‌ای صحبت کردند که طرفدار قدیری هستند که حضرت امام محکم جواب ایشان را داده بودند که یک مدت حضرت آقا(آیت الله خامنه‌ای) نماز جمعه نیامدند بعداً حضرت امام متوجه شدند که ایشان شاید ناراحت شده باشند وقتی آیت‌الله خامنه‌ای در جاده قم بودند صدایشان کردند و گفتند بگویید مستقیم بیایند دفتر من. که حضرت آقا وقتی خدمت امام می رسند امام می‌گویند "من که می‌گویم ولایت مطلقه فقیه به خاطر خودم که نمی‌گویم من که نیاز ندارم به خاطر شما می‌گویم" حالا این "شما" تعبیر‌ش چی بود نمی دانم. منظور از بیان این خاطره این بود که حتی در شخصیت‌های بزرگی از این انقلاب مخالف این موضوع(ولایت مطلقه فقیه) بودند .ولی حضرت امام جلوی همه این افراد ایستادگی کردند تا در باز‌نگری قانون اساسی لفظ مطلقه اضافه شود

داشتید ارتباطش را با بیداری اسلامی می‌گفتید؟

بله ، همانطور که گفتم هنرحضرت امام این بود که مردم را با انگیزه‌های الهی زیر چتر رهبری مشخص به خیابانها می آوردند و تفاوت اصلی انقلاب ما با دیگر انقلاب‌ها در همین هنر حضرت امام بود مثلا در انقلاب شوروی کار‌گران نقش اصلی را ایفا کردند،در انقلاب چین کشاورزان ولی در انقلاب ما تکیه اصلی‌ بر الهیت و نیت پاک ملت‌ها بود .

بیداری اسلامی شکل گرفته در منطقه و ایران چگونه ایجاد شد؟

در ایران یک تاریخ طولانی دارد شما سؤال کردید من از سید‌جمال مثال زدم و خطی که سید‌جمال رفت و این پرچم دست به دست آمد تا رسید به مدرس و مدرس خیلی قوی به صحنه آمد در مشروطیت هم شیخ فضل‌الله نوری هم این پرچم را نگه داشت .نوع تفکر شیخ‌ فضل‌الله نوری اولین مقدمه مبارزه با استبداد بود بعدها هم شهید مدرس این نقش را در مقابل رضا خان ایفا می‌کند مدرس یک ویژگی خیلی بارزی دارد که خیلی صریح دیانت و سیاست را یکی می‌داند و صراحتا در مقابل غربی‌ها موضع می‌گیرد و این نوع موضع گیری در مردم اثر می‌کند. در خود حضرت امام هم اثر می‌کند و باعث بیداری اسلامی می شود امام بزرگ‌ترین تعالی عمر‌ش را در پذیرش قطع‌نامه نشان داد امام انسانی بود که در طول عمرش به استکبار "بله" نگفته بود ولی در پذیرش قطعنامه به جایی رسید ند که با آبروی خودشان معامله کنند و در آن نامه‌ای که حضرت امام برای پذیرش قطع‌نامه نوشتند مهم‌ترین جمله‌اش به نظر من آن نیست که من جام زهر را نوشیدم مهم‌ترین جمله‌اش آن بود که من آبروی خودم را با خدا معامله کردم. در آن زمان چون امثال ما که در جنگ بودیم "وا" دادیم و آن نامه‌ای که نوشتیم به حضرت امام که اگر ما بخواهیم بجنگیم انقدر تانک و تجهیزات می‌خواهیم و بعد از نگارش این نامه بود که امام از خودشان برای پذیرش قطعنامه خرج کرد و به خاطر این خرج کردن از خودشان تعالی یافتند و خیلی مهم است خدا یک فرصتی به یک نفر بدهد که بتواند آبروی خودش را در راه خدا بریزد.

قبل از اینکه به نقش حضرت امام در بیداری اسلامی بپردازیم مولفه های بیداری اسلامی را توضیح دهید.

اگر به فرمایشات حضرت امام نگاه کنید متوجه می شوید که امام شاه را سمبل استبداد، آمریکا را سمبل استکبار و اسرائیل را سنبل صهیونیست می‌داند در بیداری‌های اسلامی هم این موضوع را می‌بینید. مردم از استبداد، فساد، نابرابری و رانت‌های سیاسی و اقتصادی رنج می‌برند از اینکه حکومت ها به خارجی وابسته است و عزت‌شان پایمال می‌شود رنج می‌برند نمونه بارز آن در مصر اتفاق افتاد که مردم از فساد گسترده حسنی مبارک به تنگ آمده بودند.و جالب آنکه حرکت مردم مصر از نماز جمعه اتفاق افتاد اگر یادتان باشد انقلاب ایران که پیروز شد گفتیم امروز ایران فردا فلسطین امروز هم خیزش های مردم بیشتر با انگیزه های الهی صورت می‌گیرد و امام نشان داد که چگونه می توان مردم را با انگیزه‌های الهی به صحنه آورد .ضعف بزرگ نهضت‌های اخیر این است که آن رهبری‌ که ما در ایران داشتیم وجود ندارد ولی آنقدر فشار‌ها زیاد شد که مردم منطقه خودشان بر علیه استکبار شوریدند روش حضرت امام هم برای آزادی قدس هم همین است. امام با روشهای چریکی مخالف بودند به همین دلیل با استفاده از ظرفیت های مردمی انقلاب را به پیروزی رساندند و در جنگ هم با بسیج نیروها پیروزی های چشم گیری حاصل شد در زمان جنگ می‌بینید که منطق حضرت امام این بود که اگر ما جنگ را متوقف کنیم دو اصل مهم را از دست می‌دهیم یکی فرصت شهادت در راه خدا و دیگری فرصت جهاد در راه خداوند.

