آثار و اندیشه های قرآنی امام خمینی

(مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین مستوفی)

 

حضور: ضمن تشکر، در آغاز بفرمایید امام خمینی در باره وضعیت قرآن در زمان ما و خصوصاً در میان مسلمانان چه نظر و دیدگاهی دارند؟

 

حجت الاسلام و المسلمین مستوفی: امام خمینی(س) در طول دوران مبارزه و شکل گیری حکومت و جمهوری اسلامی، پیرامون " قرآن " در دوران ما و بین مسلمانها و مخالفان اسلام، سخنان و  اشارات فراوانی دارند که البته برخی از آنها ناظر به آن دوران بوده، و می توان گفت امروز چه در جهان اسلام و چه بیرون از آن تغییراتی کرده است.

امام، می فرمایند قرآن در زندگی مسلمان ها کنار گذاشته شده و مهجور گردیده است و مسلمان ها در زندگی و حکومت و قانون رو به غیر قانون قرآن آورده اند و توجه به قرآن در حدّ قرائـت و چاپ و نشر آن می باشد. برخی از احزاب و گروه های مسلمان به صراحت از غیرقابل عملی بودن قرآن و احکام آن سخن می گویند و دروان آن را سپری شده می نامند. گروهی نیز از قرآن کریم برای اهداف خویش استفاده کرده و تفسیرهای مادّی و سیاسی خود را بر آن تحمیل می کنند و جوانان را با آن فریب می دهند.

حاکمان و فرمانروایان اسلامی نیز با توجه ظاهری به قرآن و چاپ و نشر آن در بهترین صورت، با محتوای آن مخالفت کرده و آن را از زندگی مسلمان ها دور می سازند. در ایران دوران شاهنشاهی شاهد بودیم که چگونه ـ علی رغم تبلیغ اسلام خواهی ـ با احکام قرآن مخالف می شد. طبعاً دشمنان اسلام، استعمارگران و صهیونیست ها تلاش بسیاری در وارونه جلوه دادن قرآن و مخالفت با آن و حذف دستورات آن از بین مسلمین دارند. تلاش آنان این است که قرآن را از یک کتاب انسان ساز و محرّک و بیدارکننده خارج سازند و آن را تنها برای آخرت جلوه دهند.

امام خمینی می فرمایند:

" اینها مطالعه کردند، دیدند که وضع قرآن، اسلام و متون اسلام چه است که اگر این متون را مسلمین بر آن اطلاع پیدا کنند و اتصال پیدا کنند مسلمین بر قرآن و متشبث بشوند به قرآن و اسلام، فاتحه این غارت گریها و سلطه جویی ها را می خوانند، پس چه بکنند که این سلطه جوئیها به قوت خودش باقی باشد و این غارتگری ها هم ادامه پیدا کند؟ اینها باید این ملت را از اسلام جدا کنند." [صحیفه امام، ج24، ص317]

 

حضور: آیا قرآن موجود همان قرآن نازل است؟ اگر چنین است علت ادعای بعضی ها در باره کم و زیاد شدن متن قرآن اصلی چیست؟ و نظر امام خمینی در این زمینه چه می باشد؟

 

مستوفی: از نخستین روزهای پس از رحلت نبی گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) تاکنون تنها یک کتاب به نام قرآن در میان فرقه های مسلمین رایج بوده است. نه در دورانی که کتاب ها استنساخ می شد و نه در دوران چاپ، هیچ اثر دیگری به نام قرآن، نشر نیافته است. امام خمینی می فرماید:

" این قرآن کریم که در بین مسلمین هست و از صدر اول تا حالا، یک کلمه، یک حرف در او زیاد یا کم نشده است. " [صحیفه امام، ج18،ص422]

