میزان رأی ملت است

12 / 1 / 93- دکترغلامعلی رجایی (استاد تاریخ و از رزمندگان و سرداران دفاع مقدس) در باره نقش مردم در نظام اسلامی از دیدگاه امام خمینی، مصاحبه ای با جماران انجام داده است که بخش هایی از آن در پی می آید.

وی در باره جمله معروف امام خمینی یعنی " میزان رأی ملت است" گفت: این جمله از جمله های خاص امام است. امام یک سری جملات عام دارد و یک سری جملات خاص و این جمله خیلی در جهت گیری های بعدی خود ایشان و نظام تعیین کننده شد. سرچشمه این جمله، قرآن است، قرآن کتاب «الناس» است، با مردم سر و کار دارد، یک پنجم قرآن تاریخ و قصص تاریخی است تا مردم عبرت بگیرند. اصلاً پیامبران بعثت شان برای مردم است وگرنه خدا عقل را به آن ها داده بود و با عقل می توانستند تصمیم بگیرند اما چون عقل را غبار شهوت، حرص، حسد، کینه و ... می گیرد، قاعدتاً باید افرادی غیر از همان انسان ها بیایند تا آن غبار را بزدایند که می  شوند پیغمبران، می شوند حجت بیرونی. والا حجت درونی غالباً کفایت می کند و انسان خودش، راه خودش را می فهمد، در قرآن هم هست که «بل الانسان علی نفسه بصیره» خود انسان می تواند بفهمد چه چیزی غلط و چه چیزی درست است. «بعثت» یک جنبه لطفی دارد، این لطف خداست که پیامبران را می فرستد و عقل را هدایت می کند. بنابراین ریشه آن قضیه بر می گردد به این که پیامبران با مردم سر و کار داشتند و با مردم حشر و نشر داشتند و مانند ایشان بودند. امیرالمومنین (ع) در توصیف پیامبر(ص) می فرمایند که مثل بنده یا برده می نشست و مثل برده غذا می خورد و می دانست که بنده است.

خوب حالا اگر موضوع پیامبران مردم هستند و آنها آمده اند تا مردم را از طواغیت و ستمگران نجات بدهند، رای این مردم در کجاست؟ بدون تعارف در حدود الهی رای مردم هیچ دخالتی ندارد و پیامبری نیامده است که حدود الهی را به رفراندم بگذارد! این حدود قطعی و منشا و سرچشمه آن وحی بوده است ولی سیستم اجرایی و دیوانی این حدود نباید طوری باشد که مردم از آن تنفر داشته باشند. مثلاً کسی می خواهد زکات بگیرد، به وی توصیه می کنند که با مردم خوب برخورد کنید و اگر گفتند نداریم از آنها قبول کند. این خیلی مهم است. طرف مقابل می گوید بیش از این ندارم اما شما می دانید که بیشتر دارد اما پیامبر توصیه می کند همین را که می گویند از آن ها بپذیر، میزان را بگذار به این رای و نظر، نه این که استنطاق، تحقیق و تفحص کنید و به چیزهای دیگری برسید.

... مردم در کتاب خدا، عاطل و باطل نیستند. ما تعبیر داریم که می گوید «الا بحبل من الله و حبل من الناس» یعنی ریسمانی که یک طرف آن دست خدا و طرف دیگرش دست مردم است. در سیره پیامبر هم می بینیم به حضرت امیر می فرماید که وقتی مردم تو را نخواستند، برو و در خانه بنشین. این خیلی مهم است، ایشان شرایط را می دید و می فهمید که ممکن است رویکرد مردم به حضرت علی (ع) جذبی نباشد، برای همین تکلیف از ایشان ساقط می شود. امام تعیین شده الهی است اما امام در فضا و خلأ که نمی تواند امامت کند.

