داستان دوست
کشتی با فیل
حمد بود .
ساعتی بعد ، تحویل هدایا به پایان رسید . حسین میرزا و اطرافیانش به نشانۀ تشکر از جای بلند شدند؛ اما در همین لحظه ، ... ناقابل دیگر باقی مانده که تقدیم خواهد شد ." حسین میرزا و اطرافیان با شنیدن این جملات همه با تعجب به هم خیره شدند :
- ... نمی تواند آن را تقدیم حاکم کند ؟ ! هنگامی که حسین میرزا و اطرافیان از خیمه خارج شدند ، ناگهان با دیدن فیل عظیم الجثه ... و تنومند حیوان را نگه داشته بود . پچ پچ و زمزمه در میان اطرافیان حسین میرزا پیچید :
- در تمام عمرم ، چنین حیوان غول ... بخواهد و کمک کند ، من می توانم از پس این فیل هم برآیم . اطرافیان حسین میرزا از این بگو مگوی نه چندان دوستانۀ پهلوان ...