آقای شیخ‌اسلام، مروری بر سخنان حضرت امام نشان می‌دهد که ایشان گویا این روزها و موج بیداری اسلامی ایجاد شده را پیش‌بینی می‌کردند... .

بله درست است نوع خطاب عمومی حضرت امام با مسلمانان دنیا همان نوع خطاب قبل از انقلاب با مردم ایران بود. ببینید حضرت امام در بعد از انقلاب با ملت ایران بگونه ای صحبت می‌کردند که حالت تشکر‌آمیز دارند ولی در قبل از انقلاب اینگونه بود خطابشان به ملت حالت دستوری بود خطاب حضرت امام بعد از انقلاب با مردم مسلمان کشور‌های دیگر خطابی است که قبل از انقلاب با مردم کشور خودمان داشتند.

آقای شیخ‌اسلام به نظر می‌رسد آن بیداری اسلامی که در مردم شکل گرفت چه در مردم ایران و چه 30 سال بعد از آن زمان در مردم خاورمیانه بیشتر به دلیل ظلم و ستم که از ناحیه حاکمان به آنها وارد می‌شود... .

درست است یعنی آن زمان شاه ظلم می‌کرد و متکی به خارج بود منافع‌‌‌اش حکم می‌کرد که خودش سر حکومت بماند و خارجی ها پشتیبانی‌اش کند. این موضوع در کشورهایی که تحولاتی در آن در حال رخ دادن است وجود دارد در عربستان یک خانواده اسمش بر این کشور است ببینید که چقدر تحقیر آمیز است کسی که می‌خواهد به ساختار حکومتی وارد شود باید در این خانواده حضور داشته باشد.

برخی معتقدند تحولات اخیر در کشورهای منطقه در راستای انقلاب اسلامی ایران است شما با این نظر موافقید؟

ببینید یک وقت است می‌گوییم این تحولات از انقلاب اسلامی الهام گرفته‌اند مثل ایستادگی بر منافع ملی، بله این نظریه درست است ولی اینکه منظور این باشد که این تحولات کپی پرداری از انقلاب اسلامی است به هیچ وجه درست نیست.

علت اینکه بیداری اسلامی در در کشور‌های عربی همسایه دیر اتفاق افتاد چیست؟

ببینید، زمینه آن مهم است و کار قوی که استکبار کرد چه بود؟ استکبار تا انقلاب اسلامی پیروز شد آمد جنگ را به ما تحمیل کرد و موضوع را عرب- فارس و شیعه و سنی کرد و از آن تخم دیر‌بازی که در تفرقه ساخته بود استفاده کرد و آن وقت شروع کرد با تهاجم به ما و برانگیختن حساسیت‌های شیطانی و غیر‌اسلامی در مردم. جنگ کم چیزی نبود 8 سال همه عرب‌ها و همه غیر‌ شیعیان را بر علیه ما تحریک کردند.

پس آنگونه که از صحبت‌های شما متوجه شدم نبود یک رهبری قدرتمند باعث شده که قیام مردم منطقه با تاخیر بسیار آغاز شود ....

یکی از دلایلش نداشتن رهبری است ولی مسائل دیگر همچون تجربه و همراهی تمامی اقشار مردم هم مهم است.

تحولات منطقه و موج بیداری اسلامی آغاز شده در طرح صلح خاورمیانه چه تاثیری می‌گذارد؟

این موضوع به طرح "فهد" برمی‌گردد امام به گونه‌ای با طرح فهد برخورد کرد که با هیچ کسی اینگونه برخورد نکرده بود برای اینکه طرح فهد بوی سازش‌ با اسرائیل می‌داد و به طور غیر‌مستقیم می‌خواست امنیت را برای همه کشور‌ها در منطقه به رسمیت بشناسد و امام انقدر محکم برخورد کرد که من تعجب کردم چون می‌دانید که امام خیلی دیپلمات قوی بود و تمام اصول دیپلماتیک را میشناخت.بگذارید در اینجا خاطره ای از امام که نشانگر هوشمندی سیاسی ایشان و آشنایی با اصول دیپلماتیک بود بود تعریف کنم. وقتی شهید رجایی رئیس‌جمهور شد "میتران: رئیس جمهور فرانسه پیام تبریکی برای ایشان فرستاد و شهید رجایی هم در جواب،پاسخ محکمی به میتران با ادبیات خاص خودشان دادند.امام وقتی این مضوع را شنید با اینکه بسیار به شهید رجایی علاقه مند بودند به ایشان گفتند "این پاسخ یک رئیس‌جمهور به یک رئیس‌جمهور نبود و باید با اصول دیپلماتیک جواب رئیس جمهور فرانسه را می دادید".

. انتهای پیام /*
ادامه ...