امّا از سوی دیگر از همان آغاز تا کنون در لابلای آثار و کتاب های اهل سنت و شیعه مطالبی دیده می شود که موجب گردیده شبهه تغییر و کاستن از قرآن و ... در ذهن برخی شکل گیرد، و گروهی از مخالفان اسلام نیز با بزرگ نمایی آنها به این شبهه دامن بزنند تا اعتبار قرآن را زیر سئوال ببرند. امام خمینی در دو اثر خویش، یکی کتاب کشف اسرار، در پاسخ به نویسندۀ کتاب اسرار هزار ساله در نسبت به قول به کاستن قرآن و تحریف آن به شیعیان و دیگری در کتاب انوارالهدایه در شرح و حاشیه کفایه در پاسخ ادّعای برخی محدّثین، به این بحث پرداخته اند و پاسخی قاطع به این شبهات داده و علت آن را عدم دقت در برخی روایات تفسیری و یا احادیث موضوعه دانسته اند که طالبان بحث می توانند به آن مراجعه کنند.

شاهد بزرگ بر این مطلب آن است که امامان شیعه، در طول قرنها امامت ظاهری، جز به همین قرآن موجود استناد نکرده اند و همگان را به استفاده و قرائت همین قرآن فراخوانده اند و هیچ نسخه ای از قرآن دیگری میان پیروان خود رواج نداده اند.

 

حضور: تفسیر قرآن امام خمینی در چه کتاب هایی است و کدامیک تا کنون به چاپ رسیده است؟

 

مستوفی: باید این را یادآوری کنیم که مطالب قرآنی حضرت امام در لابه لای دیگر آثار ایشان می باشد و تألیف مستقلی در این باب ندارند، به غیر از پنج جلسه درس تفسیر سورۀ حمد. و همچنین بسیاری از مطالب ایشان برگرفته از قرآن می باشد ولی مقصود ما در اینجا آن دسته از مطالبی است که به قرآن به صورت مستقیم مرتبط می شود که عبارتند از:

علوم قرآنی؛ در آثار امام خمینی مطالبی پیرامون نزول، قرائت، فهم قرآن و تفسیر قرآن و... دیده می شود که آنها در زیر عنوان " علوم قرآنی" قرار می گیرند و تمام این مطالب از آثار مختلف ایشان استخراج و در تبیان شماره 13 با عنوان " قرآن، کتاب هدایت" توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در سال 1375 منتشر شده است. 

تفسیر؛ مطالب تفسیری امام در دو بخش تفسیر سوره و تفسیر آیات قرار می گیرد که تفسیر سوره ای شامل تفسیر سوره های حمد، قدر، و توحید می باشد. تفسیر آیات را نیز می توان به دو بخش تفسیر آیات فقهی و تفسیر دیگر آیات اعم از اعتقادی، سیاسی، اجتماعی و اخلاقی تقسیم کرد. افزون بر آن، امام خمینی استشهادها و تطبیق ها و اشاراتی نیز به قرآن دارند. مجموعه این مطالب در سه اثر، گردآمده است:

تفسیر و شواهد قرآنی در آثار امام خمینی؛ این اثر در بردارندۀ همه مطالب تفسیری سوره ای و آیات غیر فقهی در مجموعه آثار قلمی و بیانی ایشان می باشد و همچنین شواهد و استشهادها و... را در بردارد. این اثر در سال 1382 توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر شده است.

تفسیر آیات الاحکام؛ این اثر دربردارندۀ کلیه آیاتی است که مورد بحث و استشهاد فقهی قرار گرفته و توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، منتشر شده است.

تفسیر قرآن مجید در پنج جلد که جلد اول مقدمه است؛ این اثر نیز دربردارندۀ همه تفاسیر امام خمینی در آثار قلمی و زبانی ایشان به علاوه تقریرات فلسفه و برخی از آیات فقهی می باشد که کاری از ستاد شناخت و ترویج آثار امام خمینی است که در سال 1384 توسط مؤسسه چاپ و نشر عروج، منتشر شده است.