... ما از امامت و ولایت اولی تر نداریم اما اگر همین امامت و ولایت را مردم نخواهند و نپذیرند، باید در خانه بنشیند چون ایشان می خواهد حدود را اجرا کند، اما مردم قبولش ندارند، ایشان می خواهد نماز بخواند اما مردم اگر نخواهند پشت سرش نماز نمی خوانند. مردم را به جهاد دعوت کند، مردم به جهاد نمی روند. به یک معنا «حدود»  تعطیل می شود. برای همین تکلیف از وی ساقط می شود. مانند این که شما امر به معروف کنید و طرف مقابل نپذیرد، اگر احتمال تاثیر بدهید باید امر به معروف کنید و اگر ندهید باید ترک کنید. پیغمبری که می داند حکم امامت تعطیل پذیر نیست و اگر امام تنها هم باشد باز هم امام است، اما به هر حال رای مردم اینجا ملاک و منوط است... .از امام در فرودگاه پرسیدند که اگر مردم این حکومت اسلامی ای که شما می گویید را نخواستند، چه می کنید؟ امام پاسخ هوشمندانه ای می دهد و جواب را دو بخش می کند، می گوید اولاً این گونه نیست و مردم در خیابان ها «جمهوری اسلامی» می خواهند اما اگر این طور باشد من حرف خود را خواهم زد و به رای مردم احترام خواهم گذاشت. در مقابل این اسلام، اسلام دیگری وجود دارد معتقد است که مردم در تعیین حکومت و رهبری هیچ نقشی ندارند و اگر هم گفته شده فقط به این دلیل بوده که ملزومات دنیوی و سیاسی جهان معاصر را رعایت کنند. اینها برای خود مبانی خاصی دارند، این مبانی ریشه در اسلام ناب ندارد... . این قرائت، یک قرائت صحیح نیست. برای این که مبنای مان حکم الله، سنت پیامبر و سیره امیر المومنین است و این ها هم بر اساس رای مردم کار کردند.

دکتر رجایی در باره جمله " میزان رأی ملت است" اضافه کرد: این جمله به مردم هویت و شخصیت داد. وقتی رای ملت میزان می شود یعنی این که اگر مردم بگویند جمهوری اسلامی را نمی خواهیم، جمهوری اسلامی نباید باشد. امام در 12 بهمن گفت که پدران ما به چه حقی برای ما تصمیم گرفتند؟ به فرض هم که آن ها شاهنشاهی را انتخاب کرده باشند، ما این را نمی خواهیم. باز هم امام میزان را بر رای ملت گذاشت. یعنی امام قبل از سال 58 و در 57 هم به نوعی میزان رای ملت است را گفت. اگر مردمی نظام شاهنشاهی را انتخاب کنند، انتخاب شان مشروع نیست ولی مقبول است و این دو بحث است، یکی مشروعیت و یکی مقبولیت. مقبولیت یعنی این که مردم خود انتخاب کرده و پیامدهای مثبت و منفی آن را می پذیرند. مشروعیت بحث دیگری است که حاکم باید در راستای احکام الله عمل کند تا مشروعیت یابد. امام در بهمن 57 می گوید که اگر پدران ما گفته اند که نظام شاهنشاهی می خواهیم، ما الان آن را نمی خواهیم. می شود از این نتیجه گرفت که – فرض محال که محال نیست- اگر روزی مردم گفتند که جمهوری اسلامی نمی خواهیم، جمهوری دموکراتیک اسلامی می خواهیم، از نظر امام این پذیرفته شده است. نه این که امام به این سیستم رای می دهد، امام با این سیستم موافق نیست ولی از آنجایی که این خواسته مردم است، آن رژیم فرضی، مقبول خواهد بود...

از نظر امام رای مردم تزئینی نیست، جدی است، مبنای مقبولیت نظام رای مردم است. وقتی بنی صدر با هلی کوپتر سقوط می کند و سالم می ماند، امام بیانیه ای می دهد که رییس جمهور ایران بر دل ها حکومت می کند؛ یعنی این گونه نیست که مردم ایران فردی را انتخاب کرده و دیگر به آن کاری نداشته باشند. این رای، یک رای دلی است. یک وقت است که رای دلی است و رای دیگر سیاسی. امام آن را از صندوق فراتر می بیند و می گوید دل ها پشتوانه رییس جمهور هستند. بنا بر این امام رای مردم را جدی می دانست و با همین کلید هم کار کرد. دوستان امام در نجف از امام پرسیدند اگر یک روز توانستید شاه را بیرون کنید، چه می کنید و برنامه تان چیست؟ امام فرمودند من مردم را بسیج می کنم و اولین بار امام واژه بسیج مردم را سال 54 در نجف گفت. امام به مردم، کارآمدی و گره گشایی آنان اعتقاد داشت. [البته] هیچ رهبر سیاسی یا رییس جمهوری ولو با کودتا هم بر سر کار آمده باشد، نقش مردم را انکار نمی کند، حتی کودتای 28 مرداد را پهلوی به عنوان خیزش ملی از آن یاد کرد، این در مقام نظر است، در مقام عمل [هم] این همه رفراندم گذاشته شد. ما هر سال یک رفراندم داشتیم. ما رفراندم تعیین نظام داشتیم. رفراندم تعیین قانون اساسی داشتیم، خبرگانی که باید این قانون اساسی را نهایی می کردند با رای مردم انتخاب شدند. نکته بعدی این است که این نظارت مردم چقدر بر این نمایندگان اعمال می شود؟ مردم خبرگان را انتخاب، خبرگان هم رهبری را تعیین می کنند. آیا این مردم بر این خبرگان اشراف دارند؟ این از نقیصه هایی است که مردم هیچ اطلاعی ندارند از این که خبرگان چه می کنند و چگونه وظایف خود را انجام می دهند، یا بر رهبری چه نظارتی می کنند؟ اصلاً حقوق دارند یا ندارند؟ مردم می روند و یک رایی می دهند و اینها می شوند خبرگان رهبری. این به نظر من اسلام نمی پذیرد که سیستم یک طرفه باشد. بلکه باید یک فلش برگشتی هم داشته باشد. چه مانعی دارد که خبرگان رهبری به مردم گزارش دهند و آنهایی که باید بگویند را به مردم توضیح دهند. بگویند نهاد رهبری چه می کند؟ به نظر من مردم دور شدند از نظارت خودشان...

