پس از پیروزی انقلاب اسلامی و برگزاری اولین انتخابات که منجر به تعیین نوع حکومت و تشکیل جمهوری اسلامی در ایران شد، بحث راجع به تعیین قانون اساسی نظام در محافل مختلف گسترش یافت. در این مرحله با تیزبینی حضرت امام خمینی (س) پیش‌نویس قانون اساسی که پایه نظام جمهوری اسلامی ایران را بر آموزه ها و ارزش‌های حیات بخش اسلام به ویژه عدالت اجتماعی و جامعه توحیدی قرار داده، نگارش یافت و با تاکید آن حضرت انتخاب مجلس خبرگان قانون اساسی در ۱۲ مرداد ۱۳۵۸ برگزار شد.
این مجلس در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۸ فعالیت خود را آغاز کرد تا این که پس از ۳ ماه تلاش و کوشش فوق‌العاده و کار پرمسئولیت تدوین قانون اساسی جمهوری ایران را به انجام رساند. این قانون اساسی در نهایت در ۱۲ فصل و ۱۷۵ اصل توسط خبرگان قانون اساسی مورد تصویب قرار گرفت. سپس در یک همه پرسی در ۱۲ آذر سال ۱۳۵۸ به تایید مردم مسلمان ایران رسید و بدین گونه قانون اساسی تازه ای بر مبنای حقوق انسانی و اصول اسلامی تدوین و فصلی تازه در برابر قوانین اساسی کشورهای جهان گشوده شد.

امام خمینی سه روز بعد یعنی روز ۱۵ آذر ماه، در دیداری که با نمایندگان مجلس خبرگان در قم داشتند به مسئله استقبال عمومی از قانون اساسی‏ اشاره کردند و فرمودند:
«من از آقایان که در این مدت برای قانون اساسی و برای مجلس خبرگان زحمت کشیدید، تشکر می‏کنم. و امیدوارم که خدمت شما به اسلام مورد نظر صاحبان اسلام باشد. و موفق باشید که از این به بعد هم همه با هم خدمت کنیم برای اسلام.
این قانون اساسی که تحت نظر علما و کارشناسان اسلام تهیه شد موجب نگرانی بعضی اشخاص هست و من هیچ نگران نیستم. قانون اساسی صحیح است. و اگر بعض طوایف خیال می‏ کنند که آن چیزی که آنها می‏خواهند در قانون اساسی نیست، این یک اشتباه است. و این را باید بدانند که اسلام برای همه است. و قانون اساسی اسلام همه دردها را ان شاء اللَّه دوا می‏ کند. و ما امیدواریم که اگر فرض کنید که یک نقیصه‏ ای در کار باشد، بعدها در مجلس شورا این نقیصه رفع بشود. نگران نباشند هیچیک از طوایف.
لکن همه توجه به یک مسأله داشته باشند و آن این است که قدم به قدم، [مشکلات باید حل بشود] ما از اول این نهضت تا حالا مواجه با مخالفت دسته‏ ها بودیم و الآن که از این جهت هم مأیوس شدند، گمان می‏ کردند که قانون اساسی مورد توجه مردم نیست. خیلی خوشحال شده بودند از اینکه راجع به شوراهای شهر، مردم خیلی اقبال نکردند و آرزویشان این بود که در قانون اساسی هم مردم اقبال نداشته باشند، لکن دیدند که این قانون اساسی بهتر اقبال شد برایش، از اصل جمهوری اسلامی. حالا البته من درست تحقیقاً نمی‏ دانم نسبت چی است. لکن تا حالا که به ما گفتند نسبت از آن بالاتر است. و حالا مأیوس شدند بعض طوایف. می‏ بینند که خوب این قدم هم که برداشته شد. دیگر چه بکنند؟ حالا افتادند به اینکه تظاهر کنند که ما این قانون اساسی را نمی‏ خواهیم، با قلدری.
یک وقت یک حرف داشتند که بگویند قانون اساسی فلان جایش اشکالی دارد، بیایید این اشکال را مثلًا رفع بکنید. یک وقت این است که افتادند به قلدری و یک دسته از اشخاص مغرض؛ از بستگان رژیم منحوس پهلوی، از بستگان امریکا افتادند توی مردم. یک دسته اشخاص ساده لوح هم تحت تأثیر واقع می‏شوند و خیال می‏کنند که اینها یک نظر صحیحی دارند. در صورتی که مسأله این طور نیست. اینها نظر صحیح ندارند. و اینها از اول تا حالا قدم به قدم که مخالفت کردند، و حالا این قدم هم برداشته شد و دیدند همه ملت تقریباً موافق با این قانون اساسی هستند، حالا می‏ خواهند با قلدری کار را پیش ببرند. یعنی خیال می‏ کنند که در مقابل یک ملت که همه این ریشه‏ های فساد را دارد می‏ کند و کنده است، باز می‏ شود که یک عده‏ ای قلدری کنند و بگویند که ما نمی‏ خواهیم این را. چطور می‏ شود در مقابل یک ملت چند نفر بگویند ما نمی‏ خواهیم؟ اختیار دست شما نیست که نخواهید یا بخواهید، بخواهید یا نخواهید. این قانون اساسی تصویب شد و مردم به آن رأی دادند. قریب به اتفاق به آن رأی دادند. و دیگر دست و پا کردن صحیح نیست.» (صحیفه امام، ج‏۱۱، ص: ۱۷۵و ۱۷۶)

. انتهای پیام /*