علاوه بر آن، تفسیر سورۀ حمد، شامل تفسیر سورۀ حمد در سرالصلوه و آداب الصلاه و پنج جلسه درسی تفسیر و مطالب دیگر آثار ایشان نیز به طور مستقل توسط مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی منتشر شده است. البته پیش از انتشار این آثار توسط مؤسسه و نیز پس از آن، مطالب قرآنی امام خمینی به صورت های مختلف توسط دیگر مراکز و مؤسسات انتشاراتی چاپ و منتشر شده است.

 

حضور: امام خمینی در بارۀ قرائت قرآن چه شرایطی قایل شده اند؟ 

 

مستوفی: امام خمینی معتقد است قرائت قرآن مهم ترین دستوری می باشد که صادر شده است و اولین آیه نازل شده (اقرأ باسم ربک ...) دستور قرائت است و قــرائت قــرآن به هــر صــورت مطلوب می باشد، هرچند مرتبه ای از آن بهتر و مطلوب تر و مفیدتر است.

امام در سفارشی به فرزندشان می گویند:

" فرزندم با قرآن این بزرگ کتاب معرفت آشنا شو، اگرچه با قرائت آن و راهی از آن به سوی محبوب باز کن و تصوّر نکن که قرائت بدون معرفت اثری ندارد که این وسوسه شیطان است، آخر، این کتاب از طرف محبوب است برای تو و برای همه کس و نامۀ محبوب محبوب است اگرچه عاشق و محبّ مفادّ آن را نداند و با این انگیزه حبّ محبوب که کمال مطلوب است به سراغت آید و دست گیرد. و ما اگر درتمام لحظات عمر به شکرانۀ این که قرآن کتاب ما است به سجده رویم از عهده برنیامده ایم." [صحیفه امام، ج16،ص211)

و آداب قرائت را با بهره برداری از روایات چنین بر می شمرند: اخلاص، ترتیل، قرائت با حزن، تفکر و تدبّر، تعظیم  در هنگام قرائت، تطبیق و عرضه خود بر قرآن در هنگام قرائت، تحصیل طهارت باطن، حضور قلب و استعاذه.

ایشان می گویند قاری قرآن اگر با تدبّر و تفکر آیات را قرائت کند و در آنها به خوبی بنگرد، قرآن در درون او راه یافته و با گوشت و پوست او آمیخته شود و انسانی قرآنی گردد، و باطن او صورت ذکر و صورت اسمای الهی پیدا کند، و نباید در قرائت قرآن غافل بود و به سرّ نزول آیات که سازنده و تربیت کننده انسان است بی توجه ماند، بلکه باید به غایت و مقصود از نزول آیات که نجات دهندۀ انسان از قید و بند طبیعت و دنیا و ماندن در کرۀ خاکی و اسفل السافلین است توجه کرد و با عمل به دستورات و فرامین آنها خود را از این بندها رهانید و به معراج روحانی و لقای الهی سیر کرد. و همچنین باید در قرائت قرآن به دستورات زندگی آن و عدالت خواهی و ستم ستیزی و جهاد و انفاق و ... توجه کرد و راه  و رسم زندگی فردی و اجتماعی را از آن آموخت، نه این که انسان قاری قرآن باشد و قرآن او را لعن کند، چون به دستورات آن بی توجه و بلکه خلاف آن سیر کند.

 

حضور: امام خمینی، قرآن کریم را " باب معرفت الله " نامیده اند. در این زمینه به طور کلی چه توضیحی دارید؟

 

مستوفی: انسان به فطرت خویش، بر پایه قویم توحید آفریده شده است و به دنبال کامل مطلق می باشد تا به این سرشت خویش پاسخ دهد. انبیای الهی با تنبّه خویش آن معروف فطری را برای انسان یادآوری کرده و او را به سوی حق مطلق خوانده و از شرک و انکار بازداشته اند. انسان به آن معروف یک علم فطری دارد و با شکفته شدن فطرت و دعوت انبیاء و تعقل و تفکر این علم از اجمال به تفصیل درآمده است. و کمال انسان در معرفت حق است که تمام حقیقت بوده و همۀ حقایق از او و همۀ حقیقت ها به اوست.