قانون اساسی هم حاکمیت را از مردم می داند. مردم که نمی توانند خود قانون وضع کنند یا بر ساز و کارهای حکومت نظارت کنند، این را محول می کنند به حاکم، به رهبر یا شورای رهبری. بنا بر این اساساً انتخاب حق مردم و حق الناس است که مردم واگذار می کنند به حاکم که اگر رهبری، حاکم یا حاکم ها بر اساس این رعایت کردند، امین مردم هستند وگرنه در امانت خیانت کرده اند. از رهبری چند پله پایین تر بیایید و برسید به برگزار کنندگان انتخابات. مردم رای خود را به عنوان یک حق به صندوق ریخته اند و به خانه رفته اند. این باید مانند ناموس یا مانند پاسداری از مرزهای میهن حراست شود تا خروجی خود را پیدا کند که متاسفانه این بعضاً هم در زمان امام و هم بعد از امام رعایت نشد.  در زمان امام هم بعضی از انتخابات به دلیل برخی مشکلات باطل شد. ایشان چند بار انتخابات اصفهان و چند جای دیگر را باطل کردند زیرا در امانت مردم خیانت شد، خودشان شخصاً دخالت کردند چون افرادی که باید امانت داری می کردند، امانت داری نکردند و خیانت کردند و امام آن رای را باطل کرد.

دکتر رجایی در باره وضعیت فعلی کشور از لحاظ تطبیق انتخابات و رأی مردم با جمله محوری امام خمینی گفت:  منطبق نیستیم. عقبیم. اولاً این که ما احزاب آزاد نداریم و احزاب مان بعضاً تعطیل هستند. احزاب منتقد و مستقل دست شان بسته است، در دفاترشان شنود می گذارند، اعضای موثرشان زندان هستند، کنترل می شوند، این ها بر انتخابات اثر می گذارد. وقتی حزب قوی نداشته باشید، انتخابات قوی ندارید، این احزاب هستند که باید مردم را پای صندوق بیاورند وقتی اینها را زندانی کردید، خانه نشین کردید، زیر حکم تعزیر بردید، این ها قدرت بسیج مردم را ندارند چون هر آن ممکن است به دادگاه فرا خوانده شوند. مجریان انتخابات اگر سو گیری سیاسی داشته باشند، صندوق ها را از رای مردم دور می کنند. مثلاً در بعضی از انتخابات خبرگان در بعضی از استان ها فقط یک نفر کاندیدا شده بود. این که انتخابات نیست، هرچند که شما صندوقی گذاشتید و او هم از صندوق بیرون آمده است ولی اگر یک رقیب برای آن کاندیدا نباشد تا حداقل ظاهر را رعایت کرده باشیم، نشان دهنده آن است که ما تطبیق نداریم. یا در برخی جاهای دیگر افرادی که شانس رای آوری شان بالاست، رد می شوند. اینها نشان دهنده این است که ما تطبیق نداریم و باید به سمتی برویم که مردم به هر که رای دهند، ما بپذیریم. وقتی امام می گوید اگر مردم نظام اسلامی را قبول نکنند، من حرف خود را می زنم اما مردم مختارند، دیگر انتخاب نماینده که از انتخاب نظام بالاتر نیست.

*

منبع: حضور، ش 88، ص 230.

. انتهای پیام /*