معرفت صحیح و کامل و تفصیلی به این حقیقت مطلق چه به وسیله تعقل و چه شهود، نیاز به پیمودن راهی طولانی و سیری صحیح دارد که انبیاء (علیهم السلام) عهده دار آن بوده و آنچه از حکما و عارفان در این باب منتشر شده، رشحه ای از معارف انبیای الهی است و اگر نبودند انبیای حق، بشر در این وادی حیران و سرگردان گشته و در معرفت خود دچار لغزش و نقص می گردید. در این میان آنچه در دیگر کتاب های آسمانی و توسط دیگر انبیاء و عارفان و حکیمان صادر شده، مرتبه ای از این معرفت بوده است. معرفت کامل حق در کتابی است که بر دیگر کتابهای آسمانی مهیمن و به وسیله رسولی است که دارای کشف تام و تمام و کامل و اکمل می باشد. اگر این کشف تام به وسیله نبی اعظم(ص) بر بشر عرضه نمی شد بشر نه به فکر و عقل خویش و نه به سیر و کشف خویش به آن راه نداشت.

باید دانست که انبیای گذشته دارای برخی معارف و دستورات بوده ا ند که به خود آنها اختصاص داشته و مأمور عرضۀ آن بر دیگر انسانها نبوده اند، ولی رسول اکرم(ص) مأمور است که قرآن را که دارای حقایق تام است بر بشر عرضه کند و راه را بر آنها بگشاید.

رسول اکرم(ص) و قرآن مجید، هم معارف را بر عقل بشر عرضه داشتند و هم راه سیر و سلوک کامل را بر آنها گشودند. و به همین دلیل اگر قرآن نبود، این راه بر بشر بسته بود، نه می توانست به عقلش به کمال معرفت برسد و نه به سیرش که هم عقل و هم قلب برای رسیدن به مطلوب نیازمند مربّی و راهنماست.

قرآن مجید با آوردن آیاتی مانند سورۀ توحید و آیات سورۀ حدید، پیرامون حق سخن گفته است که اگر ژرف اندیشان و سالکان طریقت هرچه پیش روند از آن پیش نیفتند و وامداران آن خواهند بود. به عنوان مثال، آنچه از " صمد" و توحید صمدی برآید که به معنای " هر" است و هیچ از او خالی نیست، و آیات پس از آن که هیچ از او نزاید و او زاییده نشود، بر سالک کوی معرفت حق، توحیدی عرضه کند که همۀ هستی را دربرگیرد و هیچ جایی نه در وجود و نه در فعل بیرون از او نیست ولی در عین حال از هرگونه کثرت و جدا شدن و کم شدن و افزوده شدن و... که نتایج زایمان است به دور باشد، که شرح آن نیاز به بحث های تفصیلی دارد که در این فرصت کوتاه نگنجد.

 

حضور: به نظر شما مهمترین مبانی فهم و تفسیر قرآن کریم از دیدگاه امام خمینی چیست؟

 

مستوفی: در آثار برجا مانده از امام خمینی(س) نکاتی درخور در باب فهم و تفسیر قرآن دیده می شود که اشاره به اهمّ آنها در اینجا مناسب است:

اولین نکته ای که باید بدان توجه کرد، این است که قرآن با همۀ عظمت و مرتبه ای که داراست، ولی به گونه ای تنزّل یافته و فرود آمده است که همۀ انسان ها بتوانند از آن بهره ببرند و تنها اختصاص به یک دستۀ خاصّی ندارد. امام خمینی می فرماید:

" قرآن یک سفره گسترده ای است از ازل تا ابد که از او همه قشرهای بشر استفاده می کنند و می توانند استفاده کنند." [صحیفه امام، ج19،ص112]

 و به همین دلیل بر همگان لازم است به قرآن روی آورده و از آن بهره برگیرند.

در فهم قرآن مجید، موانعی وجود دارد که طالبان فهم می بایست آنها را از خود دور سازند، مانند خودبینی، گناه، جمود بر سخنان گذشتگان، آرای فاسد و ...، کسی که بر سر سفرۀ قرآن می نشیند و می خواهد از حقایق آن بهره ببرد، می بایست جسم و جان خویش را طاهر سازد که حقایق آن را جز پاکان درنمی یابند.

در فهم قرآن باید به مراتب فهم و همچنین به اقسام آیات توجه داشت، و فرق آیات محکم و متشابه و... را دانست تا در فهم قرآن به خطا و اشتباه نیفتاد.

امام، تفسیر حقیقی را تفسیری می دانند که به بیان و پرده برداشتن از مقصد قرآن که همان تربیت انسان و روح اوست بپردازد و روشن سازد که این آیه و سوره، چگونه تربیت را بیان می کند و به همین دلیل معتقد هستند که تا کنون تفسیری شایسته بر قرآن نوشته نشده است.

امام، کار مفسران را ارج نهاده و تلاش آنها را می ستایند ولی تذکری می دهند که در تفسیر و فهم قرآن باید از یکسونگری دوی گزید، و از تفسیرهایی که تنها قرآن را به یک نگاه دیده اند انتقاد می کنند، چه آن هایی که همۀ حقایق را در دنیا و ماده دیده و از آخرت و معنویت دور شده اند و چه آنها که همه مباحث را در معنا و آخرت قرار داده و از نیازهای دنیا و سیاست و اجتماع و... غفلت کرده اند، و هریک قرآن را به سویی کشانده اند.

 

حضور: آیا می توان تفاسیر پراکنده امام خمینی را در بارۀ قرآن کریم به صورت درس یا دروس حوزوی یا دانشگاهی، تهیه و ارائه کرد؟

مستوفی: آری، می توان با توجه به نوع نگاه ایشان به قرآن، چه در بخش علوم قرآنی و چه در تفسیر، دروسی را تنظیم و ارائه داد.  مثلاً می توان در بخش علوم قرآنی، پیرامون روش فهم و استفاده از قرآن و راهها و موانع آن بحث کرد و یا در مورد جایگاه و مرتبۀ قرآن و نزول و حقیقت آن . در بخش تفسیر نیز بویژه می توان تفسیر به روش و سبک عرفانی با ارائه نمونه از ایشان، و تفسیر الاحکام را تهیه و تنظیم کرد.

 

حضور: امام خمینی، سیادت مسلمین را در اتکای به قرآن می دانست. به نظر شما چه چگونه می توان در برابر توطئه های گوناگون قدرتهای جهانی علیه قرآن کریم، به این کتاب الهی اتکا داشت و سیادت مسلمین را بازگرداند؟

 

مستوفی: برای این مهم، باید نگاه مسلمانان به قرآن تغییر یابد و از یک کتاب مقدّس که باید احترام کرد و بوسید و در طاقچه گذاشت، خارج شود و به قرآن به عنوان کتاب زندگی نگریسته شود که هم دنیای ما و هم آخرت ما را ترسیم می کند، چنانچه در صدر اسلام قرآن، کتاب زندگی مسلمانان بود. امام می فرماید:

 " من توصیه می کنم به همه اقشار انسانی و به همه اقشار مسلمین و به همه اقشار عرب که اگر بخواهند اینها غلبه کنند بر مشکلاتشان باید تربیت اسلامی بشوند، باید روی نقشه اسلام حرکت کنند، قرآن هادی آنها باشد، امام آنها باشد. اگر این طور بشود غلبه خواهند کرد بر همه امور." [صحیفه امام،ج6،ص504]

در جای دیگر می گویند:

" باید تابع قرآن شد، باید انسان قرآنی ایجاد کرد. ملتها باید صورت قرآن بشوند تا بتوانند پیش ببرند." [همان، ص 503]

و نیز می فرمایند:

" غفلت نورزند که مسلمانان هرچه دارند و خواهند داشت در طول تاریخ گذشته و آینده از برکات سرشار این کتاب مقدّس است." [همان، ج20،ص91]

 

منبع: حضور، ش 93، ص 129.

. انتهای پیام /*